پرش به محتوا

امام در تفسیر و علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:
{{متن حدیث|يُنْكِرُونَ الْإِمَامَ الْمُفْتَرَضَ الطَّاعَةَ وَ يَجْحَدُونَ بِهِ وَ اللَّهِ مَا فِي الْأَرْضِ مَنْزِلَةٌ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ مُفْتَرَضِ الطَّاعَةِ وَ قَدْ كَانَ إِبْرَاهِيمُ دَهْراً يَنْزِلُ عَلَيْهِ الْأَمْرُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا كَانَ مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ حَتَّى بَدَا لِلَّهِ أَنْ يُكْرِمَهُ وَ يُعَظِّمَهُ فَقَالَ {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} فَعَرَفَ إِبْرَاهِيمُ مَا فِيهَا مِنَ الْفَضْلِ قالَ {{متن قرآن|وَمِنْ ذُرِّيَّتِي}} فَقَالَ {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَيْ إِنَّمَا هِيَ فِي ذُرِّيَّتِكَ لَا يَكُونُ فِي غَيْرِهِمْ}}<ref>صفار، بصائر الدرجات، باب «النوادر فی الأئمة{{عم}}»، ص۵۰۹، ح۱۲.</ref>؛ آنان امامی را که اطاعتش [[واجب]] است [[انکار]] کرده و از آن سر باز می‌زنند، به [[خدا]] [[سوگند]] منزلتی [[برتر]] از «[[مفترض الطاعه]]» در [[زمین]] یافت نمی‌شود، [[حضرت ابراهیم]] روزگاری را سپری کردند و از ناحیه [[حق‌تعالی]] بر او دستور می‌رسید و مفترض الطاعه نبود تا آنکه [[خداوند]] وی را [[ارج]] نهاد و بزرگ داشت و فرمود: «من تو را برای [[مردم]] [[امام]] قرار دادم»، پس حضرت ابراهیم، فضیلتی را که در این [[مقام]] است دریافت و گفت: «آیا از [[ذریه]] من امامانی خواهند بود؟» خطاب رسید: «این [[عهد]] به [[ستمگران]] نمی‌رسد»، سپس [[امام صادق]]{{ع}} چنین فرمود: یعنی [[امامت]] تنها در ذریه غیر [[ستمگر]] توست و در [[نسل]] دیگران نیست.
{{متن حدیث|يُنْكِرُونَ الْإِمَامَ الْمُفْتَرَضَ الطَّاعَةَ وَ يَجْحَدُونَ بِهِ وَ اللَّهِ مَا فِي الْأَرْضِ مَنْزِلَةٌ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ مُفْتَرَضِ الطَّاعَةِ وَ قَدْ كَانَ إِبْرَاهِيمُ دَهْراً يَنْزِلُ عَلَيْهِ الْأَمْرُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا كَانَ مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ حَتَّى بَدَا لِلَّهِ أَنْ يُكْرِمَهُ وَ يُعَظِّمَهُ فَقَالَ {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} فَعَرَفَ إِبْرَاهِيمُ مَا فِيهَا مِنَ الْفَضْلِ قالَ {{متن قرآن|وَمِنْ ذُرِّيَّتِي}} فَقَالَ {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَيْ إِنَّمَا هِيَ فِي ذُرِّيَّتِكَ لَا يَكُونُ فِي غَيْرِهِمْ}}<ref>صفار، بصائر الدرجات، باب «النوادر فی الأئمة{{عم}}»، ص۵۰۹، ح۱۲.</ref>؛ آنان امامی را که اطاعتش [[واجب]] است [[انکار]] کرده و از آن سر باز می‌زنند، به [[خدا]] [[سوگند]] منزلتی [[برتر]] از «[[مفترض الطاعه]]» در [[زمین]] یافت نمی‌شود، [[حضرت ابراهیم]] روزگاری را سپری کردند و از ناحیه [[حق‌تعالی]] بر او دستور می‌رسید و مفترض الطاعه نبود تا آنکه [[خداوند]] وی را [[ارج]] نهاد و بزرگ داشت و فرمود: «من تو را برای [[مردم]] [[امام]] قرار دادم»، پس حضرت ابراهیم، فضیلتی را که در این [[مقام]] است دریافت و گفت: «آیا از [[ذریه]] من امامانی خواهند بود؟» خطاب رسید: «این [[عهد]] به [[ستمگران]] نمی‌رسد»، سپس [[امام صادق]]{{ع}} چنین فرمود: یعنی [[امامت]] تنها در ذریه غیر [[ستمگر]] توست و در [[نسل]] دیگران نیست.
