جنگ صفین در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۹۹: | خط ۱۹۹: | ||
#[[قبیصة بن شدّاد هلالی]]: سرداری [[بنیقیس]] بصره<ref>وقعة صفین، ص۱۸۱-۱۸۲.</ref>. | #[[قبیصة بن شدّاد هلالی]]: سرداری [[بنیقیس]] بصره<ref>وقعة صفین، ص۱۸۱-۱۸۲.</ref>. | ||
در ابتدا، [[پرچمداری]] [[کوفیان]] و [[بصریان]] [[ربیعه]] با [[خالد بن معمر]] و [[سعید بن ثور سدوسی]] بود. بزرگان دو گروه موافقت کردند تا [[پرچم]] [[طایفه]] [[بکر بن وائل]] را که از [[مردم بصره]] بودند، به [[حصین بن منذر]] بسپارند؛ ولی چون بر سر پرچمداری رقابتی [[سختی]] به وجود آمد، حضرت [[پرچم]] تمام [[قبیله ربیعه]] را به خالد بن معمّر از [[مردم بصره]] سپرد<ref>وقعة صفین، ص۳۹۴.</ref>.<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص ۱۵۱.</ref> | در ابتدا، [[پرچمداری]] [[کوفیان]] و [[بصریان]] [[ربیعه]] با [[خالد بن معمر]] و [[سعید بن ثور سدوسی]] بود. بزرگان دو گروه موافقت کردند تا [[پرچم]] [[طایفه]] [[بکر بن وائل]] را که از [[مردم بصره]] بودند، به [[حصین بن منذر]] بسپارند؛ ولی چون بر سر پرچمداری رقابتی [[سختی]] به وجود آمد، حضرت [[پرچم]] تمام [[قبیله ربیعه]] را به خالد بن معمّر از [[مردم بصره]] سپرد<ref>وقعة صفین، ص۳۹۴.</ref>.<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص ۱۵۱.</ref> | ||
==رویارویی دو سپاه در صفین == | |||
در [[شوال]] [[سال]] ۳۶ [[هجری]]، [[امام علی]] {{ع}} از [[کوفه]] به سوی [[شام]] روانه شد. [[راه مستقیم]] میان [[کوفه]] و [[شام]] از بیابانی خشک و بی آب و علف میگذشت و [[امام]] {{ع}} برای تأمین نیاز [[سپاه]] [[صد]] هزار نفری خود، امکانات کافی نداشت. از این رو، راهِ در امتدادِ [[فرات]]، یعنی مسیرِ جزیره را در پیش گرفت. بدینسان، از [[کربلا]] و [[هیت]] و... [[گذشت]] و به رَقه، در نزدیکی [[صفین]] رسید. [[سپاه]] پیشقراول [[امام]] {{ع}} به [[فرماندهی]] [[مالک اشتر]] با [[سپاه]] پیشقراول [[معاویه]] رویارو شد و آن را ناچار به [[گریز]] کرد. این، نخستین رویارویی میان دو [[سپاه]] در [[صِفین]] بود که آن را [[سپاه معاویه]] آغازید. در اواخر [[ذیقعده]]، [[سپاه امام]] {{ع}} به [[صفین]] رسید. پیش از این، [[سپاه معاویه]] به [[صفین]] رسیده، مناطق حساس آن را اشغال کردهبود؛ زیرا [[صفین]] تا [[شام]] چندانفاصلهای نداشت. [[معاویه]] نیروهای خود را چنان آراست که [[سپاه امام]] {{ع}} نتواند به آب[[دست]] یابد. [[امام]] {{ع}} ایشان را [[اندرز]] داد و پیکی در این باب، سوی آنان روانه ساخت؛ اما نتیجهای حاصل نشد. پس از صدور نظر موافق [[امام]] {{ع}}، اشتر و [[اشعث]] به [[سپاه معاویه]] حمله کردند و بر آب چیره شدند. [[امام]] {{ع}} [[دستور]] داد [[لشکر]] به گونهای آراسته شود که هر دو [[سپاه]] بتوانند آب برگیرند. بدینسان، [[امام]] {{ع}} به [[پیروزی]] [[معنوی]] [[دست]] یافت، چنان که [[تاریخ]]، آن را با آبِ زر در صفحات خویش [[ثبت]] کرد. [[امام]] {{ع}}، در رویارویی با [[دشمن]]، برای دستیابی به [[پیروزی]]، استفاده از شیوههای غیر [[انسانی]] را [[ممنوع]] میشمارَد. سپس [[امام]] {{ع}} نمایندگانش را به سوی [[معاویه]] گسیل داشت تا او را به [[فرمانبرداری]] فرا خوانند و از [[جنگ]] و [[خونریزی]] [[پیشگیری]] کنند؛ اما چون نزد [[معاویه]] آمدند، وی ایشان را خشمگینانه راند. | |||
در [[ذیحجه]]، برخوردها و درگیریهایی پراکنده میان دو [[سپاه]] رخ داد. از آنجا که [[امام]] {{ع}} قصد داشت این ماجرا به [[صلح]]، و نه [[جنگ]]، بینجامد، رویارویی میان تمامِ دو [[سپاه]] صورت نمیپذیرفت. در [[محرم]] [[سال ۳۷ هجری]]، این برخوردهای پراکنده پایان پذیرفت و گفتگوهای [[صلح]]، جدیتر شد، اما همچون گذشته، بینتیجه ماند. | |||
