جنگ جمل در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۳۲۱: | خط ۳۲۱: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
:ای [[نفْس]] من! بسیار زنده ماندی و [[گمراه]] شدی. اکنون بقای تو بسی باشد. تا چند، [[طول عمر]] را میخواهی تا زنده هستی، [[عمر]] دراز را میخواهی؟<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۵۲۴؛ الکامل فی التّاریخ، ج۲، ص۲۴۶؛ کامل، ترجمۀ عباس خلیلی، ج۹، ص۴۰۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج4، ص 262.</ref> | :ای [[نفْس]] من! بسیار زنده ماندی و [[گمراه]] شدی. اکنون بقای تو بسی باشد. تا چند، [[طول عمر]] را میخواهی تا زنده هستی، [[عمر]] دراز را میخواهی؟<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۵۲۴؛ الکامل فی التّاریخ، ج۲، ص۲۴۶؛ کامل، ترجمۀ عباس خلیلی، ج۹، ص۴۰۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج4، ص 262.</ref> | ||
==منشأ [[تاریخی]] [[جنگ جمل]]== | |||
[[ابن ابی الحدید]]، به نقل از جعفر بن مکی [[حاجب]]، تحلیل تاریخی [[فیلسوف]] و ادیبی به نام [[محمد بن سلیمان]] حاجب الحجاب را [[روایت]] کرده است. بخش اعظم این تحلیل، بیانگر علل تاریخی وقوع جنگ جمل است که خلاصهای از آن چنین است: | |||
طرح [[شورای خلافت]] از سوی [[عمر]]، انگیزه به دست گرفتن [[خلافت]] در اعضای [[شورا]] را به وجود آورد و آنان چشم [[طمع]] به آن دوخته، در [[انتظار]] رسیدن به [[منصب خلافت]] بودند. سرانجام [[عثمان]] کشته شد. بزرگترین عامل [[قتل]] او، [[طلحه]] بود. طلحه [[یقین]] داشت که خلافت پس از عثمان به اعتبار پیشینه خود و عموزاده بودن با [[ابوبکر]] به او خواهد رسید. در آن [[زمان]]، ابوبکر بین [[مردم]]، [[منزلت]] بزرگی داشت. طلحه در زمان [[حیات]] ابوبکر، در خلافت با عمر [[منازعه]] کرد و با همین انگیزه و طمع رسیدن به خلافت، در ساماندهی [[شورش بر ضد عثمان]]، نقشی فعال داشت و در این راه، [[زبیر]] نیز که خلافت را برای خود میخواست، با طلحه [[همکاری]] میکرد. [[امید]] این دو، برای رسیدن به خلافت، کمتر از امید علی{{ع}} نبود<ref>با این که خلافت حق مشروع علی{{ع}} بود، آن حضرت جز برای ادای وظیفه الهی هیچ رغبتی بر آن نداشت: {{متن حدیث| والله ما بیرغبة فی السلطان و لا حب الدنیا، ولکن لإظهار العدل، والقیام بالکتاب و السنة}} «به خدا سوگند! من به دنیا و سلطنت اشتیاقی ندارم، اما آنچه را میخواهم برای آشکار نمودن عدل و برپای داشتن کتاب و سنت است».(ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۵۱؛ ابن ابی الحدید مینویسد: علی{{ع}} قسم یاد کرده است که برای خلافت رغبت و نیازی نداشته و راست گفته است -درود خدا بر او باد. تمامی مورخان و سیرهنویسان نیز همینطور نقل کردهاند. سپس وی برای نمونه به شواهدی از تاریخ الطبری استناد میکند. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۹).</ref>؛ بلکه طمع ایشان قویتر بود؛ زیرا در نتیجه دشمنیهای [[ابوبکر]] و [[عمر]] با علی{{ع}}، بسیاری از خصایص و [[فضایل]] و بزرگیهای آن حضرت در میان [[مردم]] به [[فراموشی]] سپرده شده بود. [[قریش]] نیز از آن حضرت [[کینه]] داشتند و با او [[مخالفت]] میکردند. اما [[قریشیان]]، [[طلحه]] و [[زبیر]] را [[دوست]] میداشتند. این دو در واپسین روزهای [[حکومت]] [[عثمان]]، با [[بذل و بخشش]] و [[وعده]]، برای به دست آوردن قلبهای قریشیان تلاش میکردند. طلحه و زبیر، هر دو، [[آینده]] [[خلافت]] را در دستان خویش میدانستند؛ زیرا عمر، که [[نفوذ]] زیادی در بین مردم داشت، صلاحیت خلافت آنها را [[تأیید]] کرده بود. هنگامی که عثمان کشته شد، طلحه در صدد به چنگ آوردن خلافت بود و در رسیدن به آن بسیار [[حریص]] بود و اگر اشتریان و [[شجاعان]] [[عرب]] که هواخواه علی{{ع}} بودند، برای خلافت آن حضرت تلاش نمیکردند، خلافت به آن [[امام همام]] نمیرسید<ref>تنها خواستن شجاعان عرب نبود، بلکه اقبال همگانی و شخصیت اجتماعی آن حضرت مؤثر بود. و دلیل آن، بیعت همگانی و رویکرد تقریباً همه صحابه و مهاجران و انصار و ازدحام شدید در بیعت علی{{ع}} بود.</ref>. چون خلافت از دست طلحه و زبیر به در رفت، آن رخنه بزرگ در خلافت آن حضرت را پدید آورده، [[عایشه]] را به [[عراق]] بردند و [[فتنه]] [[جمل]] برپا شد<ref>ر.ک: مجلسی، محمدباقر، حق الیقین، ص۲۵۲، به نقل از ابن ابی الحدید.</ref>. | |||
[[ابن ابی الحدید]] [[شورای شش نفره]] عمر را سبب تمام فتنههای [[تاریخ اسلام]] و فتنههایی میدانست که تا پایان [[دنیا]] به وقوع خواهد پیوست. این [[شورا]] با ایجاد توهم [[شایستگی خلافت]] در بین اعضای شورا، تباهیهای بسیاری به بار آورد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۱۱.</ref>. | |||
[[شیخ مفید]] مینویسد: طلحه و زبیر، با این [[یقین]] که پس از عثمان خلافت به آنان خواهد رسید، او را به [[قتل]] رساندند و هنگامی که مردم با [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[بیعت]] کردند، آرزوهای آن دو، در [[زمامداری]] بر مردم، برباد رفت؛ از این رو تصمیم به [[جنگ]] با آن حضرت گرفتند<ref>شیخ مفید، الجمل، ص۴۳۵.</ref>. | |||
[[شورا]] در [[ذهن]] [[طلحه]] و [[زبیر]]، این توهم را ایجاد کرده بود که آنان نیز [[شایستگی خلافت]] بر [[مسلمانان]] را دارند و همین، سبب [[تفاخر]] آنان، و در نتیجه [[ستیز]] با علی شد<ref>امین عاملی، سید محسن، سیره معصومان: امام علی{{ع}}، ترجمه علی حجتی کرمانی، ج۲، ص۴۷۰.</ref>. | |||
[[عایشه]] نیز همراه و طرفدار [[مطامع]] [[سیاسی]] طلحه و زبیر بود. با هر دو [[خویشی]] داشت. طلحه عموزاده پدر عایشه بود و هر دو از [[قبیله]] [[تیم]] بودند؛ زبیر نیز شوهرخواهرش بود. [[ابو مخنف]] میگوید: هنگامی که خبر [[بیعت با علی]]{{ع}} به [[گوش]] عایشه رسید، فریادش به هوا خاست و گفت: وای بر آنان! [[بدا]] به حالشان! [[خلافت]] را به قبیله تیم بازنمیگردانند<ref>عسکری، [[سید مرتضی]]، نقش عایشه در [[تاریخ اسلام]]، [[ترجمه]] محمدصادق نجمی و هاشم هریسی، ج۲، ص۳۰. به نقل از: ابن | |||
[[ابی الحدید]]، [[شرح نهج البلاغه]]، ج۶، ص۲۱۶.</ref>!<ref>[[علی ملکی میانجی|ملکی میانجی، علی]]، [[ناکثین (مقاله)| مقاله «ناکثین»]]، [[دانشنامه امام علی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۹]] ص ۴۷.</ref> | |||
==عوامل مهم پدید آمدن غائله [[جمل]]== | |||
اواخر سال ۳۵ [[قمری]]، [[عثمان]] در نتیجه [[شورش]] و [[انقلاب]] [[مردم]] کشته شد. در این هنگامه، [[حضرت امیر]]{{ع}} با درخواست [[اکثریت]] قریب به اتفاق مردم که به جانب ایشان [[هجوم]] آورده بودند، به خلافت برگزیده شد<ref>قاضی نعمان مغربی، شرح الاخبار، ص۳۶۵.</ref>. | |||
[[بیعت]] با حضرت امیر{{ع}} همگانی و مردمی بود. آن حضرت در چگونگی این امر، میفرماید: ازدحام فراوان مردم مرا به قبول خلافت واداشت. آنان از هر طرف مرا احاطه کردند. چیزی نمانده بود که [[حسنین]]{{ع}} زیر پا له شوند...<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref>. همچنین آن حضرت میفرماید: بزرگان [[قوم]]، مرا با [[شور]] برگزیدهاند، ولی خلفای قبل را بدون شور<ref>سلیم بن قیس هلالی، اسرار آل محمد، ترجمه اسماعیل انصاری، ح۲۵.</ref>. | |||
