پرش به محتوا

بنی اسد بن خزیمه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب'
جز (جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب')
خط ۳۳: خط ۳۳:
با توجه به گستردگی و پراکندگی بنی اسد، طبیعی بود که آنان با [[ظهور اسلام]]، [[روابط]] یکسانی با رسول خدا نداشته باشند. آنان چون بیشتر [[قبایل]] ساکن جزیرة‌‌العرب تا [[سال نهم هجری]] از [[پذیرش]] [[دین اسلام]] سر باز زده، پس از آن نیز نقش مثبتی در [[حکومت نبوی]] ایفا نکردند، بلکه همواره مسئله ساز بودند.
با توجه به گستردگی و پراکندگی بنی اسد، طبیعی بود که آنان با [[ظهور اسلام]]، [[روابط]] یکسانی با رسول خدا نداشته باشند. آنان چون بیشتر [[قبایل]] ساکن جزیرة‌‌العرب تا [[سال نهم هجری]] از [[پذیرش]] [[دین اسلام]] سر باز زده، پس از آن نیز نقش مثبتی در [[حکومت نبوی]] ایفا نکردند، بلکه همواره مسئله ساز بودند.


[[غالب]] اسدیان [[سیاست]] خصمانه‌‌ای در برابر [[مسلمانان]] در پیش گرفتند و بارها به [[توطئه]] چینی بر ضدّ مسلمانان پرداختند، از این رو پیامبر در دوره [[مدنی]] عمدتاً با اسدیان همپیمان با [[غطفان]] و [[یهود]] که از جانب شمال، یثرب را [[تهدید]] می‌‌کردند رویارویی داشت و اقداماتی برای محدود‌سازی ایشان انجام داد. پس از [[غزوه احد]] ([[سال سوم هجری]]) تیره‌‌ای از آنان که می‌‌پنداشتند [[دولت]] [[مدینه]] [[ضعیف]] شده در صدد [[حمله]] به آن [[شهر]] برآمدند؛ اما قبل از عملی ساختن نقشه خود، رسول خدا آنان را غافلگیر و با فرستادن سریه‌‌ای به [[فرماندهی]] [[ابو سلمه]] و [[عبد الله بن انیس]]، توطئه ایشان را خنثا کرد.<ref> المغازی، ج ۱، ص ۳۴۲؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۲، ص۳۸‌‌ـ‌‌۳۹.</ref> کلبی <ref>مجمع‌‌البیان، ج ۹، ص ۱۴۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۱۹۰؛ کشف‌‌الاسرار، ج ۹، ص ۱۴۷.</ref> و [[ابن عباس]] و برخی دیگر [[مفسران]] <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۱۹۰.</ref> [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كَانَ خَيْرًا مَا سَبَقُونَا إِلَيْهِ وَإِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هَذَا إِفْكٌ قَدِيمٌ}}<ref>«و کافران درباره مؤمنان گفتند: اگر آن (ایمان به قرآن) خیر می‌بود آنان در آن بر ما پیشی نمی‌گرفتند  و چون با آن (قرآن) رهیاب نشده‌اند خواهند گفت که این دروغی دیرین است» سوره احقاف، آیه ۱۱.</ref> را درباره قبایلی از جمله بنی‌‌اسد دانسته‌‌اند که نسبت به [[اسلام]] [[قبایل]] [[غفار]] و أسلم خرده گرفته، به [[تمسخر]] ایشان می‌‌پرداختند و می‌‌گفتند: اگر در این [[دین]] خیری می‌‌بود، آنان بر ما [[سبقت]] نمی‌‌گرفتند؛ اما به نظر می‌‌رسد با توجه به مکی بودن [[سوره احقاف]] این [[آیات]] درباره [[قریشیان]] نازل شده و بعدها بر [[بنی اسد]] و دیگر قبایل [[تطبیق]] شده است، چنان‌‌که [[قتاده]] بر این [[باور]] است که آن در [[شأن]] [[قریش]] نازل شده است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۱۹۰.</ref> بنی‌‌اسد در [[سال پنجم هجری]] به [[فرماندهی]] [[طلیحة بن خویلد اسدی]] در [[غزوه]] [[خندق]] به رویارویی با [[مسلمانان]] پرداختند،<ref>المغازی، ج ۲، ص ۴۴۳؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۲، ص ۵۴.</ref> از این رو برخی [[مفسّران]]،<ref>مجمع‌‌البیان، ج ۸، ص ۱۲۶؛ روض الجنان، ج ۱۵، ص ۳۷۰؛ زاد المسیر، ج ۶، ص ۱۸۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۹۵.</ref> مقصود از کلمه {{متن قرآن|فَوْقِ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا}}<ref>«هنگامی که از فراز و فرودتان بر شما تاختند و آنگاه که چشم‌ها کلاپیسه  شد و دل‌ها به گلوها رسید و به خداوند گمان‌ها (ی نادرست) بردید؛» سوره احزاب، آیه ۱۰.</ref> را اشاره به جایی می‌‌دانند که [[قبیله]] بنی‌‌اسد و برخی دیگر از [[سپاه]] احزاب از آن سمت وارد شده، موضع گرفتند.