آنگاه که همه راهها طی شد، [[امام]] {{ع}} برای [[جنگ]] مهیا گشت. [[جنگ]] در روز چهارشنبه، یکم صفر [[سال ۳۷ هجری]] آغاز شد. در هفته نخست، [[جنگ]] بدین منوال [[گذشت]]: هر صبحگاه، یکی از [[فرماندهان]] [[دلاور]] [[سپاه امام]] {{ع}} به میدان میآمد و تا عصرگاهان با [[دشمن]] میجنگید. سپس [[جنگ]] تا روزِ پسین متوقف میشد، بی آنکه در این مدت، هیچ یک از دو طرف بر دیگری [[پیروزی]] یابد. [[فرماندهان سپاه]] در این روزها، از این قرار بودند: [[مالک اشتر]]، [[عمار بن یاسر]]، [[محمد ابن حنفیه]]، [[عبد الله بن عباس]]، [[هاشم بن عتبه]] و [[قیس بن سعد]]. در روز چهارشنبه هشتم صفر، [[جنگ]] شدت گرفت و شکلی دیگر یافت، بدانسان که همه دو [[سپاه]] در آن درگیر شدند. [[امام]] {{ع}} در [[قلب]] [[سپاه]] استقرار یافت و [[فرماندهی سپاه]] را خود عهدهدار شد. بسیاری از بزرگان [[لشکر]] در این روز و روز [[پنجشنبه]] به [[شهادت]] رسیدند. از آنجا که [[امام]] {{ع}} میخواست کار را یکسره کند، در [[غروب]] [[پنجشنبه]] [[جنگ]] متوقف نشد؛ بلکه تا شبِ [[جمعه]] نیز استمرار یافت. در طول دوره [[نبرد]]، شدیدترین درگیری در همین [[شب]] رخ داد و از این رو، آن را [[لیلة الهَریر]] (شبِ غرش) نامیدهاند. در روز [[پنجشنبه]] و شبِ [[جمعه]]، [[امام]] {{ع}}، خود در عرصه معرکه حضور داشت و به دست خویش، ۵۲۳ تن را هلاک کرد که بیشینه آنان، از دلیرانِ [[شام]] به شمار میرفتند. شدتِ [[جنگ]] سبب شد که [[یاران امام]] {{ع}}، [[نماز]] را در میدان [[جنگ]] به اشاره بگزارند. در صبحگاه [[جمعه]]، [[آفتاب]] در حالی برآمد که [[شاهد]] [[پیروزی]] [[سپاه امام]] {{ع}} و [[شکست]] و [[گریز]] [[شامیان]] بود. [[مالک اشتر]] و دسته زیر فرماندهیاش در آستانه [[خیمه]] [[معاویه]] قرار گرفتند؛ جایی که وی [[سپاه]] [[شام]] را از همانجا [[فرماندهی]] میکرد. [[معاویه]] در صدد [[تسلیم]] شدن و [[امان]] خواس<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۲۸-۴۳۳.</ref>.تن برآمد؛ اما قلم تقدیر، سرنوشتی دیگر را رقم زد: [[نادانی]] [[خوارج]] با فریبگری [[عمرو بن عاص]] درآمیخت و [[رهایی]] [[معاویه]] را باردار شد! | |||
== [[بدی]] را خوبی [[پاداش]] دادن== | |||
شرح [[نهج البلاغة]]- در بیان [[جنگ]] بر سر آب و [[تسلط]] [[یاران امام]] {{ع}} بر آن-: [[یاران]] و هوادارانش به وی گفتند: ای [[امیر مؤمنان]]! همان گونه که آنان آب را بر تو بستند، آب را بر آنها ببند و مگذار [[شامیان]] قطرهای از آن را بیاشامند و به [[شمشیر]] [[تشنگی]]، هلاکشان ساز و [بدینسان] دستْ بسته بگیرشان، که [اگر چنین کنی] تو را نیازی به [[جنگ]] نیست. [[امام]] {{ع}} فرمود: "نه. به [[خدا]] [[سوگند]]، با ایشان همچون خودشان مقابله نمیکنم. قدری از سرچشمه را برای آنان باز بگذارید، که لبه [[شمشیر]]، برای رویارویی با آنان بس است"<ref>شرح نهج البلاغة، ج ۱، ص ۲۴.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۲۸-۴۳۳.</ref>. | |||
== آغاز [[نبرد]] == | |||
[[تاریخ الطبری (کتاب)|تاریخ الطبری]]- به [[نقل]] از [[عبدالملک بن ابی حره حنفی]]، در یادکردِ آغاز [[نبرد]] در [[ذی حجه]]-: [[علی]] {{ع}}، یکایک، مردانی بزرگْ [[منش]] را فرمانِ [[نبرد]] میداد و با هر یک، گروهی [از رزمندگان] به میدان میرفتند. از [[یاران]] [[معاویه]] نیز کسی به میدان میآمد و گروهی همراهش میشدند. آنگاه، سواره و پیاده با یکدیگر به [[جنگ]] برخاسته، سپس عقب مینشستند و خوش نداشتند که با همه عراقیان به رویارویی [[شامیان]] بروند؛ زیرا [[بیم]] داشتند که این کار، موجب گرفتاری و [[هلاکت]] شود و از اینرو، [[علی]] {{ع}}، کسان خود را یکی یکی به میدان میفرستاد؛ یک بار اشتر را و بار دیگر [[حجر بن عدی کندی]] را و بدین ترتیب هر بار یکی از یارانش را میفرستاد: [[شبث بن ربعی]]، [[خالد بن معمر]]، [[زیاد بن نضر حارثی]]، [[زیاد بن خصفه تیمی]]، [[سعید بن قیس]]، [[معقل بن قیس ریاحی]] و [[قیس بن سعد]]. در این میان، آنکه بیشتر به میدان رفت، اشتر بود. و [[معاویه]]، پیاپی این کسان را به میدانِ عراقیان فرستاد: [[عبدالرحمن بن خالد مخزومی]]، [[ابواعور سلمی]]، [[حبیب بن مسلمه فهری]]، [[ابن ذی کلاع حمیری]]، [[عبیدالله بن عمر بن خطاب]]، [[شرحبیل بن سمط کندی]] و [[حمزة بن مالک همدانی]]. آنان سراسرِ [[ذی حجه]] را جنگیدند و گاه میشد که در یک روز، دو بار [[نبرد]] میکردند: آغازِ روز و پایان آن<ref>[[تاریخ الطبری (کتاب)|تاریخ الطبری]]، ج ۴، ص ۵۷۴.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۲۸-۴۳۳.</ref>. | |||
== [[آتشبس]]، به امیدِ صلح== | |||
[[تاریخ الطبری (کتاب)|تاریخ الطبری]]- در بیان رویدادهای [[سال ۳۷ هجری]]-: در نخستین ماه آن سال، یعنی [[محرم]]، [[آتشبس]] میان [[علی]] {{ع}} و [[معاویه]] رخ داد. آنان، به [[امید]] [[صلح]]، تا پایان [[محرم]]، قرار [[آتشبس]] نهادند<ref>[[تاریخ الطبری (کتاب)|تاریخ الطبری]]، ج ۵، ص ۵.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۲۸-۴۳۳.</ref>. | |||
== درنگ و [[مدارا]]، به امیدِ [[هدایت]] پذیری== | |||
[[امام علی]] {{ع}}- برگرفته [[کلام]] او، آنگاه که یارانش در خواستن [[اذن]] [[جنگ]] در [[صِفین]] شتاب میورزیدند-: اما این که گفتید: آیا این همه [تأخیر] برای ناخوشایند داشتنِ [[مرگ]] است؟ به [[خدا]] [[سوگند]]، برایم فرقی نمیکند که من به سوی [[مرگ]] درآیم یا [[مرگ]] به سوی من روان شود. و اما این سخنتان که [شاید] در [[جنگ]] با [[شامیان]] به [[شک]] افتادهام؛ به [[خدا]] [[سوگند]] که هیچ روزی [[جنگ]] را به تأخیر نیفکندهام، مگر از آن رو که [[امیدوار]] بودهام دستهای [از ایشان] به من بپیوندند و [[هدایت]] پذیرند و از نورِ من [[بینایی]] گیرند. و این، برای من دوستداشتنیتر از آن است که ایشان را در عین گمراهیشان بکشم، هر چند اگر کشته شوند، به [[کیفر]] گناهانشان گرفتار خواهند گشت"<ref>{{متن حدیث|الإمام علی {{ع}}- مِن کلامٍ لَهُ {{ع}} وقَدِ استَبطَأَ أصحابُهُ إذنَهُ لَهُم فِی القِتالِ بِصِفینَ-: أما قَولُکم: أکل ذلِک کراهِیةَ المَوتِ؟ فَوَاللهِ ما ابالی، دَخَلتُ إلَی المَوتِ أو خَرَجَ المَوتُ إلَی. وأما قَولُکم: شَکاً فی أهلِ الشامِ، فَوَاللهِ ما دَفَعتُ الحَربَ یوماً إلاوأنا أطمَعُ أن تَلحَقَ بی طائِفَةٌ فَتَهتَدِی بی، وتَعشُوَ إلی ضَوئی، وذلِک أحَب إلَی مِن أن أقتُلَها عَلی ضَلالِها، وإن کانَت تُبوءُ بِآثامِها}} (نهج البلاغة، خطبه ۵۵).</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۲۸-۴۳۳.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:13681148.jpg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین''']] | |||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | # [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | ||
# [[پرونده:13681148.jpg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین''']] | # [[پرونده:13681148.jpg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین''']] |