[[ابن ابی الحدید]] از [[الجمل]] ابو مخنف نقل میکند: هجوم همگانی مردم برای بیعت با علی{{ع}} به قدری شدید بود که نزدیک بود خسارات جانی به بار آورد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۸ - ۱۰.</ref>. | |||
[[شیخ مفید]] در مورد متخلفین از بیعت حضرت امیر{{ع}} مینویسد: [[مهاجرین]] و [[انصار]] و [[بنیهاشم]] و همه [[مردم]] [[بیعت]] کردند؛ جز افراد بسیار اندک از اطرافیان [[عثمان]]، که از [[ترس]] کشته شدن به دست [[مؤمنین]]، خود را مخفی نمودند<ref>ر.ک: شیخ مفید، الجمل، ص۲۲۶.</ref>. [[قرمانی]] دمشقی نیز مینویسد: تمام [[صحابه]] [[مدینه]] با علی{{ع}} به عنوان [[خلیفه]] بیعت کردند<ref>فرمانی دمشقی، اخبار الدول، ص۱۳۰.</ref>. [[طلحه]] اولین [[بیعت کننده]] با ایشان بود<ref>یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، ج۲، ص۷۴؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۳۷۳؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق و تعلیق محمدباقر محمودی، ص۲۰۵؛ ابن الوردی، تاریخ ابن الوردی، ج۱، ص۲۰۷؛ مقدسی، طاهر بن مطهر، البدء والتاریخ، ج۵، ص۲۰۹؛ دیار بکری، حسین، تاریخ الخمیس، ص۲۷۶؛ نویری، احمد، نهایة الارب، ج۲۰، ص۱۱؛ ابن العبری مختصر تاریخ الدول، ترجمه عبدالمحمد آیتی، ص۱۴۱؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۱۲؛ ابن طولون، شمس الدین محمد، الائمة الاثناعشر، ص۵۷؛ شیخ مفید، الجمل، ص۱۳۰؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۸؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۶۰؛ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۶۰۲؛ دواداری، ابوبکر کنز الدرر، ج۳، ص۳۲۱؛ ابن عبدربه، عقد الفرید، تحقیق محمد سعید العریان، ج۵، ص۵۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۰؛ ابو الفداء المختصر فی اخبار البشر، ج۱، ص۱۷۱.</ref>. | |||
در بعضی از متون شناخته شده [[تاریخی]]، از بعضی کسان که با [[حضرت امیر]]{{ع}}، بیعت نکردند، نام برده شده است که البته این موضوع محل [[نزاع]] است<ref>شیخ مفید در الارشاد، ص۱۳۰، از قول شعبی، نام پنج تن از قاعدین از جمله سعد بن ابیوقاص را آورده است. اما در الجمل، ص۹۵، از ابو مخنف نقل کرده است: سعد بن ابیوقاص با علی{{ع}} بیعت نمود و برای شرکت در جنگ جمل و در جبهه حق قعود اختیار نموده، تخلف ورزید. مصادر دیگری نیز سخن ابو مخنف را تأیید میکنند.</ref>. | |||
مطابق [[اسناد]] موجود، بیعت طلحه و [[زبیر]] از روی [[اختیار]] و برای رسیدن به [[مطامع]] [[سیاسی]] بوده است. از علی{{ع}} نقل است که خطاب به [[طلحه]] فرمود: تو اولین کسی بودی که با من [[بیعت]] کردی، سپس [[پیمان]] شکستی<ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۳۷۳.</ref>. | |||
از [[حسن بصری]] [[روایت]] شده است که طلحه و [[زبیر]] بر [[منبر پیامبر]] آزادانه و بدون [[اجبار]] با علی{{ع}} بیعت کردند<ref>شیخ مفید، الکافئه، ص۱۳.</ref>. [[ابن ابیالحدید]] نیز مینویسد: بیشتر [[مردم]] و [[جمهور]] ارباب [[سیره]] معتقدند طلحه و زبیر، نه از سر اجبار، بلکه از روی [[اختیار]] بیعت کردند؛ ولی بعداً تصمیم آنان [[تغییر]] نمود و نیتشان تباه شد. زبیریها از جمله عبدالله بن [[مصعب]] و [[زبیر بن بکار]] و پیروانشان و گروهی از موافقین آنها از [[خاندان]] [[تیم]] که نسبت به طلحه [[تعصب]] دارند، میگویند: طلحه و زبیر در حالت اجبار بیعت کردهاند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۷.</ref>. | |||
گستردگی [[نفوذ]] زبیریان در سیره و [[تاریخ اسلام]] سبب شد که آرای آنان در بیشتر [[منابع تاریخی]] [[اهل سنت]]، در کنار دیگر اقوال صحیح و در مواردی مقدم بر آنها مطرح شود. | |||
طرح [[بیعت اجباری]]، آنچنان که از سوی طلحه و زبیر در مقاطع مختلف غائله [[جمل]] نقل شده و یا هواخواهان آن دو آن را طرح و دامن زدهاند، سرپوشی است برای کمرنگ جلوه دادن، [[پیمانشکنی]] و [[غدر]] و [[ضعف]] [[اخلاقی]] طلحه و زبیر. مؤلفان [[سنی مذهب]] کتاب بیعت [[علی بن ابیطالب]]{{ع}}، [[روایات اهل سنت]] در مورد چگونگی بیعت طلحه و زبیر را بررسی نمودهاند. در بررسی شانزده روایت سه نظریه ارائه شده است: بیعت اختیاری و آزادانه؛ بیعت مجبورانه؛ بیعت نه اختیاری و نه مجبورانه بلکه بیعت از روی بیمیلی. به ترتیب، برای بیعت آزادانه، ده روایت صحیح؛ بیعت مجبورانه، چهار روایت؛ و برای بیعت از روی بیمیلی، دو روایت آوردهاند. چهار روایتِ بیعت مجبورانه در دلالت و [[سندیت]] و انطباق و [[تعارض]] با [[روایات صحیح]]، مخدوش ارزیابی شده است. سند یکی از [[روایات]] بیعت اجباری، ولیدبن [[عبدالملک]]، [[خلیفه اموی]] است که از [[دشمنان]] [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} و غیر [[ثقه]] بوده است<ref>ر.ک: خالدی، ام المالک و مالکی، حسن بن فرحان، بیعة علی بن ابیطالب، ص۱۳۹ - ۱۵۴.</ref>. | |||
از [[روایات شیعه]]، برای نمونه به دو مورد اشاره میشود: از علی{{ع}} نقل است که فرمود: اولین بیعتکنندگانتان با من، [[طلحه]] و [[زبیر]] بودند که آزادانه و بدون [[اجبار]] [[بیعت]] کردند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ص۱۳۱.</ref>. نیز در خطبهای فرماید: طلحه و زبیر، آزادانه و بدون اجبار و با میل و [[رغبت]] با من بیعت کردند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ص۱۳۴.</ref>. | |||
در مجموع چند عامل مهم را میتوان از انگیزههای [[فتنهانگیزی]] [[پیمانشکنان]] و بروز غائله [[جمل]] به شمار آورد: | |||
#ذمایم [[اخلاقی]] همانند [[حسد]] و [[حقد]] و [[جهل]] و [[تعصب کورکورانه]]؛ | |||
#روش [[حضرت امیر]]{{ع}} در [[تقسیم عادلانه بیتالمال]] و به طور کلی برنامه [[عدالت اقتصادی]] آن حضرت؛ | |||
#رد درخواست طلحه و زبیر در به دست گرفتن پستهای کلیدی به خاطر عدم [[شایستگی]] آنان؛ | |||
#ایفای نقش فعال [[بنی امیه]] در تحریک پیمانشکنان و مشارکت مستقیم در پدید آمدن غائله جمل؛ | |||
# [[اصرار]] [[عایشه]] برای رسیدن به [[مطامع]] [[سیاسی]] و اقتصادیاش و لجاج و [[عناد]] وی با [[امیر مؤمنان]]{{ع}}.<ref>[[علی ملکی میانجی|ملکی میانجی، علی]]، [[ناکثین (مقاله)| مقاله «ناکثین»]]، [[دانشنامه امام علی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۹]] ص ۴۹.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۳۰: | خط ۳۶۲: | ||
# [[پرونده:IM010499.jpg|22px]] [[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|'''کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی''']] | # [[پرونده:IM010499.jpg|22px]] [[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|'''کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی''']] | ||
# [[پرونده: IM010553.jpg|22px]] [[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|'''بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری''']] | # [[پرونده: IM010553.jpg|22px]] [[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|'''بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری''']] | ||
# [[پرونده:1368107.jpg|22px]] [[علی ملکی میانجی|ملکی میانجی، علی]]، [[ناکثین (مقاله)| مقاله «ناکثین»]]، [[دانشنامه امام علی ج۹ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۹''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||