سال چهارم هجرت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از سال چهارم هجری)

مقدمه

گروهی از طایفه "عضل" و "قاره"[۱] در ماه صفر، نزد پیغمبر آمدند تا کسانی را برای آموزش احکام دین نزد آنها بفرستد. آنان چون به "رجیع" (آبی از بنی‌هذیل در حجاز) رسیدند به ۶ تن از اصحاب رسول خدا (ص) که همراهشان بود حمله و ۴ تن را کشتند و دو تن را به مشرکان مکه سپردند که به انتقام کشتگان بدر به قتل رساندند[۲].

پیغمبر (ص) در همین ماه، چهل و به روایتی هفتاد صحابی برای ارشاد قبیله "بنی‌عامر" به تقاضای رئیس قبیله فرستاد. در "بئر معونه" "عامر بن الطفیل" با عده‌ای از "بنی‌سلیم" بر سر آنها ریختند و همه را کشتند و تنها عمرو بن امیه ضمری را رها کردند. وی دو تن از "بنی‌عامر" را یافت و کشت و به مدینه بازگشت[۳].

پیامبر (ص) برای کمک از بنی‌نضیر در پرداخت خون‌بهای دو تن از "بنی‌عامر" که به دست "عمروبن امیه" کشته شده بوند نزد آنها رفت[۴]. یهودیان چون پیامبر (ص) را با کمی از یارانش در دسترس دیدند تصمیم گرفتند از پشت بام، سنگی بر سر پیغمبر (ص) پرتاب کنند. جبرئیل به حضرت اطلاع داد. پیامبر (ص) بنی‌نضیر را به کوچ از مدینه فرمان داد؛ اما آنان به تحریک "عبدالله بن ابی" و یکی از بزرگان بنی‌نضیر، به نام حیی بن اخطب، آماده جنگ شدند[۵] و پانزده روز در محاصره ماندند. سرانجام تسلیم و به اذرعات شام تبعید شدند و املاک آنان میان مهاجران قسمت شد[۶]. در این غزوه، حکم تحریم "خمر" نازل شدوَمِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا...[۷]؛ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا[۸]؛ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ...[۹].

همچنین در این سال، وقایع ذیل به وقوع پیوست:

  1. ولادت حسین بن علی (ع)[۱۰]؛
  2. وفات فاطمه (س) مادر علی بن ابی‌طالب (ع)[۱۱]؛
  3. ازدواج خاتم انبیاء (ص) با ام سلمه؛
  4. آموختن کتابت زید بن ثابت به دستور پیامبر (ص)[۱۲].[۱۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۵۳۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۶۹؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۵۴.
  2. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۵۵-۳۶۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه ج۲، ص۱۷۰-۱۷۳.
  3. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۶۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۸۶.
  4. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۹۰؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۶۴.
  5. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۳۶۴-۳۷۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۹۰-۱۹۱.
  6. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال الشریعه، ج۳، ص۳۵۹؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۵۵۳.
  7. «و از میوه‌های خرمابن و انگورها شراب و روزی نیکویی به دست می‌آورید، به راستی در این (کار) نشانه‌ای است برای گروهی که خرد می‌ورزند» سوره نحل، آیه ۶۷.
  8. «از تو درباره شراب و قمار می‌پرسند، بگو در این دو، گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم (نهفته) است. امّا گناه آنها از سود آنها بزرگ‌تر است» سوره بقره، آیه ۲۱۹.
  9. «ای مؤمنان! در حال مستی به نماز رو نیاورید تا هنگامی که دریابید چه می‌گویید» سوره نساء، آیه ۴۳.
  10. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۵۳۷.
  11. شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۶۷.
  12. تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفده و المتاع، ج۱، ص۱۹۶؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۶۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷۴.
  13. ابراهیمی، زینب، گاه‌شمار، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۲.