سوره توبه در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(←مقدمه) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[سوره]] [[برائت]] به اتفاق همه [[مفسران]] | [[سوره]] [[برائت]] به اتفاق همه [[مفسران]] مدنی است.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳؛ البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۱؛ الاتقان، ج ۱، ص۲۹ - ۳۲. </ref> بعضی [[آیات]] {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند» سوره توبه، آیه ۱۱۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و آمرزش خواهی ابراهیم برای پدرش جز بنا به وعدهای نبود که به وی داده بود و چون بر او آشکار گشت که وی دشمن خداوند است از وی دوری جست؛ بیگمان ابراهیم دردمندی بردبار بود» سوره توبه، آیه ۱۱۴.</ref> را مکّی دانستهاند<ref>الاتقان، ج ۱، ص۴۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۲۰۸. </ref> و برخی آیات {{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>، {{متن قرآن|فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}<ref>«پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است» سوره توبه، آیه ۱۲۹.</ref> را نیز بر آن افزودهاند؛<ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۹۰؛ الاتقان، ج ۱، ص۴۴. </ref> ولی این نظر نادرست است؛ زیرا روایاتی این آیات را مدنی بلکه آخرین آیات نازل شده بر [[پیامبر]] معرفی میکنند<ref>الاتقان، ج ۱، ص۴۴، ۸۸؛ التهمید، ج ۱، ص۲۳۲؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۵ - ۱۴۶. </ref> و نیز اصل در مکّی و مدنی بودن آیات، ثبت طبیعی آنهاست و این دو [[آیه]] در سورهای مدنی به ویژه در اواخر آن ثبت شدهاند.<ref>التمهید، ج ۱، ص۲۳۲. </ref> | ||
[[سوره]] برائت در ترتیب [[مصحف]]، نهمین سوره و برپایه [[روایات]] [[ترتیب نزول]]، صد و سیزدهمین <ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۱. </ref> یا صد و چهاردهمین <ref>الاتقان، ج ۱، ص۳۰، ۳۲؛ التهمید، ج ۱، ص۱۳۸؛ التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۹۷. </ref> سوره نازل شده است. | [[سوره]] برائت در ترتیب [[مصحف]]، نهمین سوره و برپایه [[روایات]] [[ترتیب نزول]]، صد و سیزدهمین<ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۱. </ref> یا صد و چهاردهمین<ref>الاتقان، ج ۱، ص۳۰، ۳۲؛ التهمید، ج ۱، ص۱۳۸؛ التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۹۷. </ref> سوره نازل شده است. | ||
روایات درباره سوره پایانی [[قرآن]] سه دستهاند: دستهای [[سوره نصر]] و برخی سوره برائت و بعضی [[سوره مائده]] <ref>الاتقان، ج ۱، ص۸۹. </ref> را آخرین سوره معرفی کردهاند. مفسران، مفاد دسته سوم را به آخرین سوره نازل شده درباره [[حلال و حرام]]، [[تأویل]] کردهاند <ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۲، ۲۹۷؛ الاتقان، ج ۱، ص۵۹ - ۶۰؛ تاریخ قرآن، ص۵۹۳ - ۵۹۴. </ref> و درباره دو دسته اول برخی چنین جمع کردهاند که سوره نصر از آنجا که به [[فتح]] [[بشارت]] میدهد، قبل از [[فتح مکه]] یا در [[مکّه]] در [[سال هشتم هجری]] و پیش از [[سوره]] [[برائت]] نازل شده است، بنابراین آخرین سوره به اعتبار افتتاح سوره، [[سوره]] برائت است و [[سوره نصر]] آخرین سورهای است که کامل بر [[پیامبر]] {{صل}} نازل شده است؛<ref>التمهید، ج ۱، ص۱۲۸. </ref> | روایات درباره سوره پایانی [[قرآن]] سه دستهاند: دستهای [[سوره نصر]] و برخی سوره برائت و بعضی [[سوره مائده]]<ref>الاتقان، ج ۱، ص۸۹. </ref> را آخرین سوره معرفی کردهاند. مفسران، مفاد دسته سوم را به آخرین سوره نازل شده درباره [[حلال و حرام]]، [[تأویل]] کردهاند<ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۲، ۲۹۷؛ الاتقان، ج ۱، ص۵۹ - ۶۰؛ تاریخ قرآن، ص۵۹۳ - ۵۹۴. </ref> و درباره دو دسته اول برخی چنین جمع کردهاند که سوره نصر از آنجا که به [[فتح]] [[بشارت]] میدهد، قبل از [[فتح مکه]] یا در [[مکّه]] در [[سال هشتم هجری]] و پیش از [[سوره]] [[برائت]] نازل شده است، بنابراین آخرین سوره به اعتبار افتتاح سوره، [[سوره]] برائت است و [[سوره نصر]] آخرین سورهای است که کامل بر [[پیامبر]] {{صل}} نازل شده است؛<ref>التمهید، ج ۱، ص۱۲۸. </ref> | ||
