بحث:آیه ولایت: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'امامت امام علی' به 'امامت امام علی'
جز (جایگزینی متن - 'حاکم حسکانی' به 'حاکم حسکانی') |
جز (جایگزینی متن - 'امامت امام علی' به 'امامت امام علی') |
||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
===دوم: دلالت بر [[ولایت تشریعی امام]]=== | ===دوم: دلالت بر [[ولایت تشریعی امام]]=== | ||
*آیه ولایت یکی از ادلهای است که میتواند دلیلی بر [[ولایت تشریعی امام]] قرار گیرد:<ref>این آیه از دیرباز مورد بحث میان عالمان شیعه و سنی بوده است و متکلمان شیعی از این آیه برای اثبات ولایت [[امام علی]]{{ع}} بهره جستهاند. برای نمونه، ر.ک: فضل بن شاذان نیشابوری، الایضاح، ص۱۹۹؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ص۱۸۴؛ ابوالفتح کراجکی، التعجب، ص۱۱۹؛ ملاعبدالرزاق لاهیجی، سرمایه ایمان، ص۱۲۳ و ۱۲۴. متکلمان زیدی نیز از این آیه برای اثبات [[امامت | *آیه ولایت یکی از ادلهای است که میتواند دلیلی بر [[ولایت تشریعی امام]] قرار گیرد:<ref>این آیه از دیرباز مورد بحث میان عالمان شیعه و سنی بوده است و متکلمان شیعی از این آیه برای اثبات ولایت [[امام علی]]{{ع}} بهره جستهاند. برای نمونه، ر.ک: فضل بن شاذان نیشابوری، الایضاح، ص۱۹۹؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ص۱۸۴؛ ابوالفتح کراجکی، التعجب، ص۱۱۹؛ ملاعبدالرزاق لاهیجی، سرمایه ایمان، ص۱۲۳ و ۱۲۴. متکلمان زیدی نیز از این آیه برای اثبات [[امامت امام علی]]{{ع}} استفاده کردهاند؛ ر.ک: احمد بن محمد بن صلاح شرفی، شرح الاساس الكبير، ج۱، ص۵۲۵؛ قاسم بن محمد بن علی زیدی، الاساس لعقائد الاكياس، ص۱۴۹ و ۱۵۰.</ref> {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>ولیّ شما، تنها خداست و [[پیامبر]] او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع، زکات میدهند؛ سوره مائده، آیه:۵۵.</ref> اینکه مقصود از [[ولایت]] چیست، از دیرباز محل [[نزاع]] میان [[عالمان شیعه]] و [[اهل سنت]] بوده است. بیشتر [[عالمان]] [[اهل سنت]] آن را به معنای [[دوستی]] و [[نصرت]] دانستهاند. با وجود این، [[عالمان]] [[شیعی]] معتقدند [[ولایت]] در این [[آیه]] به معنای [[سرپرستی]] است<ref>با توجه به آنکه عالمان شیعی تلاشی سترگ دراینباره داشتهاند، از تکرار آن مباحث خودداری کردهایم. برای تفصیل در این باره، ر.ک: سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسير القران، ج۶، ص۵-۱۲؛ گروهی از نویسندگان، الإمامة و الولاية فی القرآن الكريم، ص۶۹-۷۲. هرچند در ادامه اشارهای کوتاه به برخی مباحث پیرامون این آیه خواهیم داشت.</ref> خلاصه وار میتوان گفت که [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[خداوند متعال]]، عام بوده، شامل تمام حوزههای [[تکوین]] و [[تشریع]] است<ref>سوره کهف، آیه:۴۴.</ref> از آنجا که [[ولایت]] [[خداوند]]، [[پیامبر]]{{صل}} و مصداق مدنظر در آیه ولایت یعنی [[امامان]]{{عم}}) در یک سیاق [[واحد]] بیان شدهاند، از اینرو ظاهرْ آن است که قلمرو [[ولایت]] ایشان نیز همسان باشد. بنابراین میتوان گفت بر اساس این [[آیه]]، [[امامان]]{{عم}} نیز [[شأن]] تشريع [[احکام]] را دارند<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۱۸۵ - ۱۸۸.</ref> | ||
*اطلاق آیه ولایت، [[شأن]] [[ولایت تشریعی]] را برای [[امامان]] اثبات میکند؛ اما چنانکه روشن است، [[ظهور]] مطلق وقتی [[حجت]] است که تقییدی برای آن وجود نداشته باشد. ممکن است گفته شود یکی از آموزههایی که میتواند به عنوان [[مانع]] برای اقتضای اطلاق آیه ولایت باشد، آموزه اکمال [[دین]] است. در [[قرآن کریم]] تأکید شده که [[دین اسلام]] کامل شده است: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}<ref>سوره مائده، آیه:۳.</ref> این [[آیه]] به صراحت از اکمال [[دین]] به وسیله [[خداوند]] سخن به میان آورده است. نکته بسیار مهم، [[تبیین]] [[حقیقت]] اکمال [[دین]]، و پیش از آن، خود [[دین]] است<ref>برای آشنایی با تعاریف گوناگون درباره «دین»، ر.ک: دیویدای. پیلین، مبانی فلسفه دین، ص۳۲ و ۳۳؛ عبدالحسین خسروپناه، کلام جدید، ص۲۴-۴۰؛ محمد مهدی بهداروند، «تبيين و تحلیل مفهوم دین»، در: رواق اندیشه، ش۳۰، ص۷۷-۱۰۱.</ref> به نظر میرسد آنچه [[دین]] را [[دین]] میکند، مجموعهای از [[معارف]] در سه بخش [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[احکام]] است<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، شریعت در آینه معرفت، ص۱۱۱.</ref> البته گاه از خود آن [[معارف]] سخن میگوییم و گاه از [[تفسیر]] و [[تبیین]] یا تطبيق موضوعات بر مصادیق آن. [[تفسیر]] و [[تبیین]] و نیز تطبيق موضوعات بر مصادیق، امری سیال در طول زمان بوده، پایانپذیر نیست و شاید نتوان گفت که روزی [[دین]] با این معنا بتمامه تحقق یابد؛ زیرا تحقیقهای [[عالمان دین]] هر روز تفسیری عمیقتر از [[دین]] را در [[اختیار]] مینهد. موضوعات [[جدید]] در طول زمان بر [[فقها]] عرضه شده که باید [[حکم]] آنها را روشن سازند. ازاینرو، سخن از اکمال [[دین]] با در نظر گرفتن تمام تفسيرها و تطبيقها نمیتواند مقصود باشد. آنچه میتواند در این مجال مورد تأکید باشد، همان [[معارف]] اصیل و بدون تفسير و [[تأویل]] است. اینک باید دانست که مقصود از اکمال [[دین]] با این گستره چیست؟ چند فرضیه تصور شدنی است: | *اطلاق آیه ولایت، [[شأن]] [[ولایت تشریعی]] را برای [[امامان]] اثبات میکند؛ اما چنانکه روشن است، [[ظهور]] مطلق وقتی [[حجت]] است که تقییدی برای آن وجود نداشته باشد. ممکن است گفته شود یکی از آموزههایی که میتواند به عنوان [[مانع]] برای اقتضای اطلاق آیه ولایت باشد، آموزه اکمال [[دین]] است. در [[قرآن کریم]] تأکید شده که [[دین اسلام]] کامل شده است: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}<ref>سوره مائده، آیه:۳.</ref> این [[آیه]] به صراحت از اکمال [[دین]] به وسیله [[خداوند]] سخن به میان آورده است. نکته بسیار مهم، [[تبیین]] [[حقیقت]] اکمال [[دین]]، و پیش از آن، خود [[دین]] است<ref>برای آشنایی با تعاریف گوناگون درباره «دین»، ر.ک: دیویدای. پیلین، مبانی فلسفه دین، ص۳۲ و ۳۳؛ عبدالحسین خسروپناه، کلام جدید، ص۲۴-۴۰؛ محمد مهدی بهداروند، «تبيين و تحلیل مفهوم دین»، در: رواق اندیشه، ش۳۰، ص۷۷-۱۰۱.</ref> به نظر میرسد آنچه [[دین]] را [[دین]] میکند، مجموعهای از [[معارف]] در سه بخش [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[احکام]] است<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، شریعت در آینه معرفت، ص۱۱۱.</ref> البته گاه از خود آن [[معارف]] سخن میگوییم و گاه از [[تفسیر]] و [[تبیین]] یا تطبيق موضوعات بر مصادیق آن. [[تفسیر]] و [[تبیین]] و نیز تطبيق موضوعات بر مصادیق، امری سیال در طول زمان بوده، پایانپذیر نیست و شاید نتوان گفت که روزی [[دین]] با این معنا بتمامه تحقق یابد؛ زیرا تحقیقهای [[عالمان دین]] هر روز تفسیری عمیقتر از [[دین]] را در [[اختیار]] مینهد. موضوعات [[جدید]] در طول زمان بر [[فقها]] عرضه شده که باید [[حکم]] آنها را روشن سازند. ازاینرو، سخن از اکمال [[دین]] با در نظر گرفتن تمام تفسيرها و تطبيقها نمیتواند مقصود باشد. آنچه میتواند در این مجال مورد تأکید باشد، همان [[معارف]] اصیل و بدون تفسير و [[تأویل]] است. اینک باید دانست که مقصود از اکمال [[دین]] با این گستره چیست؟ چند فرضیه تصور شدنی است: | ||
#تمام [[معارف]] اصیل [[دین]] - اعم از [[اعتقادی]]، [[اخلاقی]] و [[فقهی]]؛ خواه کلی و خواه جزئی - نازل شده، در نتیجه [[دین]] جای خالی برای آنکه پس از آن، [[معرفتی]] بدان افزوده شود، ندارد؛ | #تمام [[معارف]] اصیل [[دین]] - اعم از [[اعتقادی]]، [[اخلاقی]] و [[فقهی]]؛ خواه کلی و خواه جزئی - نازل شده، در نتیجه [[دین]] جای خالی برای آنکه پس از آن، [[معرفتی]] بدان افزوده شود، ندارد؛ |