پرش به محتوا

هدایت به امر الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
*علامه طباطبایی در بحث روایی تفسیر آیۀ ابتلا و آیۀ 24 سورۀ سجده‌ و 73‌ سورۀ انبیا  که سخن از «هدایت بامر» است، به این روایات اشاره نکرده است. آیت الله‌ جوادی‌ نیز در بحث روایی تفسیر آیه «إذ ابتلی ابراهیم» از این روایات‌ سخن‌ نگفته و در ازای آن از حدیث امام‌ صادق‌(علیه‌ السلام) یاد کرده که می‌فرماید: «یُنکِرونَ الإمامَ‌ المفترضَ‌ الطاعة ویجْحَدونَ به والله‌ِ ما فی الأرض منزلةً أعظمُ من مُفترض الطاعة فقد‌ کان‌ إبراهیم دهراً ینزّل علیه الأمر‌ من‌ الله وما‌ کان‌ مُفترَضُ‌ الطّاعة حتّی بدا لله‌ِ أن یکرمَه‌ ویُعظِّمه‌، فقال: «إنّی جاعلُکَ لِلناس‌ِ إماماً؛ آنان امامی که اطاعتش واجب است انکار‌ کرده‌ و از آن سرباز می‌زنند. به خدا‌ سوگند منزلتی برتر از «مفترض‌ الطاعه» در زمین یافت نمی‌شود‌؛ حضرت‌ ابراهیم روزگاری را سپری کرد و از ناحیه حق‌تعالی برایشان دستور می‌رسید و مفترض‌ الطاعه‌ نبود تا آن که خداوند‌ ایشان‌ را‌ ارج نهاد و بزرگ‌داشت‌ و [به‌ وی] فرمود: من تو‌ را‌ برای مردم امام قرار می‌دهم.»<ref>صفار، محمد، بصائرالدرجات، ص 59</ref>. آیت الله جوادی دربارۀ معنای این حدیث‌ بر‌ خلاف نظریۀ هدایت تکوینی که به‌ آن‌ ملتزمند، مشی‌ کرده‌ می‌نویسد‌: «امامت به معنای رهبری‌ سیاسی، اجتماعی که عهده‌دار تبیین و تعلیم کتاب و حکمت و حمایت علمی و عملی از وحی الهی و بالاخره‌ اجرای‌ حدود و حقوق خالق و خلق است از‌ بهترین‌ مجاری‌ عبادی‌ است‌. این فریضه بزرگ‌ دینی‌ با پذیرش مفروض بودن طاعت و واجب بودن فرمانبرداری حاصل ‌ ‌می‌شود.» <ref>جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی(سیره رسول اکرم در قرآن)، ج 6، ص 516</ref>
*علامه طباطبایی در بحث روایی تفسیر آیۀ ابتلا و آیۀ 24 سورۀ سجده‌ و 73‌ سورۀ انبیا  که سخن از «هدایت بامر» است، به این روایات اشاره نکرده است. آیت الله‌ جوادی‌ نیز در بحث روایی تفسیر آیه «إذ ابتلی ابراهیم» از این روایات‌ سخن‌ نگفته و در ازای آن از حدیث امام‌ صادق‌(علیه‌ السلام) یاد کرده که می‌فرماید: «یُنکِرونَ الإمامَ‌ المفترضَ‌ الطاعة ویجْحَدونَ به والله‌ِ ما فی الأرض منزلةً أعظمُ من مُفترض الطاعة فقد‌ کان‌ إبراهیم دهراً ینزّل علیه الأمر‌ من‌ الله وما‌ کان‌ مُفترَضُ‌ الطّاعة حتّی بدا لله‌ِ أن یکرمَه‌ ویُعظِّمه‌، فقال: «إنّی جاعلُکَ لِلناس‌ِ إماماً؛ آنان امامی که اطاعتش واجب است انکار‌ کرده‌ و از آن سرباز می‌زنند. به خدا‌ سوگند منزلتی برتر از «مفترض‌ الطاعه» در زمین یافت نمی‌شود‌؛ حضرت‌ ابراهیم روزگاری را سپری کرد و از ناحیه حق‌تعالی برایشان دستور می‌رسید و مفترض‌ الطاعه‌ نبود تا آن که خداوند‌ ایشان‌ را‌ ارج نهاد و بزرگ‌داشت‌ و [به‌ وی] فرمود: من تو‌ را‌ برای مردم امام قرار می‌دهم.»<ref>صفار، محمد، بصائرالدرجات، ص 59</ref>. آیت الله جوادی دربارۀ معنای این حدیث‌ بر‌ خلاف نظریۀ هدایت تکوینی که به‌ آن‌ ملتزمند، مشی‌ کرده‌ می‌نویسد‌: «امامت به معنای رهبری‌ سیاسی، اجتماعی که عهده‌دار تبیین و تعلیم کتاب و حکمت و حمایت علمی و عملی از وحی الهی و بالاخره‌ اجرای‌ حدود و حقوق خالق و خلق است از‌ بهترین‌ مجاری‌ عبادی‌ است‌. این فریضه بزرگ‌ دینی‌ با پذیرش مفروض بودن طاعت و واجب بودن فرمانبرداری حاصل ‌ ‌می‌شود.» <ref>جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی(سیره رسول اکرم در قرآن)، ج 6، ص 516</ref>
*تبیین آیت الله جوادی‌ از‌ حدیث‌ مذکور با مقولۀ هدایت باطنی امام تناسبی‌ ندارد‌. ظاهر‌ حدیث‌ نیز‌ با‌ هدایت‌ِ تکوینی‌ِ باطنی همخوان نیست. مفاد حدیث ابا خالد کابلی که به عنوان دلیل برون متن مورد استناد تفسیر تسنیم بود نیز، برای مدعا، ناتمام است چون‌ نورانیت دل مؤمنان به وسیله امام، حقیقتی غیرقابل انکار است، اما آیا این نور یاد شده در آن حدیث، همان معنای «هدایت به امر» در آیات قرآن خواهد بود؟! موضع بحث‌، کشف‌ ارتباط معنایی بین این دو است که باید برای اثبات آن دلیل اقامه کرد. <ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهش‌های قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهش‌های قرآن و حدیث]]، ص:119.</ref>