امّا بیشتر [[مفسران]] با تقویت [[روایات]] دسته اول، سوره نصر را آخرین سوره نازل شده دانستهاند. <ref>البرهان، ج ۱، ص۶۹؛ تاریخ قرآن، ص۵۹۴. </ref> برای این سوره تا ۱۴ اسم ذکر کردهاند <ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۷۲ - ۱۷۳؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۰۵۹؛ التحریر والتنویر، ج ۱۰، ص۹۵ - ۹۷. </ref> که نامهای برائت و [[توبه]] مشهورترند. <ref>التحریر والتنویر، ج ۱۰، ص۹۵؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۶. </ref> در بیشتر روایات، مصاحف و [[تفاسیر]] قدیم از این سوره با نام برائت یاد شده است <ref>التحریر والتنویر، ج ۱۰، ص۹۵. </ref> که برگرفته از [[آیه]] {{متن قرآن|بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«(این) بیزاری خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بستهاید» سوره توبه، آیه ۱.</ref> است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳. </ref> نام «توبه» نیز که در بعضی روایات، مصاحف و تفاسیر قدیم دیده میشود <ref>التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۹۵. </ref> اخیراً متداول شده، در مصاحف و تفاسیر جدید بیشتر این نام به کار میرود. | امّا بیشتر [[مفسران]] با تقویت [[روایات]] دسته اول، سوره نصر را آخرین سوره نازل شده دانستهاند.<ref>البرهان، ج ۱، ص۶۹؛ تاریخ قرآن، ص۵۹۴. </ref> برای این سوره تا ۱۴ اسم ذکر کردهاند<ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۷۲ - ۱۷۳؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۰۵۹؛ التحریر والتنویر، ج ۱۰، ص۹۵ - ۹۷. </ref> که نامهای برائت و [[توبه]] مشهورترند.<ref>التحریر والتنویر، ج ۱۰، ص۹۵؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۶. </ref> در بیشتر روایات، مصاحف و [[تفاسیر]] قدیم از این سوره با نام برائت یاد شده است<ref>التحریر والتنویر، ج ۱۰، ص۹۵. </ref> که برگرفته از [[آیه]] {{متن قرآن|بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«(این) بیزاری خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بستهاید» سوره توبه، آیه ۱.</ref> است.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳. </ref> نام «توبه» نیز که در بعضی روایات، مصاحف و تفاسیر قدیم دیده میشود<ref>التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۹۵. </ref> اخیراً متداول شده، در مصاحف و تفاسیر جدید بیشتر این نام به کار میرود. | ||
وجه نامگذاری این سوره به توبه، [[آیات]] متعدد آن درباره توبه است؛ به ویژه آیات {{متن قرآن|لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«خداوند بر پیامبر و مهاجران و انصاری که از او هنگام دشواری پیروی کردند- پس از آنکه نزدیک بود دل گروهی از ایشان بگردد- بخشایش آورد سپس توبه آنان را پذیرفت که او نسبت به آنها مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توب» سوره توبه، آیه ۱۱۸.</ref> که درباره توبه [[خداوند]] بر پیامبر {{صل}} [[مهاجران]] و [[انصار]] و نیز سه متخلّف از [[غزوه تبوک]] است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۵۹. </ref> | وجه نامگذاری این سوره به توبه، [[آیات]] متعدد آن درباره توبه است؛ به ویژه آیات {{متن قرآن|لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«خداوند بر پیامبر و مهاجران و انصاری که از او هنگام دشواری پیروی کردند- پس از آنکه نزدیک بود دل گروهی از ایشان بگردد- بخشایش آورد سپس توبه آنان را پذیرفت که او نسبت به آنها مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توب» سوره توبه، آیه ۱۱۸.</ref> که درباره توبه [[خداوند]] بر پیامبر {{صل}} [[مهاجران]] و [[انصار]] و نیز سه متخلّف از [[غزوه تبوک]] است.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۵۹. </ref> | ||
