اصحاب امام حسین در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←شهادت مسلم بن عوسجه
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
=== شهادت مسلم بن عوسجه === | === شهادت مسلم بن عوسجه === | ||
{{اصلی|مسلم بن عوسجه}} | {{اصلی|مسلم بن عوسجه}} | ||
مسلم بن عوسجه از چهرههای [[عابد]] [[کوفه]] بود که مدتی از روزش را صرف [[عبادت]] در [[مسجد کوفه]] میگذراند. در [[تشکیلات]] [[مسلم بن عقیل]] نقش کلیدی داشت، در کودتای [[ابن زیاد]] خود را به [[کربلا]] رساند و در [[شب عاشورا]] قسم خورد که حسین [[جان]] هرگز از تو جدا نمیشوم تا با نیزه خود سینه [[دشمنان]] تو را بشکافم و اگر سلاحی نداشته باشم با سنگ به جنگشان میروم تا به شهادت برسم. در [[روز عاشورا]] همین ایده متعالی و پر | مسلم بن عوسجه از چهرههای [[عابد]] [[کوفه]] بود که مدتی از روزش را صرف [[عبادت]] در [[مسجد کوفه]] میگذراند. در [[تشکیلات]] [[مسلم بن عقیل]] نقش کلیدی داشت، در کودتای [[ابن زیاد]] خود را به [[کربلا]] رساند و در [[شب عاشورا]] قسم خورد که حسین [[جان]] هرگز از تو جدا نمیشوم تا با نیزه خود سینه [[دشمنان]] تو را بشکافم و اگر سلاحی نداشته باشم با سنگ به جنگشان میروم تا به شهادت برسم. در [[روز عاشورا]] همین ایده متعالی و پر افتخار را عملاً نشان داد، [[امام]] در شهادت مسلم بن عوسجه بالای سرش این [[آیه]] را قرائت فرمود: {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref>. | ||
محمد بن ابیطالب میگوید: [[مسلم بن عوسجه]] در حالی روی [[زمین]] [[سقوط]] کرد که رمقی داشت. [[امام حسین]] با [[حبیب بن مظاهر]] به سوی مسلم بن عوسجه شتافتند. امام حسین پس از اینکه به مسلم بن عوسجه فرمود: [[خدا]] تو را [[رحمت]] کند و [[آیه]] بالا را [[تلاوت]] کرد، سپس حبیب به مسلم بن عوسجه نزدیک شد و به او گفت: ای مسلم از پا افتادن تو بر من ناگوار است، [[بشارت]] باد تو را به [[بهشت]]. مسلم با صدای ضعیفی گفت: خدا به تو مژده خیر دهد. حبیب گفت: اگر نه چنین بود که من هم به دنبال تو خواهم آمد [[دوست]] داشتم تو هر وصیتی که داری بکنی. مسلم گفت: | محمد بن ابیطالب میگوید: [[مسلم بن عوسجه]] در حالی روی [[زمین]] [[سقوط]] کرد که رمقی داشت. [[امام حسین]] با [[حبیب بن مظاهر]] به سوی مسلم بن عوسجه شتافتند. امام حسین پس از اینکه به مسلم بن عوسجه فرمود: [[خدا]] تو را [[رحمت]] کند و [[آیه]] بالا را [[تلاوت]] کرد، سپس حبیب به مسلم بن عوسجه نزدیک شد و به او گفت: ای مسلم از پا افتادن تو بر من ناگوار است، [[بشارت]] باد تو را به [[بهشت]]. مسلم با صدای ضعیفی گفت: خدا به تو مژده خیر دهد. حبیب گفت: اگر نه چنین بود که من هم به دنبال تو خواهم آمد [[دوست]] داشتم تو هر وصیتی که داری بکنی. مسلم گفت: |