پرش به محتوا

اصحاب امام حسین در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۸: خط ۷۸:
=== شهادت بریر بن خضیر ===
=== شهادت بریر بن خضیر ===
{{اصلی|بریر بن خضیر}}
{{اصلی|بریر بن خضیر}}
بعد از شهادت حر، بریر بن خضیر که از [[بندگان صالح خدا]] و از [[قراء]] [[قرآن]] در [[مسجد جامع کوفه]] بود از امام اذن جهاد گرفت. نقل شده وقتی حر راه را بر [[امام]] [[سیدالشهدا]] بست و امام [[خطبه]] خواند پس از [[کلام]] سیدالشهدا ایشان برخاست و عرض کرد: {{عربی|و الله يابن رسول الله لقد من الله بك علينا أن نقاتل بين يديك تقطع فيها اعضائنا...}}؛ «ای فرزند [[رسول خدا]] حقا که [[پروردگار]] بر ما [[منت]] نهاد که ما در پیش روی تو [[جنگ]] کنیم و در آن جنگ، بدن ما پاره پاره گردد تا اینکه جد تو در [[قیامت]] ما را [[شفاعت]] فرماید...».
بعد از شهادت حر، بریر بن خضیر که از بندگان صالح خدا و از قراء [[قرآن]] در [[مسجد جامع کوفه]] بود از امام اذن جهاد گرفت. نقل شده وقتی حر راه را بر [[امام]] [[سیدالشهدا]] بست و امام [[خطبه]] خواند پس از [[کلام]] سیدالشهدا ایشان برخاست و عرض کرد: {{عربی|و الله يابن رسول الله لقد من الله بك علينا أن نقاتل بين يديك تقطع فيها اعضائنا...}}؛ «ای فرزند [[رسول خدا]] حقا که [[پروردگار]] بر ما [[منت]] نهاد که ما در پیش روی تو [[جنگ]] کنیم و در آن جنگ، بدن ما پاره پاره گردد تا اینکه جد تو در [[قیامت]] ما را [[شفاعت]] فرماید...».


قبل از [[روز عاشورا]] با [[اجازه امام]] به ملاقات [[عمر سعد]] رفت و بدون اینکه به او [[سلام]] کند در برابرش نشست! این امر سبب [[خشم]] عمر سعد گردید لذا به او گفت: مگر مرا [[مسلمان]] نمی‌دانی؟ [[بریر]] به او گفت تو اگر مسلمان بودی با [[خاندان پیامبر]] این‌گونه [[رفتار]] نمی‌کردی.
قبل از [[روز عاشورا]] با اجازه امام به ملاقات [[عمر سعد]] رفت و بدون اینکه به او [[سلام]] کند در برابرش نشست! این امر سبب [[خشم]] عمر سعد گردید لذا به او گفت: مگر مرا [[مسلمان]] نمی‌دانی؟ بریر به او گفت تو اگر مسلمان بودی با [[خاندان پیامبر]] این‌گونه [[رفتار]] نمی‌کردی.


روز [[عاشورا]] بریر به دشمن حمله کرد و در حالی بر آن گروه [[ستمگر]] حمله کرد که می‌گفت: ای قاتل‌های [[مؤمنین]]! نزدیک من بیایید. نزدیک من بیایید ای کشندگان [[فرزندان]] بدریین. نزدیک من بیایید ای [[قاتلین]] [[اولاد]] [[رسول]] [[پروردگار]]، رسول عالمین و ذریه‌ای که از آن حضرت باقی مانده است. بریر بهترین [[سخنور]] اهل [[زمان]] خود بود. وی همچنان مشغول [[قتال]] بود تا اینکه تعداد سی نفر را کشت.
روز [[عاشورا]] بریر به دشمن حمله کرد و در حالی بر آن گروه [[ستمگر]] حمله کرد که می‌گفت: ای قاتل‌های [[مؤمنین]]! نزدیک من بیایید. نزدیک من بیایید ای کشندگان [[فرزندان]] بدریین. نزدیک من بیایید ای قاتلین [[اولاد]] [[رسول]] [[پروردگار]]، رسول عالمین و ذریه‌ای که از آن حضرت باقی مانده است. بریر بهترین سخنور اهل [[زمان]] خود بود. وی همچنان مشغول [[قتال]] بود تا اینکه تعداد سی نفر را کشت.


در کشاکش جنگ، [[کعب بن جابر بن عمرو ازدی]] به بریر حمله کند، عفیف بن زهیر نعره زد که: کجا می‌روی؟ این [[بریر بن خضیر]] [[قاری قرآن]] است که در [[مسجد جامع کوفه]] [[قرآن]] به ما می‌آموخت؛ ولی کعب به گفته عفیف اعتنا نکرد و در همان حال که بریر روی سینه رضی نشسته بود، شمشیرش را به پشت بریر فرو کرد. بریر در آخرین فرصت که برایش باقی مانده بود با چنگ و دندان بر او حمله کرد و قسمتی از بینی رضی منقذ عبدی را با دندان قطع کرد. در همین حال بریر با شمشیر کعب از [[دنیا]] رفت<ref>بحار، ج۴۵، ص۱۵؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۲.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت سیدالشهداء ج۲ (کتاب)|مظلومیت سیدالشهداء ج۲]]، ص ۵۲.</ref>
در کشاکش جنگ، [[کعب بن جابر بن عمرو ازدی]] به بریر حمله کند، عفیف بن زهیر نعره زد که: کجا می‌روی؟ این [[بریر بن خضیر]] [[قاری قرآن]] است که در [[مسجد جامع کوفه]] [[قرآن]] به ما می‌آموخت؛ ولی کعب به گفته عفیف اعتنا نکرد و در همان حال که بریر روی سینه رضی نشسته بود، شمشیرش را به پشت بریر فرو کرد. بریر در آخرین فرصت که برایش باقی مانده بود با چنگ و دندان بر او حمله کرد و قسمتی از بینی رضی منقذ عبدی را با دندان قطع کرد. در همین حال بریر با شمشیر کعب از [[دنیا]] رفت<ref>بحار، ج۴۵، ص۱۵؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۲.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت سیدالشهداء ج۲ (کتاب)|مظلومیت سیدالشهداء ج۲]]، ص ۵۲.</ref>
۱۱۵٬۶۳۵

ویرایش