پرش به محتوا

اصلاح در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵٬۷۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[اصلاح]]''' است. "'''[[اصلاح]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[اصلاح]]''' است. "'''[[اصلاح]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اصلاح در قرآن]] - [[اصلاح در حدیث]] - [[اصلاح در نهج البلاغه]] - [[اصلاح در معارف دعا و زیارات]] - [[اصلاح در کلام اسلامی]] - [[اصلاح در اخلاق اسلامی]] - [[اصلاح در عرفان اسلامی]] </div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اصلاح در لغت]] - [[اصلاح در قرآن]] - [[اصلاح در حدیث]] - [[اصلاح در نهج البلاغه]] - [[اصلاح در معارف دعا و زیارات]] - [[اصلاح در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[اصلاح در فقه سیاسی]] - [[اصلاح در سیره معصوم]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اصلاح (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''[[اصلاح]]''' نقطه مقابل [[افساد]] به معنای به صلاح آوردن، بهبودی بخشیدن، [[آشتی]] دادن و ... آمده است. این واژه و مشتقات آن در آیات قرآن زیاد به کار رفته است که در معانی: [[مصالحه]] و [[گذشت]]؛ رفع [[نزاع]] بین دو نفر یا اصلاح میان [[انسان‌ها]]؛ [[رفع اختلافات]] [[خانوادگی]]؛ [[احسان]] به والدین و ... می‌توان دسته‌بندی کرد. همچنین اصلاح در رابطه [[انسان]] با [[خدا]] و با انسان‌های دیگر و با طبیعت تعریف می‌شود.
'''[[اصلاح]]''' نقطه مقابل [[افساد]] به معنای به صلاح آوردن، بهبودی بخشیدن، [[آشتی]] دادن و ... آمده است. این واژه و مشتقات آن در آیات قرآن زیاد به کار رفته است که در معانی: [[مصالحه]] و [[گذشت]]؛ رفع [[نزاع]] بین دو نفر یا اصلاح میان [[انسان‌ها]]؛ [[رفع اختلافات]] [[خانوادگی]]؛ [[احسان]] به والدین و ... می‌توان دسته‌بندی کرد. همچنین اصلاح در رابطه [[انسان]] با [[خدا]] و با انسان‌های دیگر و با طبیعت تعریف می‌شود.
خط ۱۰۷: خط ۱۰۵:


در آیاتی، [[ایمان]]، [[تقوا]] و [[اصلاح]]‌گری عامل سعادتمندی و موجب [[اطمینان]] از [[آینده]] شمرده شده است: {{متن قرآن|فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره انعام، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.</ref>.<ref>[[اکبر میرسپاه|میرسپاه، اکبر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص.</ref>
در آیاتی، [[ایمان]]، [[تقوا]] و [[اصلاح]]‌گری عامل سعادتمندی و موجب [[اطمینان]] از [[آینده]] شمرده شده است: {{متن قرآن|فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره انعام، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.</ref>.<ref>[[اکبر میرسپاه|میرسپاه، اکبر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص.</ref>
==مفهوم اصلاحات==
[[اصلاح]] در [[قرآن]]، در مقابل [[افساد]] است. افساد یعنی نابه‌سامانی ایجاد کردن و از حالت [[تعادل]] بیرون بردن<ref>سید مصطفی خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ج۳، ص۱۰۹-۱۱۵.</ref>. چنان که راغب اصفهانی می‌گوید: {{عربی|الفساد خروج الشيء عن الاعتدال قليلا كان أو كثيرأ و يضاده الصلاح، و يستعمل ذلك في النفس و البدن و الاشياء الخارجة عن الاستقامة}}<ref>مفردات، ماده فسد.</ref>. [[فساد]]، هر گونه خارج شدن اشیا از حالت [[اعتدال]] است خواه کم باشد یا زیاد، و نقطه مقابل آن، اصلاح است که در [[جان]] و [[بدن]] و اشیایی که از حد اعتدال خارج می‌شوند، [[تصور]] می‌شود.
[[المیزان]]، این دو واژه را در دو صفت متقابل و متضاد قرار داده است: {{عربی|فان الصلاح و الفساد شأنان متقابلان}}<ref>تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۱۲.</ref> به گفته [[شهید مطهری]] «افساد و اصلاح از زوج‌های متضاد قرآن است، زوج‌های متضاد یعنی واژه‌های [[اعتقادی]] و [[اجتماعی]] که دو به دو در برابر یکدیگر قرار گرفته‌اند و به کمک یکدیگر بهتر شناخته می‌شوند؛ از قبیل: [[توحید]] و [[شرک]]، [[ایمان]] و [[کفر]]، [[هدایت]] و [[ضلالت]]، [[عدل]] و [[ظلم]]، [[خیر و شر]]، [[اطاعت]] و [[معصیت]]، [[تقوا]] و [[فسوق]]، [[استکبار]] و [[استضعاف]] و غیره.
برخی از این زوج‌های متضاد، از آن جهت در کنار یکدیگر مطرح می‌شوند که یکی باید [[نفی]] و طرد شود تا دیگری [[جامه]] تحقق بپوشد. اصلاح و افساد از این قبیل است»<ref>مرتضی مطهری، نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، ص۹.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز این دو واژه را مقابل هم به کار برده می‌فرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ}}<ref>«آنان که در زمین فساد بر می‌انگیزند و به (نیکی و) شایستگی روی نمی‌آورند» سوره شعراء، آیه ۱۵۲.</ref>.
{{متن قرآن|وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ}}<ref>«و خداوند، تباهکار را از مصلح باز می‌شناسد» سوره بقره، آیه ۲۲۰.</ref>.
{{متن قرآن|أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«آیا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند چون فسادانگیزان در زمین می‌شماریم؟ یا پرهیزگاران را چون گناهکاران می‌دانیم؟» سوره ص، آیه ۲۸.</ref>.
از این‌رو، مرحوم [[علامه طباطبایی]] می‌فرماید: «[[فساد]] عبارت است از [[تغییر]] دادن هر چیزی از آنچه طبع اصلی آن اقتضا دارد، و [[اصلاح]]، باقی ماندن هر چیزی است به مقتضای طبع اصلی‌اش تا آنچه خیر و فایده در خور آن است بر آن مترتب گردد، بدون آن‌که به خاطر فسادش چیزی از آثار [[نیک]] آن تباه گردد»<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۴۰۰.</ref>.
از همین جا معنای «[[عمل صالح]]» روشن می‌شود. هر چند [[قرآن کریم]] دقیقاً مشخص نفرموده و نام نبرده که عمل صالح چیست<ref>تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۵۶.</ref>، اما از آثار آن می‌توان آن را [[شناخت]]؛ از جمله: ([[شایستگی]] به درگاه خداست)<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ}} «و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است،» سوره رعد، آیه ۲۲؛ {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}} «رهنمود آنان با تو نیست بلکه خداوند است که هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و هر دارایی که ببخشید به سود خود شماست و جز برای خشنودی خداوند، نمی‌بخشید» سوره بقره، آیه ۲۷۲.</ref>؛ در مقابلش [[ثواب]] قرار داد<ref>{{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ}} «و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند» سوره قصص، آیه ۸۰.</ref> (کلمه [[طیب]] را بالا می‌برد)<ref>{{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُولَئِكَ هُوَ يَبُورُ}} «هر که عزّت می‌خواهد (بداند که) عزّت همگی از آن خداوند است؛ سخن پاک به سوی او بالا می‌رود و کردار نیکو آن را فرا می‌برد و آنان که نیرنگ‌های بد می‌بازند عذابی سخت خواهند داشت و نیرنگ آنان خود از میان خواهد رفت» سوره فاطر، آیه ۱۰.</ref>.
پس [[عمل صالح]] یعنی عمل بی‌عیب و [[نقص]]، خوب، [[اصلاح]] شده، [[پاک]]، بر اساس [[تقوا]]، [[پسندیده]] و [[شایسته]]، کار پرسود و فایده برای [[مؤمنان]] و [[جامعه]] در تمام زمینه‌ها.
قاعده کلی که از [[آیات قرآن]] به دست می‌آید، این است که عمل صالح باید همراه با [[ایمان]] باشد؛ زیرا ایمان به عمل جهت می‌دهد و [[مصلحان]] را [[هدایت]] می‌کند<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ}} «پروردگار کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند آنان را به (پاداش) ایمانشان راهنمایی می‌کند؛ از بن (جایگاه) آنان در بوستان‌های پرنعمت جویبارها روان است» سوره یونس، آیه ۹.</ref>. از این‌رو، منظور از [[اصلاحات]] [[قرآنی]]، صرف انجام کار خوب، از هر کس، با هر [[انگیزه]] و [[اعتقاد]] نیست، بلکه کار شایسته و اصلاح‌گری باید همراه با ایمان باشد از همین روست که در [[آیات]] متعدد، ایمان در کنار عمل صالح آمده و فواید آن ذکر شده است؛ مانند رسیدن به [[حیات طیب]]، عدم [[خوف]] و [[ترس]] برای انجام دهنده آن، جزای [[نیکو]]، [[پاداش]] کامل نزد [[خدا]]، [[بخشش الهی]]، و پاداش دو برابر.
به طور کلی، [[اعمال صالح]] در مقابل [[مال]] [[دنیا]] نهاده شده و بر آن [[برتری]] داده شده است: {{متن قرآن|الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا}}<ref>«دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۶.</ref>.
