توحید در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←توحید اسلام (اساس اعتقادی اسلام)
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
===[[توحید اسلام]] (اساس [[اعتقادی]] [[اسلام]])=== | ===[[توحید اسلام]] (اساس [[اعتقادی]] [[اسلام]])=== | ||
اساس اعتقادی اسلام عبارت است از توحید. توحید اسلام، یعنی همچنانکه مثلاً [[خانه]]، سازندهای دارد متغایر و متمایز از خود، [[جهان]] نیز سازندهای دارد جدا و منفصل از خود. اساس رابطه [[انسان]] با متاعهای جهان از نظر اسلام [[زهد]] است، زهد یعنی [[اعراض]] از متاعهای فانی [[دنیا]] برای وصول به [[نعیم]] جاویدان [[آخرت]]. از اینها که بگذریم به یک [[سلسله]] مقررات ساده [[علمی]] میرسیم که [[فقه]] متکفل آنها است. از نظر این گروه آن چه عرفا به نام توحید گفتهاند مطلبی است وراء توحید [[اسلامی]]؛ زیرا توحید [[عرفانی]] عبارت است از [[وحدت وجود]] و اینکه جز [[خدا]] و [[شؤون]] و [[اسماء]] و صفات و تجلیات او چیزی وجود ندارد. [[سیر و سلوک]] عرفانی نیز وراء زهد اسلامی است؛ زیرا در سیر و سلوک یک سلسله معانی و مفاهیم طرح میشود، از قبیل [[عشق]] و [[محبت خدا]]، فناء در خدا، [[تجلی]] خدا بر [[قلب]] [[عارف]] که در زهد اسلامی مطرح نیست. [[طریقت]] عرفانی نیز امری است وراء [[شریعت اسلامی]]، زیرا در [[آداب]] طریقت مسائلی طرح میشود که فقه از آنها بیخبر است<ref>خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۶۳۶.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۸۹.</ref> | اساس اعتقادی اسلام عبارت است از توحید. توحید اسلام، یعنی همچنانکه مثلاً [[خانه]]، سازندهای دارد متغایر و متمایز از خود، [[جهان]] نیز سازندهای دارد جدا و منفصل از خود. اساس رابطه [[انسان]] با متاعهای جهان از نظر اسلام [[زهد]] است، زهد یعنی [[اعراض]] از متاعهای فانی [[دنیا]] برای وصول به [[نعیم]] جاویدان [[آخرت]]. از اینها که بگذریم به یک [[سلسله]] مقررات ساده [[علمی]] میرسیم که [[فقه]] متکفل آنها است. از نظر این گروه آن چه عرفا به نام توحید گفتهاند مطلبی است وراء توحید [[اسلامی]]؛ زیرا توحید [[عرفانی]] عبارت است از [[وحدت وجود]] و اینکه جز [[خدا]] و [[شؤون]] و [[اسماء]] و صفات و تجلیات او چیزی وجود ندارد. [[سیر و سلوک]] عرفانی نیز وراء زهد اسلامی است؛ زیرا در سیر و سلوک یک سلسله معانی و مفاهیم طرح میشود، از قبیل [[عشق]] و [[محبت خدا]]، فناء در خدا، [[تجلی]] خدا بر [[قلب]] [[عارف]] که در زهد اسلامی مطرح نیست. [[طریقت]] عرفانی نیز امری است وراء [[شریعت اسلامی]]، زیرا در [[آداب]] طریقت مسائلی طرح میشود که فقه از آنها بیخبر است<ref>خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۶۳۶.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۸۹.</ref> | ||
توحید [[مسلمان]] واقعی، صرفاً یک اندیشه و [[عقیده]] خشک نیست. همانطور که ذات احدیّت از [[مخلوقات]] خود جدا نیست، با همه هست و بر همه محیط است، همه چیز از او آغاز میشود و به او پایان مییابد، اندیشه توحید نیز بر سراسر وجود یک [[موحّد]] واقعی احاطه دارد، بر همه [[اندیشهها]]، [[ملکات]]، رفتارهای او [[سیطره]] پیدا میکند و به همه آنها جهت میبخشد. این است که یک مسلمان واقعی، اول و آخر و وسط کارش خداست و هیچ چیز را [[شریک]] خدا قرار نمیدهد<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۲۴۹.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۱.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۹۳.</ref> | |||
===[[توحید افعالی]]=== | ===[[توحید افعالی]]=== |