امامت در این [[حدیث]]، به مقام «مفترض الطاعه» معنا شده است. تقریباً این معنا مساوی با اصطلاح «[[تفویض]] [[دین]]» است که در منظومه [[اندیشه شیعه]] جایگاهی ویژه دارد و از [[روایات اهل سنت]] نیز درباره [[رسول مکرم اسلام]]{{صل}} قابل [[اثبات]] است و توضیح آن خواهد آمد.<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[بررسی تطبیقی معناشناسی امام و مقام امامت از دیدگاه مفسران فریقین (کتاب)|بررسی تطبیقی معناشناسی امام و مقام امامت از دیدگاه مفسران فریقین]] ص ۱۵۵</ref>
امامت در این [[حدیث]]، به مقام «مفترض الطاعه» معنا شده است. تقریباً این معنا مساوی با اصطلاح «[[تفویض]] [[دین]]» است که در منظومه [[اندیشه شیعه]] جایگاهی ویژه دارد و از [[روایات اهل سنت]] نیز درباره [[رسول مکرم اسلام]]{{صل}} قابل [[اثبات]] است و توضیح آن خواهد آمد.<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[بررسی تطبیقی معناشناسی امام و مقام امامت از دیدگاه مفسران فریقین (کتاب)|بررسی تطبیقی معناشناسی امام و مقام امامت از دیدگاه مفسران فریقین]] ص ۱۵۵</ref>
===[[تمسک به آیات]]===
[[آیه]] {{متن قرآن|إِذِ ابْتَلَى}} در این زمینه دست‌کم با دو دسته از [[آیات]] دیگر [[قرآن]]، پیوند معنایی دارد. با بهره‌مندی از این دو دسته آیات، می‌توان گامی دیگر برای اصطلاح‌شناسی «[[امامت]]» برداشت. دسته اول آیاتی است که در آنها لفظ «[[امام]]» به کار رفته و از [[جعل]] [[مقام امامت]] برای برخی [[فرزندان حضرت ابراهیم]]{{ع}} خبر می‌دهد. دسته دوم آیاتی است که درباره [[دودمان]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در قرآن آمده و از [[اجابت]] [[دعای ابراهیم]]{{ع}} خبر می‌دهد. از دسته اول، آیات ۷۲ و ۷۳ [[سوره انبیاء]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ * وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا...}}<ref>«و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم * و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند.».. سوره انبیاء، آیه ۷۲-۷۳؛ شاید این آیه از قرآن که به طور خاص درباره حضرت ابراهیم، اسحاق و یعقوب می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ}} «و از بندگان توانمند و روشن‌بین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن» سوره ص، آیه ۴۵ ناظر به مقام امامت آنان و به نوعی تفسیر این مقام باشد، که باید در جای خود بررسی شود.</ref>. در برخی [[روایات]] نیز به این پیوند تصریح شده است؛ مانند [[روایت]] [[کلینی]] از [[امام علی بن موسی الرضا]]{{ع}} که بخشی از آن چنین است:
{{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَةَ خَصَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلَ{{ع}} بَعْدَ النُّبُوَّةِ وَ الْخُلَّةِ مَرْتَبَةً ثَالِثَةً وَ فَضِيلَةً شَرَّفَهُ بِهَا وَ أَشَادَ بِهَا ذِكْرَهُ فَقَالَ {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} فَقَالَ الْخَلِيلُ{{ع}} سُرُوراً بِهَا {{متن قرآن|وَمِنْ ذُرِّيَّتِي}}... ثُمَّ أَكْرَمَهُ اللَّهُ تَعَالَى بِأَنْ جَعَلَهَا فِي ذُرِّيَّتِهِ أَهْلِ الصَّفْوَةِ وَ الطَّهَارَةِ فَقَالَ وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ نافِلَةً وَ كُلًّا جَعَلْنا صالِحِينَ. {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ * وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}... فَمِنْ أَيْنَ يَخْتَارُ هَؤُلَاءِ الْجُهَّالُ...}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۸-۲۰۳؛ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۷۲، ح۱.