ناشکیبایی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'حضرت حق' به 'حضرت حق'
جز (جایگزینی متن - 'امانت الهی' به 'امانت الهی') |
|||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
*این مطلب به تفصیل در [[قرآن کریم]] حکایت شده، تا [[انسانها]] با [[خواندن]] آن دست از سفاهت بشویند و از [[سبکسری]] باز مانند: {{متن قرآن|إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلَا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>«بیگمان قارون از قوم موسی بود و در برابر آنان سرکشی کرد و ما بدو از گنجها چندان دادیم که (حمل) مخزن های آن بر گروه نیرومند هم گرانبار میآمد؛ هنگامی که قوم وی بدو گفتند: سرخوشی پیشه مکن که خداوند سرخوشان را دوست نمیدارد و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد (قارون می) گفت: تنها برای دانشی که خود داشتم آن را به من دادهاند، آیا نمیدانست که خداوند پیش از او از نسلها کسانی را نابود کرده است که از او توانمندتر و مالاندوزتر بودهاند؟ و از بزهکاران گناه آنان را نمیپرسند آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را میخواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است میداشتیم، بیگمان او را بهرهای سترگ است * و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند پس او و خانه او را به زمین فرو بردیم آنگاه هیچ گروهی نداشت که در برابر خداوند یاریش کنند و از کسانی نبود که داد خویش میستانند» سوره قصص، آیه ۷۶.</ref>. | *این مطلب به تفصیل در [[قرآن کریم]] حکایت شده، تا [[انسانها]] با [[خواندن]] آن دست از سفاهت بشویند و از [[سبکسری]] باز مانند: {{متن قرآن|إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلَا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>«بیگمان قارون از قوم موسی بود و در برابر آنان سرکشی کرد و ما بدو از گنجها چندان دادیم که (حمل) مخزن های آن بر گروه نیرومند هم گرانبار میآمد؛ هنگامی که قوم وی بدو گفتند: سرخوشی پیشه مکن که خداوند سرخوشان را دوست نمیدارد و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد (قارون می) گفت: تنها برای دانشی که خود داشتم آن را به من دادهاند، آیا نمیدانست که خداوند پیش از او از نسلها کسانی را نابود کرده است که از او توانمندتر و مالاندوزتر بودهاند؟ و از بزهکاران گناه آنان را نمیپرسند آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را میخواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است میداشتیم، بیگمان او را بهرهای سترگ است * و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند پس او و خانه او را به زمین فرو بردیم آنگاه هیچ گروهی نداشت که در برابر خداوند یاریش کنند و از کسانی نبود که داد خویش میستانند» سوره قصص، آیه ۷۶.</ref>. | ||
*این بحث را با استدلالی که [[ابلیس]] لعین برای موجّه ساختن نافرمانیش از امر [[حضرت]] [[پروردگار]] ارائه کرد، به پایان میبریم. او چون [[مأمور]] شد که به [[آدم]] [[سجده]] نماید، چنین وانمود کرد که من از آتشم، در حالی که او از [[خاک]] آفریده شده، بنابراین من اشرف و [[برتر]] از او هستم و سجدۂ فرادست بر فردوست جایز نیست!: {{متن قرآن|قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ}}<ref>«فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟ سرکشی کردی یا از والا رتبگانی؟ گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گل» سوره ص، آیه ۷۵-۷۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۶۰.