چگونه نسبت به فتنه دجال هشدار داده شده است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
چگونه نسبت به فتنه دجال هشدار داده شده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانه‌های ظهور امام مهدی
مدخل اصلیمسیح دجال
مدخل وابسته؟
تعداد پاسخ۱ پاسخ

چگونه نسبت به فتنه دجال هشدار داده شده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

حیدر کامل

آقای حیدر کامل ، در کتاب «دجال آخرالزمان» در این‌باره گفته است:

«رسول خدا (ص) فرمودند: تمام پیامبران، مردم را از او بر حذر داشته‌اند. پس از او حذر کنید. او نابینا است و پروردگار شما نابینا نیست[۱]. و از جمله این اخبار، خبری است که از سعید بن جمهان از سفینه نقل کرده، او گفت:پیامبر (ص) خطبه‌ای برای ما خواند و فرمودند: ‌"هیچ پیامبری نبوده، مگر اینکه امت خود را از دجال بر حذر داشته است. او یک چشم است و چشم چپش نابینا است و در چشم راست او ناخنگی بزرگ است. میان چشمانش نوشته شده "کافر". با او دو درّه (رود) است؛ یکی بهشت و دیگری آتش و دوزخ. بهشت او آتش و دوزخ و آتش او بهشت است. با او دو فرشته است که شبیه دو پیامبرند؛ یکی سمت راست او و دیگری سمت چپ اوست. او به مردم می‌گوید: آیا من پروردگار شما نیستم. آیا من همانی نیستم که زنده می‌گرداند و می‌میراند؟ یکی از فرشتگان به او می‌گوید: دروغ گفتی و تنها فرشته دیگر آن را می‌شنود و مردم آن را نمی‌شنوند و فرشته دیگر می‌گوید: راست گفتی، مردم آن تصدیق را می‌شنوند و گمان می‌کنند، منظور فرشته دوم دجال سخنی جز سخن راست و حقیقت بر زبان نیاورده است و آن فتنه است"[۲]؛ همچنین ابوهریره از پیامبر (ص) نقل کرده که ایشان فرمودند: "دجال با هشتاد هزار نفر در اطراف کرمان نزول می‌کند که صورت‌های آنها چون سپرهای عریض و پهن خواهد بود و پوستین و نعل‌های مویی می‌پوشند[۳]؛ همچنین سلیم بن قیس روایت کرده و گفته است: از علی بن ابی طالب (ع) شنیدم که گفت: "پیامبر (ص) چنین فرمودند: بر دینتان از سه نفر بر حذر باشید: مردی که قرآن را خوانده تا آنجا که آثار سرور را در خود می‌بیند؛ (آثار سرور بر او ظاهر می‌شود) به طوری که گویی لباسی از ایمان او را به حالتی که خدا می‌خواهد، تغییر داده است. در این حال شمشیر بر روی برادر مسلمان خود می‌کشد و تهمت شرکت به او می‌زند. عرض کردم: یا رسول‌ الله کدام یک به مشرک بودن سزاوارترند؟ فرمودند: آنکه تهمت شرک می‌زند. و دیگر، مردی که نقل‌ها و گفته‌ها، او را از راه صحیح منحرف کرده است؛ به طوری که هرگاه گفته‌ای تمام می‌شود، نظیر آن را طولانی‌تر از آن می‌گوید. چنین کسی اگر دجال را دریابد، پیرو او می‌شود. و دیگری، مردی که خداوند عزوجل به او قدرتی داده است و او گمان کرده اطاعت او اطاعت خداوند و معصیت او معصیت خداوند است؛ ولی دروغ می‌گوید، هرگز اطاعت مخلوقی با معصیت خالق نمی‌شود و اطاعت از کسی که معصیت خدا می‌کند، جایز نیست"[۴]»[۵].

