پرش به محتوا

تیمم در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۵: خط ۴۵:


===تماس دست‌ها با [[زمین]]===
===تماس دست‌ها با [[زمین]]===
یکی از [[واجبات]] [[تیمم]] زدن دست‌ها بر زمین است.(۱) برخی این عمل را از جمله «فَتَیَمَّموا صَعیدًا» ([[نساء]] / ۴، ۴۳؛ [[مائده]] / ۵، ۶) استفاده کرده و آن را نخستین فعل در تیمم برشمرده‌اند؛(۲) اما درباره اینکه آیا هنگام تیمم دست‌ها باید بر زمین زده شود یا صرفا قرار گرفتن آنها بر زمین کافی است،[[اختلاف]] نظر وجود دارد. در بیشتر [[احادیث]] از جمله در [[حدیثی]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در مورد [[آموزش]] تیمم به [[عمار]] (۳) و نیز [[احادیث اهل بیت]] {{عم}} بر «زدن» دست‌ها به زمین تصریح شده است (۴) و این نظر مشهور [[فقهای شیعه]] است؛(۵) اما در برخی احادیث از قرار دادن دست‌ها بر زمین یاد شده (۶) و شماری از [[فقها]] با استناد به آنها، لمس زمین را با دست کافی دانسته‌اند،(۷) چنان که برخی اطلاق «فَتَیَمَّموا صَعیدًا» (نساء / ۴، ۴۳) را نیز دال بر همین نظر شمرده‌اند.(۸) درباره شمار زدن یا قرار دادن دست بر زمین نیز آرای متفاوتی مطرح‌اند؛ برخی فقها از تعبیر «فامسَحوا بِوُجوهِکُم واَیدیکُم» (نساء / ۴، ۴۳) کفایت یک بار زدن را استفاده کرده‌اند؛ زیرا مسح صورت و دست‌ها که در [[آیه]] آمده، با یک بار زدن دست بر زمین و مسح صورت و دست‌ها محقق می‌‌شود؛(۹) اما به نظر برخی دیگر، دو بار دست بر زمین زدن لازم است: یک بار برای مسح صورت و بار دیگر برای مسح دست‌ها.(۱۰) عده ای نیز میان تیمم بدل از [[وضو]] و بدل از [[غسل]] تفکیک کرده‌اند.(۱۱) اقوال دیگری هم مطرح شده‌اند.(۱۲) همچنین فقها درباره مراد از «[[صعید]]» در [[آیات]] ۴۳ نساء / ۴ و ۶ مائده / ۵ آرای متفاوتی دارند؛ از جمله اینکه تیمم تنها بر خاک جایز است،(۱۳) زیرا «[[صعید]]» در لغت به معنای خاک است (۱۴) و سبب اطلاق صعید بر خاک آن است که به هوا صعود می‌‌کند؛(۱۵) همچنین بنابر [[آیه]] ۶ [[مائده]] / ۵ مسح صورت و دست‌ها باید با بخشی از [[زمین]] صورت گیرد؛ زیرا کلمه «مِنْه» در آن ذکر شده است: «فَامسَحوا بِوُجوهِکُم واَیدیکُم مِنهُ»، از این رو، [[تیمم]] و مسح تنها با خاک تحقق پذیر است.(۱۶) در [[تأیید]] این نظر، افزون بر [[آیات قرآن]]، به برخی [[احادیث]] نیز استناد شده است.(۱۷) قول دیگر که بیشتر [[فقهای شیعه]] و [[اهل سنت]] بدان پایبندند آن است که تیمم با دیگر اجزای زمین جز خاک نیز جایز است.(۱۸) مستند این [[رأی]] آن است که مفهوم واژه «صعید» به نظر بیشترِ لغویان صرفا خاک نیست، بلکه سطح زمین است.(۱۹) برخی [[آیات]] دیگر [[قرآن]] همچون آیات «صَعیدًا جُرُزا» ([[کهف]] / ۱۸، ۸) و «صَعیدًا زَلَقـا» (کهف / ۱۸، ۴۰) که به معنای زمین بی‌گیاه است و نیز برخی احادیث که صعید را مطلقا به معنای سطح زمین به کار برده‌اند، نیز همین رأی را تأیید می‌‌کنند.(۲۰) در برخی احادیث هم تیمم بر زمین، خاک باشد یا جز آن، [[مباح]] دانسته شده است.(۲۱) برپایه این دیدگاه، افزون بر خاک، تیمم بر سنگ، سنگ گچ، سنگ مرمر، کلوخ و ریگ جایز است؛(۲۲) اما در مورد مواد معدنی همچون آهن، طلا، [[نقره]]، [[عقیق]]، نمک و گیاهان [[اختلاف]] نظر وجود دارد؛ بیشتر فقهای شیعه و اهل سنت با این [[استدلال]] که واژه «صعید» این موارد را در برنمی گیرد، تیمم بر آنها را جایز نمی‌دانند؛(۲۳) اما شماری از [[فقها]] تیمم بر برخی مواد معدنی (۲۴) یا بر معادنی را که از جایگاه اصلی خود منتقل نشده باشند (۲۵) جایز شمرده‌اند.
یکی از [[واجبات]] [[تیمم]] زدن دست‌ها بر زمین است.<ref>الوسیله، ص۷۱؛ الروضة البهیه، ج ۱، ص۴۵۴؛ مدارک الاحکام، ج ۲، ص۲۱۷.</ref> برخی این عمل را از جمله {{متن قرآن|فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا}}<ref>« تیمّم کنید » سوره نساء، آیه ۴۳.</ref> استفاده کرده و آن را نخستین فعل در تیمم برشمرده‌اند؛<ref>مسالک الافهام، کاظمی، ج ۱، ص۶۸؛ تفسیر جامع آیات الاحکام، ج ۱، ص۱۱۳.</ref>
۱. الوسیله، ص۷۱؛ الروضة البهیه، ج ۱، ص۴۵۴؛ مدارک الاحکام، ج ۲، ص۲۱۷.
۲. مسالک الافهام، کاظمی، ج ۱، ص۶۸؛ [[تفسیر]] جامع [[آیات الاحکام]]، ج ۱، ص۱۱۳.
۳. [[وسائل الشیعه]]، ج ۳، ص۳۶۰ - ۳۶۱؛ [[صحیح مسلم]]، ج ۱، ص۱۹۳.
۴. [[الکافی]]، ج ۳، ص۶۱ - ۶۲؛ [[وسائل الشیعه]]، ج ۳، ص۳۵۹.
۵. مفتاح الکرامه، ج ۴، ص۴۲۹؛ الحدائق، ج ۴، ص۳۳۱.
۶. [[تهذیب]]، ج ۱، ص۲۰۸؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص۳۶۰.
۷. مدارک الاحکام، ج ۲، ص۲۱۸؛ الروضة البهیه، ج ۱، ص۴۵۳.
۸. الحدائق، ج ۴، ص۳۳۱؛ المعتبر، ج ۱، ص۳۸۹.
۹. الخلاف، ج ۱، ص۱۳۴؛ غنیة النزوع، ص۶۳؛ بدائع الصنائع، ج ۱، ص۴۵.
۱۰. الخلاف، ج ۱، ص۱۳۴؛ المغنی، ج ۱، ص۲۴۴.
۱۱. الخلاف، ج ۱، ص۱۳۳؛ المهذب، ج ۱، ص۳۴؛ مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۳۰.
۱۲. الخلاف، ج ۱، ص۱۳۳؛ المعتبر، ج ۱، ص۳۸۸؛ بدایة المجتهد، ج ۱، ص۶۰.
۱۳. المعتبر، ج ۱، ص۳۷۲؛ مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۲۱؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۹.
۱۴. ر.ک: الصحاح، ج ۲، ص۴۹۸؛ لسان العرب، ج ۳، ص۲۵۴؛ ر.ک: تاج العروس، ج ۳، ص۳۹۸، «صعد».
