دانش اخلاق

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از دانشمندان اخلاق)

معناشناسی

علم اخلاق دانش مدونی است که صفت‌های نیک و بد و پسندیده و ناپسند را به ما می‌شناساند؛ مزایا و منافع دسته اول و مضرات و معایب دسته دوم را مشخص کرده و راه‌های آراسته شدن به خوی‌های نیک و دوری‌گزیدن از خوی‌های ناشایست را به ما نشان می‌دهد. دانشی که به بررسی حالت‌های مختلف نفس، شناخت بیماری‌ها و کیفیت درمان آنها می‌پردازد، علم اخلاق نامیده می‌شود و موضوع علم اخلاق، نفس انسانی است که اصل و حقیقت انسان است.

موضوع علم اخلاق، نفس انسان است. نفس انسانی شریف‌ترین و ارزشمندترین مخلوقات الهی و برترین موجود عالم آفرینش است؛ چرا که خداوند متعال او را به خود نسبت داده، می‌فرماید: ﴿وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي[۱].[۲]

دانش‌های ناظر به اخلاق

دانش‌های ناظر به اخلاق از یک نظر به صورت ذیل قابل تقسیم‌اند:

  1. اخلاق توصیفی: در این علم، اصول اخلاقی مورد قبول یک شخص یا یک گروه و مکتب، توصیف و تبیین می‌شود[۳]
  2. فرا اخلاق: آنچه در این علم بررسی می‌شود، مسائل منطقی، معرفت شناختی و معناشناختی‌ای است که در مجموع، مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق را فراهم می‌آورند و معیارهای لازم را برای نقد اخلاق دستوری در اختیار می‌نهند[۴].
  3. اخلاق هنجاری: نتیجه تحقیق در این علم، فراهم آوردن اصول اخلاقی است که گزاره‌های آن توصیه، ترغیب یا نهی و منع اخلاقی را در بردارند و از مخاطب عمل به آنها را طلب می‌کنند... در اخلاق هنجاری ما از باورهای اخلاقی اشخاص یا مکتب‌ها خبر نمی‌دهیم، بلکه از واقع اصول اخلاقی خبر می‌دهیم، خواه کسی به آنها معتقد باشد، خواه نباشد[۵].[۶]

اخلاق نظری و اخلاق عملی

یکی از تقسیماتی که علما و دانشمندان اخلاق اسلامی در زمینه اخلاق نموده‌اند، تقسیم اخلاق به نظری و عملی است. در اخلاق نظری صفات نیک و بد شناسایی و معرّفی می‌‌شود و در اخلاق عملی راه تهذیب نفس و رسیدن به کمالات انسانی مطرح می‌‌شود[۷].

تقسیم اخلاق براساس قرآن و روایات

مسائل اخلاقی بر اساس قرآن کریم و روایات به دو دسته تقسیم می‌شوند:

  1. مسائل فردی، که در آن اصول و ضوابطی برای پیراستن فرد از رذایل اخلاقی و آراستن خود به فضائل اخلاقی است.
  2. مسائل جمعی که در آن رعایت اصول دیگران مطرح است مانند: نیکی کردن به پدر و مادر، هدایت مردم و...[۸].[۹]

هدف علم اخلاق

وظیفه اخلاق، حرکت دادن انسان به سمت کمال نهایی و رساندن او به مقصد اعلی است و این هدف با آراستن انسان به فضیلت‌ها و پیراستنش از رذیلت‌ها میسر می‌شود. درباره هدف علم اخلاق دو نظریه مطرح شده است:

  1. علمای اخلاق قائلند هدف علم اخلاق، رساندن انسان از اولین مرتبه حیوانیت تا افق فرشتگان است[۱۰].
  2. حکما معتقدند افق فرشتگان، نهایت سیر آدمی نیست و با رسیدن به این مقام، مأموریت علم اخلاق پایان نمی‌پذیرد؛ چراکه مقصد نهایی انسان، اتصال به بی‌نهایت است؛ بنابراین هدف علم اخلاق این است که روح انسان که از عالم فرشتگان است نیز بگذرد و به بی‌نهایت برسد. این دیدگاه به حقیقت نزدیک‌تر است؛ چرا که قرآن کریم هرگز هدف حرکت انسانی را به افق فرشتگان محدود نکرده است، بلکه به صراحت انسان را مسافر کوی خدا می‌داند؛ از جمله: ﴿وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ[۱۱].[۱۲].

ارزش کاربردی علم اخلاق

علم در یک تقسیم دارای دو قسم است: علم مکاشفه و علم معامله: علم مکاشفه دانشی است که مطلوب آن آگاهی است و علم معامله دانشی است که یادگیری آن به خودی خود چیزی بر انسان نمی‌افزاید. دانستن گزاره‌های علوم معاملی در صورتی ارزشمند است که مقدمه عمل قرار گیرد؛ مثل فقه. علم اخلاق از علوم معامله است به این معنی که صرف دانستن گزاره‌های اخلاقی به خودی خود ارزشی ندارد، بلکه می‌توان گفت اگر مقدمه عمل نباشد، تعلیم و تعلم آن، تضییع عمر است و چه‌بسا مقدمات هلاکت انسان را فراهم کند؛ به این معنی که انسان با یادگیری اخلاق، مفاهیم زیادی را در خزانه ذهن خود انباشته می‌کند و چون به آنها عمل نمی‌کند و به تهذیب نفس خویش نمی‌پردازد، به دانسته‌های خود مغرور و به بدترین وادی هلاکت کشیده می‌شود[۱۳].

دانش اخلاق اسلامی

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.
  2. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ۴۴-۴۵.
  3. مری وارنوک، فلسفه اخلاق در قرن بیستم، ترجمه ابوالقاسم فنائی، ص۳۳.
  4. مری وارنوک، فلسفه اخلاق در قرن بیستم، ترجمه ابوالقاسم فنائی، ص۳۵.
  5. فلسفه اخلاق در قرن بیستم، ترجمه ابوالقاسم فنائی، ص۳۴.
  6. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۰.
  7. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۱.
  8. علی قائمی، اخلاق و معاشرت در اسلام، ص۵۶.
  9. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۱.
  10. محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۱۲۷.
  11. «بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۲۸.
  12. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ۳۴-۳۶.
  13. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۴۵-۴۷.