غالب اسدیان [[سیاست]] خصمانه‌‌ای در برابر [[مسلمانان]] در پیش گرفتند و بارها به [[توطئه]] چینی بر ضدّ مسلمانان پرداختند، از این رو پیامبر در دوره [[مدنی]] عمدتاً با اسدیان همپیمان با [[غطفان]] و [[یهود]] که از جانب شمال، یثرب را [[تهدید]] می‌‌کردند رویارویی داشت و اقداماتی برای محدود‌سازی ایشان انجام داد. پس از [[غزوه احد]] ([[سال سوم هجری]]) تیره‌‌ای از آنان که می‌‌پنداشتند [[دولت]] [[مدینه]] [[ضعیف]] شده در صدد [[حمله]] به آن [[شهر]] برآمدند؛ اما قبل از عملی ساختن نقشه خود، رسول خدا آنان را غافلگیر و با فرستادن سریه‌‌ای به [[فرماندهی]] [[ابو سلمه]] و [[عبد الله بن انیس]]، توطئه ایشان را خنثا کرد.<ref> المغازی، ج ۱، ص ۳۴۲؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۲، ص۳۸‌‌ـ‌‌۳۹.</ref> کلبی <ref>مجمع‌‌البیان، ج ۹، ص ۱۴۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۱۹۰؛ کشف‌‌الاسرار، ج ۹، ص ۱۴۷.</ref> و [[ابن عباس]] و برخی دیگر [[مفسران]] <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۱۹۰.</ref> [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كَانَ خَيْرًا مَا سَبَقُونَا إِلَيْهِ وَإِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هَذَا إِفْكٌ قَدِيمٌ}}<ref>«و کافران درباره مؤمنان گفتند: اگر آن (ایمان به قرآن) خیر می‌بود آنان در آن بر ما پیشی نمی‌گرفتند  و چون با آن (قرآن) رهیاب نشده‌اند خواهند گفت که این دروغی دیرین است» سوره احقاف، آیه ۱۱.</ref> را درباره قبایلی از جمله بنی‌‌اسد دانسته‌‌اند که نسبت به [[اسلام]] [[قبایل]] [[غفار]] و أسلم خرده گرفته، به [[تمسخر]] ایشان می‌‌پرداختند و می‌‌گفتند: اگر در این [[دین]] خیری می‌‌بود، آنان بر ما [[سبقت]] نمی‌‌گرفتند؛ اما به نظر می‌‌رسد با توجه به مکی بودن [[سوره احقاف]] این [[آیات]] درباره [[قریشیان]] نازل شده و بعدها بر [[بنی اسد]] و دیگر قبایل [[تطبیق]] شده است، چنان‌‌که [[قتاده]] بر این [[باور]] است که آن در [[شأن]] [[قریش]] نازل شده است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۱۹۰.</ref> بنی‌‌اسد در [[سال پنجم هجری]] به [[فرماندهی]] [[طلیحة بن خویلد اسدی]] در [[غزوه]] [[خندق]] به رویارویی با [[مسلمانان]] پرداختند،<ref>المغازی، ج ۲، ص ۴۴۳؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۲، ص ۵۴.</ref> از این رو برخی [[مفسّران]]،<ref>مجمع‌‌البیان، ج ۸، ص ۱۲۶؛ روض الجنان، ج ۱۵، ص ۳۷۰؛ زاد المسیر، ج ۶، ص ۱۸۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۹۵.</ref> مقصود از کلمه {{متن قرآن|فَوْقِ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا}}<ref>«هنگامی که از فراز و فرودتان بر شما تاختند و آنگاه که چشم‌ها کلاپیسه  شد و دل‌ها به گلوها رسید و به خداوند گمان‌ها (ی نادرست) بردید؛» سوره احزاب، آیه ۱۰.</ref> را اشاره به جایی می‌‌دانند که [[قبیله]] بنی‌‌اسد و برخی دیگر از [[سپاه]] احزاب از آن سمت وارد شده، موضع گرفتند.


