جهاد در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
←شرایط وجوب جهاد
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
برای جهاد دفاعی [[فقهای شیعه]] حتی جایز دانستهاند که مسلمانان پشتسر پیشوای [[جائر]] بجنگند تا [[کیان اسلام]] و [[جامعه اسلامی]] را از [[شر]] کفّار اشغالگر و [[متجاوز]] [[نجات]] دهند. مانند آنچه که در [[زمان]] صلاحالدین ایوبی و [[جنگهای صلیبی]] صورت گرفت. صلاحالدین ایوبی فاقد [[شرایط رهبری]] بود. لیکن برای آزادی بلاد [[اسلام]] جنگیدن به همراه او ایرادی ندارد. البته [[فقها]] شرط کردهاند که [[انسان]] در این جهاد قصد کمک و معونه [[حاکم]] [[ظالم]] را ننماید، بلکه قصد استخلاص [[سرزمین]] [[اسلامی]] را بنماید<ref>تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین، ص۷۹.</ref>. | برای جهاد دفاعی [[فقهای شیعه]] حتی جایز دانستهاند که مسلمانان پشتسر پیشوای [[جائر]] بجنگند تا [[کیان اسلام]] و [[جامعه اسلامی]] را از [[شر]] کفّار اشغالگر و [[متجاوز]] [[نجات]] دهند. مانند آنچه که در [[زمان]] صلاحالدین ایوبی و [[جنگهای صلیبی]] صورت گرفت. صلاحالدین ایوبی فاقد [[شرایط رهبری]] بود. لیکن برای آزادی بلاد [[اسلام]] جنگیدن به همراه او ایرادی ندارد. البته [[فقها]] شرط کردهاند که [[انسان]] در این جهاد قصد کمک و معونه [[حاکم]] [[ظالم]] را ننماید، بلکه قصد استخلاص [[سرزمین]] [[اسلامی]] را بنماید<ref>تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین، ص۷۹.</ref>. | ||
دفاع نیز دو گونه است: یکی دفاع از اساس و حوزه اسلام و دیگری دفاع از [[جان]] و [[مال]] و [[ناموس]] در صورتی که مورد تعرّض و [[تجاوز]] قرار گیرند و هر دو بدون نیاز به کسب اجازه از [[امام]] [[واجب]] میباشند<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۶۹.</ref> | دفاع نیز دو گونه است: یکی دفاع از اساس و حوزه اسلام و دیگری دفاع از [[جان]] و [[مال]] و [[ناموس]] در صورتی که مورد تعرّض و [[تجاوز]] قرار گیرند و هر دو بدون نیاز به کسب اجازه از [[امام]] [[واجب]] میباشند<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۶۹.</ref> | ||
==با چه کسانی باید جهاد کرد؟== | |||
در پاسخ این [[پرسش]] باید گفت: [[جهاد ابتدایی]] علیه دو گروه [[واجب]] است: | |||
#[[اهل کتاب]]؛ مانند: [[یهود]]، [[نصارا]]، [[مجوس]] و... تا این که حاضر به [[قرارداد ذمه]] شوند و یا [[اسلام]] را بپذیرند. | |||
#[[ملحدان]] و [[دهریان]] و آنان که به [[خدا]] و [[پیامبری]] [[عقیده]] ندارند. [[امام]] [[معصوم]] با اینان میجنگد تا آنکه یا [[مسلمان]] شوند یا کشته گردند. آنها نمیتوانند به عنوان [[اهل ذمه]] در [[مملکت اسلامی]] [[زندگی]] کنند. | |||
این دو، اساس و پایه جهاد ابتدایی و آزادیبخش است و مشروط به حضور [[پیامبر]] و یا امام معصوم میباشد که در [[زمان]] فعلی منتفی است. | |||
[[جهاد دفاعی]] نیز با دو گروه و دسته، واجب است: | |||
#“کفّار مهاجم”؛ [[مشرکان]] و کفّاری که به مرزهای [[اسلامی]] [[یورش]] بیاورند و یا با برنامههای [[منظم]]، علیه [[مسلمانان]] [[توطئه]] کنند تا بتوانند بر ایشان [[تسلط]] [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] پیدا نمایند [[جهاد]] علیه اینها واجب است و به محض تشخیص موضوع، [[نیاز به امام]] و یا [[نایب]] او نمیباشد. در اینجا فرقی بین اهل کتاب (یهود، نصارا) و ملحدان و بیخدایان؛ مانند؛ [[دهریون]] و ماتریالیستها و مارکسیستها، وجود ندارد. | |||
#“اهل بغی”؛ یعنی افرادی از مسلمانان که علیه امام [[عادل]] [[جامعه اسلامی]] به صورت مسلحانه [[قیام]] کرده باشند و یا دست به راهزنی مسلحانه و قطع [[راه]] در گردنهها و بیابانها بزنند و یا موجب [[ناامنی]] و [[ارعاب]] و [[وحشت]] در جامعه اسلامی شوند. برخی از [[فقها]] در اطلاق [[باغی]] و [[اهل بغی]]، وجود و [[حضور امام معصوم]] را شرط دانستهاند، اما اکثر فقها فقط وجود “امام عادل” را شرط دانسته و گفتهاند: هر کس بر [[رهبر]] و امام عادل [[مسلمین]] ([[فقیه]] جامع شرایط) خروج مسلحانه کند “باغی” محسوب میشود، و برخی دیگر از فقها [[تجاوز مسلحانه]] بر مسلمین را شرط تحقق باغی دانستهاند، اعم از این که امام عادل باشد یا نباشد. | |||
چنانکه در کتاب “الفقه [[علی]] آراء [[فقهاء]] الاسلام” تعبیر {{عربی|... والبغة علی المسلمین}} ذکر شده است<ref>الفقه علی آراء فقهاء الاسلام، ص۸۷، باب الجهاد.</ref>. | |||
به هر حال، [[قدر]] مسلم این است که اگر کسی در [[حکومت امام]] [[عادل]] [[مسلمین]]، [[قیام مسلحانه]] کند، [[باغی]] محسوب میشود و [[جهاد]] با او بر [[مسلمانان]]، [[واجب]] است. اینها گروههایی هستند که جهاد علیه آنان واجب است، اما برای هرچه بیشتر روشنشدن مطلب، متن سخنان یکی از فقهای برجسته و بزرگ [[اسلام]]، یعنی شیخ بهاء الدین عاملی معروف به “شیخ بها” را در اینجا عیناً نقل میکنیم: “... بدان که سه طایفهاند که [[قتال]] با آنان واجب است: [[طایفه]] اول؛ “حربی” و ایشان دو گروهند: گروه اول مردان جوانند که غیر خدای را [[پرستش]] میکنند. چون آفتابپرستان و ستارهپرستان و [[بتپرستان]] و غیر اینها. | |||
گروه دوم؛ جماعتیاند که هیچچیز را پرستش نمیکنند؛ مانند: [[ملحدان]] و [[دهریان]] (مادیون) و با این دو [[جماعت]]، جهاد کردن در [[حضور امام]]، واجب است تا آنکه [[مسلمان]] شوند و از این دو طایفه [[جزیه]] نمیتوان قبول کرد. | |||
طایفه دوم؛ [[اهل]] کتابند و ایشان نیز دو قومند: [[قوم]] اول جماعتیاند که کتابی در دست دارند و [[پیامبر]] داشتهاند، مانند جهودان ([[یهودیان]]) که [[تورات]]، کتاب ایشان است و [[موسی کلیم]] – علیه التحیّة والتسلیم – پیامبر ایشان و همچنین [[نصارا]]. | |||
قوم دوم آنکه کتابی ندارند و [[پیامبری]] نداشتهاند، اما به شبه کتاب و پیامبری قایلند؛ مانند مجوسان که میگویند کتابی موسوم به ژند و پاژند (منظور [[اوستا]] میباشد) دارند و پیامبری [[زرتشت]] نام داشتهاند و در [[احادیث]] وارد شده که ایشان کتابی داشتهاند و آن را سوزاندهاند و پیامبری داشتهاند که او را کشتهاند و پیامبر ایشان، کتابی بدیشان آورده بود که بر پوست دوازدههزار گاو نوشته بودند. و جهاد با این دو [[فرقه]] واجب است تا آنکه مسلمان شوند و یا جزیه قبول کنند با شرایط و... <ref>جامع عباسی، ص۱۵۳ و ۱۵۵ و نیز ر.ک: تبصرة المتعلمین، ص۸۰.</ref>. | |||
طایفه سوم؛ که قتال کردن با ایشان واجب است؛ مانند [[یاغیان]] و [[خوارج]] که از [[امام زمان]] رویگردان و [[یاغی]] شده باشند و...”<ref>جامع عباسی، ص۱۵۳.</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۷۴.</ref> | |||
==آیین جهاد== | ==آیین جهاد== |