</ref>. | *این بحث را با استدلالی که [[ابلیس]] لعین برای موجّه ساختن نافرمانیش از امر [[حضرت]] [[پروردگار]] ارائه کرد، به پایان میبریم. او چون [[مأمور]] شد که به [[آدم]] [[سجده]] نماید، چنین وانمود کرد که من از آتشم، در حالی که او از [[خاک]] آفریده شده، بنابراین من اشرف و [[برتر]] از او هستم و سجدۂ فرادست بر فردوست جایز نیست!: {{متن قرآن|قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ}}<ref>«فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟ سرکشی کردی یا از والا رتبگانی؟ گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گل» سوره ص، آیه ۷۵-۷۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۶۰.</ref>. | ||
*این در حالی است که [[خداوند]] او را امر نفرمود که بر جسد [[آدم]] [[سجده]] کند، تا چنین استدلالی حداقل در ظاهر درست نماید؛ بلکه امر فرموده بود تا همه [[فرشتگان]] بر [[روح]] [[آدم]]- که خود در شمار امر [[پروردگار]] و منسوب به او بود - [[سجده]] آورند؛ و پر واضح است که [[روح]] او به واسطه انتسابش به [[حضرت | *این در حالی است که [[خداوند]] او را امر نفرمود که بر جسد [[آدم]] [[سجده]] کند، تا چنین استدلالی حداقل در ظاهر درست نماید؛ بلکه امر فرموده بود تا همه [[فرشتگان]] بر [[روح]] [[آدم]]- که خود در شمار امر [[پروردگار]] و منسوب به او بود - [[سجده]] آورند؛ و پر واضح است که [[روح]] او به واسطه انتسابش به [[حضرت حق]]، [[شایستگی]] آن را داشت که مسجود همه موجودات واقع شود: {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref>«پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref> | ||
*[[قرآن کریم]] در بسیاری از موارد، به [[نقل]] داستانها و حکایات [[انبیاء]]{{عم}} و [[اقوام]] گذشته میپردازد، و در همه آن موارد به وضوح بیان میدارد، که اگر [[صبر]] در [[جان]] [[انسان]] ریشه ندوانیده باشد، او دچار [[سبکسری]] و سفاهت شده به بیتابی دچار میشود. از اینرو مصداق [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«(اینان) کرند، لالند، نابینایند، از اینرو خرد نمیورزند» سوره بقره، آیه ۱۷۱.</ref>، و [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ}}<ref>«کرند، لالند، نابینایند پس (به سوی حق) باز نمیگردند» سوره بقره، آیه ۱۸.</ref> واقع میشود؛ | *[[قرآن کریم]] در بسیاری از موارد، به [[نقل]] داستانها و حکایات [[انبیاء]]{{عم}} و [[اقوام]] گذشته میپردازد، و در همه آن موارد به وضوح بیان میدارد، که اگر [[صبر]] در [[جان]] [[انسان]] ریشه ندوانیده باشد، او دچار [[سبکسری]] و سفاهت شده به بیتابی دچار میشود. از اینرو مصداق [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«(اینان) کرند، لالند، نابینایند، از اینرو خرد نمیورزند» سوره بقره، آیه ۱۷۱.</ref>، و [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ}}<ref>«کرند، لالند، نابینایند پس (به سوی حق) باز نمیگردند» سوره بقره، آیه ۱۸.</ref> واقع میشود؛ | ||
*زان پس، گمراهتر از چهارپایان و بلکه بیارزشتر از آنها میشود!: | *زان پس، گمراهتر از چهارپایان و بلکه بیارزشتر از آنها میشود!: | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
*نیز اشاره به این مطلب خالی از فایده نخواهد بود، که آیا اموری که زین پس از آن سخن خواهیم داشت، خودْ [[نفس]] را از [[رذائل]] پیراسته میسازد، و یا آن را آماده میسازد تا [[نور الهی]] و [[رحمت]] او را دریافت داشته، پس از آن از این آلودگیها [[پاکیزه]] گردد؟. | *نیز اشاره به این مطلب خالی از فایده نخواهد بود، که آیا اموری که زین پس از آن سخن خواهیم داشت، خودْ [[نفس]] را از [[رذائل]] پیراسته میسازد، و یا آن را آماده میسازد تا [[نور الهی]] و [[رحمت]] او را دریافت داشته، پس از آن از این آلودگیها [[پاکیزه]] گردد؟. | ||