۱۵. مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۲۱؛ بدائع الصنائع، ج ۱، ص۵۳؛ [[مفردات]]، ص۴۸۴، «صعد».
۱۶. منتهی المطلب، ج ۱، ق ۲، ص۱۴۸؛ [[تفسیر]] [[قرطبی]]، ج ۵، ص۲۳۹.
۱۷. مصباح الفقیه، ج ۱، ق ۲، ص۴۶۷؛ المجموع، ج ۲، ص۲۱۲؛ المحلی، ج ۲، ص۱۶۰.
۱۸. المعتبر، ج ۱، ص۳۷۲؛ تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص۶۲؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۸ - ۵۹۰.
۱۹. العین، ج ۱، ص۲۹۰؛ تاج العروس، ج ۲، ص۳۹۸؛ لسان العرب، ج ۳، ص۲۵۴، «صعد».
۲۰. المعتبر، ج ۱، ص۳۷۳؛ [[احکام القرآن]]، ج ۲، ص۴۸۸.
۲۱. الاستبصار، ج ۱، ص۱۷۰؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص۳۵۰؛ [[سنن ابی داود]]، ج ۱، ص۸۰.
۲۲. الخلاف، ج ۱، ص۱۳۵؛ تفسیر جامع، ج ۱، ص۱۰۴؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۸.
۲۳. [[شرایع]] الاسلام، ج ۱، ص۳۸؛ تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص۶۱ - ۶۲؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۸ - ۵۹۰.
۲۴. روضة الطالبین، ج ۱، ص۲۲۲؛ السرائر، ج ۱، ص۱۳۷.
۲۵. الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۸.


اما درباره اینکه آیا هنگام تیمم دست‌ها باید بر زمین زده شود یا صرفاً قرار گرفتن آنها بر زمین کافی است، [[اختلاف]] نظر وجود دارد. در بیشتر [[احادیث]] از جمله در [[حدیثی]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در مورد [[آموزش]] تیمم به [[عمار]]<ref>وسائل الشیعه، ج ۳، ص۳۶۰ - ۳۶۱؛ صحیح مسلم، ج ۱، ص۱۹۳.</ref> و نیز [[احادیث اهل بیت]] {{عم}} بر «زدن» دست‌ها به زمین تصریح شده است <ref>الکافی، ج ۳، ص۶۱ - ۶۲؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص۳۵۹.</ref> و این نظر مشهور [[فقهای شیعه]] است؛<ref>مفتاح الکرامه، ج ۴، ص۴۲۹؛ الحدائق، ج ۴، ص۳۳۱.</ref> اما در برخی احادیث از قرار دادن دست‌ها بر زمین یاد شده<ref>تهذیب، ج ۱، ص۲۰۸؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص۳۶۰.</ref> و شماری از [[فقها]] با استناد به آنها، لمس زمین را با دست کافی دانسته‌اند،<ref>مدارک الاحکام، ج ۲، ص۲۱۸؛ الروضة البهیه، ج ۱، ص۴۵۳.</ref> چنان که برخی اطلاق {{متن قرآن|فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا}}<ref>« تیمّم کنید » سوره نساء، آیه ۴۳.</ref> را نیز دال بر همین نظر شمرده‌اند.<ref>الحدائق، ج ۴، ص۳۳۱؛ المعتبر، ج ۱، ص۳۸۹.</ref>
درباره شمار زدن یا قرار دادن دست بر زمین نیز آرای متفاوتی مطرح‌اند؛ برخی فقها از تعبیر {{متن قرآن|فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ}}<ref>«بخشی از رخساره‌ها و دست‌هایتان را با آن مسح کنید» سوره نساء، آیه ۴۳.</ref> کفایت یک بار زدن را استفاده کرده‌اند؛ زیرا مسح صورت و دست‌ها که در [[آیه]] آمده، با یک بار زدن دست بر زمین و مسح صورت و دست‌ها محقق می‌‌شود؛<ref>الخلاف، ج ۱، ص۱۳۴؛ غنیة النزوع، ص۶۳؛ بدائع الصنائع، ج ۱، ص۴۵.