پرش به محتوا

اصحاب اخدود در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب'
جز (جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب')
خط ۷: خط ۷:
}}
}}


==مقدمه== [[اصحاب]]" جمع "صاحب" (اسم فاعل) از مادّه "ص ـ ح ـ ب" و معنای مصدری آن [[همراهی]] کردن است و صاحب، کسی یا چیزی است که ملازم و همراه کسی یا چیز دیگر باشد <ref>المصباح، ج۲، ص۳۳۳؛ مفردات، ص۴۷۵،"صحب". </ref> این ملازمت و همراهی باید عرفا فراوان باشد. <ref>مفردات، ص ۴۷۵. </ref> فرهنگ‌نویسان [[عربی]]، واژه اُخدود را بر وزن اُفعول، جمع آن را اخادید <ref> تهذیب اللغه، ج ۶، ص ۵۶۰؛ لسان‌العرب، ج ۴، ص ۳۳، "خدد".</ref> و به معنای شکاف مستطیلی شکل در [[زمین]] دانسته‌اند که از ریشه "خ ـ د ـ د" به معنای ایجاد شکاف در زمین گرفته شده است. <ref>ترتیب‌العین، ص ۲۱۴؛ لسان‌العرب، ج ۴، ص ۳۳؛ تهذیب اللغه، ج ۶، ص ۵۶۰، "خدد".</ref> برخی واژه‌پژوهان [[قرآنی]] بر این باورند که مفهوم مستطیلی بودن در ریشه واژه نهفته است؛ چه این شکاف در زمین باشد یا در گوشت، پوست، چهره و غیر آن، چنان که داشتن وزن اُفعول نیز برجستگی و متمایز بودن آن را می‌رساند. <ref>التحقیق، ج ۳، ص ۲۴ ـ ۲۵، "خدد".</ref> یکی از [[پژوهشگران]] که [[اخدود]] را برگرفته از زبان جعزی [[حبشه]] یا زبان‌های باستانی [[یمن]] دانسته و ریشه [[حبشی]] "حَدَد" به معنای ایجاد برش در زمین را برای آن احتمال داده، می‌کوشد با اقامه شواهدی نشان دهد که واژه یاد شده در اصل، جمع بوده است. <ref>بین الحبشة والعرب، ص ۱۰۳ ـ ۱۰۵. </ref> گزارش حادثه اخدود در [[آیات]] {{متن قرآن|قُتِلَ أَصْحَابُ الأُخْدُودِ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ }}<ref>«مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق، آن آتش پرهیزم، آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند، و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند» سوره بروج، آیه ۴-۸.</ref> آمده و [[قرآن]] به جای پرداختن به جزئیاتی چون [[هویّت]] شخصیت‌ها و [[زمان]] و مکان داستان، [[صبغه]] و تحلیل [[توحیدی]] آن را به عنوان یکی از ویژگی‌های [[ثابت]] در [[قصص قرآنی]]، برجسته کرده است. این [[روایت]] که [[سوزاندن]] گروهی از [[مؤمنان]] را به [[جرم]] [[ایمان به خدا]] در گودالی از [[آتش]] انبوه حکایت می‌کند، با تصویر یکی از شورانگیزترین صحنه‌های [[جدال]] [[حق و باطل]] و [[کفر]] و [[ایمان]]، [[مؤمنان]] را به [[پایداری]] بر سر [[آیین]] خود فرا خوانده و با ترسیم جایگاه و [[فرجام بد]] کافرانِ [[شکنجه]]‌گر و پاداش و فرجام بسیار خوش مؤمنان، [[انذار]] و [[تبشیر]] می‌کند. {{متن قرآن|وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ قُتِلَ أَصْحَابُ الأُخْدُودِ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْكَبِيرُ }}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد، و به روزی که آن را وعده کرده‌اند،و به گواهی‌دهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام می‌کشیم). مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق،  آن آتش پرهیزم، آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند، و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند، همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین، از آن اوست و خداوند بر همه چیز گواه است. به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند. بی‌گمان آنان که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، بهشت‌هایی که جویباران از بن آنها روان است از آن آنهاست؛ این رستگاری بزرگ است» سوره بروج، آیه ۱-۱۱.</ref> بیشتر [[مفسّران]] <ref>جامع‌البیان، مج ۱۵، ج۳۰، ص ۱۷۰؛ التبیان، ج۱۰، ص ۳۱۶؛ الکشاف، ج ۴، ص ۷۲۹؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۰۹؛ زادالمسیر، ج ۹، ص ۷۴ ـ ۷۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۹۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۵۲۶؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص ۴۰۱؛ المیزان، ج ۲۰، ص۲۵۱. </ref>[[اصحاب اخدود]] را کافرانی دانسته‌اند که مؤمنان را در [[آتش]] افکندند، در نتیجه، قریب به اتفاق این [[مفسران]] واژه {{متن قرآن|قُتِلَ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ}}<ref>«مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق،» سوره بروج، آیه ۴.</ref> را جمله انشایی و به معنای [[لعن]] و طرد [[کافران]] از سوی [[خدا]] دانسته‌اند و این برخلافِ شهرتی است که برخی [[پژوهشگران]]، مبنی بر اِخباری بودن {{متن قرآن|قُتِلَ}} و حمل [[اصحاب اخدود]] بر مؤمنان سوخته در آتش ادعا کرده‌اند. <ref>دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، ج ۹، ص ۱۰۵. </ref> ظاهر گزارش [[قرآن]] {{متن قرآن|قُتِلَ أَصْحَابُ الأُخْدُودِ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ }}<ref>«مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق، آن آتش پرهیزم، آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند، و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند» سوره بروج، آیه ۴-۸.</ref> و نیز دلالت صیغه "اُفعول" بر متمایز و برجسته بودن گودال، به این نکته اشاره دارد که این حادثه در [[تاریخ]] [[ادیان توحیدی]]، بی‌سابقه، بسیار تکان دهنده و گودال یاد شده منحصر به فرد بوده است، ازاین‌رو کافرانِ حادثه آفرین نیز با نام این گودال، معرفی و شناخته می‌شوند: {{متن قرآن|قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ}}<ref>«مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق،» سوره بروج، آیه ۴.</ref> برخی چون [[ربیع بن انس]]، [[کلبی]]، [[ابوالعالیه]]، واقدی و [[ابواسحاق]]، {{متن قرآن|قُتِلَ}} را اِخباری و گزارش از کشته شدن خود کافران دانسته و معتقدند که [[خداوند]] با [[قبض روح]] مؤمنان، آنها را پیش از سوختن، [[نجات]] داد و شعله‌های آتش که بر اثر وزش باد، زبانه کشیده بود، کافران پیرامون گودال را فرا گرفت؛<ref>جامع‌البیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۱۶۷؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۰۹؛ التفسیرالکبیر، ج ۳۱، ص ۱۱۹. </ref> اما این سخن با ظاهر گزارش [[قرآن]]، {{متن قرآن|إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ }}<ref>«آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند، و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند» سوره بروج، آیه ۶-۸.</ref>، دیدگاه [[جمهور]] [[مفسران]] و نیز [[غالب]] روایت‌های غیر [[قرآنی]] حادثه که از سوختن [[مؤمنان]] حکایت می‌کند، سازگار نیست. <ref>التفسیرالکبیر، ج۳۱، ص۱۱۹؛ روح‌المعانی، مج ۱۶، ج ۳۰، ص ۱۶۰. </ref> برخی مفسران با احتمال اینکه شاید مراد از [[اصحاب اخدود]]، گروه مؤمنان باشند واژه {{متن قرآن|قُتِلَ}} را خبری و [[دلیل]] بر کشته شدن آنان گرفته‌اند؛<ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۰۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص ۱۱۹؛ روح المعانی، مج ۱۶، ج ۳۰، ص ۱۵۷. </ref> اما چون [[ضمیر]] جمع در {{متن قرآن|إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ }}<ref>«آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند، و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند» سوره بروج، آیه ۶-۸.</ref>، [[ظهور]] در [[رجوع]] به {{متن قرآن|أَصْحَابُ الأُخْدُودِ}} دارد، این احتمال [[تضعیف]] می‌شود. <ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۲۵۱. </ref>
==مقدمه== [[اصحاب]]" جمع "صاحب" (اسم فاعل) از مادّه "ص ـ ح ـ ب" و معنای مصدری آن [[همراهی]] کردن است و صاحب، کسی یا چیزی است که ملازم و همراه کسی یا چیز دیگر باشد <ref>المصباح، ج۲، ص۳۳۳؛ مفردات، ص۴۷۵،"صحب". </ref> این ملازمت و همراهی باید عرفا فراوان باشد. <ref>مفردات، ص ۴۷۵. </ref> فرهنگ‌نویسان [[عربی]]، واژه اُخدود را بر وزن اُفعول، جمع آن را اخادید <ref> تهذیب اللغه، ج ۶، ص ۵۶۰؛ لسان‌العرب، ج ۴، ص ۳۳، "خدد".</ref> و به معنای شکاف مستطیلی شکل در [[زمین]] دانسته‌اند که از ریشه "خ ـ د ـ د" به معنای ایجاد شکاف در زمین گرفته شده است. <ref>ترتیب‌العین، ص ۲۱۴؛ لسان‌العرب، ج ۴، ص ۳۳؛ تهذیب اللغه، ج ۶، ص ۵۶۰، "خدد".</ref> برخی واژه‌پژوهان [[قرآنی]] بر این باورند که مفهوم مستطیلی بودن در ریشه واژه نهفته است؛ چه این شکاف در زمین باشد یا در گوشت، پوست، چهره و غیر آن، چنان که داشتن وزن اُفعول نیز برجستگی و متمایز بودن آن را می‌رساند. <ref>التحقیق، ج ۳، ص ۲۴ ـ ۲۵، "خدد".</ref> یکی از [[پژوهشگران]] که [[اخدود]] را برگرفته از زبان جعزی [[حبشه]] یا زبان‌های باستانی [[یمن]] دانسته و ریشه [[حبشی]] "حَدَد" به معنای ایجاد برش در زمین را برای آن احتمال داده، می‌کوشد با اقامه شواهدی نشان دهد که واژه یاد شده در اصل، جمع بوده است. <ref>بین الحبشة والعرب، ص ۱۰۳ ـ ۱۰۵. </ref> گزارش حادثه اخدود در [[آیات]] {{متن قرآن|قُتِلَ أَصْحَابُ الأُخْدُودِ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ }}<ref>«مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق، آن آتش پرهیزم، آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند، و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند» سوره بروج، آیه ۴-۸.</ref> آمده و [[قرآن]] به جای پرداختن به جزئیاتی چون [[هویّت]] شخصیت‌ها و [[زمان]] و مکان داستان، [[صبغه]] و تحلیل [[توحیدی]] آن را به عنوان یکی از ویژگی‌های [[ثابت]] در [[قصص قرآنی]]، برجسته کرده است. این [[روایت]] که [[سوزاندن]] گروهی از [[مؤمنان]] را به [[جرم]] [[ایمان به خدا]] در گودالی از [[آتش]] انبوه حکایت می‌کند، با تصویر یکی از شورانگیزترین صحنه‌های [[جدال]] [[حق و باطل]] و [[کفر]] و [[ایمان]]، [[مؤمنان]] را به [[پایداری]] بر سر [[آیین]] خود فرا خوانده و با ترسیم جایگاه و [[فرجام بد]] کافرانِ [[شکنجه]]‌گر و پاداش و فرجام بسیار خوش مؤمنان، [[انذار]] و [[تبشیر]] می‌کند. {{متن قرآن|وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ قُتِلَ أَصْحَابُ الأُخْدُودِ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْكَبِيرُ }}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد، و به روزی که آن را وعده کرده‌اند،و به گواهی‌دهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام می‌کشیم). مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق،  آن آتش پرهیزم، آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند، و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند، همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین، از آن اوست و خداوند بر همه چیز گواه است. به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند. بی‌گمان آنان که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، بهشت‌هایی که جویباران از بن آنها روان است از آن آنهاست؛ این رستگاری بزرگ است» سوره بروج، آیه ۱-۱۱.</ref> بیشتر [[مفسّران]] <ref>جامع‌البیان، مج ۱۵، ج۳۰، ص ۱۷۰؛ التبیان، ج۱۰، ص ۳۱۶؛ الکشاف، ج ۴، ص ۷۲۹؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۰۹؛ زادالمسیر، ج ۹، ص ۷۴ ـ ۷۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۹۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۵۲۶؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص ۴۰۱؛ المیزان، ج ۲۰، ص۲۵۱. </ref>[[اصحاب اخدود]] را کافرانی دانسته‌اند که مؤمنان را در [[آتش]] افکندند، در نتیجه، قریب به اتفاق این [[مفسران]] واژه {{متن قرآن|قُتِلَ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ}}<ref>«مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق،» سوره بروج، آیه ۴.</ref> را جمله انشایی و به معنای [[لعن]] و طرد [[کافران]] از سوی [[خدا]] دانسته‌اند و این برخلافِ شهرتی است که برخی [[پژوهشگران]]، مبنی بر اِخباری بودن {{متن قرآن|قُتِلَ}} و حمل [[اصحاب اخدود]] بر مؤمنان سوخته در آتش ادعا کرده‌اند. <ref>دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، ج ۹، ص ۱۰۵. </ref> ظاهر گزارش [[قرآن]] {{متن قرآن|قُتِلَ أَصْحَابُ الأُخْدُودِ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ }}<ref>«مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق، آن آتش پرهیزم، آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند، و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند» سوره بروج، آیه ۴-۸.</ref> و نیز دلالت صیغه "اُفعول" بر متمایز و برجسته بودن گودال، به این نکته اشاره دارد که این حادثه در [[تاریخ]] [[ادیان توحیدی]]، بی‌سابقه، بسیار تکان دهنده و گودال یاد شده منحصر به فرد بوده است، ازاین‌رو کافرانِ حادثه آفرین نیز با نام این گودال، معرفی و شناخته می‌شوند: {{متن قرآن|قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ}}<ref>«مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق،» سوره بروج، آیه ۴.</ref> برخی چون [[ربیع بن انس]]، [[کلبی]]، [[ابوالعالیه]]، واقدی و [[ابواسحاق]]، {{متن قرآن|قُتِلَ}} را اِخباری و گزارش از کشته شدن خود کافران دانسته و معتقدند که [[خداوند]] با [[قبض روح]] مؤمنان، آنها را پیش از سوختن، [[نجات]] داد و شعله‌های آتش که بر اثر وزش باد، زبانه کشیده بود، کافران پیرامون گودال را فرا گرفت؛<ref>جامع‌البیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۱۶۷؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۰۹؛ التفسیرالکبیر، ج ۳۱، ص ۱۱۹. </ref> اما این سخن با ظاهر گزارش [[قرآن]]، {{متن قرآن|إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ }}<ref>«آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند، و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند» سوره بروج، آیه ۶-۸.</ref>، دیدگاه [[جمهور]] [[مفسران]] و نیز غالب روایت‌های غیر [[قرآنی]] حادثه که از سوختن [[مؤمنان]] حکایت می‌کند، سازگار نیست. <ref>التفسیرالکبیر، ج۳۱، ص۱۱۹؛ روح‌المعانی، مج ۱۶، ج ۳۰، ص ۱۶۰. </ref> برخی مفسران با احتمال اینکه شاید مراد از [[اصحاب اخدود]]، گروه مؤمنان باشند واژه {{متن قرآن|قُتِلَ}} را خبری و [[دلیل]] بر کشته شدن آنان گرفته‌اند؛<ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۰۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص ۱۱۹؛ روح المعانی، مج ۱۶، ج ۳۰، ص ۱۵۷. </ref> اما چون [[ضمیر]] جمع در {{متن قرآن|إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ }}<ref>«آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند، و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند» سوره بروج، آیه ۶-۸.</ref>، [[ظهور]] در [[رجوع]] به {{متن قرآن|أَصْحَابُ الأُخْدُودِ}} دارد، این احتمال [[تضعیف]] می‌شود. <ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۲۵۱. </ref>


در [[آیه]] بعد، نوع ترکیب واژه‌ها و کیفیت [[ارتباط]] آن با آیه پیشین، چگونگی [[آتش]] گودال را تصویر می‌کند: {{متن قرآن|النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ}}<ref>«آن آتش پرهیزم» سوره بروج، آیه ۵.</ref> از یک سو بدل اشتمال بودن {{متن قرآن|النَّارِ}} نسبت به {{متن قرآن|الأُخْدُودِ}} حکایت از این دارد که گودال، سراپا و یکپارچه آتش و شعله‌ور بوده است. <ref>الکشاف، ج ۴، ص ۷۳۲؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲۵۱؛ الفرقان، ج ۳۰، ص ۲۶۵. </ref> از سوی دیگر نظر به اینکه هر آتشی به نوعی دارای سوخت است، قرآن با تصریح به {{متن قرآن|ذَاتِ الْوَقُودِ}} بودن آتش مذکور، فراوانی هیزم و انبوه بودن آتش را به تصویر می‌کشد. <ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۴۳۴؛ البدء والتاریخ، ج ۳، ص ۱۸۲؛ الکامل، ج ۱، ص ۴۲۵. </ref> صحنه اصلی حادثه در دو آیه بعدی تصویر شده است: {{متن قرآن|إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ }}<ref>«آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند،» سوره بروج، آیه ۶-۷.</ref> از این دو آیه برمی‌آید که گروهی از [[کافران]] به کارهایی چون برافروختن و شعله‌ور نگه داشتن آتش، آوردن مؤمنان به کنار گودال، واداشتن آنان به [[ارتداد]] و افکندن سر باز زنندگان در [[آتش]] پرداخته وگروهی دیگر از جمله سران آنها، با نشستن پیرامون گودال، کار [[سوزاندن]] و چگونگی سوختن [[مؤمنان]] را نظاره کرده<ref>مسند احمد، ج۷، ص۲۷ ـ ۲۸؛ المحاسن، ص ۲۵۰؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۴۳۸ ـ ۴۴۴. </ref> و فریادهای جانسوز آنان را می‌شنیده‌اند. به نظر می‌رسد در کنار سوزاندن و کشتن مؤمنان، نوعی [[سرگرمی]] و تشفّی خاطر نیز مدنظر بوده است، <ref>جامع‌البیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۱۶۵؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۰۵ ـ ۷۰۷؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۴۶۵ ـ ۴۶۶. </ref> زیرا افزون بر امکان کشتن مؤمنان به‌گونه‌ای دیگر، نشستن پیرامون آتش و نظاره‌گر صحنه بودن که [[قرآن]] به عنوان مهم‌ترین صحنه‌های حادثه بر آن انگشت نهاده، ضرورتی نداشت؛ همچنین از [[آیات]] {{متن قرآن|إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ }}<ref>«آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند،» سوره بروج، آیه ۶-۷.