</ref>؛ همانا [[امامت]] رتبه‌ای است که [[خداوند عزوجل]] آن را به ابراهیم پس از [[نبوت]] و خِلّت در مرتبه سوم، اختصاص داد و او را با این [[فضیلت]]، [[شرافت]] بخشید و با آن نامش را بلندآوازه کرد؛ پس فرمود: «من تو را برای [[مردم]] [[امام]] قرار می‌دهم». پس [[ابراهیم خلیل]] شادمان شده گفت: «از [[فرزندان]] من نیز امام خواهند بود»... سپس باز [[خداوند]]، ابراهیم را گرامی داشت به اینکه امامت را در فرزندان [[پاک]] و برگزیده‌اش قرار داد و فرمود: «و به او اسحاق و [[یعقوب]] را - به عنوان عطیه‌ای افزون- بخشیدیم و همه را [[شایستگان]] قرار دادیم. و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به [[فرمان]] ما مردم را [[هدایت]] می‌کنند و به آنان انجام کارهای خیر و [[برپایی نماز]] و ادای [[زکات]] را، [[وحی]] کردیم و آنان برای ما پرستشگران بودند»... پس چگونه این [[نادانان]] می‌توانند امام را با این [[مقام]] و موقعیت از میان مردم [[انتخاب]] کنند....
براساس پیوند بین [[آیه]] {{متن قرآن|إِذِ ابْتَلَى}} و [[آیات]] [[سوره انبیاء]] و نیز پیوند آنها با آیه {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ}}<ref>«و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.</ref> می‌توان چنین نتیجه گرفت که: [[خدای سبحان]] در این آیات راه رسیدن به مقام والای امامت را بهره‌مندی از [[وحی تسدیدی]]، ارتقا به درجه برین [[عبودیت]]، [[بردباری]] و رسیدن به [[یقین]] و [[مشاهده]] [[اسرار]] عالم معرفی کرد، توضیح کوتاه از این اوصاف با اقتباس از [[تفسیر تسنیم]] بدین صورت است:
#'''عبودیت''': [[عبادت]]، بر [[امامان]] [[حکم]] شده، فرمود: {{متن قرآن|... وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}. این تعبیر بر استقرار وصف عبادت و بر ثبوت [[ملکه]] [[بندگی]] در [[جان]] آنان دلالت دارد. در [[حدیث]] [[اهل بیت]] است که [[خدای سبحان]] [[حضرت ابراهیم]] را قبل از هر چیز [[بنده]] خود قرار داد: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ نَبِيّاً}}. از این [[روایت]] استفاده می‌شود آغاز [[شایستگی]] برای [[نبوت]] و [[امامت]]، ارتقا به درجات برین [[عبودیت]] است.
#'''[[صبر]]''': آزمون‌ها برای زمینه‌سازی اعطای [[مقام امامت]] به لحاظ [[دشواری]] این [[مقام]] و نیاز به صبرِ بیشتر در آنها از دیگر آزمون‌ها متفاوت است. چنان‌که صبری هم که در [[آیه]] شریفهٔ {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا...}}<ref>«و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.</ref> برای احراز مقام امامت آمده مطلق ذکر شده و اقتضای مطلق صبر را دارد، بلکه همه [[اقسام صبر]] (بر [[طاعت]]، [[معصیت]] و [[مصیبت]]) را دربر می‌گیرد.
#'''[[شهود]] و [[یقین]]''': عهدِ امامت ارزانی کسانی می‌شود که از نظر عملی [[صابر]] بوده، از نظر [[علمی]] به [[آیات]] [[حق]]، یقین داشته باشند. بنابراین، برای رسیدن به این مقام، تنها [[ایمان]] کافی نیست، بلکه شدت شهود [[یقینی]] می‌طلبد؛ جمله {{متن قرآن|وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ}} که نشان استمرار است، بدین معناست که [[سیره عملی]] آنان [[سیره]] یقین [[ایمانی]] است، نه اینکه مانند دیگران تنها در پاره‌ای از مسائل دقت نظر داشته، اما در بسیاری از آنها به اوهام و [[ظنون]] اکتفا کنند. خدای سبحان [[عین الیقین]] را که حاصل [[مشاهده ملکوت]] است به حضرت ابراهیم عطا فرمود: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}}<ref>«و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد» سوره انعام، آیه ۷۵.</ref>. این [[بردباری]] و یقین زمینه نیل به مقام امامت بوده است.