*ظاهر شماری از [[آیات قرآن کریم]] بر مطلب اوّل دلالت مینماید؛ هرچند بر اساس ظاهر شماری دیگر از [[آیات]] همان [[کتاب آسمانی]]، و نیز با توجّه به آنکه تنها معلّم [[اخلاق حضرت]] [[حق]] است و بس، دوّمین مطلب نیز از [[قوّت]] بسیاری برخوردار خواهد بود. به این [[آیه شریفه]] توجه کنید: {{متن قرآن|وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«و اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمیماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک میدارد» سوره نور، آیه ۲۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۶۶.</ref>. | *ظاهر شماری از [[آیات قرآن کریم]] بر مطلب اوّل دلالت مینماید؛ هرچند بر اساس ظاهر شماری دیگر از [[آیات]] همان [[کتاب آسمانی]]، و نیز با توجّه به آنکه تنها معلّم [[اخلاق حضرت]] [[حق]] است و بس، دوّمین مطلب نیز از [[قوّت]] بسیاری برخوردار خواهد بود. به این [[آیه شریفه]] توجه کنید: {{متن قرآن|وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«و اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمیماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک میدارد» سوره نور، آیه ۲۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۶۶.</ref>. | ||
*چه ظاهر این [[آیه شریفه]] بر آن دلالت مینماید، که پرداختن به [[واجبات]] و اجتناب از محرّمات و [[گناهان]]، [[انسان]] را مصداق [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«اما خداوند هر که را بخواهد پاک میدارد» سوره نور، آیه ۲۱.</ref> قرار میدهد؛ که اینچنین کس به وسیله خود [[حضرت | *چه ظاهر این [[آیه شریفه]] بر آن دلالت مینماید، که پرداختن به [[واجبات]] و اجتناب از محرّمات و [[گناهان]]، [[انسان]] را مصداق [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«اما خداوند هر که را بخواهد پاک میدارد» سوره نور، آیه ۲۱.</ref> قرار میدهد؛ که اینچنین کس به وسیله خود [[حضرت حق]] [[راهنمایی]] و از [[گناهان]] پیراسته میگردد. | ||
*ما این مبحث را با حکایت این چند [[آیه]]، و ارائه توضیحی کوتاه پیرامون آن، به پایان میبریم: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا إِلَّا الْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ وَالَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ أُولَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ}}<ref>«بیگمان انسان را آزمندی بیشکیب آفریدهاند چون شرّی بدو رسد بیتاب است و چون خیری بدو رسد بازدارنده است جز نمازگزاران آنان که در نمازهایشان پیگیری دارند و آنان که در داراییهایشان حقی معین است و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود و آنان که روز پاداش و کیفر را راست میشمارند و آنان که از عذاب پروردگارشان در هراسند بیگمان عذاب پروردگارشان ایمنیناپذیر است و آنان که پاکدامنند جز با همسران خویش یا کنیزهاشان که اینان نکوهیده نیستند پس کسانی که بیش از این بخواهند تجاوزکارند و آنان که سپردههای نزد خویش و پیمان خود را پاس میدارند و آنان که به ادای گواهیهای خود برمیخیزند و آنان که بر نماز خویش نگهداشت دارند آنان در بوستانهایی، ارجمند داشته میشوند» سوره معارج، آیه ۱۹-۳۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۶۷.</ref>. | *ما این مبحث را با حکایت این چند [[آیه]]، و ارائه توضیحی کوتاه پیرامون آن، به پایان میبریم: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا إِلَّا الْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ وَالَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ أُولَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ}}<ref>«بیگمان انسان را آزمندی بیشکیب آفریدهاند چون شرّی بدو رسد بیتاب است و چون خیری بدو رسد بازدارنده است جز نمازگزاران آنان که در نمازهایشان پیگیری دارند و آنان که در داراییهایشان حقی معین است و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود و آنان که روز پاداش و کیفر را راست میشمارند و آنان که از عذاب پروردگارشان در هراسند بیگمان عذاب پروردگارشان ایمنیناپذیر است و آنان که پاکدامنند جز با همسران خویش یا کنیزهاشان که اینان نکوهیده نیستند پس کسانی که بیش از این بخواهند تجاوزکارند و آنان که سپردههای نزد خویش و پیمان خود را پاس میدارند و آنان که به ادای گواهیهای خود برمیخیزند و آنان که بر نماز خویش نگهداشت دارند آنان در بوستانهایی، ارجمند داشته میشوند» سوره معارج، آیه ۱۹-۳۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۶۷.</ref>. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
*گذشته از این، با [[تدبّر]] در این مجموعه [[آیات]]، میتوان برنامهای عملی برای [[تهذیب نفس]] استخراج نمود، تا [[آدمی]] اندک اندک از این [[رذیلت]] رهایی یابد. این برنامه را اینگونه میتوان تنظیم و ارائه کرد: | *گذشته از این، با [[تدبّر]] در این مجموعه [[آیات]]، میتوان برنامهای عملی برای [[تهذیب نفس]] استخراج نمود، تا [[آدمی]] اندک اندک از این [[رذیلت]] رهایی یابد. این برنامه را اینگونه میتوان تنظیم و ارائه کرد: | ||
===[[نماز]]=== | ===[[نماز]]=== | ||
*[[نماز]]، که در این برنامه دو مرتبه به عنوان مقدّمه و مؤخّره یاد شده است. این تکرار از آن رو است که اهمیت آن نشان داده شود؛ چه [[نماز]] در سیر به سوی بارگاه [[عزّت]] [[الهی]] مهمترین ارکان و شرایط میباشد؛ [[حضرت | *[[نماز]]، که در این برنامه دو مرتبه به عنوان مقدّمه و مؤخّره یاد شده است. این تکرار از آن رو است که اهمیت آن نشان داده شود؛ چه [[نماز]] در سیر به سوی بارگاه [[عزّت]] [[الهی]] مهمترین ارکان و شرایط میباشد؛ [[حضرت حق]] خود میفرماید: {{متن قرآن|وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ}}<ref>«از شکیبایی و نماز یاری بجویید» سوره بقره، آیه ۴۵.</ref>. | ||
*پافشاری و محافظت بر نماز نیز در همین راستا به بیان آمده، تا [[واجب]] بودن اهتمام به آن، به ویژه در ابتدای وقت، نشان داده شود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۶۸.</ref>. | *پافشاری و محافظت بر نماز نیز در همین راستا به بیان آمده، تا [[واجب]] بودن اهتمام به آن، به ویژه در ابتدای وقت، نشان داده شود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۶۸.</ref>. | ||
===[[قانون]] [[مواسات]] و [[برادری]]=== | ===[[قانون]] [[مواسات]] و [[برادری]]=== | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
===پایبندی به پیمانها و رد نمودن [[امانتها]]=== | ===پایبندی به پیمانها و رد نمودن [[امانتها]]=== | ||
*پایبندی به [[پیمان]] و ردّ [[امانت]]، در شمار [[واجبات]] [[عقلی]] است؛ از اینرو [[حکم]] [[شرع]] به [[وجوب]] آن نیز تابع [[حکم عقل]] بوده، در تمامی خصوصیّات از آن تبعیّت مینماید. بر این اساس، تمامی این موارد هم از نظر [[عقل]] و هم از نظر [[شرع]] [[واجب]] بوده سخنی در اصل [[وجوب]] آن نیست. | *پایبندی به [[پیمان]] و ردّ [[امانت]]، در شمار [[واجبات]] [[عقلی]] است؛ از اینرو [[حکم]] [[شرع]] به [[وجوب]] آن نیز تابع [[حکم عقل]] بوده، در تمامی خصوصیّات از آن تبعیّت مینماید. بر این اساس، تمامی این موارد هم از نظر [[عقل]] و هم از نظر [[شرع]] [[واجب]] بوده سخنی در اصل [[وجوب]] آن نیست. | ||
*آنچه در اینجا قابل تذکّر است، آن است که در این زمینه تفاوتی میان پیمانهای [[مردم]] با یکدیگر، و پیمانهای آنها با [[حضرت | *آنچه در اینجا قابل تذکّر است، آن است که در این زمینه تفاوتی میان پیمانهای [[مردم]] با یکدیگر، و پیمانهای آنها با [[حضرت حق]] نبوده، از اینرو بر [[مردم]] [[واجب]] است که هم به [[پیمان]] ازلی خود با [[خداوند]] وفا کنند، و هم امانتی که او - جلَّ وعلا! - به ایشان سپرده را به [[صاحب]] اصلیاش رد نمایند: {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}}<ref>«ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بیگمان او ستمکارهای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref>. | ||
*مفسّران، [[محدّثان]] و [[عالمان]] [[شیعی]] و [[سنّی]]، در [[تفسیر]] "اَمانت" به آرایی چند [[گرایش]] یافتهاند. به نظر ما، [[امانت]] از معنایی عام برخوردار است، که تمامی آنچه میتواند [[امانت الهی]] شمرده شود را، در بر میگیرد. در این میان، [[قلب]] [[انسان]] که [[عرش]] [[رحمن]] بوده اکنون به [[ودیعت]] به نزد [[آدمی]] نهاده شده، در شمار مهمترین مصادیق [[امانت]] میباشد. [[حضرت | *مفسّران، [[محدّثان]] و [[عالمان]] [[شیعی]] و [[سنّی]]، در [[تفسیر]] "اَمانت" به آرایی چند [[گرایش]] یافتهاند. به نظر ما، [[امانت]] از معنایی عام برخوردار است، که تمامی آنچه میتواند [[امانت الهی]] شمرده شود را، در بر میگیرد. در این میان، [[قلب]] [[انسان]] که [[عرش]] [[رحمن]] بوده اکنون به [[ودیعت]] به نزد [[آدمی]] نهاده شده، در شمار مهمترین مصادیق [[امانت]] میباشد. [[حضرت حق]] در یکی از [[احادیث]] قُدسی با توجه به اهمیت این [[ودیعه]] میفرماید: "[[آسمان]] و [[زمین]] من وسعت آن ندارند که مرا در خود گیرند، امّا [[قلب]] [[بنده]] [[مؤمن]] من مرا در بر میگیرد" <ref>{{متن حدیث|لَمْ يَسَعْنِي سَمَائِي وَ لَا أَرْضِي وَ وَسِعَنِي قَلْبُ عَبْدِي الْمُؤْمِنِ}}؛ بحار الأنوار، ج۵۵، ص۳۹.</ref>. | ||
*به همین ترتیب، رعایت [[امانت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}- که همان کتاب ایشان و عترتشان است ۔ نیز، [[واجب]] میباشد. [[پیامبر]] عظیمالشّأن [[اسلام]]، در موارد بسیاری که [[نقل]] آن به حدّ [[تواتر]] رسیده است، میفرمایند: "من در میان شما دو چیز پربها را به یادگار میگذارم: [[کتاب خدا]] و [[خاندان]] خود را، این دو هرگز از یکدیگر جدا نمیشوند تا در کنار [[حوض]] بر من وارد شوند" <ref>{{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۱۳۲.</ref>. | *به همین ترتیب، رعایت [[امانت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}- که همان کتاب ایشان و عترتشان است ۔ نیز، [[واجب]] میباشد. [[پیامبر]] عظیمالشّأن [[اسلام]]، در موارد بسیاری که [[نقل]] آن به حدّ [[تواتر]] رسیده است، میفرمایند: "من در میان شما دو چیز پربها را به یادگار میگذارم: [[کتاب خدا]] و [[خاندان]] خود را، این دو هرگز از یکدیگر جدا نمیشوند تا در کنار [[حوض]] بر من وارد شوند" <ref>{{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۱۳۲.</ref>. | ||
*رعایت دیگر [[امانتها]] نیز در همین شمار است، امانتهایی که در اثر [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]]، همچون حقّی بر گردن او پدید میآید. در این شمار است [[غرایز]] او، جسمش، [[فرزندان]]، [[همسر]]، [[اموال]]، [[جامعه]]، [[نزدیکان]]، [[نیازمندان]] و...، که بررسی کامل آن [[نیازمند]] به تدوین کتابی مستقلّ است. | *رعایت دیگر [[امانتها]] نیز در همین شمار است، امانتهایی که در اثر [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]]، همچون حقّی بر گردن او پدید میآید. در این شمار است [[غرایز]] او، جسمش، [[فرزندان]]، [[همسر]]، [[اموال]]، [[جامعه]]، [[نزدیکان]]، [[نیازمندان]] و...، که بررسی کامل آن [[نیازمند]] به تدوین کتابی مستقلّ است. |