*تبیین آیت الله جوادی‌ از‌ حدیث‌ مذکور با مقولۀ هدایت باطنی امام تناسبی‌ ندارد‌. ظاهر‌ حدیث‌ نیز‌ با‌ هدایت‌ِ تکوینی‌ِ باطنی همخوان نیست. مفاد حدیث ابا خالد کابلی که به عنوان دلیل برون متن مورد استناد تفسیر تسنیم بود نیز، برای مدعا، ناتمام است چون‌ نورانیت دل مؤمنان به وسیله امام، حقیقتی غیرقابل انکار است، اما آیا این نور یاد شده در آن حدیث، همان معنای «هدایت به امر» در آیات قرآن خواهد بود؟! موضع بحث‌، کشف‌ ارتباط معنایی بین این دو است که باید برای اثبات آن دلیل اقامه کرد. <ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهش‌های قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهش‌های قرآن و حدیث]]، ص:119.</ref>
*در کتاب مناقب نیز در این زمینه چنین می‌خوانیم: «پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله)، علی و فاطمه‌(علیهما‌السلام‌) را فراخوانده و فرمود... خداوندا! در‌ نسل‌ آنان برکت قرار ده و آنان را پیشوایانی قرار ده که به وسیله خواست و دستور تو، مردم را به طاعت تو هدایت کنند و آنان را‌ به‌ آن‌چه می‌پسندی، دستور دهند.‌»<ref>ابن مغازلی، علی، مناقب الامام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، ج 2، ص 356. </ref>
*در کتاب مناقب نیز در این زمینه چنین می‌خوانیم: «إنّ النبی دعا لعلی (علیه‌السلام) و فاطمة (علیها السلام‌) فقال ‌... وَاجعَلْ فی ذُرِّیَّتهما البَرَکةَ وَاجْعَلْهُم أئمّةً یَهدونَ بأمرِک إلی طاعتِک ویَأمُرونَ بِما یرضیک؛ پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله)، علی و فاطمه‌(علیهما‌السلام‌) را فراخوانده و فرمود... خداوندا! در‌ نسل‌ آنان برکت قرار ده و آنان را پیشوایانی قرار ده که به وسیله خواست و دستور تو، مردم را به طاعت تو هدایت کنند و آنان را‌ به‌ آن‌چه می‌پسندی، دستور دهند.‌»<ref>ابن مغازلی، علی، مناقب الامام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، ج 2، ص 356. </ref>
*حدیثی دیگر از امام باقر(علیه‌السلام) در مقام تأویل آیه: «وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا ...» چنین نقل شده است: «آنان پیشوایان از فرزندان فاطمه (علیهاالسلام) هستند که در سینۀ آنان به وسیلۀ روح [القدس] وحی [تسدیدی] می‌شود [تا هرگز به خطا نروند‌ و آن‌ چه که‌ خواست حق‌تعالی است، انجام دهند] سپس امام، از آن‌چه که خداوند، با آن ائمه را گرامی داشته‌، سخن به میان آورد... .» »<ref>استرآبادی، سید شرف‌الدین، شرح تأویل الآیات الظاهرة، ج1، ص 328 </ref>
*حدیثی دیگر از امام باقر(علیه‌السلام) در مقام تأویل آیه: «وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا ...» چنین نقل شده است: «آنان پیشوایان از فرزندان فاطمه (علیهاالسلام) هستند که در سینۀ آنان به وسیلۀ روح [القدس] وحی [تسدیدی] می‌شود [تا هرگز به خطا نروند‌ و آن‌ چه که‌ خواست حق‌تعالی است، انجام دهند] سپس امام، از آن‌چه که خداوند، با آن ائمه را گرامی داشته‌، سخن به میان آورد... .» »<ref>استرآبادی، سید شرف‌الدین، شرح تأویل الآیات الظاهرة، ج1، ص 328 </ref>
*این احادیث به طور مستقیم «هدایت‌ به‌ امر» را معنا کرده است. <ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهش‌های قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهش‌های قرآن و حدیث]]، ص 120.</ref>  
*این احادیث به طور مستقیم «هدایت‌ به‌ امر» را معنا کرده است. <ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهش‌های قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهش‌های قرآن و حدیث]]، ص 120.</ref>  
۱۱۴٬۰۴۶

ویرایش