#'''خِلَّت''': خِلَّت - نیز که مقامی پیش از امامت برای حضرت ابراهیم بوده- به معنای [[فقر]] است. «[[خلیل]]» کسی است که خَلَّت و حاجتش را فقط با [[محبوب]] خود در میان می‌گذارد. پس [[خلیل الله]] به معنای منقطع از همه اسباب و [[فقیر]] و وابسته به خداست، پس کسی شایسته [[مقام امامت]] است که از غیر [[خدا]] منقطع باشد<ref>برای توضیح بیشتر ر.ک: جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۴، ص۵۰۲-۵۰۶.</ref>.
حاصل آنکه مقام امامت، بسی والاست و برای نیل به آن [[ملکه]] «[[بندگی]]»، «[[پایداری]]»، «[[شهود]] [[یقینی]]» و «[[انقطاع]]» در مراتب عالی آنها لازم است، تا [[امامت]] از ناحیه [[حق‌تعالی]] به صورت مطلق [[جعل]] شود و [[مشروعیت]] [[اطاعت]] و اقتدای همه‌جانبه به وی فراهم آید.
دسته دوم از [[آیات]] برای [[درک]] اصطلاح امامت، آیاتی است که درباره [[دودمان]] [[حضرت ابراهیم]] سخن می‌گوید. مانند این آیات: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ *ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد * در حالی که برخی از فرزندزادگان برخی دیگرند و خداوند شنوایی داناست» سوره آل عمران، آیه ۳۳-۳۴.</ref>. [[خدای متعال]]، طبق این [[آیه]]، «[[آل ابراهیم]]» را بر تمام جهانیان [[برتری]] بخشید و به آنان موهبت‌هایی چون «کتاب»، «[[حکمت]]» و «[[مُلک]] عظیم» بخشید و فرمود: {{متن قرآن|أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا}}<ref>«یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک می‌برند؟ بی‌گمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم» سوره نساء، آیه ۵۴.</ref>؛ یا به سبب مزیتی که خدا از فضل خود به [[مردم]] داده است بر آنان [[حسد]] می‌ورزند؟ [[حسادت]] بر ایشان سودی ندارد؛ چراکه ما خود به [[خاندان ابراهیم]]، [[کتاب آسمانی]] و حکمت دادیم و [[فرمانروایی]] بزرگ ببخشیدیم». «[[ملک عظیم]]» در [[روایات]] فراوان که ادعای [[تواتر]] آنها گزاف نیست<ref>ر.ک: مجلسی، بحار الانوار، ج۲۳، ص۲۸۵-۳۰۵.</ref> به دو معنا آمده است: «ائمة [[هدی]]؛ [[پیشوایان هدایت]]» و «[[طاعة]] مفروضه؛ [[پیروی]] [[واجب]]» و برخی [[روایات]] نیز جمع بین این دو معناست. «کتاب و [[حکمت]]» نیز در برخی از این روایات، بر [[انبیا]] و [[رسل]] تطبیق شده است. [[علامه مجلسی]] در [[بحارالانوار]] بابی با نام {{عربی|وجوب طاعتهم و أنها المعنى بالملك العظيم و...}}} گشوده و در آن نزدیک به سی [[حدیث]] در دو معنای مذکور از [[منابع حدیثی]] کافی، [[بصائر الدرجات]]، [[تهذیب]] و... و تفاسیری مانند [[تفسیر عیاشی]]، شواهد التنزیل، [[تأویل الآیات الظاهره]] و... برای اصطلاح «[[مُلک]] عظیم» نقل کرده است<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۲۳، ص۲۸۵-۳۰۵.</ref>. از جمله این [[احادیث]]، [[روایت]] [[کلینی]] با [[سند صحیح]] از [[برید عجلی]] است که از [[امام باقر]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] چنین می‌آورد:
{{متن حدیث|{{متن قرآن|فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا}} جَعَلَ مِنْهُمُ الرُّسُلَ وَ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْأَئِمَّةَ فَكَيْفَ يُقِرُّونَ فِي آلِ إِبْرَاهِيمَ وَ يُنْكِرُونَهُ فِي آلِ مُحَمَّدٍ؟ قَالَ: قُلْتُ: {{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا}} قَالَ: الْمُلْكُ الْعَظِيمُ أَنْ جَعَلَ فِيهِمْ أَئِمَّةً مَنْ أَطَاعَهُمْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاهُمْ عَصَى اللَّهَ، فَهُوَ الْمُلْكُ الْعَظِيمُ}}؛ همانا ما به [[آل ابراهیم]] کتاب و حکمت دادیم و به آنان [[فرمانروایی]] بزرگ بخشیدیم، یعنی در میان آنان انبیا و [[رسولان]] و [[پیشوایان]] قرار دادیم، پس چگونه است که آنان به این امر در آل ابراهیم گردن می‌نهند، اما نسبت به [[آل محمد]] [[انکار]] می‌کنند؟! بُرید عِجلی می‌گوید، گفتم: معنای «پس به آنان آل ابراهیم [[ملک عظیم]] دادیم» چیست؟ [[امام]] فرمود: ملک عظیم این است که در میان آنان پیشوایانی قرار داد که هر کس آنان را [[اطاعت]] کند، [[خداوند]] را اطاعت کرده و هر کس آنان را [[نافرمانی]] کند، خداوند را نافرمانی کرده است و این است معنای مُلک عظیم<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۶، ح۵؛ سند این حدیث از طریق علی بن ابراهیم عن أبیه عن محمد بن أبی‌عمیر عن عمر بن أُذینه عن برید العجلی عن أبی جعفر{{ع}} است و نیز به همین معنا ر.ک: حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۸۷ و....</ref>.
باز از این نوع [[احادیث]] - که «[[ملک عظیم]]» را به [[طاعت]] مفروضه معنا کرده است-[[حدیث]] [[ابابصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} است. وی می‌گوید از [[امام]] درباره آن پرسیدم، امام فرمود: به نظر تو به چه معناست؟ گفتم: جانم فدایت، شما داناترید حضرت فرمود: معنای {{متن قرآن|آتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا}} «[[طاعة]] مفروضه» است<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۵۰۹ - ۵۱۹ و نیز ر.ک: ص۵۱۰، ح۱۳ و ۱۷؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۸۶ و ۲۰۶؛ ج۸، ص۱۱۷.</ref>.
وجه تناسب معنای [[مُلک]] عظیم، به طاعت مفروضه، به این دلیل است که [[فرمانروایی]] تنها برای مُلک [[زمین]] نیست، بلکه فراتر از آن، [[پیشوایی]] بر [[اعمال]] [[مؤمنان]] است؛ تناسب «مُلک عظیم» با معنای «[[ائمه هدی]]» نیز به لحاظ علت فاعلی در امر فرمانروایی است. حاصل آنکه مفاد [[آیات]] و [[روایات]]، دلالت بر [[جعل]] [[مقام امامت]] در «[[آل ابراهیم]]» دارد و [[اطاعت]] آنان را بدون قید و شرط [[واجب]] شمرده است. پس می‌توان گفت: مقام امامت، مرتبه‌ای از جعل پیشوایی از ناحیه [[حق‌تعالی]] برای [[انسانی]] است که اطاعتش - در طول [[اطاعت خداوند]]- مستقل است و باید به طور مطلق به وی [[اقتدا]] شود. اطاعت از چنین انسانی [[اطاعت از خدا]] و [[عصیان]] وی عصیان خداست؛ چه اینکه این فرد در [[مقام]] [[زعامت سیاسی]] و [[اجتماعی]] قرار گیرد، یا امکان چنین امری برای وی نباشد در هر شرایطی باز هم مقام «طاعت مفروضه» بالعرض - در برابر طاعت مفروضه بالذات که تنها برای [[حق تعالی]] است- برای او بدون قید و شرط هست.<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[بررسی تطبیقی معناشناسی امام و مقام امامت از دیدگاه مفسران فریقین (کتاب)|بررسی تطبیقی معناشناسی امام و مقام امامت از دیدگاه مفسران فریقین]] ص ۱۵۸</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۵٬۴۹۹

ویرایش