</ref> اما به نظر برخی دیگر، دو بار دست بر زمین زدن لازم است: یک بار برای مسح صورت و بار دیگر برای مسح دست‌ها. <ref>الخلاف، ج ۱، ص۱۳۴؛ المغنی، ج ۱، ص۲۴۴.</ref> عده‌ای نیز میان تیمم بدل از [[وضو]] و بدل از [[غسل]] تفکیک کرده‌اند.<ref>الخلاف، ج ۱، ص۱۳۳؛ المهذب، ج ۱، ص۳۴؛ مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۳۰.</ref> اقوال دیگری هم مطرح شده‌اند.<ref>الخلاف، ج ۱، ص۱۳۳؛ المعتبر، ج ۱، ص۳۸۸؛ بدایة المجتهد، ج ۱، ص۶۰.</ref>
همچنین فقها درباره مراد از {{متن قرآن|صَعِيدًا}}<ref> سوره نساء، آیه ۴۳.</ref> در [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا}}<ref>«ای مؤمنان! در حال مستی به نماز رو نیاورید تا هنگامی که دریابید چه می‌گویید و نیز در حال جنابت (به نماز و محل نماز رو نیاورید) مگر رهگذر باشید تا آنکه غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا یکی از شما از جای قضای حاجت باز آمد یا با زنان آمیزش کردید و آب نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید و بخشی از رخساره‌ها و دست‌هایتان را با آن مسح کنید که خداوند، در گذرنده‌ای آمرزنده است» سوره نساء، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref> آرای متفاوتی دارند؛ از جمله اینکه تیمم تنها بر خاک جایز است،<ref>المعتبر، ج ۱، ص۳۷۲؛ مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۲۱؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۹.</ref> زیرا «[[صعید]]» در لغت به معنای خاک است<ref>ر.ک: الصحاح، ج ۲، ص۴۹۸؛ لسان العرب، ج ۳، ص۲۵۴؛ ر.ک: تاج العروس، ج ۳، ص۳۹۸، «صعد».</ref> و سبب اطلاق صعید بر خاک آن است که به هوا صعود می‌‌کند؛<ref>مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۲۱؛ بدائع الصنائع، ج ۱، ص۵۳؛ مفردات، ص۴۸۴، «صعد».</ref>
همچنین بنابر [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref> مسح صورت و دست‌ها باید با بخشی از [[زمین]] صورت گیرد؛ زیرا کلمه {{متن قرآن|مِنْهُ}} در آن ذکر شده است: {{متن قرآن|فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ}}، از این رو، [[تیمم]] و مسح تنها با خاک تحقق پذیر است.<ref> منتهی المطلب، ج ۱، ق ۲، ص۱۴۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۲۳۹.</ref>. در [[تأیید]] این نظر، افزون بر [[آیات قرآن]]، به برخی [[احادیث]] نیز استناد شده است.<ref> مصباح الفقیه، ج ۱، ق ۲، ص۴۶۷؛ المجموع، ج ۲، ص۲۱۲؛ المحلی، ج ۲، ص۱۶۰.</ref>
قول دیگر که بیشتر [[فقهای شیعه]] و [[اهل سنت]] بدان پایبندند آن است که تیمم با دیگر اجزای زمین جز خاک نیز جایز است.<ref>المعتبر، ج ۱، ص۳۷۲؛ تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص۶۲؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۸ - ۵۹۰.</ref> مستند این [[رأی]] آن است که مفهوم واژه «صعید» به نظر بیشترِ لغویان صرفاً خاک نیست، بلکه سطح زمین است.<ref>العین، ج ۱، ص۲۹۰؛ تاج العروس، ج ۲، ص۳۹۸؛ لسان العرب، ج ۳، ص۲۵۴، «صعد».