بنابراین [[اصلاح‌طلبی]] به مفهوم قرآنی، باید توأم با اعتقاد به خدا و در واقع، در جهت [[اهداف الهی]] باشد.
بدین منظور، [[قرآن کریم]] [[رسالت]] بزرگ [[پیامبران]] را [[اصلاح]] در [[زندگی مادی]] و [[معنوی]] [[انسان‌ها]] معرفی نموده، پیامبران را [[مصلح]] می‌نامد. برای مثال، [[حضرت شعیب]]{{ع}} هزاران سال پیش فرمود: {{متن قرآن|إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ}}<ref>«و من در آنچه شما را از آن باز می‌دارم نمی‌خواهم با شما مخالفت کنم، تا آنجا که می‌توانم جز اصلاح نظری ندارم» سوره هود، آیه ۸۸.</ref> و پس از وی [[حضرت موسی]]{{ع}} فرمود: {{متن قرآن|أَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref>.
مفهوم اصلاح به دلیل بار ارزشی و [[عاطفی]] مثبت آن در [[ادبیات]] [[دینی]] سابقه دیرینه‌ای دارد. در این جا تنها به سه مورد اشاره می‌شود:
#[[خداوند]] در قرآن کریم درباره [[منافقان]] می‌فرماید: «چون به آنان گفته شود، در [[زمین]] [[فساد]] نکنید، می‌گویند: ما خود [[اصلاح‌گر]] هستیم. به هوش باشید که آنان فسادگرانند و لکن نمی‌فهمند»<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ}} «و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید می‌گویند جز این نیست که ما مصلحیم * آگاه باشید! آنانند که تبهکارند امّا در نمی‌یابند» سوره بقره، آیه ۱۱-۱۲.</ref>. از این [[آیه]] و [[آیات]] مشابه به دست می‌آید که افراد و گروه‌های مختلف همواره با شعارهای [[زیبا]] و مورد پسند و مقبول [[عامه]]، کالای خود را عرضه می‌دارند و بعضاً نیز موفق می‌شوند با پنهان کردن نیات و مکنونات [[باطنی]] خود، به اهداف شومشان دست یابند.
#[[فرمان]] [[حضرت علی]]{{ع}} به [[مالک اشتر]] است؛ [[حضرت امیر]]{{ع}} یکی از مأموریت‌های چهارگانه مالک اشتر را «[[استصلاح]] اهلها» در کنار [[جهاد با کفار]]، اخذ [[مالیات]] و [[عمران]] بلاد می‌دانند. استصلاح نیز به معنای [[تربیت دینی]] و [[اخلاقی]] است. به عبارت دیگر، اهتمام به تربیت دینی و اخلاقی [[مردم]]، حقی است که مردم بر عهده [[والی]] دارند و وظیفه‌ای بر دوش [[والی]] نسبت به [[مردم]] است. البته، وجود این [[حق]] مستلزم [[درک]] خاصی از [[انسان]] و [[حقوق]] و [[تکالیف]] اوست که عمدتاً در [[انسان‌شناسی]] [[الهی]] و [[اخلاقی]] قابل ردیابی است. این حق را در صورتی می‌توان ردیابی کرد که برای انسان، [[غایت]] و هدفی در نظر بگیریم.
#به [[انگیزه قیام امام حسین]]{{ع}} و عبارت {{متن حدیث|إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي}} باز می‌گردد. مراد [[حضرت]] از این تعبیر، [[اصلاح]] [[بدعت‌ها]] و زشتی‌هایی است که به نام [[اسلام]] و [[حکومت دینی]]، پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[شهادت]] [[حضرت امیر]]{{ع}} بر [[جامعه اسلامی]] [[تحمیل]] شده است.
[[هدف]] [[امام حسین]]{{ع}} بازگشت به [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} و حضرت امیر{{ع}} است. به عبارت دیگر، هدف [[قیام]] اصلاح طلبانه [[سیدالشهدا]]، بازگشت به [[اسلام ناب محمدی]]{{صل}} بوده است که می‌فرمایند: {{متن حدیث|إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي‌{{صل}} أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}}‌}}<ref>عماد افروغ، درآمدی بر آسیب‌شناسی اصلاحات، کتاب نقده شماره ۱۶، ص۳۸ – ۳۷.</ref>.<ref>[[حمید رضا قنبری‌نژاد اصفهانی|قنبری‌نژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]] ص ۱۷.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۱۱۸: خط ۱۴۲:


==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[اکبر میرسپاه|میرسپاه، اکبر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳''']]
{{منابع}}
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[اکبر میرسپاه|میرسپاه، اکبر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳''']]
# [[پرونده:1100821.jpg|22px]] [[حمید رضا قنبری‌نژاد اصفهانی|قنبری‌نژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
==پانویس==
۷۳٬۲۶۲

ویرایش