قاهر عباسی
مقدمه
ترکان پس از کشتن مقتدر، محمد بن معتضد را با لقب القاهر بالله به خلافت برداشتند. وی مردی سختگیر، تندخو، خونریز و مالدوست بود و در حالی که دیگران را از میو مطرب باز میداشت، خود همواره شراب میخورد و یکسره مست بود[۱]. دلبستگی وی به مال دنیا چنان بود که گروهی از همسران مقتدر را مصادره کرد و مادر او را سرنگون از یک پا به دار آویخت و او را بهسختی شکنجه کرد تا ۱۳۰ دینار از وی گرفت[۲]. گویند وی همواره زوبینی با خود داشت و چون مینشست، آن را پیش رو مینهاد و بر هر کس که خشم میگرفت در دم او را با آن میکشت؛ هم از اینرو بود که منتقم را به القاب او افزودند و حتی بر سکهها ضرب کردند[۳]. سختگیری و خشونت قاهر عکسالعملهای نامطلوبی به دنبال داشت. از آن جمله، شورش سپاهیان و کارگزاران دولت بود که به اغوای مونس و ابن مقله وزیر، بر ضد خلیفه قیام کردند و بر آن بودند تا قاهر را خلع کنند و یکی از پسران مکتفی را به خلافت برسانند؛ اما قاهر آشوبگران را سرکوب کرد و نامزد خلافت و سران توطئه را به قتل رساند. با این همه، دیری نپایید که گروه دیگری از سپاهیان و نگهبانان که از خشونتهای قاهر به تنگ آمده بودند به تشویق ابن مقله، شورش دیگری برپا کردند و قاهر را در خانهاش زندانی ساختند. او برای نجات خویش حتی از قرمطیان کمک خواست، اما کاری از پیش نبرد. شورشیان او را از تخت به زیر آوردند و چشمانش را میل کشیدند[۴] و به زندان سپردند و همچنان محبوس و تحت نظر بود تا آنکه به سال ۳۳۳ ق. در زمان خلافت المستکفی (۳۳۳-۳۳۴ق) درگذشت[۵].[۶].
منابع
پانویس
- ↑ نک: تجارب الأمم، ج۵، ص۲۴؛ التنبیه والاشراف، ص۳۳۹.
- ↑ الفخری، ص۳۳۷.
- ↑ تاریخ الخلفاء، ص۳۳۸.
- ↑ میل کشیدن چشمان خلفا کاری بود که مسلمانان از رومیان اقتباس کردند و قاهر نخستین خلیفهای بود که بدین وسیله مجازات گردید. (التنبیه والاشراف، ص۳۳۶).
- ↑ التنبیه والاشراف، ص۳۳۶؛ البدایة والنهایة، ج۱۱، ص۱۷۸؛ الفخری، ص۳۷۵؛ تاریخ الخلفاء، ص۴۴۲-۴۴۳.
- ↑ خضری، سید احمد رضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه ص ۱۴۸.