سنت پیامبر خاتم
معناشناسی
واژه «سنت» در لغت و اصطلاح دارای معانی گوناگونی است. در اصطلاح علم حدیث، سنّت را چنین تعریف کردهاند: السنة تطلق على ما اضيف الى النبي من قول او فعل او تقرير[۱] «سنت بر چیزی اطلاق میگردد که به رسول خدا (ص) نسبت داده میشود و گفتار، رفتار و تأیید آن حضرت را در برمی گیرد».
گفتار رسول خدا
گفتار منسوب به رسول خدا (ص) با توجه به دو نکته زیر حجت خواهد بود:
- رسول خدا (ص) آن سخن را گفته باشد و به عبارت دیگر، این کلام از رسول خدا (ص) صادر شده باشد؛
- دلالت سخن روشن باشد، به این معنی که اگر سخن رسول خدا (ص) بر مسئلهای دلالت داشت - به طوری که اجمال نداشته باشد - میتوان به آن سخن استدلال کرد.
آنچه بیان شد، درباره استدلال به سخن رسول خدا (ص) است ولی در استدلال به سخن بقیه معصومان، گذشته از این دو نکته، باید به جهتِ صدور نیز توجه داشت؛ اینکه آیا امام درصدد بیان حکم واقعی بوده است یا نه؟ آیا این سخن را از روی تقیه گفته است یا نه؟ از این رو گاه میبینیم به عنوان مثال کلامی از امام صادق (ع) صادر شده است، که دلالت آن نیز روشن است، ولی با بقیه سخنان آن حضرت سازگار نیست که این ناسازگاری در مواردی به خاطر شرایط خاص اجتماعی، سیاسی بوده است. بدینسان سخنی که از روی تقیه بوده، درصدد بیان حکم واقعی نیست و از این جهت ارزش شرعی ندارد. البته این سخن درباره رسول خدا (ص) گفته نمیشود؛ زیرا آن حضرت بنیانگذار دین است و سخن او حکم پایه ریزی شالودههای دین را دارد و تقیه درباره رسول خدا (ص) روا نیست.[۲]
رفتار رسول خدا
حجیت رفتار منسوب به رسول خدا (ص) نیز با توجه به دو نکته زیر کامل خواهد بود:
- این رفتار را رسول خدا (ص) انجام داده باشد؛ یا به تعبیر دیگر، این رفتار از رسول خدا (ص) سرزده باشد.
- دلالت رفتار بر مقصود روشن باشد.
چنان که در بحث گفتار بیان شد، با توجه به اینکه تقیه بر پیامبر جایز نیست، حجیت رفتار او با همین دو نکته تمام است، ولی درباره امامان، چون تقیه بر آنان جایز است و گاه رفتاری از سر تقیه از آنان صادر شده است، برای حجیت رفتار آنان باید جهت رفتار نیر روشن باشد.
نکته دیگری که توجه به آن لازم است این است که رفتار - چه رفتار پیامبر و چه رفتار امام - اطلاق ندارد و قابل سرایت به موارد مشابه نیست؛ چراکه رفتار با توجه به مجموعه شرایطی - که در آن زمان حاکم بوده - انجام گرفته است. اگر این رفتار از مقوله فعل و انجام دادن باشد، تنها جواز کار را میرساند، ولی دلالت بر وجوب ندارد، مگر اینکه وجوب از چیز دیگری استفاده شود. همچنین رفتار اگر از مقوله پرهیز باشد، تنها کراهت آن کار را میرساند، ولی بر حرمت آن دلالت نمیکند. مگر اینکه حرمت از چیز دیگری استفاده شود.[۳]
تأیید رسول خدا
مراد از تأیید یا تقریر این است که کاری در حضور رسول خدا (ص) انجام گرفته و حضرت از آن کار جلوگیری نکرده و آن را تأیید کرده است. در حجیت تقریر نیز همان دو نکته یاد شده لازم است؛
- چنین تأییدی از سوی رسول خدا (ص) انجام گرفته باشد؛
- این تأیید بر آن مطلب دلالت داشته باشد.
درباره تقریر امامان معصوم (ع) - گذشته از این نکته - باید جهتِ صدور نیز روشن باشد؛ یعنی تقریر امام در صورتی حجت خواهد بود که امام توانایی جلوگیری از کاری را داشته باشد و در همان حال از انجام آن کار جلوگیری نکرده، بلکه آن را تأیید کرده است که در این صورت تقریر امام حجت خواهد بود.
باید توجه داشت که تقریر نیز همانند فعل اطلاق ندارد، تا به موارد مشابه سرایت داده شود. نکته دیگری که در حجیت سنت معصوم - چه رسول خدا (ص) و چه امامان معصوم - باید مورد توجه قرار گیرد این است که حجیت سنت در عرض کتاب خدا نیست، بلکه در طول آن است، به این معنی که اگر در موردی سنت رسول خدا (ص) تعارض آشکار با کتاب خدا داشته باشد، ارزش و اعتبار نخواهد داشت[۴]. البته تعارض سنت و کتاب در صورتی امکان دارد که هر دو در بیان روشن و صریح باشند و گرنه تعارض نیست؛ مثل اینکه آیهای حکمی را به صورت اجمال بیان کند و سنت آن را توضیح دهد.[۵]
منابع
پانویس
- ↑ اضواء علی السنة المحمدیّه، ص۴۲.
- ↑ مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۵۶.
- ↑ مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۵۸.
- ↑ الموافقات فی اصول الشریعه، ج۴، ص۵.
- ↑ مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۵۹.