پرش به محتوا

خوارج در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:


[[ابو ایوب]] پرچم را گرفت و به نزدیک آنان آمد و فریاد برآورد: راه بازگشت باز است کسانی که دور این پرچم گرد آیند [[توبه]] آنان پذیرفته است، هر کس وارد [[کوفه]] شود یا از این گروه فاصله بگیرد در امان است. در این هنگام هشت هزار نفر از آنان به دور پرچم ابو ایوب جمع شدند و امام{{ع}} توبه آنان را پذیرفت و دستور داد آنان به کناری بروند و باقیمانده خوارج که به قول [[طبری]]<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۶۴.</ref> ۲۸۰۰ تن و به قول [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۳۶۶.</ref> تعداد آنان ۱۶۰۰ بودند بر [[مخالفت]] خود با امام{{ع}} [[اصرار]] ورزیدند و آماده جنگ با آن [[حضرت]] شدند<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۸۹.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۴۷۲.</ref>
[[ابو ایوب]] پرچم را گرفت و به نزدیک آنان آمد و فریاد برآورد: راه بازگشت باز است کسانی که دور این پرچم گرد آیند [[توبه]] آنان پذیرفته است، هر کس وارد [[کوفه]] شود یا از این گروه فاصله بگیرد در امان است. در این هنگام هشت هزار نفر از آنان به دور پرچم ابو ایوب جمع شدند و امام{{ع}} توبه آنان را پذیرفت و دستور داد آنان به کناری بروند و باقیمانده خوارج که به قول [[طبری]]<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۶۴.</ref> ۲۸۰۰ تن و به قول [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۳۶۶.</ref> تعداد آنان ۱۶۰۰ بودند بر [[مخالفت]] خود با امام{{ع}} [[اصرار]] ورزیدند و آماده جنگ با آن [[حضرت]] شدند<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۸۹.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۴۷۲.</ref>
==پایان [[فتنه]] [[خوارج]] و بازگشت [[امام]]{{ع}} به [[کوفه]]==
نطفه خوارج در [[سرزمین]] [[صفین]] و در جریان پذیرش [[حکمیت]] به [[تاریخ]] صفر ۳۷ قمری بسته شد و در دهم [[شوال]] همان سال به صورت گروهی متشکل درآمده و در [[خانه]] [[عبدالله بن وهب راسبی]] و از همان جا به [[حروراء]] کوفه رفتند و سرانجام در نهم ماه صفر ۳۸ قمری ریشه‌کن شده و دیگر اثر ظاهری و [[تشکل]] [[اجتماعی]] از آنان باقی نماند<ref>ر.ک: تاریخ طبری، ج۴، ص۹۸.</ref>.
امام{{ع}} [[غنایم]] به دست آمده، مثل سلاح‌های [[جنگی]] و چهارپایان را میان [[سربازان]] خود تقسیم کرد و لوازم [[زندگی]] و [[کنیزان]] و [[غلامان]] آنان را به وارثانشان بازگرداند<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۶۶.</ref>. آن گاه در میان [[سپاهیان]] خود تشریف آورد و ضمن تقدیر از [[همراهی]] و [[همکاری]] آنان فرمود: از همین جا رهسپار صفین شویم تا ریشه [[معاویه]] را برکنیم اما [[اشعث بن قیس]] به [[نمایندگی]] از سربازان در پاسخ امام گفت: بازوان ما خسته شده و شمشیرهای ما شکسته و نیروهای ما پایان یافته، بهتر است که به کوفه بازگردیم و پس از آنکه بر نیروی خود افزودیم به [[جنگ]] معاویه برویم.
امام{{ع}} از نپذیرفتن پیشنهادش سخت ناراحت و افسرده گردید اما به ناچار همراه آنان به پادگان کوفه در [[نخیله]] بازگشت، و علی‌رغم این که به سربازان و یارانش سفارش کرد که کمتر به کوفه بروند اما آنان برای [[دیدار]] [[زن]] و فرزند به کوفه رفتند و دیری نگذشت که فقط گروه بسیار اندکی در پادگان باقی ماندند که هرگز با چنین نیروی کمی امکان [[نبرد]] با [[شامیان]] نبود<ref>ر.ک: تاریخ طبری، ج۴، ص۶۷.</ref>. و بدین ترتیب امام وارد کوفه شد و دیگر زمینه جنگ با معاویه، ام الفساد تاریخ، برای او فراهم نیامد.
<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۴۷۶.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۳۶۴

ویرایش