</ref> و نیز عدم گزارش از واکنش [[اجتماعی]] بازدارنده‌ای در برابر [[شکنجه]] و [[آزار مؤمنان]]، به دست می‌آید که افزون بر نوپا و اندک بودن گروه مؤمنان، [[حاکمیت سیاسی]] ـ اجتماعی و توده‌های [[مردم]] نیز در اختیارکافران بوده است. بُعد دیگر حادثه که در گزارش قرآن برجسته شده، زمینه پیدایش آن است: {{متن قرآن|وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند،» سوره بروج، آیه ۸.</ref> با آمدن ادات استثنا پس از "ما"ی [[نافیه]] ضمن [[نفی]] صریح هرگونه [[انگیزه]] و زمینه [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و قومی، منشأ [[نزاع]] دو گروه منحصرا [[تقابل]] [[کفر]] و [[ایمان]] معرفی می‌شود و اینکه [[کافران]] فقط به سبب ایمان به خدای یگانه از مؤمنان انتقام گرفتند؛ همچنین از [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند،» سوره بروج، آیه ۸.</ref> برمی‌آید که حادثه [[اخدود]] در [[زمان]] و جامعه‌ای رخ داده که [[اختناق]] و [[استبداد]] کامل بر آن [[حاکم]] بوده و کمترین [[آزادی]] برای [[عقاید]] [[توحیدی]] وجود نداشته است. [[باورها]] و ارزش‌های کفرآلود و شرک‌آمیز، [[فرهنگ]] حاکم بوده و چنان در [[ذهن]] مردم و تار پود [[جامعه]] [[رسوخ]] کرده بوده است که باورها و ارزشهای توحیدی به شدّت طرد و [[ناهنجار]] تلقّی می‌شده، به‌گونه‌ای که [[مؤمنان]] را مستوجب شدیدترین شکنجه‌ها و فجیع‌ترین نوع [[مرگ]] دانسته، کمترین ترحّمی به آنان روا نمی‌داشتند. [[قرآن]] با ذکر اوصافی برای خدایی که مؤمنان می‌پرستیدند، به شکل غیر مستقیم، [[فرهنگ]]، فضای [[اجتماعی]] یاد شده و برخورد [[کافران]] را تخطئه می‌کند {{متن قرآن|وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند، همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین، از آن اوست و خداوند بر همه چیز گواه است» سوره بروج، آیه ۸-۹.</ref><ref>جامع‌البیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۱۶۷؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص۷۰۹؛ التفسیرالکبیر، ج ۳۱، ص ۱۱۹. </ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اصحاب اخدود - اسدی (مقاله)|مقاله «اصحاب اخدود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
در [[آیه]] بعد، نوع ترکیب واژه‌ها و کیفیت [[ارتباط]] آن با آیه پیشین، چگونگی [[آتش]] گودال را تصویر می‌کند: {{متن قرآن|النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ}}<ref>«آن آتش پرهیزم» سوره بروج، آیه ۵.</ref> از یک سو بدل اشتمال بودن {{متن قرآن|النَّارِ}} نسبت به {{متن قرآن|الأُخْدُودِ}} حکایت از این دارد که گودال، سراپا و یکپارچه آتش و شعله‌ور بوده است. <ref>الکشاف، ج ۴، ص ۷۳۲؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲۵۱؛ الفرقان، ج ۳۰، ص ۲۶۵. </ref> از سوی دیگر نظر به اینکه هر آتشی به نوعی دارای سوخت است، قرآن با تصریح به {{متن قرآن|ذَاتِ الْوَقُودِ}} بودن آتش مذکور، فراوانی هیزم و انبوه بودن آتش را به تصویر می‌کشد. <ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۴۳۴؛ البدء والتاریخ، ج ۳، ص ۱۸۲؛ الکامل، ج ۱، ص ۴۲۵. </ref> صحنه اصلی حادثه در دو آیه بعدی تصویر شده است: {{متن قرآن|إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ }}<ref>«آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند،» سوره بروج، آیه ۶-۷.</ref> از این دو آیه برمی‌آید که گروهی از [[کافران]] به کارهایی چون برافروختن و شعله‌ور نگه داشتن آتش، آوردن مؤمنان به کنار گودال، واداشتن آنان به [[ارتداد]] و افکندن سر باز زنندگان در [[آتش]] پرداخته وگروهی دیگر از جمله سران آنها، با نشستن پیرامون گودال، کار [[سوزاندن]] و چگونگی سوختن [[مؤمنان]] را نظاره کرده<ref>مسند احمد، ج۷، ص۲۷ ـ ۲۸؛ المحاسن، ص ۲۵۰؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۴۳۸ ـ ۴۴۴. </ref> و فریادهای جانسوز آنان را می‌شنیده‌اند. به نظر می‌رسد در کنار سوزاندن و کشتن مؤمنان، نوعی [[سرگرمی]] و تشفّی خاطر نیز مدنظر بوده است، <ref>جامع‌البیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۱۶۵؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۰۵ ـ ۷۰۷؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۴۶۵ ـ ۴۶۶. </ref> زیرا افزون بر امکان کشتن مؤمنان به‌گونه‌ای دیگر، نشستن پیرامون آتش و نظاره‌گر صحنه بودن که [[قرآن]] به عنوان مهم‌ترین صحنه‌های حادثه بر آن انگشت نهاده، ضرورتی نداشت؛ همچنین از [[آیات]] {{متن قرآن|إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ }}<ref>«آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند،» سوره بروج، آیه ۶-۷.</ref> و نیز عدم گزارش از واکنش [[اجتماعی]] بازدارنده‌ای در برابر [[شکنجه]] و [[آزار مؤمنان]]، به دست می‌آید که افزون بر نوپا و اندک بودن گروه مؤمنان، [[حاکمیت سیاسی]] ـ اجتماعی و توده‌های [[مردم]] نیز در اختیارکافران بوده است. بُعد دیگر حادثه که در گزارش قرآن برجسته شده، زمینه پیدایش آن است: {{متن قرآن|وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند،» سوره بروج، آیه ۸.</ref> با آمدن ادات استثنا پس از "ما"ی [[نافیه]] ضمن [[نفی]] صریح هرگونه [[انگیزه]] و زمینه [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و قومی، منشأ [[نزاع]] دو گروه منحصرا [[تقابل]] [[کفر]] و [[ایمان]] معرفی می‌شود و اینکه [[کافران]] فقط به سبب ایمان به خدای یگانه از مؤمنان انتقام گرفتند؛ همچنین از [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند،» سوره بروج، آیه ۸.</ref> برمی‌آید که حادثه [[اخدود]] در [[زمان]] و جامعه‌ای رخ داده که [[اختناق]] و [[استبداد]] کامل بر آن [[حاکم]] بوده و کمترین [[آزادی]] برای [[عقاید]] [[توحیدی]] وجود نداشته است. [[باورها]] و ارزش‌های کفرآلود و شرک‌آمیز، [[فرهنگ]] حاکم بوده و چنان در [[ذهن]] مردم و تار پود [[جامعه]] [[رسوخ]] کرده بوده است که باورها و ارزشهای توحیدی به شدّت طرد و [[ناهنجار]] تلقّی می‌شده، به‌گونه‌ای که [[مؤمنان]] را مستوجب شدیدترین شکنجه‌ها و فجیع‌ترین نوع [[مرگ]] دانسته، کمترین ترحّمی به آنان روا نمی‌داشتند. [[قرآن]] با ذکر اوصافی برای خدایی که مؤمنان می‌پرستیدند، به شکل غیر مستقیم، [[فرهنگ]]، فضای [[اجتماعی]] یاد شده و برخورد [[کافران]] را تخطئه می‌کند {{متن قرآن|وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند، همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین، از آن اوست و خداوند بر همه چیز گواه است» سوره بروج، آیه ۸-۹.</ref><ref>جامع‌البیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۱۶۷؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص۷۰۹؛ التفسیرالکبیر، ج ۳۱، ص ۱۱۹. </ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اصحاب اخدود - اسدی (مقاله)|مقاله «اصحاب اخدود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش