نسبت خُسران به انسان در این آیه، از این جهت است که اصل سرمایه او که عمر و زندگانی است، در حال نقصان و زوال است. خُسران به معنای "نقص" در مقابل "ربح"، گاهی در مال و امور مادی است که مفهوم غبن و نقص بر آن صدق میکند و گاهی در امور نفسانی و معنوی است که مفهوم گمراهی و هلاکت بر آن انطباق دارد[۴].
از دیدگاه انسانشناختیِ قرآن، انسان موجودی فانی است و لحظه به لحظه به مرگ نزدیک میشود و زمان به نفع او نیست و همین مفهوم خسرانانسان است؛ امّا چگونه میتوان این خُسران را جُبران کرد؟ مهم راه حلی است که خداوند در این بحرانِ ناگزیر و اجتناب ناپذیر به انسان عرضه میکند: ﴿إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴾[۵][۶]. چنین مبنایی در انسانشناسی، اگر در نفوس و جانها قرار گیرد، به عنوانِ یک اصل اخلاقی والا، راهنمایِ رفتار انسان در جامعه و نظام سیاسی خواهد بود.[۷].