بنیکلب در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '،-' به '-'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '،-' به '-') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
با انتشار قبائل نزار بن معد و خروج آنان از تهامه، کلبیانی که در [[کوه]] حضن و اطراف آن [[منزل]] کرده بودند، به «[[ربذه]]» و سرزمینهای سفلای آن تا [[کوه]] «طَمِیّه» در نجد اقامت گزیدند. تا این که [[قبایل]] کلب دچار [[جنگهای داخلی]] شدند. [[نزاع]] با قبایل دیگر، [[فقر]] منابع طبیعی و برقراری [[روابط]] [[تجاری]] با حکومتهای شمالی، کلبیان را مجبور به [[هجرت]] به مناطق شمالیتر کرد از این رو به همراه برخی از قبایل [[قضاعه]] مثل «بَهراء» و «بَلّی» و... به سمت نواحی داخلی [[عراق]] و [[شام]] ([[سوریه]] و [[اردن]] امروزی) حرکت کردند.<ref> اوپنهام، البدو، ج۲، ۴۷۶.</ref> برخی از این [[طوایف]] مانند قبائل [[عامر بن عوف]] به اطراف شام و ناحیة «تَیْماء» رفتند و با سکونت در سرحد مرزهای شام با [[حکومت]] غَسانیان [[ارتباط]] برقرار نموده بودند<ref>بکری، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، ج۱، ص۵۰.</ref> تیره [[کِنانه]] کلب و متحدانش نیز، به «دُومَةِ الجندل» و نواحی اطرافش رفتند و تا نزدیک کوههای [[قبیله طی]] و جاده [[تیماء]] [[منزل]] گزیدند. کلبیان در پی روابط تجاری با حکومتهای شمالی، فقر منابع طبیعی و نزاع با قبایل دیگر مجبور به هجرت به مناطق شمالیتر شدند و به همراه برخی از قبایل قضاعه مثل بَهرا ء و بَلّی و... به سمت نواحی داخلی عراق و شام(سوریه و اردن امروزی) حرکت کردند.<ref> اوبنهام، البدو، ج۲، ص۴۷۶.</ref>. | با انتشار قبائل نزار بن معد و خروج آنان از تهامه، کلبیانی که در [[کوه]] حضن و اطراف آن [[منزل]] کرده بودند، به «[[ربذه]]» و سرزمینهای سفلای آن تا [[کوه]] «طَمِیّه» در نجد اقامت گزیدند. تا این که [[قبایل]] کلب دچار [[جنگهای داخلی]] شدند. [[نزاع]] با قبایل دیگر، [[فقر]] منابع طبیعی و برقراری [[روابط]] [[تجاری]] با حکومتهای شمالی، کلبیان را مجبور به [[هجرت]] به مناطق شمالیتر کرد از این رو به همراه برخی از قبایل [[قضاعه]] مثل «بَهراء» و «بَلّی» و... به سمت نواحی داخلی [[عراق]] و [[شام]] ([[سوریه]] و [[اردن]] امروزی) حرکت کردند.<ref> اوپنهام، البدو، ج۲، ۴۷۶.</ref> برخی از این [[طوایف]] مانند قبائل [[عامر بن عوف]] به اطراف شام و ناحیة «تَیْماء» رفتند و با سکونت در سرحد مرزهای شام با [[حکومت]] غَسانیان [[ارتباط]] برقرار نموده بودند<ref>بکری، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، ج۱، ص۵۰.</ref> تیره [[کِنانه]] کلب و متحدانش نیز، به «دُومَةِ الجندل» و نواحی اطرافش رفتند و تا نزدیک کوههای [[قبیله طی]] و جاده [[تیماء]] [[منزل]] گزیدند. کلبیان در پی روابط تجاری با حکومتهای شمالی، فقر منابع طبیعی و نزاع با قبایل دیگر مجبور به هجرت به مناطق شمالیتر شدند و به همراه برخی از قبایل قضاعه مثل بَهرا ء و بَلّی و... به سمت نواحی داخلی عراق و شام(سوریه و اردن امروزی) حرکت کردند.<ref> اوبنهام، البدو، ج۲، ص۴۷۶.</ref>. | ||
[[بنی کلب]] در [[جاهلیت]] دارای محدوده سرزمینی بسیار وسیعی بودند چندان که «بادیة السّمَاوه» - با آن وسعت بسیارش که بین عراق و شام قرار داشت و [[سرزمین]] اختصاصی این قبیله (بدون مشارکت دیگر قبایل) به شمار | [[بنی کلب]] در [[جاهلیت]] دارای محدوده سرزمینی بسیار وسیعی بودند چندان که «بادیة السّمَاوه» - با آن وسعت بسیارش که بین عراق و شام قرار داشت و [[سرزمین]] اختصاصی این قبیله (بدون مشارکت دیگر قبایل) به شمار میرفت- بخشی از این محدوده [[عظیم]] جغرافیایی بود.<ref> بیابان سماوه به دلیل حضور آنها به سماوه ی کلب معروف گردید. (حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۴۵)</ref> از این رو این قبیله از {{عربی|"أَرحاء العرب"}} - یعنی قبایلی که دارای چراگاه و مرتع بودند و الزامی برای کوچیدن به نقاط دیگر برای چرای احشام خود نداشتند- شمرده میشدند. در [[میانه]] [[قرن ششم]] کلبیان در مناطق مهم شمال [[غرب]] شبه جزیره از جمله دُومةالجندل و [[تبوک]]، [[قدرت]] را بهدست گرفته و صاحب سرزمینهای حاصلخیز، آبهای فراوان و حتی [[تجارت]] و [[صنعت]] بودند. [[تسلط]] کلب بر مناطق شمال غرب شبه جزیره تا [[ظهور اسلام]] ادامه داشت لکن پس از [[اسلام]] با فتح دومة الجندل [[اقتدار]] خود را ازدست رفته دیدند و به همین دلیل به قسمتهای درونی صحرای [[شام]] کوچ کردند و در شهرهای [[دمشق]]، [[حلب]]، تدمر و بالاتر از آن تا مرزهای [[روم]]، جای گرفتند<ref> Webb،۲۰۲۱: ۳/۷۵</ref>. | ||
بنابراین آنها مقارن با [[طلوع اسلام]] مالک سرزمینهای وسیع در شام بودند و همپیمان [[حکومت اموی]] گردیدند لکن در [[قرن دوم هجری]] پس از [[ضعف]] [[بنی امیه]] به شمال [[آفریقا]]، خلیج [[قسطنطنیه]] و بلاد [[مصر]] کوچ کردند.<ref> فصلنامه علمی مطالعات تاریخی جنگ، مقاله «بررسی مواجهه نظامی قبیله کلب با جنبشهای اعتقادی و چالشهای سیاسی و اقتصادی دوره اموی، تألیف [[میثم حبیبی کیان]]؛ [[مهران اسماعیلی]]، ص۷۷-۷۸.</ref> عقدة الجوف، الشریه، قراقر و نیز سواحل خلیج قسطنطنیه را از مواطن و آبادیهای کلبیها گفتهاند<ref> عمر کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۹۹۱.</ref> ضمن این که «المِزّه» از قرای ایشان بود و از این جهت به «مِزّةِ کلب» [[شهرت]] داشت. همچنین بسیاری از آنان در بِقاع لُبنان اقامت گزیدند و از این جهت به نام «بِقاع کلب» شناخته میشد. گروهی از [[بنی عامر الأکبر]] هم در «حُوّارین» نزدیک «القریتَیْن» و در «تدمر» و حوالی آن ساکن گردیدند. از دیگر [[شهرها]] و آبادیهایی که در آن بطون کلب اقامت داشتند میتوان به «سَلَمْیه»، [[حمص]]، «حماه»، «شَیْزَر»، «مَـنْبِج» و «حومه حلب» اشاره کرد. برخی نیز در مَنْفَلُوط در [[صعید]] مصر و الدَّقَهْلیّه و الشرقیّه [[منزل]] گزیدند.<ref> الموسوعه العربیه، مقاله «کَلْبُ بْنُ وَبْره»، محمد شفیق البیطار.</ref> ضمن این که بسیاری از ایشان پس از [[فتوحات]] [[اندلس]]، به این [[سرزمین]] رفتند و علاوه بر عهده داری [[منصب]] [[امارت]] در این سرزمین از سوی برخی از آنان، فرزندانشان نیز در شهرهایی نظیر اشبیلیه جایگاهی داشتند<ref> ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۵۷.</ref>. | بنابراین آنها مقارن با [[طلوع اسلام]] مالک سرزمینهای وسیع در شام بودند و همپیمان [[حکومت اموی]] گردیدند لکن در [[قرن دوم هجری]] پس از [[ضعف]] [[بنی امیه]] به شمال [[آفریقا]]، خلیج [[قسطنطنیه]] و بلاد [[مصر]] کوچ کردند.<ref> فصلنامه علمی مطالعات تاریخی جنگ، مقاله «بررسی مواجهه نظامی قبیله کلب با جنبشهای اعتقادی و چالشهای سیاسی و اقتصادی دوره اموی، تألیف [[میثم حبیبی کیان]]؛ [[مهران اسماعیلی]]، ص۷۷-۷۸.</ref> عقدة الجوف، الشریه، قراقر و نیز سواحل خلیج قسطنطنیه را از مواطن و آبادیهای کلبیها گفتهاند<ref> عمر کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۹۹۱.</ref> ضمن این که «المِزّه» از قرای ایشان بود و از این جهت به «مِزّةِ کلب» [[شهرت]] داشت. همچنین بسیاری از آنان در بِقاع لُبنان اقامت گزیدند و از این جهت به نام «بِقاع کلب» شناخته میشد. گروهی از [[بنی عامر الأکبر]] هم در «حُوّارین» نزدیک «القریتَیْن» و در «تدمر» و حوالی آن ساکن گردیدند. از دیگر [[شهرها]] و آبادیهایی که در آن بطون کلب اقامت داشتند میتوان به «سَلَمْیه»، [[حمص]]، «حماه»، «شَیْزَر»، «مَـنْبِج» و «حومه حلب» اشاره کرد. برخی نیز در مَنْفَلُوط در [[صعید]] مصر و الدَّقَهْلیّه و الشرقیّه [[منزل]] گزیدند.<ref> الموسوعه العربیه، مقاله «کَلْبُ بْنُ وَبْره»، محمد شفیق البیطار.</ref> ضمن این که بسیاری از ایشان پس از [[فتوحات]] [[اندلس]]، به این [[سرزمین]] رفتند و علاوه بر عهده داری [[منصب]] [[امارت]] در این سرزمین از سوی برخی از آنان، فرزندانشان نیز در شهرهایی نظیر اشبیلیه جایگاهی داشتند<ref> ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۵۷.</ref>. |