پرش به محتوا

اخلاص در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ':{{متن قرآن' به ': {{متن قرآن'
جز (جایگزینی متن - 'به‌شهادت' به 'به شهادت')
جز (جایگزینی متن - ':{{متن قرآن' به ': {{متن قرآن')
خط ۶۲: خط ۶۲:
*[[خلوص]] را به اعتبار [[نیّت]] فعل، به مراتبی چند تقسیم می‌نمایند. توضیح آنکه هر عملی را به ناگریز می‌بایست تنها برای [[حضرت حق]] انجام داد و بس؛ به عبارت دیگر نیّتی که در هر عملی در نظر گرفته می‌شود، باید تنها [[حضرت حق]] و رضای او باشد؛ او - جلَّ و علا! - خود در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند» سوره بینه، آیه ۵.</ref>.
*[[خلوص]] را به اعتبار [[نیّت]] فعل، به مراتبی چند تقسیم می‌نمایند. توضیح آنکه هر عملی را به ناگریز می‌بایست تنها برای [[حضرت حق]] انجام داد و بس؛ به عبارت دیگر نیّتی که در هر عملی در نظر گرفته می‌شود، باید تنها [[حضرت حق]] و رضای او باشد؛ او - جلَّ و علا! - خود در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند» سوره بینه، آیه ۵.</ref>.
*حال - همان‌گونه که پیش از این دیدیم- اگر در هر عملی چیز دیگری به [[حضرت حق]] افزوده شده به عنوان [[نیّت]] انجام فعل، در نظر فاعل قرار گیرد، این فعل بهره‌ای از [[خلوص]] نداشته به [[شرک]] آلوده شده است. این ضمیمه می‌تواند انسانی یا غیر انسانی، [[حلال]] یا [[حرام]]، و سرانجام [[دنیوی]] و یا [[اخروی]] باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۲۲.</ref>.
*حال - همان‌گونه که پیش از این دیدیم- اگر در هر عملی چیز دیگری به [[حضرت حق]] افزوده شده به عنوان [[نیّت]] انجام فعل، در نظر فاعل قرار گیرد، این فعل بهره‌ای از [[خلوص]] نداشته به [[شرک]] آلوده شده است. این ضمیمه می‌تواند انسانی یا غیر انسانی، [[حلال]] یا [[حرام]]، و سرانجام [[دنیوی]] و یا [[اخروی]] باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۲۲.</ref>.
*از این‌رو، همان‌گونه که اگر فعلی بر اساس [[ریاء]] انجام شد، تنها و تنها باعث سقوط خود و فاعل خود خواهد بود- {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ}}<ref>«ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref> - فعلی که بر اساس اغراض دیگر پی‌ریزی شده پدید آید نیز، سرنوشتی همین‌گونه خواهد داشت. وضویی که برای خنک شدن و یا نظافت صورت گیرد، هرچند موجب رفع [[تکلیف]] خواهد بود، اما وضو گیرنده نیز از [[شرک]] مبرّا نبوده نتوانسته در [[عبادت]] از [[شرک]] رهایی یابد؛ این درحالی است که [[خداوند]] به صراحت [[مؤمنان]] را از [[شرک]] در عبارت بازداشته است:{{متن قرآن|فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۲۲.</ref>.
*از این‌رو، همان‌گونه که اگر فعلی بر اساس [[ریاء]] انجام شد، تنها و تنها باعث سقوط خود و فاعل خود خواهد بود- {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ}}<ref>«ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref> - فعلی که بر اساس اغراض دیگر پی‌ریزی شده پدید آید نیز، سرنوشتی همین‌گونه خواهد داشت. وضویی که برای خنک شدن و یا نظافت صورت گیرد، هرچند موجب رفع [[تکلیف]] خواهد بود، اما وضو گیرنده نیز از [[شرک]] مبرّا نبوده نتوانسته در [[عبادت]] از [[شرک]] رهایی یابد؛ این درحالی است که [[خداوند]] به صراحت [[مؤمنان]] را از [[شرک]] در عبارت بازداشته است: {{متن قرآن|فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۲۲.</ref>.
*شاید از همین رو است که شماری از فقهای بزرگ [[شیعه]] - همچون [[شهید]] اوّل در کتاب [[شریف]] "الذِّکری"- به صراحت به [[باطل]] بودن این‌گونه [[افعال]] گرویده، آن را حتّی موجب رفع [[تکلیف]] نیز نمی‌دانند.
*شاید از همین رو است که شماری از فقهای بزرگ [[شیعه]] - همچون [[شهید]] اوّل در کتاب [[شریف]] "الذِّکری"- به صراحت به [[باطل]] بودن این‌گونه [[افعال]] گرویده، آن را حتّی موجب رفع [[تکلیف]] نیز نمی‌دانند.
*نیّت‌های دیگر نیز در همین شمار است، و طُرفه آنکه نیّت‌های [[اخروی]] نیز صورتی این‌گونه دارد. بنا بر این اگر کسی کاری را به [[نیّت]] رضای [[حضرت حق]]، امّا با انضمام تولید [[ثروت]]، تحصیل آبرو، و یا با انضمام نیّت‌های [[اخروی]] همچون ورود به [[بهشت]]، و یا دوری از [[آتش]] جهنّم انجام داد نیز، به همین‌گونه فعلش [[فاسد]] بوده چون از [[خلوص]] بهره‌مند نیست، نمی‌تواند مورد پذیرش او - جلَّ وعلا! - قرار گیرد. از همین رو است که در میان برخی از [[فقیهان]] [[امّت]]، چنان مشهور شده است که اگر فعلی برای ورود به [[بهشت]] و یا رفع [[عقاب]] انجام شود، [[باطل]] بوده نمی‌تواند [[تکلیف]] [[انسان]] را رفع نماید<ref>جواهر الکلام، ج۲، ص۸۷.</ref>. از این [[برتر]]، [[فقیه]] بزرگ [[شهید]] اوّل در کتاب "القواعد" خویش، [[اجماع]] تمامی [[فقیهان]] بر این مطلب را [[نقل]] کرده است<ref>جواهر الکلام، ج۲، ص۸۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۲۳.</ref>.
*نیّت‌های دیگر نیز در همین شمار است، و طُرفه آنکه نیّت‌های [[اخروی]] نیز صورتی این‌گونه دارد. بنا بر این اگر کسی کاری را به [[نیّت]] رضای [[حضرت حق]]، امّا با انضمام تولید [[ثروت]]، تحصیل آبرو، و یا با انضمام نیّت‌های [[اخروی]] همچون ورود به [[بهشت]]، و یا دوری از [[آتش]] جهنّم انجام داد نیز، به همین‌گونه فعلش [[فاسد]] بوده چون از [[خلوص]] بهره‌مند نیست، نمی‌تواند مورد پذیرش او - جلَّ وعلا! - قرار گیرد. از همین رو است که در میان برخی از [[فقیهان]] [[امّت]]، چنان مشهور شده است که اگر فعلی برای ورود به [[بهشت]] و یا رفع [[عقاب]] انجام شود، [[باطل]] بوده نمی‌تواند [[تکلیف]] [[انسان]] را رفع نماید<ref>جواهر الکلام، ج۲، ص۸۷.</ref>. از این [[برتر]]، [[فقیه]] بزرگ [[شهید]] اوّل در کتاب "القواعد" خویش، [[اجماع]] تمامی [[فقیهان]] بر این مطلب را [[نقل]] کرده است<ref>جواهر الکلام، ج۲، ص۸۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۲۳.</ref>.
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:
*توضیح آنکه انجام هر فعلی با [[نیّت]] آنکه برای [[خداوند]] صورت گیرد، ولی در عین حال انگیزه‌ای دیگر- همچون طلب [[دنیا]] یا طلب [[آخرت]] - نیز در کنار آن باشد، آسان بوده گذشته از عموم [[مردمان]]، حتّی شماری از [[خواص]] نیز در [[زندگی]] خود، همین‌گونه [[رفتار]] می‌کنند؛ امّا انجام کاری فقط و فقط با [[نیّت]] و انگیزه [[الهی]] - بدون آنکه انگیزهای دیگر در کنار آن قرار گیرد- در نهایت صعوبت است؛ به‌ویژه آنکه اگر سالک [[مسیر کمال]]، تنها به ذات او - جلَّ وعلا! - توجّه کرده حتی از توجه به اسماء و صفات او نیز بازماند؛ و یا [[برتر]] از آن، در پی آن باشد که حتّی تقرُّب به او و [[رضایت]] او را نیز در نظر نیاورد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۵۳.</ref>.
*توضیح آنکه انجام هر فعلی با [[نیّت]] آنکه برای [[خداوند]] صورت گیرد، ولی در عین حال انگیزه‌ای دیگر- همچون طلب [[دنیا]] یا طلب [[آخرت]] - نیز در کنار آن باشد، آسان بوده گذشته از عموم [[مردمان]]، حتّی شماری از [[خواص]] نیز در [[زندگی]] خود، همین‌گونه [[رفتار]] می‌کنند؛ امّا انجام کاری فقط و فقط با [[نیّت]] و انگیزه [[الهی]] - بدون آنکه انگیزهای دیگر در کنار آن قرار گیرد- در نهایت صعوبت است؛ به‌ویژه آنکه اگر سالک [[مسیر کمال]]، تنها به ذات او - جلَّ وعلا! - توجّه کرده حتی از توجه به اسماء و صفات او نیز بازماند؛ و یا [[برتر]] از آن، در پی آن باشد که حتّی تقرُّب به او و [[رضایت]] او را نیز در نظر نیاورد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۵۳.</ref>.
*به عبارت دیگر، انجام کار بدان قید که فقط و فقط برای او انجام گیرد، و فاعل تنها عبودیّت خود و [[مولی]] بودنِ [[مولی]] را در نظر آورد و به چیزی دیگر - همچون [[رضایت]] او، [[تقرّب]] به او، [[عظمت]] او، و تحصیل بهشتش - نظری نداشته باشد.
*به عبارت دیگر، انجام کار بدان قید که فقط و فقط برای او انجام گیرد، و فاعل تنها عبودیّت خود و [[مولی]] بودنِ [[مولی]] را در نظر آورد و به چیزی دیگر - همچون [[رضایت]] او، [[تقرّب]] به او، [[عظمت]] او، و تحصیل بهشتش - نظری نداشته باشد.
*این مسأله، به تحمّل ریاضت‌های بسیار سنگین [[دینی]] و طی نمودن منازل هفت‌گانه، به‌همراه [[فضل]] و [[لطف الهی]] [[نیازمند]] است؛ که اگر این شرایط در کسی جمع شد، می‌تواند در چنان درجه‌ای از [[خلوص]] قرار گیرد؛ [[حضرت حق]] خود می‌فرماید:{{متن قرآن|وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«و اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمی‌ماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک می‌دارد» سوره نور، آیه ۲۱.</ref>.
*این مسأله، به تحمّل ریاضت‌های بسیار سنگین [[دینی]] و طی نمودن منازل هفت‌گانه، به‌همراه [[فضل]] و [[لطف الهی]] [[نیازمند]] است؛ که اگر این شرایط در کسی جمع شد، می‌تواند در چنان درجه‌ای از [[خلوص]] قرار گیرد؛ [[حضرت حق]] خود می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«و اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمی‌ماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک می‌دارد» سوره نور، آیه ۲۱.</ref>.
*با این سخن، خواننده ارجمند می‌تواند میان اقوال گوناگونی که در این مسأله ارائه شده است، جمع نماید:
*با این سخن، خواننده ارجمند می‌تواند میان اقوال گوناگونی که در این مسأله ارائه شده است، جمع نماید:
*سخن کسانی که انجام خالصانه [[اعمال]] را ساده برشمرده‌اند؛
*سخن کسانی که انجام خالصانه [[اعمال]] را ساده برشمرده‌اند؛
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش