تورات در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←تصدیق تورات از سوی قرآن و پیامبر اکرم{{صل}}
خط ۱۷۱: | خط ۱۷۱: | ||
[[قرآن کریم]] در آیاتی به بیان ارتباط خود، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[مسلمانان]] با تورات پرداخته است. این آیات، نسبت [[دین اسلام]] با [[دین حضرت موسی]]{{ع}} و [[کتاب آسمانی]] آن حضرت را بیان میکنند. | [[قرآن کریم]] در آیاتی به بیان ارتباط خود، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[مسلمانان]] با تورات پرداخته است. این آیات، نسبت [[دین اسلام]] با [[دین حضرت موسی]]{{ع}} و [[کتاب آسمانی]] آن حضرت را بیان میکنند. | ||
=== [[تصدیق]] تورات از سوی قرآن و پیامبر اکرم{{صل}}=== | === [[تصدیق]] تورات از سوی قرآن و پیامبر اکرم{{صل}}=== | ||
در آیاتی قرآن کریم و پیامبر اکرم{{صل}} تصدیق کننده همه [[کتابهای آسمانی]] پیشین و به طور مشخص تورات و انجیل معرفی شده اند: | در آیاتی قرآن کریم و پیامبر اکرم{{صل}} تصدیق کننده همه [[کتابهای آسمانی]] پیشین و به طور مشخص تورات و انجیل معرفی شده اند: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>. [[مفسران]] در معنای [[تصدیق]] و [[تأیید]] یاد شده به اختلافگراییدهاند؛<ref>جامع البیان، ج ۱، ص۶۱۵؛ ج ۳، ص۲۲۶؛ ج ۶، ص۳۶۰ - ۳۶۱؛ التبیان، ج ۸، ص۴۲۹؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۶۹۶ - ۶۹۷؛ ج ۳، ص۳۱۳؛ ج ۸، ص۶۳۷.</ref> دیدگاه نخست، آن را به معنای [[گواهی دادن]] [[قرآن]] بر [[نزول]] کتب پیشین از سوی [[خداوند]] و [[درستی]] آموزههای آنها میداند؛ با این توضیح که این تأیید، هرگز به معنای تصدیق همه محتویات کتابهایی نیست که امروزه به نام [[تورات]] و [[انجیل]] نامیده میشوند. دیدگاه دوم تصدیق یاد شده را به معنای تأیید همه یا بخشی از محتوای [[کتب آسمانی]] گذشته میداند و دیدگاه سومی هم بر آن است که [[کتابهای آسمانی]] پیشین درباره [[نزول قرآن]] از سوی خداوند خبر داده است و نزول قرآن ـ نه [[شهادت]] گفتاری آن ـ دلیل درستی آن [[خبر غیبی]] و [[مطابق با واقع]] بودن و از سوی [[خدا]] بودن کتب آسمانی گذشته است.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۶۹۶ - ۶۹۷؛ قرآنشناسی، ج ۱، ص۱۸۲ - ۱۸۳.</ref> به نظر میرسد، دقت در [[آیات]] مربوط و تفاوت تعابیر میتواند چالش یاد شده را برچیده، زمینه [[وحدت]] نظر را فراهم آورد؛ با این توضیح که آیات تصدیق کننده را میتوان از یک جهت به دو دسته قسمت کرد: | ||
#آیاتی که تعابیری چون {{متن قرآن|الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ}} و {{متن قرآن|مَا بَيْنَ يَدَيْهَ}} دارند. این آیات صریحا به تصدیق کتابهای پیش از قرآن اشاره دارند و نمیتوانند جز به معنای تأیید کتبی چون تورات و انجیل نازل شده باشند: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ}}<ref>«و (چنین) نیست که این قرآن را از سوی کسی بربافته باشند و جز از سوی خداوند باشد؛ بلکه هماهنگ با چیزی است که پیش از آن بوده است و بیان روشن کتاب است، در آن هیچ تردیدی نیست، از سوی پروردگار جهانیان است» سوره یونس، آیه ۳۷.</ref> تصدیق در این آیات یقینا میتواند به معنای گواهی دادن قرآن بر نزول [[الهی]] تورات و انجیل [[واقعی]] و تأیید [[وحیانی]] بودن همه آموزههای آن دو باشد.<ref>التبیان، ج ۳، ص۵۴۲؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۳؛ المیزان، ج ۵، ص۳۴۹.</ref> روشن است که تصدیق به این معنا، بشارتهای تورات و انجیل درباره [[بعثت پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[نزول قرآن]] را نیز دربرمی گیرد. نکته شایان توجه اینکه، [[قرآن]] به عنوان یک توضیح تکمیلی درباره [[تصدیق]] [[کتابهای آسمانی]] گذشته، بر {{متن قرآن|مُهَيْمِنً}} بودن خود نسبت به آنها تصریح میکند تا از پیدایش توهم تصدیق، بیهیچ دخل و تصرفی، [[پیشگیری]] کند. [[مهیمن]] بودن قرآن را هر چند متفاوت ولی نزدیک به هم معنا کردهاند.