در این سال (پنجم [[هجری]]) و پس از [[نبرد]] احزاب، [[رسول خدا]] [[ابو عبیده]] را به عنوان [[امیر]] سریه به سراغ قبایل طیّ و [[اسد]] در نجد فرستاد.<ref>تاریخ ابن خیاط، ص ۴۶.</ref> در [[سال ششم هجرت]] نیز آن [[حضرت]]، [[عکاشة‌‌ بن محصن]] را به "غَمْرَة" (آبی از آن بنی اسد) فرستاد و او توانست ۲۰۰ شتر به [[غنیمت]] گرفته، به [[مدینه]] آورد،<ref> السیرة‌‌النبویه، ج ۴، ص ۱۰۳۰؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۸۵.</ref> گرچه مطابق گزارش‌های دیگر به چیزی برخورد نکرد.<ref>المحبر، ص ۱۲۲.</ref> همپیمانی بنی‌‌اسد با [[یهود]] شمال [[حجاز]] منافعی را برای آنان به همراه داشت، از این رو بنی‌‌اسد نمی‌‌دانستند چنانچه [[اسلام]] آورده، از یهود جدا شوند شرایط بهتری برایشان فراهم می‌‌شود و به لحاظ [[روابط]] [[تاریخی]] خود با یهود مایل نبودند وضعیت همپیمانانشان دچار [[ضعف]] و [[تزلزل]] گردد.
در این سال (پنجم [[هجری]]) و پس از [[نبرد]] احزاب، [[رسول خدا]] [[ابو عبیده]] را به عنوان [[امیر]] سریه به سراغ قبایل طیّ و [[اسد]] در نجد فرستاد.<ref>تاریخ ابن خیاط، ص ۴۶.</ref> در [[سال ششم هجرت]] نیز آن [[حضرت]]، [[عکاشة‌‌ بن محصن]] را به "غَمْرَة" (آبی از آن بنی اسد) فرستاد و او توانست ۲۰۰ شتر به [[غنیمت]] گرفته، به [[مدینه]] آورد،<ref> السیرة‌‌النبویه، ج ۴، ص ۱۰۳۰؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۸۵.</ref> گرچه مطابق گزارش‌های دیگر به چیزی برخورد نکرد.<ref>المحبر، ص ۱۲۲.</ref> همپیمانی بنی‌‌اسد با [[یهود]] شمال [[حجاز]] منافعی را برای آنان به همراه داشت، از این رو بنی‌‌اسد نمی‌‌دانستند چنانچه [[اسلام]] آورده، از یهود جدا شوند شرایط بهتری برایشان فراهم می‌‌شود و به لحاظ [[روابط]] [[تاریخی]] خود با یهود مایل نبودند وضعیت همپیمانانشان دچار [[ضعف]] و [[تزلزل]] گردد.
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش