امام مهدی چه اهداف خاصی از ملاقات با مردم داشته است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
امام مهدی چه اهداف خاصی از ملاقات با مردم داشته است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۶ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۸
، ۶ مارس ۲۰۱۹بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
::::::بار دیگر نزد من آمد و گفت: نرفتهای و هنوز اینجا هستی؟ مرا بیاختیار گریه گرفته و گفتم: آری هنوز هستم، راه را نمیشناسم. گفت: «زیارت عاشورا<ref>زیارتی است که به کلمه {{عربی|اندازه=155%|اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبدِالله}} شروع میشود و مخصوص زیارت حضرت امام حسین {{ع}} است.</ref> را بخوان» راوی گوید: من زیارت عاشورا را حفظ نداشتم و الان هم حفظ نیستم، لکن ایستادم و مشغول خواندن زیارت عاشورا شدم و تا آخرش خواندم. بار دیگر نزد من آمده و گفت: هنوز نرفتهای و اینجا هستی؟ گفتم: نه، من تا صبح باید همینجا باشم. گفت: من همین الآن تو را به قافله میرسانم. رفت و سوار الاغی شد و پارو را به دوشش انداخته و آمد و مرا پشت سر خود سوار کرد. راوی گوید: آن شخص دستش را به روی دوش من گذاشته و گفت: «شماها چرا نماز نافله نمیخوانید!؟ نافله! نافله! نافله!» سه بار این کلمه را تکرار کرد و سپس گفت: «شما چرا زیارت عاشورا نمیخوانید!؟ عاشورا! عاشورا! عاشورا!» سه بار هم این کلمه را تکرار کرد، و سپس گفت: «شما چرا زیارت جامعه نمیخوانید!؟ جامعه!؟ جامعه! جامعه!» (سه بار) همینطور راه میرفت و برگشت به من گفت: اینان همراهان تو هستند، و دوستان را به من نشان داد<ref>نجم ثاقب، ۳۴۳؛ مفاتیح الجنان، ۵۵۱.</ref> میگویم: مقصود از نافله نماز شب است، همانطور که مرحوم حاجی نوری فهمیده است<ref>نجم ثاقب، ۳۴۴.</ref> زیرا راوی آن را در شب انجام داده است. این نماز از برترین و مهمترین مستحبات دین است، و هر چه که در این روایت حضرت بدان دستور داده، آن نیز جزء بهترین مستحبات است، بدین شرط که به درستی و به صورت جزئی از کل و در ارتباط با مجموعه دستورات اسلامی به عنوان راهی برای رسیدن به قرب و نزدیکی خدا فهمیده شود. و لذا بعد از آنکه حضرت میبیند که مردم درباره آن تسامح و سهلانگاری میکنند، مؤکدا روی آن پافشاری کرده و اهمیت آن را تذکر میدهند. و این که حضرت بعد از هر کاری که میگوید و آن شخص انجام میدهد، به او میگویند: آیا نرفتهای!؟ این برای این است که در ضمن هر یک از این کارها که حضرت به او دستور میداد، احتمال رهایی و پیدا کردن راه را با انجام آن عمل میداد، لکن وقتی دید که راهها بسته است و از آن راهها برای این شخص راه نجاتی پیدا نشد، حضرت خود دست به کار شدند و شخصا اقدام کرده و او را به قافلهاش رساندند. | ::::::بار دیگر نزد من آمد و گفت: نرفتهای و هنوز اینجا هستی؟ مرا بیاختیار گریه گرفته و گفتم: آری هنوز هستم، راه را نمیشناسم. گفت: «زیارت عاشورا<ref>زیارتی است که به کلمه {{عربی|اندازه=155%|اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبدِالله}} شروع میشود و مخصوص زیارت حضرت امام حسین {{ع}} است.</ref> را بخوان» راوی گوید: من زیارت عاشورا را حفظ نداشتم و الان هم حفظ نیستم، لکن ایستادم و مشغول خواندن زیارت عاشورا شدم و تا آخرش خواندم. بار دیگر نزد من آمده و گفت: هنوز نرفتهای و اینجا هستی؟ گفتم: نه، من تا صبح باید همینجا باشم. گفت: من همین الآن تو را به قافله میرسانم. رفت و سوار الاغی شد و پارو را به دوشش انداخته و آمد و مرا پشت سر خود سوار کرد. راوی گوید: آن شخص دستش را به روی دوش من گذاشته و گفت: «شماها چرا نماز نافله نمیخوانید!؟ نافله! نافله! نافله!» سه بار این کلمه را تکرار کرد و سپس گفت: «شما چرا زیارت عاشورا نمیخوانید!؟ عاشورا! عاشورا! عاشورا!» سه بار هم این کلمه را تکرار کرد، و سپس گفت: «شما چرا زیارت جامعه نمیخوانید!؟ جامعه!؟ جامعه! جامعه!» (سه بار) همینطور راه میرفت و برگشت به من گفت: اینان همراهان تو هستند، و دوستان را به من نشان داد<ref>نجم ثاقب، ۳۴۳؛ مفاتیح الجنان، ۵۵۱.</ref> میگویم: مقصود از نافله نماز شب است، همانطور که مرحوم حاجی نوری فهمیده است<ref>نجم ثاقب، ۳۴۴.</ref> زیرا راوی آن را در شب انجام داده است. این نماز از برترین و مهمترین مستحبات دین است، و هر چه که در این روایت حضرت بدان دستور داده، آن نیز جزء بهترین مستحبات است، بدین شرط که به درستی و به صورت جزئی از کل و در ارتباط با مجموعه دستورات اسلامی به عنوان راهی برای رسیدن به قرب و نزدیکی خدا فهمیده شود. و لذا بعد از آنکه حضرت میبیند که مردم درباره آن تسامح و سهلانگاری میکنند، مؤکدا روی آن پافشاری کرده و اهمیت آن را تذکر میدهند. و این که حضرت بعد از هر کاری که میگوید و آن شخص انجام میدهد، به او میگویند: آیا نرفتهای!؟ این برای این است که در ضمن هر یک از این کارها که حضرت به او دستور میداد، احتمال رهایی و پیدا کردن راه را با انجام آن عمل میداد، لکن وقتی دید که راهها بسته است و از آن راهها برای این شخص راه نجاتی پیدا نشد، حضرت خود دست به کار شدند و شخصا اقدام کرده و او را به قافلهاش رساندند. | ||
::::::برای حضرت امکان آن هست که وجود و حقیقت خود را از راههای گوناگونی به طور معجزه اثبات نماید، که برخی از آنها را ذکر کردیم و بقیه را به کتابها و مآخذی که از آنها نقل کردهایم حواله میدهیم. این بود ده نمونه از اهدافی که به خاطر آنها حضرت افرادی را به دیدار خود نائل میسازند، که در برخی از این اهداف آثار و برکات بسیار مهمی در سطح اجتماع وجود داشت و بزرگترین نتیجه و اثر را برای جامعه اسلامی به بار میآورد. البته اهداف دیگری نیز وجود دارد که در مواردی انجام گرفته و حضرت به خاطر آنها بر اشخاصی ظاهر گشته که برای رعایت اختصار، با کمال تأسف، از ذکر آنها خودداری میکنیم. | ::::::برای حضرت امکان آن هست که وجود و حقیقت خود را از راههای گوناگونی به طور معجزه اثبات نماید، که برخی از آنها را ذکر کردیم و بقیه را به کتابها و مآخذی که از آنها نقل کردهایم حواله میدهیم. این بود ده نمونه از اهدافی که به خاطر آنها حضرت افرادی را به دیدار خود نائل میسازند، که در برخی از این اهداف آثار و برکات بسیار مهمی در سطح اجتماع وجود داشت و بزرگترین نتیجه و اثر را برای جامعه اسلامی به بار میآورد. البته اهداف دیگری نیز وجود دارد که در مواردی انجام گرفته و حضرت به خاطر آنها بر اشخاصی ظاهر گشته که برای رعایت اختصار، با کمال تأسف، از ذکر آنها خودداری میکنیم. | ||
::::::با در نظر گرفتن هدفهای مذکور، به روشنی میبینیم که تمامی آنها با آن قواعد و قوانین عمومی سازگار میباشد، زیرا در تمامی آنها حضرت به برخی از تعالیم و دستورات اسلامی جامه عمل پوشیده و منافاتی با [[غیبت]] نداشته و مطابق با تکلیف شرعی و اسلامی است که در صورت امکان میبایست انجام بگیرد<ref>[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۱۴۹-۱۵۸.</ref>. | ::::::با در نظر گرفتن هدفهای مذکور، به روشنی میبینیم که تمامی آنها با آن قواعد و قوانین عمومی سازگار میباشد، زیرا در تمامی آنها حضرت به برخی از تعالیم و دستورات اسلامی جامه عمل پوشیده و منافاتی با [[غیبت]] نداشته و مطابق با تکلیف شرعی و اسلامی است که در صورت امکان میبایست انجام بگیرد<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۱۴۹-۱۵۸.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== |