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. "إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا وَ قَدْ حَذَّرَ مِنْهُ، فَاحْذَرُوهُ؛ فَإِنَّهُ أَعْوَرَ، وَ لَيْسَ رَبُّكُمْ بِأَعْوَرَ"؛ محمودی، ضیاء الدین، الاصول الستة عشر، ص ۱۵۲؛ ابن حزم، علی بن احمد، المحلی، ج ۱، ص ۴۹.
  2. "عَنْ سَفِينَةَ، قَالَ: خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ (ص)، فَقَالَ: إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ نَبِيٌّ إِلَّا حَذَّرَ الدَّجَّالَ أُمَّتَهُ هُوَ أَعْوَرُ الْعَيْنِ الْيُسْرَى بِعَيْنِهِ الْيُمْنَى ظَفَرَةٌ غَلِيظَةٌ بَيْنَ عَيْنَيْهِ كَافِرٌ، مَعَهُ وَادِيَانِ أَحَدُهُمَا جَنَّةٌ وَالْآخَرُ نَارٌ فَجَنَّتُهُ نَارٌ وَنَارُهُ جَنَّةٌ وَمَعَهُ مَلَكَانِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ يُشْبِهَانِ نَبِيَّيْنِ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ، أَحَدُهُمَا عَنْ يَمِينِهِ وَالْآخَرُ عَنْ شِمَالِهِ فَيَقُولُ لِأُنَاسٍ: أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ؟ أَلَسْتُ أُحْيِي وَأُمِيتُ؟ فَيَقُولُ لَهُ أَحَدُ الْمَلَكَيْنِ: كَذَبْتَ، فَمَا يَسْمَعُهُ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ إِلَّا صَاحِبُهُ فَيَقُولُ صَاحِبُهُ: صَدَقْتَ فَيَسْمَعُهُ النَّاسُ فَيَحْسَبُونَ إِنَّمَا صَدَّقَ الدَّجَّالَ وَذَلِكَ فِتْنَةٌ "؛ کنزالفوائد، ص ۶۰.
  3. " قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): ليهبطنّ الدَّجَّالِ خُوزِ وَ كِرْمَانَ فِي ثَمَانِينَ أَلْفاً كَأَنَّ وُجُوهَهُمُ الْمَجَانُّ الْمُطْرَقَةُ، يَلْبَسُونَ الطَّيَالِسَةَ، وَ ينتعلون الشَّعْرَ "؛ الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر (ع)، ص ۸۷.
  4. "سُلَيْمُ بْنُ قَيْسٍ قَالَ: سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ (ع) يَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): احْذَرُوا عَلَى دِينِكُمْ ثَلَاثَةَ رِجَالٍ: رَجُلٍ قَرَأَ الْقُرْآنَ حَتَّى إِذَا رُئِيَ عَلَيْهِ بَهْجَتُهُ كَأَنَّ رِدَاءً لِلْإِيمَانِ غَيَّرَهُ إِلَى مَا شَاءَ اللَّهُ اخْتَرَطَ سَيْفَهُ عَلَى أَخِيهِ الْمُسْلِمِ وَ رَمَاهُ بِالشِّرْكِ. قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَيُّهُمَا أَوْلَى بِالشِّرْكِ قَالَ: الرَّامِي بِهِ مِنْهُمَا. وَ رَجُلٍ اسْتَخَفَّتْهُ الْأَحَادِيثُ كُلَّمَا انْقَطَعَتْ أُحْدُوثَةُ كَذِبٍ مَثَّلَهَا أَطْوَلَ مِنْهَا، إِنْ يُدْرِكِ الدَّجَّالَ يَتْبَعْهُ. وَ رَجُلٍ آتَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سُلْطَاناً فَزَعَمَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَةُ اللَّهِ وَ مَعْصِيَتَهُ مَعْصِيَةُ اللَّهِ، وَ كَذَبَ، لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ، لَا طَاعَةَ لِمَنْ عَصَى اللَّهَ"؛ هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس (اسرار آل محمد)، ص ۸۸۴.
  5. حیدر کامل، دجال آخرالزمان، ص 84-87.