اهداف حکومتامام مهدی (ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«غرض از قیام آن حضرت بهنحو اجمال این است: اقامه دین، و احیای سنتهای مرده و از بین رفته سید المرسلین، و اماته یعنی میراندن و از بین بردن بدعتهای حادثه از امراء و سلاطین، یا از فرقههای ضاله و مضلین و مشایخ کفر و زندقه به اسم دین، و تعلیم کتاب مبین و تفسیر آن از تنزیل و تأویل بهنحوی که نازل شاه، و اقامه قسط و عدل در همه روی زمین، و رفع ظلم و جور از مسلمین، و کشتن مشرکین و منافقین، و گرفتن زمین را از دست نااهلان و به تصرف دادن به عباد الله الصالحین، و زائل کردن کفر و شرک و نفاق و ستمگری، تا اینکه نماند در روی زمین مگر یک دین و یک آیین و آن دین ستوده ختم المرسلین و توحید خالص رب العالمین، و نماند مگر یک فرقه و آن فرقه هادیه مهدیه اعنی شیعه اثنی عشریه لا شرقیه و لا غربیة یعنی لا صوفیة! و لا شیخیة و لا کسرویة و لا مزدکیة.
پس مؤمنین را از تحت شکنجه تقیه و اسارت ستمگران نجات دهد و زمین را از لوث همه مفسدین پاک سازد و هر فسق و فجور و بدعت و ضلالت را براندازد، عبادت با حریت و آزادی را خالص از هرگونه ساختگیهای بشر رواج دهد، و تمکن اجرای همه قوانین اسلام و حدود و احکام برقرار کند.
خلاصه همه اینها این است که اسلام را از سر گیرد و دعوت را تجدید کند و لباس نو بر اندام وی بپوشاند، زیراکه همه اینها آثار اسلام است که در اثر طول زمان و تصرف ایادی نااهلان یا جباران و ستمگران محو گشته پس او دوباره زنده کند و رسوم او را تازه کند و حقیقت او را از پس پردههای اوهام ظاهر کند. قهرا او در نظر عوام بلکه خواص آلوده به اوهام و پرورش یافته در رسوم و عادات أیام اسلام جدید مینماید، لهذا در اخبار به جدید بودن آن اشارت یافته»[۱].
حکومت آخرین ذخیره الهی در راستای زنده ساختن این بخش از وجود انسان، گام بر میدارد و برای جان بخشیدن به این پیکره افسرده تلاش میکند؛ تا طعم شیرین حیات واقعی و زندگی حقیقی را به انسان بچشاند و به همگان یادآوری کند که از ابتدا مقرر شده بود که آنان در چنان حیاتی تنفس کنند. قرآن میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾[۲]. از این رو در زمان حاکمیت ولیّ پروردگار، این بخش از وجود آدمی، سر و سامان میگیرد و ارزشهای انسانی در همه ابعاد زندگی، رونق و طراوات مییابد. صفا و صمیمیت، ایثار و وفا، راستی و درستی و همه آنچه به عنوان خوبی از آن یاد میشود، همه جا را فرا میگیرد.
۲. عدالت گستری: بزرگترین زخم پیکر جامعه بشری در طول تمام قرون و اعصار گذشته، ظلم و ستم موجود در اجتماعات انسانی بوده است. بشریت همواره از رسیدن به حقوق خود در عرصههای مختلف محروم مانده است و هیچگاه مواهب مادی و معنوی، عادلانه در بین بنی آدم تقسیم نشده است. همیشه در کنار شکمهای انباشته از غذا، گروهی گرسنه ماندهاند و پیوسته در نزدیکی کاخها و ویلاها، عدهای در حاشیه خیابانها و پیادهروها خوابیدهاند. قدرتهای زر و زور، مردم ضعیف و بیچاره را به بردگی کشیدهاند. همیشه و همه جا حقوق ضعیفان و بینوایان، پایمان هواها و تمایلات زورمندان شده است و انسان همیشه در آرزوی دست یافتن به عدالت و مساوات، روزشماری کرده و رسیدن دوران شکوفایی عدالت را به انتظار نشسته است.
نهایت این انتظار، دوران حکومت امام مهدی (ع) است. او به عنوان بزرگترین پیشوای دادگر در پی اجرای عدالت در گستره عالم و در همه زمینههای حیات خواهد بود. این حقیقت شیرین در بسیاری از روایات که مژده آمدن او را داده، بیان شده است. امام حسین (ع) فرمود: «لَوْ لَمْ یبْقِ مِنَ الدُّنْیا الَّا یوْمٌ واحدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ ذلِک الْیوْمَ حَتَّی یخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلدی، فَیمْلَأُها عَدْلًا وَ قِسْطاً کما مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً، کذلِک سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّه یقُولُ»[۳]؛ اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند، آن روز را طولانی کند تا مردم از فرزندان من قیام کند و زمین را از عدل و داد پر کند پس از آنکه از ستم و بیداد آکنده باشد. این چنین از پیامبر شنیدم.
امام مهدی (ع) عدالت را سرلوحه اهداف انقلاب خویش قرار میدهد؛ زیرا عدالت، زمینهساز حیات حقیقی در همه ابعاد حیات فردی و اجتماعی است و زمین و اهل آن بدون عدالت، مردگان بیروحی هستند که زنده پنداشته میشوند. امام کاظم (ع) در تفسیر آیه ﴿اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا﴾[۴] فرمود: مقصود، این نیست که زمین را با باران زنده میکند؛ بلکه خداوند، مردانی را برمیانگیزد که عدالت را زنده میکنند؛ پس به سبب جان گرفتن عدل [در جامعه]، زمین زنده میشود.[۵]. تعبیر "زنده شدن زمین" اشاره به آن است که عدالت مهدوی، عدالتی است فراگیر و همه جایی، نه در بخشی از محیطها و برای بعضی از افراد»[۶].
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
«از آنجا که هدف از آفرینش هستی، کمال و نزدیکی و هر چه بیشتر انسان به منبع همه کمالات یعنی حضرت حق تعالی میباشد و برای نیل به این آرمان بزرگ، باید ابزار و وسایل آن فراهم شود، حکومت جهانیامام عصر (ع) در پی فراهم آوردن اسباب تقرب الی الله و برداشتن موانع از این مسیر است. البته انسان از دو بُعد جسم و جان ترکیب یافته است و نیازهای او نیز به دو بخش مادی و معنوی تقسیم میشود، بنابراین برای رسیدن به کمال، لازم است در هر دو جهت، حرکتی سنجیده و حساب شده داشته باشد. در این میان، "عدالت" که ره آورد بزرگ حاکمیت الهی است ضامن سلامتِ رشد انسان در سیر مادی و معنوی است. بنابراین، اهداف حکومتامام دوازدهم (ع) در دو محور رشد معنوی و اجرای عدالت قابل طرح است.
رشد معنوی: برای پی بردن به ارزش هدفهای یادشده، لازم است نگاهی گذرا به حیات بشر در طول حاکمیت طاغوتها بیفکنیم. در طول زندگی انسان، به دور از حکومت حجّت الهی، معنویت و ارزشهای معنوی چه جایگاهی داشته است؟ آیا جز این است که بشریت گم گشته و راه گم کرده، پیوسته در مسیر انحطاط معنوی گام برداشته و با پیروی از تمایلات نفسانی و وسوسههای شیطانی یک یک زیباییها و خوبیها حیات خود را به فراموشی سپرده و با دست خود، آنها را در گورستان شهوات دفن کرده است؟ پاکی و پاکدامنی، صداقت و درستگاری، تعاون و همکاری، گذشت و ایثار، احسان و نیکوکاری، جای خود را به هواپرستی و شهوترانی، دروغ و دغل بازی، خودمحوری و موقعیت جویی، خیانت و جنایت و زیاده خواهی و افزون طلبی داده است؛ و در یک کلمه، معنویت بشر، نفسهای آخر را میکشد و در بسیاری از نواحی و برای بسیاری از آدم نماها اثری از آن باقی نمانده است. حکومت آخرین ذخیره الهی در راستای زنده ساختن ای بخش از وجود انسان، گام بر میدارد و برای جان بخشیدن به این پیکره افسرده تلاش میکند؛ تا طعم شیرین حیات واقعی و زندگی حقیقی را به آدمهای مسجودِ ملائک بچشاند و به همگان یادآوری کند که از ابتدا مقرر شده بود که آنان در چنان حیاتی تنفس کنند و عطر پاکیها و خوبیها را با مشام جان، استشمام کنند؛ چنانکه قرآن میفرماید: ﴿يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾[۷]. بنابراین حیات معنوی که امتیاز بنی آدم از حیوانات است، بخش عمده و قسمت اصلی وجود انسان را تشکیل میدهد؛ زیرا آدمی با برخورداری از همین حیات است که "آدم»" نامیده شده است و همین حیات است که او را به خداوند حیات آفرین میرساند و به مقام قرب او نائل میسازد. از این رو در زمان حاکمیت ولیّ پروردگار، این بخش از وجود آدمی، سروسامان میگیرد و ارزشهای انسانی در همه ابعاد زندگی، رونق و طراوت مییابد. صفا و صمیمیت، ایثار و وفا، راستی و درستی و... همه آنچه به عنوان "خوبی" از آن یاد میشود، همه جا را فرا میگیرد. البتّه رسیدن به این هدف بزرگ و نقطه درخشان، به برنامهای دقیق و جامع نیاز دارد که در بخشهای آینده بیان خواهد شد.
عدالتگستری: بزرگترین زخم پیکر جامعه بشری در طول تمام قرون و اعصار گذشته، ظلم و ستم موجود در اجتماعات انسانی بوده است. بشریت همواره از رسیدن به حقوق خود در عرصههای مختلف محروم مانده است و هیچ گاه مواهب مادی و معنوی، عادلانه در بین بنی آدم تقسیم نشده است. همیشه در کنار شکمهای انباشته از غذا، گروهی گرسنه ماندهاند و پیوسته در نزدیکی کاخها و ویلاهای چند هزار متری، عدهای در حاشیه خیابانها و بر سنگفرش پیاده روها خوابیدهاند. قدرتهای زر و زور، مردم ضعیف و بیچاره را به بردگی کشیدهاند و نژاد سفید بر گرده سیاهپوستان –تنها به جرم پوست سیاهشان- تازیانه مرگ فرود آورده است. در یک کلام، همیشه و همه جا حقوق ضعیفان و بینوایان، پایمال هواها و تمایلات زورمندان شده است و انسان همیشه در آرزوی دست یافتن به عدالت و مساوات، روزشماری کرده و رسیدن دوران شکوفایی عدالت را در انتظار نشسته است. نهایت این انتظار، دورانِ سبز حکومتامام مهدی (ع) است. او به عنوان بزرگترین پیشوای دادگر در پی اجرای عدالت در گستره عالم و در همه زمینههای حیات خواهد بود. این حقیقت شیرین در بسیاری از روایات که مژده آمدن او را داده، بیان شده است. امام حسین (ع) فرمود: "اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند، آن روز را طولانی کند تا مردی از فرزندان من قیام کند و زمین را از عدل و داد پر کند؛ همانگونه که از ظلم و جور، آکنده شده است. این چنین از پیامبر شنیدم"[۸] دهها روایت دیگر داریم که از عدالت جهانی و ریشه کنی ستم و ستمگری در سایه حکومت موعود آخرین، خبر داده است. جالب است دانسته شود که عدالت و دادگری از آشکارترین ویژگیهای امام مهدی (ع) است؛ به گونهای که در بعضی از دعاها به آن لقب گرفته است: " اللَّهُمَ وَ صَلِ عَلَى وَلِيِ أَمْرِكَ- الْقَائِمِ الْمُؤَمَّلِ وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَر"؛[۹]. آری؛ او عدالت را سرلوحه اهداف انقلاب خویش قرار داده است؛ زیرا عدالت، زمینهساز حیات حقیقی در همه ابعاد حیات فردی و اجتماعی است و زمین و اهل آن بدون عدالت، مردگان بی روحی هستند که زنده پنداشته میشوند. امام کاظم (ع) در تفسیر آیه ﴿اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا﴾[۱۰] فرمود: مقصود، این نیست که زمین را با باران زنده میکند؛ بلکه خداوند، مردانی را بر میانگیزد که عدالت را زنده میکنند؛ پس به سبب جان گرفتن عدل در جامعه، زمین زنده میشود... .[۱۱] و تعبیر "زنده شدن زمین" اشاره به آن است که عدالت مهدوی، عدالتی است فراگیر و همه جایی، نه در بخشی از محیطها و برای بعضی از افراد»[۱۲].
↑خداوندا! به ولی امر خود درود فرست؛ همان که قیام کننده آرمانی و عدالت مورد انتظار همگان است؛ مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.
↑ بدانید که خداوند زمین را پس از مردنش، زنده خواهد کرد؛ سوره حدید: آیه: ۱۷.
↑با توجه به روایات دیگر که آیه ر به دوران امام مهدی (ع) تفسیر کرده است، مقصود از «مردان» در این روایت حضرت و یاوران او هستند (تفسیر البرهان، ذیل آیه فوق).