<ref>جامع البیان، ج ۶، ص۳۶۰ - ۳۶۳؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۳، تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۶۸.</ref> برآیند این معانی، آن است که قرآن نسبت به کتب گذشته مسلط، فرادست و فراگیر است و بر اساس آن میتواند انواع دخل و تصرفها را در آنها انجام دهد، بر همین اساس آموزههای اصلی آنها را [[حفظ]] و [[امضا]]، موارد حذف و [[تحریف]] شده را یادآوری و [[اصلاح]] و [[تعالیم]] تابع شرایط خاص [[زمان]]، مکان و مخاطبان را [[نسخ]] کرده است.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۶۹۶ - ۶۹۷؛ تفسیر المنار، ج ۶، ص۴۱۰ - ۴۱۱؛المیزان، ج ۵، ص۳۴۹.</ref> | |||
#آیاتی که با تعابیری چون {{متن قرآن|لِمَا مَعَكُمْ}} و {{متن قرآن|لِمَا مَعَهُمْ}} به [[اهل کتاب]] ([[یهود]] و [[نصارا]]) اشاره دارند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا}}<ref>«ای اهل کتاب! به آنچه فرستادهایم که کتاب آسمانی نزد شما را راست میشمارد ایمان بیاورید، پیش از آنکه چهرههایی را ناپدید سازیم » سوره نساء، آیه ۴۷.</ref> هر چند میتوان ظاهر این تعابیر را اشاره به [[تورات]] و [[اناجیل]] و حتی کل مجموعه [[عهد قدیم]] و جدید موجود در [[عصر نزول]] دانست که در دست اهل کتاب بود، قطعا به معنای تصدیق همه محتوای آن کتابها نیست، بلکه چنان که برخی از [[آیات]] نیز اشعار دارد {{متن قرآن|وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و از کسانی که میگفتند ما مسیحی هستیم پیمان گرفتیم آنگاه آنان بخشی از آنچه را که به ایشان یادآوری شده بود به فراموشی سپردند ما هم میان آنها تا روز رستخیز دشمنی و کینهجویی افکندیم و زودا که خداوند آنان را از آنچه میکردند آگاه کند» سوره مائده، آیه ۱۴.</ref>، [[تأیید]] بخشی از آموزههای تحریف ناشده آن هاست و این بدان سبب است که از جمله تورات (اسفار پنج گانه) دارای آموزههای ضد و نقیض و [[شرک]] آمیز است و سخنان، [[کارها]] و حوادثی را به [[خداوند]] و [[پیامبران]] نسبت میدهد که با [[عقل]] و تعالیم [[توحیدی]] سازگار نیستند. در قرآن به مواردی از این گزارشها، [[عقاید]] و [[احکام]] نادرست، [[شرک]] آلود و تحریف شده، اشاره شده است. {{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا}}<ref>«و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت» سوره نساء، آیه ۱۵۷.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سهگانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بیگمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمانها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref>.<ref>المیزان، ج ۳، ص۱۹۷ - ۱۹۸.</ref> [[تأیید]] ضمنی و به [[اجمال]] [[تورات]] [[عصر نزول]] از برخی [[آیات]] دیگر نیز بر میآید؛ [[آیه]]{{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند ؛ برخی از ایشان امتی میانهرو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام میدهند زشت است» سوره مائده، آیه ۶۶.</ref> از این قبیل است که در [[ترغیب]] [[اهل کتاب]] برای عمل به آموزههای تورات و [[انجیل]]، برخوردار شدن از [[برکات]] [[آسمان]] و [[زمین]] را پیامد آن میخواند. [[مفسران]]، مراد از اقامه تورات و انجیل را [[اعتقاد]] و عمل به [[تعالیم]] آن دو درباره مبدأ، [[معاد]]،<ref>المیزان، ج ۶، ص۳۷ - ۳۸.</ref> [[احکام]] و [[حدود الهی]] <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۴۶؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص۴۴۴.</ref> و نیز اعتراف به وجود [[بشارت]] مربوط به [[پیامبر اکرم]]،<ref>معانی القرآن، ج ۲، ص۳۳۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۴۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۶۹.</ref> بدون هر گونه [[تحریف]] و [[کتمان]] <ref>التبیان، ج ۳، ص۵۸۵؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۴۱؛ المیزان، ج ۶، ص۳۷ - ۳۸.</ref> دانستهاند، بنابراین دست کم تورات (اسفار پنج گانه) موجود در عصر نزول، آموزههایی از تورات نازل شده را دربرداشته است. در غیر این صورت و با توجه به فقدان تورات [[واقعی]]، [[دعوت]] به اقامه آن، توجیه خردمندانه ای نخواهد داشت. | |||
تأیید ضمنی و اجمالی یاد شده رااز آیه {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! تا تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است بر پا ندارید بر حق نیستید ؛ و بیگمان آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان میافزاید پس بر گروه کافران اندوه مخور» سوره مائده، آیه ۶۸.</ref> نیز میتوان برداشت کرد. در [[شأن نزول آیه]] گفتهاند<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص۵۱۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۸۳.</ref> که گروهی از [[یهودیان]]، پس از پاسخ پیامبر اکرم{{صل}} به [[پرسش]] آنان درباره [[تصدیق]] تورات از سوی او گفتند: ما نیز تورات را قبول داریم؛ ولی به غیر آن [[ایمان]] نمیآوریم و [[خداوند]] بر اساس این آیه، [[دین]] و [[آیین]] آنان را بدون اعتقاد و عمل به تورات و انجیل فاقد [[ارزش]] و بیپایه و اساس میخواند. اعتقاد و عمل به آن نیز [[ایمان به پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} و [[قرآن]] را میطلبد. [[قرآن کریم]] در {{متن قرآن|وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«و باید پیروان انجیل بنابر آنچه خداوند در آن فرو فرستاده است داوری کنند و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند نافرمانند» سوره مائده، آیه ۴۷.</ref> [[پیروان]] [[تورات]] را به [[داوری]] و [[حکم]] کردن بر اساس آنچه خداوند در تورات نازل کرده است، فرا میخواند. این آیه نیز تأیید ضمنی و اجمالی تورات [[عصر نزول]] را میرساند. | |||
===[[احتجاج]] [[قرآن]] به [[تورات]]=== | ===[[احتجاج]] [[قرآن]] به [[تورات]]=== | ||
با [[ظهور اسلام]] [[اندیشهها]] و ایدههای نوی مطرح شد که گاه ناظر به نقد برخی [[باورها]] و [[عقاید دینی]] و [[تاریخی]] [[اهل کتاب]] به ویژه [[یهودیان]] یا در [[تعارض]] با آن بود؛ همچنین گاهی یهودیان بعضی از [[آموزههای قرآن]] را به چالش میکشیدند. در موارد بسیاری از این چالشها، [[قرآن کریم]] در [[ابطال]] برخی باورها و [[دعاوی]] یهودیان به مواردی مانند [[زمان]] و اصل [[نزول]] تورات و برخی آموزههای آن استناد و [[احتجاج]] کرده است که خود به نوعی دلیل دیگری بر [[تأیید]] تورات از سوی قرآن کریم است. مهمترین موارد احتجاج از این قرارند: | با [[ظهور اسلام]] [[اندیشهها]] و ایدههای نوی مطرح شد که گاه ناظر به نقد برخی [[باورها]] و [[عقاید دینی]] و [[تاریخی]] [[اهل کتاب]] به ویژه [[یهودیان]] یا در [[تعارض]] با آن بود؛ همچنین گاهی یهودیان بعضی از [[آموزههای قرآن]] را به چالش میکشیدند. در موارد بسیاری از این چالشها، [[قرآن کریم]] در [[ابطال]] برخی باورها و [[دعاوی]] یهودیان به مواردی مانند [[زمان]] و اصل [[نزول]] تورات و برخی آموزههای آن استناد و [[احتجاج]] کرده است که خود به نوعی دلیل دیگری بر [[تأیید]] تورات از سوی قرآن کریم است. مهمترین موارد احتجاج از این قرارند: |