دیگر نامهای این سوره که بیشتر صفتی برای برخی از مضامین مهم آناند <ref>تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۶. </ref> عبارتاند از: «الفاضحة: [[رسوا]] کننده»، «المبعثرة: کاونده»، «المنقرة: افشا کننده»، «المثیرة: برانگیزاننده»، «الحافرة: آشکار کننده»، «المدمدمة: نابود کننده»، «المخزیة = [[خوار]] کننده»، «المشرّدة = پراکننده»، «المنکلة: [[عذاب]] کننده»<ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۱. </ref> و «البَحوث: کاونده و پژوهنده»؛ زیرا رسوا کننده [[اسرار]] [[منافقان]]، افشاء کننده زشتیهای آنان و عیان کننده پستیهایشان است و از منافقان بحث میکند و [[اسرار]] پنهان آنها را از دلهایشان بیرون میکشد و آنان را [[خوار]] و [[ذلیل]] کرده، وسیله [[عذاب]] و | دیگر نامهای این سوره که بیشتر صفتی برای برخی از مضامین مهم آناند<ref>تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۶. </ref> عبارتاند از: «الفاضحة: [[رسوا]] کننده»، «المبعثرة: کاونده»، «المنقرة: افشا کننده»، «المثیرة: برانگیزاننده»، «الحافرة: آشکار کننده»، «المدمدمة: نابود کننده»، «المخزیة = [[خوار]] کننده»، «المشرّدة = پراکننده»، «المنکلة: [[عذاب]] کننده»<ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۱. </ref> و «البَحوث: کاونده و پژوهنده»؛ زیرا رسوا کننده [[اسرار]] [[منافقان]]، افشاء کننده زشتیهای آنان و عیان کننده پستیهایشان است و از منافقان بحث میکند و [[اسرار]] پنهان آنها را از دلهایشان بیرون میکشد و آنان را [[خوار]] و [[ذلیل]] کرده، وسیله [[عذاب]] و هلاکت آنهاست،<ref>المنیر، ج ۱۰، ص۹۱؛ تفسیر قاسمی، ج ۸، ص۱۲۱. </ref> «المقشقشة: رها کننده»، چون هرکس را که به آن [[ایمان]] آورد و عمل کند، از [[نفاق]] دور میکند و «[[سوره]] العذاب»؛ زیرا برای عذاب [[کافران]] نازل شده است.<ref> الاتقان، ج ۱، ص۱۷۲ - ۱۷۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۵؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۵۹. </ref> | ||
[[سوره]] [[برائت]] از سورههای سبع طوال است و ۱۲۹ [[آیه]] و ۲۵۰۵ کلمه دارد. <ref>المعجم الاحصائی، ج ۱، ص۳۱۳. </ref> قرّای [[بصری]]، شامی و حجازی به ترتیب با [[وقف]] بر {{متن قرآن|بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref> سوره توبه، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref> سوره توبه، آیه ۳۹.</ref> و {{متن قرآن|وَعَادٍ وَثَمُودَ}} را دو آیه به شمار آورده و عدد آیات سوره را ۱۳۰ آیه گزارش کردهاند. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳؛ جمال القراء، ج ۱، ص۴۴۰ - ۴۴۱. </ref> | [[سوره]] [[برائت]] از سورههای سبع طوال است و ۱۲۹ [[آیه]] و ۲۵۰۵ کلمه دارد.<ref>المعجم الاحصائی، ج ۱، ص۳۱۳. </ref> قرّای [[بصری]]، شامی و حجازی به ترتیب با [[وقف]] بر {{متن قرآن|بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref> سوره توبه، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref> سوره توبه، آیه ۳۹.</ref> و {{متن قرآن|وَعَادٍ وَثَمُودَ}} را دو آیه به شمار آورده و عدد آیات سوره را ۱۳۰ آیه گزارش کردهاند.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳؛ جمال القراء، ج ۱، ص۴۴۰ - ۴۴۱. </ref> | ||
درباره پیوند این سوره با [[سوره انفال]] گفته شده است که سوره انفال درباره [[عهد]] و پیمانهاست و سوره برائت درباره [[نقض]] [[پیمانها]] <ref>روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۰؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۸. </ref> و نیز هر دو سوره از [[قتال]] با [[مشرکان]] [[سخن]] میگویند؛<ref>تناسق الدرر، ص۹۰؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۸. </ref> همچنین سوره انفال با دستور به برائت و [[بیزاری]] [[مؤمنان]] از کافران و مشرکان پایان مییابد و سوره برائت با [[اعلام بیزاری]] [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} از مشرکان آغاز میشود. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> بعضی نیز افزودهاند که در سوره انفال مسئله تقسیم [[غنایم]] و اختصاص [[خمس]] آن به ۵ صنف و در سوره برائت مسئله [[زکات]] و [[صدقات]] و اختصاص آن به ۸ دسته بیان شده است،<ref>تناسق الدرر، ص۹۳؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۰. </ref> به هرروی، [[ارتباط]] تنگاتنگ این دو سوره به اندازهای است که آن دو را «قرینتین» نام نهاده <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ الکشاف، ج ۲، ص۲۴۱. </ref> و حتی برخی آنها را یک [[سوره]] دانستهاند. <ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۲. </ref> | درباره پیوند این سوره با [[سوره انفال]] گفته شده است که سوره انفال درباره [[عهد]] و پیمانهاست و سوره برائت درباره [[نقض]] [[پیمانها]]<ref>روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۰؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۸. </ref> و نیز هر دو سوره از [[قتال]] با [[مشرکان]] [[سخن]] میگویند؛<ref>تناسق الدرر، ص۹۰؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۸. </ref> همچنین سوره انفال با دستور به برائت و [[بیزاری]] [[مؤمنان]] از کافران و مشرکان پایان مییابد و سوره برائت با [[اعلام بیزاری]] [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} از مشرکان آغاز میشود.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> بعضی نیز افزودهاند که در سوره انفال مسئله تقسیم [[غنایم]] و اختصاص [[خمس]] آن به ۵ صنف و در سوره برائت مسئله [[زکات]] و [[صدقات]] و اختصاص آن به ۸ دسته بیان شده است،<ref>تناسق الدرر، ص۹۳؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۰. </ref> به هرروی، [[ارتباط]] تنگاتنگ این دو سوره به اندازهای است که آن دو را «قرینتین» نام نهاده<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ الکشاف، ج ۲، ص۲۴۱. </ref> و حتی برخی آنها را یک [[سوره]] دانستهاند.<ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۲. </ref> | ||
درباره ۸ [[آیه]] از این سوره ادعای [[نسخ]] شده است؛ ولی محققان آن را رد کردهاند. <ref>جمال القراء، ج ۲، ص۶۵ - ۷۱؛ التمهید، ج ۲، ص۳۵۴ - ۳۵۸. </ref> این ادعا درباره ۴ آیه مهمتر درخور بحث است: بعضی گفته اند: [[آیات]] {{متن قرآن|إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«اگر رهسپار نگردید (خداوند) شما را به عذابی دردناک دچار میکند و قومی دیگر را به جای شما میآورد و شما هیچ زیانی به او نمیتوانید رساند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره توبه، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«سبکبار و گرانبار رهسپار شوید و با مال و جانتان در راه خداوند جهاد کنید؛ این، اگر بدانید برای شما بهتر است» سوره توبه، آیه ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref> نسخ شدهاند، در حالی که ظاهر دو آیه [[وجوب جهاد]] بر کسانی است که بدان امر میشوند و به [[وجوب]] [[جهاد ابتدایی]] بر همه [[مسلمانان]] ربطی ندارد. افزون بر این، این مورد تخصیص عام است نه نسخ. <ref>البیان، ص۳۵۶ - ۳۵۷؛ التمهید، ج ۲، ص۳۵۶. </ref> | درباره ۸ [[آیه]] از این سوره ادعای [[نسخ]] شده است؛ ولی محققان آن را رد کردهاند.<ref>جمال القراء، ج ۲، ص۶۵ - ۷۱؛ التمهید، ج ۲، ص۳۵۴ - ۳۵۸. </ref> این ادعا درباره ۴ آیه مهمتر درخور بحث است: بعضی گفته اند: [[آیات]] {{متن قرآن|إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«اگر رهسپار نگردید (خداوند) شما را به عذابی دردناک دچار میکند و قومی دیگر را به جای شما میآورد و شما هیچ زیانی به او نمیتوانید رساند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره توبه، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«سبکبار و گرانبار رهسپار شوید و با مال و جانتان در راه خداوند جهاد کنید؛ این، اگر بدانید برای شما بهتر است» سوره توبه، آیه ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref> نسخ شدهاند، در حالی که ظاهر دو آیه [[وجوب جهاد]] بر کسانی است که بدان امر میشوند و به [[وجوب]] [[جهاد ابتدایی]] بر همه [[مسلمانان]] ربطی ندارد. افزون بر این، این مورد تخصیص عام است نه نسخ.<ref>البیان، ص۳۵۶ - ۳۵۷؛ التمهید، ج ۲، ص۳۵۶. </ref> | ||
برخی گفتهاند: آیه {{متن قرآن|عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«خداوند از تو در گذراد! چرا پیشتر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.</ref> با آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمیروند؛ کسانی که از تو اجازه میگیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خوا» سوره نور، آیه ۶۲.</ref> نسخ شده است؛ امّا در اینجا نیز تعارضی میان دو آیه نیست؛ زیرا صریح آیه نخست، منع از [[اذن]] خواستن و اذن دادن در مورد [[منافقین]] است، پیش از آنکه [[راستگویان]] از [[دروغگویان]] شناخته شوند؛ اما زمانی که وضعیت افراد شناخته شده است (آیه [[سوره نور]]) اذن خواستن و اذن دادن مجاز دانسته شده است. <ref>البیان، ص۳۵۷ ـ ۳۵۸. </ref> به [[باور]] عدهای آیه {{متن قرآن|مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«مردم مدینه و تازیان بیاباننشین پیرامون آنان حق ندارند از (همراهی) پیامبر بازمانند و نه جانهای خودشان را از جان او دوستتر بدارند؛ از این رو که هیچ تشنگی و سختی و گرسنگی در راه خداوند به آنان نمیرسد و بر هیچ جایگاهی که کافران را به خشم آورد گام نمینهند و هیچ زیانی به دشمنی نمیزنند مگر که در برابر آن، کاری شایسته برای آنان نوشته میشود؛ بیگمان خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد» سوره توبه، آیه ۱۲۰.</ref> با آیه {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref> نسخ شده است؛ ولی چون آیه دوم، قرینهای متصل برای آیه اول است، نتیجه مفهوم دو آیه وجوب کفایی [[جهاد]] است که در صورت [[قیام]] بعضی از [[مسلمانان]] به آن از دیگران ساقط میشود و حکمی [[نسخ]] نشده است. <ref>البیان، ص۳۵۸. </ref> | برخی گفتهاند: آیه {{متن قرآن|عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«خداوند از تو در گذراد! چرا پیشتر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.</ref> با آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمیروند؛ کسانی که از تو اجازه میگیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خوا» سوره نور، آیه ۶۲.</ref> نسخ شده است؛ امّا در اینجا نیز تعارضی میان دو آیه نیست؛ زیرا صریح آیه نخست، منع از [[اذن]] خواستن و اذن دادن در مورد [[منافقین]] است، پیش از آنکه [[راستگویان]] از [[دروغگویان]] شناخته شوند؛ اما زمانی که وضعیت افراد شناخته شده است (آیه [[سوره نور]]) اذن خواستن و اذن دادن مجاز دانسته شده است.<ref>البیان، ص۳۵۷ ـ ۳۵۸. </ref> به [[باور]] عدهای آیه {{متن قرآن|مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«مردم مدینه و تازیان بیاباننشین پیرامون آنان حق ندارند از (همراهی) پیامبر بازمانند و نه جانهای خودشان را از جان او دوستتر بدارند؛ از این رو که هیچ تشنگی و سختی و گرسنگی در راه خداوند به آنان نمیرسد و بر هیچ جایگاهی که کافران را به خشم آورد گام نمینهند و هیچ زیانی به دشمنی نمیزنند مگر که در برابر آن، کاری شایسته برای آنان نوشته میشود؛ بیگمان خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد» سوره توبه، آیه ۱۲۰.</ref> با آیه {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref> نسخ شده است؛ ولی چون آیه دوم، قرینهای متصل برای آیه اول است، نتیجه مفهوم دو آیه وجوب کفایی [[جهاد]] است که در صورت [[قیام]] بعضی از [[مسلمانان]] به آن از دیگران ساقط میشود و حکمی [[نسخ]] نشده است.<ref>البیان، ص۳۵۸. </ref> | ||
[[برائت]]، تنها [[سوره]] [[قرآن کریم]] است که با {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> شروع نشده است. احتمالات گوناگونی در بیان علّت ترک [[بسمله]] در آغاز این سوره از جانب [[مفسران]] ذکر شده است. [[فخر رازی]] ۶ وجه برای آن بر شمرده است: <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۵ - ۲۱۶. </ref> | [[برائت]]، تنها [[سوره]] [[قرآن کریم]] است که با {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> شروع نشده است. احتمالات گوناگونی در بیان علّت ترک [[بسمله]] در آغاز این سوره از جانب [[مفسران]] ذکر شده است. [[فخر رازی]] ۶ وجه برای آن بر شمرده است:<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۵ - ۲۱۶. </ref> | ||
# بعضی گفتهاند: [[عثمان]] هنگام گردآوری مصاحف و [[نوشتن]] [[مصحف]] واحد به دلیل مناسبت بسیار میان دو [[سوره انفال]] و [[برائت]] و تعیین نکردن [[پیامبر]] {{صل}} [[گمان]] کرد این دو سوره واحدند و آن دو را بدون بسمله کنار هم نهاد. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴. </ref> این [[روایت]]، گرچه میان مفسران متقدّم از [[اهل سنت]] شهرتی دارد، افزون بر [[ضعف سند]] و محتوایش <ref>تاریخ قرآن، ص۴۲۹. </ref> با مفاد روایاتی که بر پایه آنها پیامبر {{صل}} مکان هر [[آیه]] و سوره را تعیین میفرمود، ناسازگار است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۵ - ۲۱۶. </ref> | # بعضی گفتهاند: [[عثمان]] هنگام گردآوری مصاحف و [[نوشتن]] [[مصحف]] واحد به دلیل مناسبت بسیار میان دو [[سوره انفال]] و [[برائت]] و تعیین نکردن [[پیامبر]] {{صل}} [[گمان]] کرد این دو سوره واحدند و آن دو را بدون بسمله کنار هم نهاد.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴. </ref> این [[روایت]]، گرچه میان مفسران متقدّم از [[اهل سنت]] شهرتی دارد، افزون بر [[ضعف سند]] و محتوایش<ref>تاریخ قرآن، ص۴۲۹. </ref> با مفاد روایاتی که بر پایه آنها پیامبر {{صل}} مکان هر [[آیه]] و سوره را تعیین میفرمود، ناسازگار است.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۵ - ۲۱۶. </ref> | ||
# برخی دیگر گفتهاند: [[صحابه]] در [[وحدت]] و عدم وحدت [[سوره انفال]] و [[سوره برائت]] [[اختلاف]] کردند، بنابراین برای رعایت [[معتقدان]] به وحدت، در آغاز سوره برائت {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> ننوشتند و برای رعایت پذیرندگان عدم وحدت، میان دو سوره فاصله گذاشتند. <ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶؛ روح المعانی، ص۱۰، ص۶۰ - ۶۱. </ref> | # برخی دیگر گفتهاند: [[صحابه]] در [[وحدت]] و عدم وحدت [[سوره انفال]] و [[سوره برائت]] [[اختلاف]] کردند، بنابراین برای رعایت [[معتقدان]] به وحدت، در آغاز سوره برائت {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> ننوشتند و برای رعایت پذیرندگان عدم وحدت، میان دو سوره فاصله گذاشتند.<ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶؛ روح المعانی، ص۱۰، ص۶۰ - ۶۱. </ref> | ||
# طبق روایتی از [[اُبیّ بن کعب]] به دلیل مناسبت زیاد میان دو سوره انفال و برائت، [[اصحاب]] آن دو را یک سوره پنداشتند، پس آن دو را بدون بسمله کنار هم نهادند. <ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> | # طبق روایتی از [[اُبیّ بن کعب]] به دلیل مناسبت زیاد میان دو سوره انفال و برائت، [[اصحاب]] آن دو را یک سوره پنداشتند، پس آن دو را بدون بسمله کنار هم نهادند.<ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> | ||
# سوره انفال با دستور به [[مؤمنان]] به [[دوستی]] با یکدیگر و [[قطع رابطه]] با [[کافران]] پایان گرفته و در ابتدای سوره برائت به [[بیزاری]] [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} از کافران تصریح شده، بنابراین [[بسمله]] ذکر نشده است تا نشان دهد این تصریح، عین [[کلام]] گذشته است و فاصله گذاشته شد تا علامت تغایر این دو [[سوره]] باشد. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> | # سوره انفال با دستور به [[مؤمنان]] به [[دوستی]] با یکدیگر و [[قطع رابطه]] با [[کافران]] پایان گرفته و در ابتدای سوره برائت به [[بیزاری]] [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} از کافران تصریح شده، بنابراین [[بسمله]] ذکر نشده است تا نشان دهد این تصریح، عین [[کلام]] گذشته است و فاصله گذاشته شد تا علامت تغایر این دو [[سوره]] باشد.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> | ||
# از آنجا که [[خداوند]] میدانست در جزء سوره بودن بسمله [[اختلاف]] میشود، [[امر]] کرد در آغاز این سوره بسمله نوشته نشود، تا دانسته شود بسمله جزء هر سوره است و جزء این سوره نیست. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۷. </ref> | # از آنجا که [[خداوند]] میدانست در جزء سوره بودن بسمله [[اختلاف]] میشود، [[امر]] کرد در آغاز این سوره بسمله نوشته نشود، تا دانسته شود بسمله جزء هر سوره است و جزء این سوره نیست.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۷. </ref> | ||
# [[امام علی]] {{ع}} فرمود: در آغاز سوره [[برائت]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> نازل نشده است؛ زیرا {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> برای [[امان]] و [[رحمت]] است؛ ولی سوره برائت برای برداشتن امان (از [[مشرکان]]) با [[شمشیر]] نازل شده است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۱. </ref> در [[تفاسیر شیعه]] از [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده است که [[انفال]] و برائت یک سورهاند،<ref> تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۷۳؛ الصافی، ج ۲، ص۳۱۸. </ref> حتی برخی برای سازگار کردن این دو [[روایت]] گفتهاند: این دو سوره واحدند، بنابراین در آغاز [[سوره توبه]] بسمله نیامده است؛ ولی چون [[آیات]] ابتدایی سوره برائت به [[تنهایی]] و به منزله یک سوره و [[نامه]] برای فرستادن به [[مکّه]] نازل شد، توهم گشت آن گونه که معمولاً در [[نامهها]] مینویسند، بهتر است این آیات نیز با بسمله آغاز شوند، پس فرموده [[حضرت امیر]] {{ع}} برای بر داشتن این توهم است؛<ref>کنز الدقائق، ج ۴، ص۳۸۸. </ref> لکن روایت [[حضرت علی]] {{ع}} استوراتر و پذیرفته بیشتر [[مفسران شیعه]] و [[سنّی]] است. <ref> روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۱؛ تاریخ قرآن، ص۴۳۰. </ref> آیات ابتدایی سوره برائت بخش پایانی نازل شده از این سورهاند که پس از [[غزوه تبوک]] و پیش از ایام [[حج]] [[سال نهم هجری]] فرود آمدند <ref>کنز الدقائق، ج ۵، ص۳۸۹؛ التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۹۸ - ۹۹. </ref> و وضع بقیه مشرکان را مشخص و پیمانهای آنها با [[پیامبر]] {{صل}} را [[لغو]] کردند، در حالی که تا آن [[زمان]] [[مشرکان]] طبق [[سنن]] [[جاهلی]] خود به [[حج]] و [[طواف]] میپرداختند. | # [[امام علی]] {{ع}} فرمود: در آغاز سوره [[برائت]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> نازل نشده است؛ زیرا {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> برای [[امان]] و [[رحمت]] است؛ ولی سوره برائت برای برداشتن امان (از [[مشرکان]]) با [[شمشیر]] نازل شده است.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۱. </ref> در [[تفاسیر شیعه]] از [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده است که [[انفال]] و برائت یک سورهاند،<ref> تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۷۳؛ الصافی، ج ۲، ص۳۱۸. </ref> حتی برخی برای سازگار کردن این دو [[روایت]] گفتهاند: این دو سوره واحدند، بنابراین در آغاز [[سوره توبه]] بسمله نیامده است؛ ولی چون [[آیات]] ابتدایی سوره برائت به [[تنهایی]] و به منزله یک سوره و [[نامه]] برای فرستادن به [[مکّه]] نازل شد، توهم گشت آن گونه که معمولاً در [[نامهها]] مینویسند، بهتر است این آیات نیز با بسمله آغاز شوند، پس فرموده [[حضرت امیر]] {{ع}} برای بر داشتن این توهم است؛<ref>کنز الدقائق، ج ۴، ص۳۸۸. </ref> لکن روایت [[حضرت علی]] {{ع}} استوراتر و پذیرفته بیشتر [[مفسران شیعه]] و [[سنّی]] است.<ref> روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۱؛ تاریخ قرآن، ص۴۳۰. </ref> آیات ابتدایی سوره برائت بخش پایانی نازل شده از این سورهاند که پس از [[غزوه تبوک]] و پیش از ایام [[حج]] [[سال نهم هجری]] فرود آمدند<ref>کنز الدقائق، ج ۵، ص۳۸۹؛ التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۹۸ - ۹۹. </ref> و وضع بقیه مشرکان را مشخص و پیمانهای آنها با [[پیامبر]] {{صل}} را [[لغو]] کردند، در حالی که تا آن [[زمان]] [[مشرکان]] طبق [[سنن]] [[جاهلی]] خود به [[حج]] و [[طواف]] میپرداختند. | ||
[[مفسران]] <ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۱۵۴ - ۱۵۵؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۶؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۱۲۲ - ۱۲۵. </ref> و مورّخان <ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص۵۴۵؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص۴۹۲؛ ج ۲، ص۳۸۴؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص۳۸. </ref> تصریح کردهاند که هنگام [[نزول]] این [[آیات]] ابتدا [[پیامبر]] {{صل}} [[ابوبکر]] را فرستاد تا آنها را در موسم حج بر [[مردم]] بخواند؛ اما پس از [[نزول جبرئیل]] و وحیِ قدسی {{متن حدیث| لاَ يُؤَدِّي عَنْكَ إِلاَّ أَنْتَ أَوْ رَجُلٌ مِنْكَ }} (این [[مأموریت]] را کسی انجام نمیدهد مگر خودت یا مردی که از توست) [[پیامبر]] {{صل}} به [[علی]] {{ع}} [[امر]] کرد تا آیات را از ابوبکر بگیرد و در [[مراسم حج]] به همه مردم [[ابلاغ]] کند هرچند جزئیات این واقعه متفاوت نقل شدهاند، این مأموریت فضیلتی بزرگ و منحصر به فرد برای [[امیرمؤمنان]] {{ع}} و انکارناپذیر است؛ زیرا اولاً آن چنان که برخی <ref>تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۶۱. </ref> ادّعا کردهاند ابلاغی ساده مانند [[تبلیغ]] [[احکام]] و [[دستورات]] [[دینی]] نبود که همه [[مؤمنان]] [[شایسته]] میتوانند عهده دار آن شوند، بلکه به دلالت جمله [[وحی]]، این ابلاغ از سنخ رسالتهای ابتدایی بود که فقط [[وظیفه پیامبر]] است و هیچ کس جز او یا کسی که از اوست شایسته آن نیست. <ref> المیزان، ج ۹، ص۱۷۰، ۱۷۳. </ref> ثانیاً این گفته برخی مفسران که سبب [[برگزیدن]] علی {{ع}} برای این مأموریت، رعایت رسم [[عرب]] بوده است که [[لغو]] [[پیمانها]] باید به دست خود شخص یا یکی از [[خویشان]] او ابلاغ گردد،<ref> الکشاف، ج ۲، ص۲۴۴؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۵۵. </ref> پذیرفتنی نیست، چون گذشته از اینکه این مأموریت به [[دستور خداوند]] بوده است، چنین سنتی اگر از [[آداب]] [[عرب جاهلی]] بوده، [[اسلام]] اکثر این عادات را [[نسخ]] کرده و اگر از رسومی است که اسلام آن را [[تأیید]] کرده [[غفلت]] پیامبر از چنین رسمی متصوّر نیست. افزون بر این، مدرکی [[تاریخی]] بر وجود چنین رسم و عادتی در [[عرب]] وجود ندارد و بر فرض وجود، با آنکه دیگر [[خویشان]] [[حضرت رسول]] {{صل}} آنجا حاضر بودند، ایشان علی {{ع}} را برای این کار برگزیدند،<ref> المیزان، ج ۹، ص۱۷۰ - ۱۷۱. </ref> حتی طبق بعضی [[روایات]]، [[پیامبر]] {{صل}} به علی {{ع}} تصریح فرمود که اگر تو این کار را نکنی، خودم باید عهده دار آن شوم<ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۷۵؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۱۲۵؛ المیزان، ج ۹، ص۱۶۶. </ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[سوره توبه - دشتی (مقاله)| مقاله «سوره توبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۹]].</ref> | [[مفسران]]<ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۱۵۴ - ۱۵۵؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۶؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۱۲۲ - ۱۲۵. </ref> و مورّخان<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص۵۴۵؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص۴۹۲؛ ج ۲، ص۳۸۴؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص۳۸. </ref> تصریح کردهاند که هنگام [[نزول]] این [[آیات]] ابتدا [[پیامبر]] {{صل}} [[ابوبکر]] را فرستاد تا آنها را در موسم حج بر [[مردم]] بخواند؛ اما پس از [[نزول جبرئیل]] و وحیِ قدسی {{متن حدیث| لاَ يُؤَدِّي عَنْكَ إِلاَّ أَنْتَ أَوْ رَجُلٌ مِنْكَ }} (این [[مأموریت]] را کسی انجام نمیدهد مگر خودت یا مردی که از توست) [[پیامبر]] {{صل}} به [[علی]] {{ع}} [[امر]] کرد تا آیات را از ابوبکر بگیرد و در [[مراسم حج]] به همه مردم [[ابلاغ]] کند هرچند جزئیات این واقعه متفاوت نقل شدهاند، این مأموریت فضیلتی بزرگ و منحصر به فرد برای [[امیرمؤمنان]] {{ع}} و انکارناپذیر است؛ زیرا اولاً آن چنان که برخی<ref>تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۶۱. </ref> ادّعا کردهاند ابلاغی ساده مانند [[تبلیغ]] [[احکام]] و [[دستورات]] [[دینی]] نبود که همه [[مؤمنان]] [[شایسته]] میتوانند عهده دار آن شوند، بلکه به دلالت جمله [[وحی]]، این ابلاغ از سنخ رسالتهای ابتدایی بود که فقط [[وظیفه پیامبر]] است و هیچ کس جز او یا کسی که از اوست شایسته آن نیست.<ref> المیزان، ج ۹، ص۱۷۰، ۱۷۳. </ref> ثانیاً این گفته برخی مفسران که سبب [[برگزیدن]] علی {{ع}} برای این مأموریت، رعایت رسم [[عرب]] بوده است که [[لغو]] [[پیمانها]] باید به دست خود شخص یا یکی از [[خویشان]] او ابلاغ گردد،<ref> الکشاف، ج ۲، ص۲۴۴؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۵۵. </ref> پذیرفتنی نیست، چون گذشته از اینکه این مأموریت به [[دستور خداوند]] بوده است، چنین سنتی اگر از [[آداب]] [[عرب جاهلی]] بوده، [[اسلام]] اکثر این عادات را [[نسخ]] کرده و اگر از رسومی است که اسلام آن را [[تأیید]] کرده [[غفلت]] پیامبر از چنین رسمی متصوّر نیست. افزون بر این، مدرکی [[تاریخی]] بر وجود چنین رسم و عادتی در [[عرب]] وجود ندارد و بر فرض وجود، با آنکه دیگر [[خویشان]] [[حضرت رسول]] {{صل}} آنجا حاضر بودند، ایشان علی {{ع}} را برای این کار برگزیدند،<ref> المیزان، ج ۹، ص۱۷۰ - ۱۷۱. </ref> حتی طبق بعضی [[روایات]]، [[پیامبر]] {{صل}} به علی {{ع}} تصریح فرمود که اگر تو این کار را نکنی، خودم باید عهده دار آن شوم<ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۷۵؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۱۲۵؛ المیزان، ج ۹، ص۱۶۶. </ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[سوره توبه - دشتی (مقاله)| مقاله «سوره توبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۹]]؛ [[سید سلمان صفوی|صفوی، سید سلمان]]، [[سوره توبه (مقاله)|مقاله «سوره توبه»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
== فضای نزول و غرض [[سوره]] == | == فضای نزول و غرض [[سوره]] == |