پرش به محتوا

بحث:پیشگیری از فساد اداری در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «== تقویت ایمان و باورهای دینی == یکی از راه‌‎های پیشگیری و مبارزه با فساد اداری در سیره مدیریتی حضرت علی{{ع}} تقویت ایمان و باورهای دینی کارگزاران حکومتی است. مروری کوتاه بر برخی از نامه‌ها و رهنمودهای آن حضرت، نشان می‌دهد که ایشان ت...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۵: خط ۵:


در این [[نامه]]، [[حضرت علی]]{{ع}} پیش از آنکه دستورهای حکومتی و [[مدیریتی]] خویش را به [[کارگزار]] خود ارائه کند، او را به تقوا و پایبندی به [[دستورهای الهی]] [[دعوت]] کرده، می‎کوشد که تقوا و [[پرهیزکاری]] را در او نهادینه کند. البته این شیوه منحصر به این نامه نیست؛ روش ایشان در بسیاری از نامه‌ها و رهنمودهای دیگر به کارگزاران، استانداران، فرمانداران فرماندهان لشکری و... نیز چنین بوده است. چنان که در نامه معروف آن حضرت به [[مالک اشتر]]، ایشان پیش از ارائه [[دستورها]] و مقررات مدیریتی، او را به [[تقوای الهی]] و متابعت از دستورهای [[خداوند متعال]] دعوت کرده، می‌فرماید: این دستوری است که [[بنده خدا]] علی به [[مالک بن حارث اشتر]] در فرمانش به او صادر کرده است. این [[فرمان]] را هنگامی نوشته که وی را زمام‎دار [[کشور]] [[مصر]] قرار داده است... (نخست) او را به [[تقوا]]، [[ترس از خدا]] و [[ایثار]] و [[فداکاری]] در راه [[اطاعت خدا]] به متابعت از امری که در [[کتاب الله]] آمده است، مثل [[واجبات]] و سنت‎ها فرمان می‌دهد؛ همان دستورهایی که هیچ کس جز با متابعت آنها روی [[صداقت]] نمی‎بیند و جز با [[انکار]] و ضایع کردن آنها در [[شقاوت]] و [[بدبختی]] واقع نمی‌شود. به او دستور می‌دهد که ([[آیین]]) [[خدا]] را با [[قلب]] و دست و زبانش [[یاری]] نماید؛ چراکه [[خداوند]] متکفل یاری کسی شده است که او را یاری نماید و... و به او دستور می‌دهد که هوس‎ها و خواسته‌های نا به جای خود را در هم بشکند و به هنگام [[وسوسه‌های نفس]] خویشتن‎داری کند؛ زیرا نفس اماره همواره [[انسان]] را به بدی وا می‎دارد، مگر اینکه [[رحمت الهی]] شامل حال او شود<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.<ref>[[علی رضاییان|رضاییان]] و [[حامد اسدالله زاده|اسدالله زاده]]، [[عوامل بازدارنده فساد اداری از نگاه امیرالمؤمنین علی (مقاله)|عوامل بازدارنده فساد اداری از نگاه امیرالمؤمنین علی]].</ref>
در این [[نامه]]، [[حضرت علی]]{{ع}} پیش از آنکه دستورهای حکومتی و [[مدیریتی]] خویش را به [[کارگزار]] خود ارائه کند، او را به تقوا و پایبندی به [[دستورهای الهی]] [[دعوت]] کرده، می‎کوشد که تقوا و [[پرهیزکاری]] را در او نهادینه کند. البته این شیوه منحصر به این نامه نیست؛ روش ایشان در بسیاری از نامه‌ها و رهنمودهای دیگر به کارگزاران، استانداران، فرمانداران فرماندهان لشکری و... نیز چنین بوده است. چنان که در نامه معروف آن حضرت به [[مالک اشتر]]، ایشان پیش از ارائه [[دستورها]] و مقررات مدیریتی، او را به [[تقوای الهی]] و متابعت از دستورهای [[خداوند متعال]] دعوت کرده، می‌فرماید: این دستوری است که [[بنده خدا]] علی به [[مالک بن حارث اشتر]] در فرمانش به او صادر کرده است. این [[فرمان]] را هنگامی نوشته که وی را زمام‎دار [[کشور]] [[مصر]] قرار داده است... (نخست) او را به [[تقوا]]، [[ترس از خدا]] و [[ایثار]] و [[فداکاری]] در راه [[اطاعت خدا]] به متابعت از امری که در [[کتاب الله]] آمده است، مثل [[واجبات]] و سنت‎ها فرمان می‌دهد؛ همان دستورهایی که هیچ کس جز با متابعت آنها روی [[صداقت]] نمی‎بیند و جز با [[انکار]] و ضایع کردن آنها در [[شقاوت]] و [[بدبختی]] واقع نمی‌شود. به او دستور می‌دهد که ([[آیین]]) [[خدا]] را با [[قلب]] و دست و زبانش [[یاری]] نماید؛ چراکه [[خداوند]] متکفل یاری کسی شده است که او را یاری نماید و... و به او دستور می‌دهد که هوس‎ها و خواسته‌های نا به جای خود را در هم بشکند و به هنگام [[وسوسه‌های نفس]] خویشتن‎داری کند؛ زیرا نفس اماره همواره [[انسان]] را به بدی وا می‎دارد، مگر اینکه [[رحمت الهی]] شامل حال او شود<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.<ref>[[علی رضاییان|رضاییان]] و [[حامد اسدالله زاده|اسدالله زاده]]، [[عوامل بازدارنده فساد اداری از نگاه امیرالمؤمنین علی (مقاله)|عوامل بازدارنده فساد اداری از نگاه امیرالمؤمنین علی]].</ref>
== تغییر نگرش کارگزاران نسبت به [[مسئولیت]] و [[مدیریت]]==
[[رفتارها]] و عملکرد [[انسان]] تحت تأثیر نگرش‌های اوست، هم چنان که نگرش‌های او نیز تحت تأثیر [[معرفت]] و [[دانش]] اوست؛ به عبارت دیگر، این معرفت، دانش و [[آگاهی]] فرد است که نگرش‌های او را شکل می‌دهد و نگرش‌های اوست که باعث بروز رفتارها و به وجود آمدن عملکرد خاصی می‌شود. در نگاه [[مدیران]] به مدیریت نیز توجه به این [[قانون]] کلی یک [[ضرورت]] است؛ چراکه نگرش مدیران به مدیریت و پست‌های [[مدیریتی]] تأثیر زیادی در نوع رفتارها و تعریف عملکرد آنها دارد. البته نگرش مدیران نیز تحت تأثیر معرفت و دانش و آگاهی آنهاست و نوع نگرش آنها به مدیریت را [[میزان]] و نوع معرفت آنها تعریف می‌کند.
توجه به این مسئله اساسی، می‌تواند در [[مبارزه با فساد]] [[اداری]] راهگشا باشد. اگر [[مدیران]] و [[کارکنان دولتی]]، [[مدیریت]] و [[مقام]] خود را فرصتی بدانند که در [[اختیار]] آنها قرار گرفته و آنها باید از این [[فرصت]] و امکانات برای دستیابی به [[منافع]] [[مشروع]] و غیرمشروع خویش استفاده کنند، انواع و اقسام [[مفاسد اقتصادی]] و اداری در [[نظام اداری]] [[کشور]] پدید خواهد آمد اما اگر مدیران [[پست]] و مقام را فرصتی برای عمل به [[وظایف]] سازمانی و محقق کردن اهداف سازمانی بدانند در این صورت زمینه و امکان [[فساد اداری]] تا حد زیادی کاهش می‌یابد. به نظر می‌رسد که یکی از راهبردهای اصلی [[امیر مؤمنان]] [[حضرت علی]]{{ع}} در مبارزه با فساد اداری و پیشگیری از آن، اصلاح نگرش مدیران و [[کارگزاران]] نسبت به مدیریت و [[حکومت]] بوده است. آن حضرت در موارد مختلف این نکته را به کارگزاران خویش گوشزد کرده است که نگرش خویش را نسبت به پست و مقامی که در اختیار دارند [[تغییر]] دهند و آن را فرصتی برای به دست آوردن منافع شخصی خود ندانند بلکه آن را امانتی [[الهی]] بشمارند که در اختیار آنها قرار گرفته است تا وظایف محوله را به [[درستی]] انجام دهند.
[[امیرمؤمنان]] حضرت علی{{ع}} در نامه‌ای به «اشعت بن قیس» به این مسئله مهم می‌پردازد و خطاب به او چنین می‌نویسد: {{متن حدیث|وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ}}؛ «کاری که در دست توست، طعمه (و فرصتی برای [[چپاول]]) نیست، بلکه امانتی است بر گردن تو»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵.</ref>.
در این [[نامه]] [[حضرت امیر]]{{ع}} تلاش می‌کند تا نگرش [[اشعث]] را به عنوان یک [[کارگزار]] [[حکومتی]]، به پست و مقامی که در اختیار اوست، [[تغییر]] دهد و او را به این [[حقیقت]] رهنمون سازد که [[قدرت]] و اختیاری که به او داده شده تنها امانتی در دستان اوست تا بتواند وظایف محوله را به نحو احسن انجام دهد و به اهداف مورد نظر دست بیابد، نه فرصتی برای استفاده شخصی و جمع‌آوری بیت المال [[مسلمین]] برای خود.
حضرت [[امام علی]]{{ع}} در [[نامه]] دیگری به قاضی منصوب از جانب خویش در منطقه «[[اهواز]]» چنین می‌نویسد: {{متن حدیث|وَ اعْلَمْ يَا رِفَاعَةُ أَنَّ هَذِهِ الْإِمَارَةَ أَمَانَةٌ فَمَنْ جَعَلَهَا خِيَانَةً فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}؛ «ای [[رفاعه]]! بدان که این امارت و [[حکومت]]، امانتی است که هر کس به آن [[خیانت]] کند، [[لعنت خدا]] تا [[روز قیامت]] بر او باشد»<ref>محمودی، محمدباقر، نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، ج۵، ص۳۲.</ref>.
[[امیرمؤمنان]] [[حضرت علی]]{{ع}} تلاش می‌کرد تا نگرش [[کارگزاران]] خویش را نسبت به [[مسئولیت]] و [[مدیریت]] [[تغییر]] دهد تا آنان به خوبی دریابند که مسئولیت و مقام، [[ملک]] شخصی آنها و طعمه‌ای برای بهره‌برداری و بهره‌مندی بیشتر نیست، بلکه امانتی است که باید به [[درستی]] و [[سلامت]] به سر [[منزل]] مقصود راه یابد<ref>[[ابوطالب خدمتی|خدمتی، ابوطالب]]، [[سیره حضرت علی در مبارزه با فساد اداری (مقاله)|مقاله «سیره حضرت علی در مبارزه با فساد اداری»]]، ص ۳۲-۳۴.</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱۱۴٬۴۸۳

ویرایش