</ref> برخی [[آیات]] دیگر [[قرآن]] همچون آیات {{متن قرآن|صَعِيدًا جُرُزًا}}<ref>«و ما هر آنچه را بر آن (زمین) است خاکی سترون خواهیم کرد» سوره کهف، آیه ۸.</ref> و {{متن قرآن|صَعِيدًا زَلَقًا}}<ref> سوره کهف، آیه ۴۰.</ref> که به معنای زمین بی‌گیاه است و نیز برخی احادیث که صعید را مطلقا به معنای سطح زمین به کار برده‌اند، نیز همین رأی را تأیید می‌‌کنند.<ref>المعتبر، ج ۱، ص۳۷۳؛ احکام القرآن، ج ۲، ص۴۸۸.</ref> در برخی احادیث هم تیمم بر زمین، خاک باشد یا جز آن، [[مباح]] دانسته شده است.<ref>الاستبصار، ج ۱، ص۱۷۰؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص۳۵۰؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص۸۰.</ref>
برپایه این دیدگاه، افزون بر خاک، تیمم بر سنگ، سنگ گچ، سنگ مرمر، کلوخ و ریگ جایز است؛<ref>الخلاف، ج ۱، ص۱۳۵؛ تفسیر جامع، ج ۱، ص۱۰۴؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۸.</ref> اما در مورد مواد معدنی همچون آهن، طلا، [[نقره]]، [[عقیق]]، نمک و گیاهان [[اختلاف]] نظر وجود دارد؛ بیشتر فقهای شیعه و اهل سنت با این [[استدلال]] که واژه «صعید» این موارد را در برنمی گیرد، تیمم بر آنها را جایز نمی‌دانند؛<ref> شرایع الاسلام، ج ۱، ص۳۸؛ تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص۶۱ - ۶۲؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۸ - ۵۹۰.</ref> اما شماری از [[فقها]] تیمم بر برخی مواد معدنی<ref>روضة الطالبین، ج ۱، ص۲۲۲؛ السرائر، ج ۱، ص۱۳۷.</ref> یا بر معادنی را که از جایگاه اصلی خود منتقل نشده باشند<ref>الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۸.</ref> جایز شمرده‌اند.<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[تیمم (مقاله)|مقاله «تیممم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص.</ref>


<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[تیمم (مقاله)|مقاله «تیممم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص.</ref>
===مسح صورت و دست ها===
===مسح صورت و دست ها===
پس از زدن دست‌ها بر [[زمین]]، مسح * صورت و دست‌ها [[واجب]] است:(۱) «فَامسَحوا بِوُجوهِکُم و اَیدیکُم مِنهُ» ([[مائده]] / ۵، ۶)؛ اما در مورد محدوده مسح در این دو عضو، در [[فقه اسلامی]] آرای گوناگونی مطرح‌اند؛ به نظر بیشتر فقهای امامی مسح بخشی از صورت کافی است؛ زیرا حرف «باء» در «بِوُجوهِکُم» بر بخشی از صورت دلالت دارد.(۲) [[احادیث]] منقول از [[اهل بیت]] {{عم}} نیز مؤید این نظرند.(۳) برخی از این [[فقها]]، مراد از بخشی از صورت را تنها پیشانی می‌‌دانند؛(۴) ولی عده ای دیگر افزون بر پیشانی مسح روی بینی تا نوک آن را نیز واجب (۵) و عده ای [[مستحب]] (۶) شمرده‌اند. در برابر، برخی از فقهای امامی (۷) و بیشتر [[فقهای اهل سنت]] (۸) مسح همه صورت را واجب دانسته‌اند. درباره مسح دست‌ها [[رأی]] مشهور [[فقهای شیعه]] آن است که تنها بخشی از دست یعنی از مچ تا سر انگشتان باید مسح شود.(۹) دلیل این امر عطف کلمه «اَیدیکُم» بر «بِوُجوهِکُم» در [[آیه]] ۶ مائده / ۵ است که بر مسح بخشی از دست دلالت دارد؛(۱۰) ولی برخی دیگر مسح از آرنج تا سر انگشتان را لازم دانسته‌اند؛(۱۱) با این [[استدلال]] که تناسب و تشابه عطف مذکور با عطفی مشابه در بخش دیگر آیه که به [[وضو]] مربوط است: «فَاغسِلوا وُجوهَکُم واَیدِیَکُم اِلَی المَرافِقِ» (مائده / ۵، ۶) اقتضا دارد که در [[تیمم]] مسح دست (مشابه وضو) از آرنج باشد.(۱۲) برخی فقها تنها مسح روی انگشتان را کافی دانسته‌اند.(۱۳) مستند این رأی روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} است که در آن با اشاره به آیه ۳۸ مائده / ۵: «والسّارِقُ والسّارِقَةُ فاقطَعوا اَیدِیَهُما» و با این استدلال که در [[سرقت]] تنها انگشتان قطع می‌‌شوند، در تیمم مسح روی انگشتان کافی به شمار رفته است.(۱۴) فقهای اهل سنت نیز آرای مختلفی دارند؛ از جمله: مسح از مچ تا سر انگشتان،(۱۵) از آرنج تا سر انگشتان (۱۶) یا از شانه تا سر انگشتان.(۱۷)
پس از زدن دست‌ها بر [[زمین]]، مسح * صورت و دست‌ها [[واجب]] است:(۱) «فَامسَحوا بِوُجوهِکُم و اَیدیکُم مِنهُ» ([[مائده]] / ۵، ۶)؛ اما در مورد محدوده مسح در این دو عضو، در [[فقه اسلامی]] آرای گوناگونی مطرح‌اند؛ به نظر بیشتر فقهای امامی مسح بخشی از صورت کافی است؛ زیرا حرف «باء» در «بِوُجوهِکُم» بر بخشی از صورت دلالت دارد.(۲) [[احادیث]] منقول از [[اهل بیت]] {{عم}} نیز مؤید این نظرند.(۳) برخی از این [[فقها]]، مراد از بخشی از صورت را تنها پیشانی می‌‌دانند؛(۴) ولی عده ای دیگر افزون بر پیشانی مسح روی بینی تا نوک آن را نیز واجب (۵) و عده ای [[مستحب]] (۶) شمرده‌اند. در برابر، برخی از فقهای امامی (۷) و بیشتر [[فقهای اهل سنت]] (۸) مسح همه صورت را واجب دانسته‌اند. درباره مسح دست‌ها [[رأی]] مشهور [[فقهای شیعه]] آن است که تنها بخشی از دست یعنی از مچ تا سر انگشتان باید مسح شود.(۹) دلیل این امر عطف کلمه «اَیدیکُم» بر «بِوُجوهِکُم» در [[آیه]] ۶ مائده / ۵ است که بر مسح بخشی از دست دلالت دارد؛(۱۰) ولی برخی دیگر مسح از آرنج تا سر انگشتان را لازم دانسته‌اند؛(۱۱) با این [[استدلال]] که تناسب و تشابه عطف مذکور با عطفی مشابه در بخش دیگر آیه که به [[وضو]] مربوط است: «فَاغسِلوا وُجوهَکُم واَیدِیَکُم اِلَی المَرافِقِ» (مائده / ۵، ۶) اقتضا دارد که در [[تیمم]] مسح دست (مشابه وضو) از آرنج باشد.(۱۲) برخی فقها تنها مسح روی انگشتان را کافی دانسته‌اند.(۱۳) مستند این رأی روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} است که در آن با اشاره به آیه ۳۸ مائده / ۵: «والسّارِقُ والسّارِقَةُ فاقطَعوا اَیدِیَهُما» و با این استدلال که در [[سرقت]] تنها انگشتان قطع می‌‌شوند، در تیمم مسح روی انگشتان کافی به شمار رفته است.(۱۴) فقهای اهل سنت نیز آرای مختلفی دارند؛ از جمله: مسح از مچ تا سر انگشتان،(۱۵) از آرنج تا سر انگشتان (۱۶) یا از شانه تا سر انگشتان.(۱۷)
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش