پرش به محتوا

ازدواج موقت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲٬۳۸۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱
خط ۱۸: خط ۱۸:
==ازدواج موقت [[ضرورت اجتماعی]]==
==ازدواج موقت [[ضرورت اجتماعی]]==


==[[مشروعیت]] [[ازدواج موقت]]==
==[[مشروعیت]] ازدواج موقت==
[[قرآن کریم]] در آیه ‌{{متن قرآن|وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و (نیز حرام است ازدواج با) زنان شوهردار جز کنیزهاتان، بنابر حکم خداوند که مقرّر بر شماست  و جز اینها برایتان حلال شده است که با دارایی خود به دست آورید در حالی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید، کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهره‌مند شده‌اید به عنوان واجب بپردازید و در آنچه پس از تعیین (کابین) واجب، هم‌داستان شوید  بر شما گناهی نیست که خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۴.</ref> به [[مسلمانان]] [[فرمان]] داده است که مهر زنانی را که از آنان استمتاع می‌کنند بپردازند. در اینکه مراد از استمتاع چیست، سه ‌احتمال وجود دارد: [[ازدواج]] دائم،<ref>جامع البیان، مج‌۴، ج‌۵، ص‌۱۷‌ـ‌۱۸.</ref> مطلق تلذذ از [[همسر]]، و ازدواج موقت.<ref>مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۵۲؛ تفسیر قرطبی، ج‌۵، ص‌۸۵‌ـ‌۸۶.</ref> از این سه احتمال، احتمال نخست درست نیست؛ زیرا اولاً: کلمه استمتاع، هرگاه مطلق و بدون قرینه باشد در ازدواج دائم [[ظهور]] ندارد.<ref>فقه القرآن، ج‌۲، ص‌۱۰۴؛ التبیان، ج‌۳، ص‌۱۶۵.</ref> ثانیاً: اگر مراد زنان دائم باشند لازمه‌اش این است که به مجرد [[عقد]]، پرداخت همه مهر [[واجب]] باشد؛ زیرا این [[آیه]] می‌گوید: {{متن قرآن|فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ}} = "مهر آنان را پرداخت کنید"؛ حال آنکه در ازدواج دائم پرداخت همه مهر به مجرد عقد واجب نیست؛ بلکه ازدواج موقت چنین است؛<ref>التبیان، ج۳، ص۱۶۶؛ مسالک‌الافهام، ج۳، ص۱۹۸.</ref> هم‌چنین مقصود، مطلق تلذذ جنسی از همسر نیز نیست؛ زیرا لازمه این احتمال این است که بر همسرانی که با زنان خود آمیزش نکرده و لذتی نبرده‌اند، پرداخت مهر واجب نباشد؛ در‌حالی‌ که اگر مرد از همسر دائم خود، پیش از آمیزش جدا شود، باید نیمی از مهر را پرداخت کند.<ref>[[مجمع‌البیان]]، ج‌۳، ص‌۵۲‌ـ‌۵۳؛ مسالک الافهام، ج‌۳، ص‌۱۹۸؛ فقه‌القرآن، ج‌۲، ص‌۱۰۲.</ref> بنابراین، احتمال سوم، یعنی ازدواج موقت متعین می‌گردد.
 
افزون بر این، جمعی از [[صحابه]] و [[تابعان]]، مانند [[ابن‌عباس]]، [[ابی ‌بن کعب]]، [[سعید بن جبیر]] و سدّی، [[آیه]] را این‌گونه قرائت کرده‌اند: {{عربی|"فَمَا استَمتَعتُم بِهِ مِنهُنَّ اِلی اَجَل مُّسَمًّی"}}؛ یعنی اگر از [[زنان]] تا مدت معینی بهره‌ بردید؛<ref>مجمع‌البیان، ج۳، ص۵۲؛ جامع‌البیان، مج۴، ج۵، ص‌۱۸‌ـ‌۱۹.</ref> که در این صورت دلالت آیه در [[ازدواج موقت]] صریح خواهد بود. البته افزودن {{عربی|"الی أجل مسمّی"}} را باید حمل بر بیان و [[تفسیر آیه]] کرد؛ زیرا [[قرائت]] [[اهل بیت]]{{ع}} و عموم [[مسلمانان]] برخلاف آن است. اکثر [[اهل سنت]] <ref>تفسیر قرطبی، ج‌۵، ص‌۸۶؛ التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۴۹.</ref> و [[اجماع]] [[امامیه]]<ref>التبیان، ج‌۳، ص‌۱۶۵.</ref> نیز دلالت آیه فوق را بر ازدواج موقت پذیرفته‌اند. [[قرآن]] در ادامه آیه می‌گوید: اگر طرفین [[عقد]] مقدار مهر را پس از توافق، کم و زیاد کنند، مانعی ندارد: {{متن قرآن|وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ}} برخی مراد از مهر مذکور را مهر [[ازدواج]] دائم دانسته‌اند؛<ref>جامع‌البیان، مج۴، ج‌۵، ص۲۰‌ـ‌۲۱؛ احکام‌القرآن، ج‌۲، ص‌۲۲۰‌ـ‌۲۲۱.</ref> اما امامیه <ref>مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۵۳؛ وسائل الشیعه، ج‌۲۱، ص‌۵‌ـ‌۱۲.</ref> و برخی از [[اهل‌سنت]] <ref>جامع البیان، مج‌۴، ج‌۵، ص‌۲۱.</ref> آن را به ازدواج موقت مربوط دانسته و گفته‌اند: مانعی ندارد که پس از انقضای مدت و با‌عقدی جدید مرد مهر را و [[زن]] مدت را افزایش‌دهد.
 
[[دلیل]] دیگر بر [[مشروعیت]] [[متعه]] روایات‌ است. از [[ابن‌مسعود]] [[نقل]] شده <ref>احکام القرآن، ج‌۲، ص‌۲۱۵‌ـ‌۲۱۶؛ صحیح مسلم، ج‌۵، ص۱۸؛ صحیح‌البخاری، ج۶، ص۱۴۴‌ـ‌۱۴۵.</ref> که با [[پیامبر]] در [[جنگ‌ها]] شرکت داشتیم؛ در ‌حالی ‌که همسرانمان را به‌همراه نداشتیم. به پیامبر{{صل}} عرض کردیم: آیا می‌توانیم خود را اخصاء (اخته) کنیم؟ پیامبر ما را از این کار منع کرده، به ما اجازه دادند تا در مقابل دادن جامه‌ای (به عنوان مهر) زنان را تا مدتی معین متعه کنیم؛ سپس آن [[حضرت]] این آیه را تلاوت‌ کرد که می‌گوید: چیزهایی را که [[خداوند]] [[حلال]] کرده بر خود [[حرام]] نکنید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! چیزهای پاکیزه‌ای را که خداوند برای شما حلال کرده است حرام مشمارید و تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره مائده، آیه ۸۷.</ref> در روایتی دیگر از [[سَبْره جُهَنی]] [[نقل]] شده که پیامبر ‌اکرم{{صل}} در سال [[فتح مکه]]<ref>صحیح مسلم، ج‌۵، ص‌۲۵.</ref> یا [[حجة‌الوداع]] <ref>کنز العمال، ج‌۱۶، ص‌۵۲۵.</ref> به‌ مسلمانان اجازه دادند تا [[زنان]] را [[متعه]] کنند. در پی این عمل، سَبْره گوید: با یکی دیگر از [[مسلمانان]] به این [[عمل]] [[اقدام]] کردیم. در [[حدیثی]] دیگر [[جابر بن عبداللّه]] و [[سلمة ‌بن اکوع]] گویند: روزی منادی [[رسول‌خدا]] بر ما وارد شد و گفت: [[پیامبر]]{{صل}} به شما اجازه داده است که زنان را متعه کنید.<ref>صحیح مسلم، ج‌۵، ص‌۲۳؛ کنز العمال، ج‌۱۶، ص‌۵۲۳.</ref>
 
افزون بر [[سنت پیامبر]]{{صل}} [[روایات]] متعددی از [[صحابه]] که حکایت از جواز این عمل دارد نیز نقل شده است؛ چنان‌که [[عمران‌ بن حصین]] گوید: [[آیه متعه]] در [[کتاب خدا]] نازل شد و ما در [[عهد پیامبر]]{{صل}} به آن عمل می‌کردیم و آن [[حضرت]] تا [[زمان]] [[وفات]] خویش از آن [[نهی]] نکرد.<ref>صحیح البخاری، ج‌۵، ص‌۱۵۸؛ مسند احمد، ج‌۵، ص‌۶۰۳.</ref> از [[جابر بن ‌عبداللّه]] نقل ‌شده: ما در عهد پیامبر و [[ابوبکر]] با مقداری خرما و آرد زنان را متعه می‌کردیم، تا اینکه [[عمر]] از آن نهی کرد.<ref>صحیح مسلم، ج‌۵، ص‌۲۳‌ـ‌۲۴؛ مسند احمد، ج‌۳، ص‌۳۶۵.</ref> از صحابه افرادی دیگر، مانند: [[اسماء دختر ابوبکر]]، [[ابن‌مسعود]]، [[ابن‌عباس]]، [[معاویة ‌بن‌ ابی‌سفیان]]، [[عمرو بن حریث]]، [[ابوسعید خدری]] و [[سلمة‌ بن اکوع]]<ref>المحلی، ج‌۹، ص‌۵۱۹.</ref> و برخی [[تابعان]] هم‌چون طاوس، [[عطاء]]، [[سعید بن جبیر]]،<ref> المحلی، ج‌۹، ص‌۵۲۰.</ref> [[مجاهد]]، سدّی و [[حکمة‌ بن‌ عتیبه]]<ref> دراسات فقهیه، ص‌۵۲‌ـ‌۵۶.</ref> و دیگران [[ازدواج موقت]] را روا‌ دانسته‌اند. [[سخن]] معروف عمر: "دو متعه در عهد پیامبر{{صل}} روا و جایز بود؛ ولی من از آن دو ‌نهی کرده، مرتکبان آن را [[مجازات]] می‌کنم: یکی‌ متعه زنان و دیگری [[متعه حج]]"<ref>کنزالعمال، ج‌۱۶، ص‌۵۱۹ و ۵۲۱.</ref> نیز بر [[مشروعیت]] این امر دلالت دارد.
 
از [[اهل بیت]]{{ع}} نیز در مشروعیت ازدواج موقت روایات فراوانی نقل شده است؛ از ‌جمله از [[علی]]{{ع}} [[روایت]] شده که اگر عمر از متعه نهی نمی‌کرد، جز [[انسان]] [[شقی]] مرتکب [[زنا]] نمی‌شد.<ref> الکافی، ج‌۵، ص‌۴۴۸‌ـ‌۴۴۹؛ وسائل‌الشیعه، ج‌۲۱، ص‌۵.</ref> از [[امام باقر]]{{ع}} درباره متعه سؤال شد. آن [[حضرت]] فرمود: [[خداوند]] [[متعه]] را در کتاب خود و [[سنت]] پیامبرش [[حلال]] کرده است و تا [[قیامت]] حلال خواهد بود.<ref>وسائل الشیعه، ج‌۲۱، ص‌۶.</ref> در روایتی دیگر [[امام صادق]]{{ع}} درباره آیه‌ {{متن قرآن|مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref>«خداوند در هر بخشایشی را بر مردم بگشاید کس را یارای بستن آن نیست و چون فرو بندد پس از او گشاینده‌ای ندارد و او پیروزمند فرزانه است» سوره فاطر، آیه ۲.</ref> که می‌گوید خداوند دری را که بر روی [[بندگان]] بگشاید کسی را یارای بستن آن نیست فرمود: متعه از این قبیل است<ref> وسائل الشیعه، ج‌۲۱، ص‌۹.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]] و [[سید مصطفی اسدی|اسدی]]، [[ازدواج موقت (مقاله)|مقاله "ازدواج موقت"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


==قایلان به [[تحریم]] و [[ادله]] آنان==
==قایلان به [[تحریم]] و [[ادله]] آنان==
۱۱۵٬۱۸۰

ویرایش