پرش به محتوا

حذیفة بن یمان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = حذیفة بن یمان
| موضوع مرتبط = حذیفة بن یمان
| عنوان مدخل  = [[حذیفة بن یمان]]
| عنوان مدخل  = حذیفة بن یمان
| مداخل مرتبط = [[حذیفة بن یمان در قرآن]] - [[حذیفة بن یمان در تاریخ اسلامی]] - [[حذیفة بن یمان در معارف مهدویت]]
| مداخل مرتبط = [[حذیفة بن یمان در قرآن]] - [[حذیفة بن یمان در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
خط ۹: خط ۹:
صاحب سرّ [[پیامبر]] {{صل}} ابوعبدالله<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۱۵؛ ج ۷، ص ۳۱۷؛ الطبقات، خلیفه، ص ۹۸؛ المعارف، ص ۲۶۳.</ref> یا [[ابوسریحه]]<ref>الثقات، ج ۳، ص ۸۰.</ref> [[حذیفه بن یمان]] (حِسْل یا حُسَیل) بن [[جابر]] از تیره [[عبس بن بغیض]] است.<ref> الطبقات، خلیفه، ص ۹۸.</ref> در نامگذاری حسل به یمان، آراء یکسان نیستند؛ مطابق برخی نقل‌ها، [[پدر]] [[حذیفه]]، حِسل یا جدّ چهارمش ([[جروة بن حارث]]) پس از درگیری خونین در قبیله‌اش و کشته شدن فردی به دست وی به [[مدینه]] گریخت <ref> الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۳۴؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۹۰؛ الاصابه، ج ۲، ص ۳۹.</ref> و با [[خاندان]] بنی‌عبدالاشهل از [[اوس]] که خود [[یمنی]] بودند، همپیمان شد و "یمان" [[لقب]] گرفت.<ref> المعارف، ص ۲۶۳؛ فتوح البلدان، ج ۲، ص ۳۷۶؛ اسد الغابه، ج ۱، ص ۳۹۰.</ref> به گزارش [[بلاذری]]، پدر حذیفه برای [[تجارت]] به [[یمن]] می‌رفت و هرگاه به مدینه بازمی‌گشت، [[مردم]] می‌گفتند: [[یمانی]] باز گشت،<ref> فتوح‌البلدان، ج ۲، ص ۳۷۶.</ref> از این‌رو به لقب یمان [[شهرت]] یافت.
صاحب سرّ [[پیامبر]] {{صل}} ابوعبدالله<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۱۵؛ ج ۷، ص ۳۱۷؛ الطبقات، خلیفه، ص ۹۸؛ المعارف، ص ۲۶۳.</ref> یا [[ابوسریحه]]<ref>الثقات، ج ۳، ص ۸۰.</ref> [[حذیفه بن یمان]] (حِسْل یا حُسَیل) بن [[جابر]] از تیره [[عبس بن بغیض]] است.<ref> الطبقات، خلیفه، ص ۹۸.</ref> در نامگذاری حسل به یمان، آراء یکسان نیستند؛ مطابق برخی نقل‌ها، [[پدر]] [[حذیفه]]، حِسل یا جدّ چهارمش ([[جروة بن حارث]]) پس از درگیری خونین در قبیله‌اش و کشته شدن فردی به دست وی به [[مدینه]] گریخت <ref> الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۳۴؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۹۰؛ الاصابه، ج ۲، ص ۳۹.</ref> و با [[خاندان]] بنی‌عبدالاشهل از [[اوس]] که خود [[یمنی]] بودند، همپیمان شد و "یمان" [[لقب]] گرفت.<ref> المعارف، ص ۲۶۳؛ فتوح البلدان، ج ۲، ص ۳۷۶؛ اسد الغابه، ج ۱، ص ۳۹۰.</ref> به گزارش [[بلاذری]]، پدر حذیفه برای [[تجارت]] به [[یمن]] می‌رفت و هرگاه به مدینه بازمی‌گشت، [[مردم]] می‌گفتند: [[یمانی]] باز گشت،<ref> فتوح‌البلدان، ج ۲، ص ۳۷۶.</ref> از این‌رو به لقب یمان [[شهرت]] یافت.


پدر حذیفه در یثرب با [[رباب]]، دختر [[کعب بن عدی]] از [[طایفه]] همپیمان خود (بنی عبدالاشهل) [[ازدواج]] کرد <ref> الثقات، ج ۳، ص ۸۰؛ ر. ک: الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۳۴؛ الاصابه، ج ۲، ص ۳۹.</ref> و از او افزون بر حذیفه، فرزندانی به نام‌های سعد، [[صفوان]]، مدلج، لیلی، [[سلمه]] و [[فاطمه]] آورد.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۷، ص ۳۱۷؛ ج ۸، ص ۳۲۵؛ ج ۳، ص ۴۴۱؛ المحبر، ص ۴۱۷.</ref> حذیفه و پدرش با [[هجرت]] [[رسول خدا]] {{صل}} به [[یثرب]] [[مسلمان]] شدند و پس از آنکه آن [[حضرت]] به وی [[اختیار]] داد [[مهاجر]] یا [[انصار]] بودن را برگزیند، وی از انصار شد.<ref>المعارف، ص ۲۶۳؛ الاصابه، ج ۲، ص ۳۹.</ref> با توجه به حضور حذیفه در [[پیمان برادری]]، [[اسلام]] او باید سال یکم هجرت باشد <ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۵۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۳۶۲.</ref>. برپایه گزارش [[ابن قتیبه]]، از بنی‌عبس ۱۰ نفر [[مسلمان]] شدند که شخص پایانی یمان بود<ref> المعارف، ص ۲۶۳.</ref>.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[حذیفة بن یمان (مقاله)|مقاله «حذیفة بن یمان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>
پدر حذیفه در یثرب با [[رباب]]، دختر [[کعب بن عدی]] از [[طایفه]] همپیمان خود (بنی عبدالاشهل) [[ازدواج]] کرد <ref> الثقات، ج ۳، ص ۸۰؛ ر.ک: الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۳۴؛ الاصابه، ج ۲، ص ۳۹.</ref> و از او افزون بر حذیفه، فرزندانی به نام‌های سعد، [[صفوان]]، مدلج، لیلی، [[سلمه]] و [[فاطمه]] آورد.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۷، ص ۳۱۷؛ ج ۸، ص ۳۲۵؛ ج ۳، ص ۴۴۱؛ المحبر، ص ۴۱۷.</ref> حذیفه و پدرش با [[هجرت]] [[رسول خدا]] {{صل}} به [[یثرب]] [[مسلمان]] شدند و پس از آنکه آن [[حضرت]] به وی [[اختیار]] داد [[مهاجر]] یا [[انصار]] بودن را برگزیند، وی از انصار شد.<ref>المعارف، ص ۲۶۳؛ الاصابه، ج ۲، ص ۳۹.</ref> با توجه به حضور حذیفه در [[پیمان برادری]]، [[اسلام]] او باید سال یکم هجرت باشد <ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۵۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۳۶۲.</ref>. برپایه گزارش [[ابن قتیبه]]، از بنی‌عبس ۱۰ نفر [[مسلمان]] شدند که شخص پایانی یمان بود<ref> المعارف، ص ۲۶۳.</ref>.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[حذیفة بن یمان (مقاله)|مقاله «حذیفة بن یمان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>


== [[حذیفه]] در [[روزگار]] [[پیامبر]] ==
== [[حذیفه]] در [[روزگار]] [[پیامبر]] ==
براساس سخن مشهور، پیامبر {{صل}} هنگام [[عقد برادری]] [[مهاجران]] و [[انصار]] میان حذیفه و [[عمار بن یاسر]]<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۳، ص ۲۵۰؛ المحبر، ص ۷۲ - ۷۳.</ref> [[پیمان برادری]] بست؛ لکن برخی از [[برادری]] او با [[سلمان فارسی]]<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۴، ص ۸۴.</ref>[[سخن]] گفته‌اند. حذیفه در همه نبردهای [[رسول خدا]] {{صل}} جز "[[بدر]]" حضور داشت.<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۱۵؛ ج ۷، ص ۳۱۷.</ref> درباره نبودنش در بدر آورده‌اند که پیش از این [[نبرد]] همراه پدرش در [[راه]] بازگشت به یثرب [[قریش]] آن دو را دستگیر و به شرط عدم حضور آنان در [[پیکار]]، [[آزاد]] کردند و پس از رسیدن نزد پیامبر {{صل}} به [[فرمان]] آن [[حضرت]] بر شرط خود [[وفادار]] ماندند و در [[جنگ]] شرکت نکردند.<ref> نک: اسد الغابه، ج ۱، ص ۳۹۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۳۶۴؛ الاصابه، ج ۲، ص ۶۶.</ref> حذیفه همراه [[پدر]] سالخورده و برادرش [[صفوان]] در نبرد [[اُحد]] (سال سوم) شرکت داشتند که پدرش را یکی از [[مسلمانان]] به [[اشتباه]] کشت و چون رسول خدا {{صل}} خواست دیه او را بپردازد، حذیفه آن را بخشید.<ref>المغازی، ج ۱، ص ۲۳۳ - ۲۳۴؛ السیرة النبویه، ج ۳۲ ص ۶۰۴، ۶۳۶؛ المعارف، ص ۲۶۳.</ref> حذیفه در [[غزوه]] حمراءالاسد حضور داشت که [[روز]] پس از [[جنگ اُحد]] و به قصد تعقیب قریش و تجدید [[روحیه]] مسلمانان انجام شد.<ref>الدرالمنثور، ج ۲، ص ۱۰۱ - ۱۰۲.</ref> [[طبری]] او را از کسانی می‌داند که [[ابوسفیان]] را دنبال کردند.<ref>جامع البیان، ج ۴، ص ۲۳۶.</ref> [[خدا]] در [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کسانی که به (فراخوان) خداوند و پیامبر پس از آسیب دیدن پاسخ گفتند، برای کسانی از آنان که نیکی و پرهیزگاری ورزیده‌اند پاداشی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۲.</ref> از همراهان رسول خدا {{صل}} در این غزوه به [[نیکی]] و [[پاداش]] بزرگ برای آنان یاد می‌کند<ref>مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۸۸۸ - ۸۸۹.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ}}<ref>«کسانی که مردم به آنان گفتند: مردم در برابر شما هم‌داستان شده‌اند، از آنها پروا کنید! اما بر ایمانشان افزود و گفتند: خداوند ما را بس و او کارسازی نیکوست» سوره آل عمران، آیه ۱۷۳.</ref> نیز از این [[مسلمانان]] [[تمجید]] می‌کند که چون خبر [[تصمیم]] دوباره [[قریش]] برای [[یورش]] به [[مدینه]] را شنیدند، نه تنها نترسیدند، بر ایمانشان افزوده شد و [[خدا]] را برای خود کافی دانستند<ref>نک: تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۲۵ - ۱۲۶؛ الدر المنثور، ج ۲، ص ۱۰۱ - ۱۰۳.</ref> پس از [[نبرد]] [[اُحد]]، [[یهود]] ساکن یثرب که به [[پندار]] خود، جایگاه [[پیامبر]] {{صل}} و مسلمانان را [[ضعیف]] می‌دانستند، درپی [[توطئه]] بر آمده، [[شکست]] ایشان از قریش را براثر عدم [[حقانیت]] پیامبر {{صل}} می‌شناساندند، از این رو برخی از یهود با خطاب به [[حذیفه]]، [[عمار]] و [[معاذ بن جبل]] از مسلمانان، با وسوسه‌های خود، در رویگردانی آنان از [[اسلام]] می‌کوشیدند؛ اما آنها به [[عهد]] خود با خدا بر [[کافر]] نشدن به پیامبر {{صل}} [[وفادار]] ماندند و آن [[حضرت]] را از این امر [[آگاه]] کردند و در پی آن، آیه {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«دسته‌ای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمی‌کنند و درنمی‌یابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹.</ref> فرود آمد<ref>اسباب النزول، ص ۱۱۱؛ الکشاف، ج ۱، ص ۳۷۲؛ روض الجنان، ج ۴، ص ۳۷۹.</ref> [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref> نیز در این مورد دانسته شده است؛.<ref> اسباب النزول، ص ۳۸؛ الکشاف، ج ۱، ص ۱۷۶ - ۱۷۷؛ روض الجنان، ج ۲، ص ۱۰۶ - ۱۰۷.</ref> اما مسلمانان پس از نبرد[[احد]] در شرایطی نبودند که به آنها [[حسادت]] ورزند و نیز [[فرمان]] [[عفو و گذشت]] از [[مشرکان]] در آخر آیه که حاکی از موضع [[قدرت]] مسلمانان است همچنین وجود این آیه در نخستین سوره‌ای که در مدینه نازل شده است، نشان می‌دهند که [[نزول]] این آیه پس از [[جنگ احد]] نمی‌تواند مقرون به صحت باشد.
براساس سخن مشهور، پیامبر {{صل}} هنگام [[عقد برادری]] [[مهاجران]] و [[انصار]] میان حذیفه و [[عمار بن یاسر]]<ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۳، ص ۲۵۰؛ المحبر، ص ۷۲ - ۷۳.</ref> [[پیمان برادری]] بست؛ لکن برخی از [[برادری]] او با [[سلمان فارسی]]<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۴، ص ۸۴.</ref>[[سخن]] گفته‌اند. حذیفه در همه نبردهای [[رسول خدا]] {{صل}} جز "[[بدر]]" حضور داشت.<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۱۵؛ ج ۷، ص ۳۱۷.</ref> درباره نبودنش در بدر آورده‌اند که پیش از این [[نبرد]] همراه پدرش در [[راه]] بازگشت به یثرب [[قریش]] آن دو را دستگیر و به شرط عدم حضور آنان در [[پیکار]]، [[آزاد]] کردند و پس از رسیدن نزد پیامبر {{صل}} به [[فرمان]] آن [[حضرت]] بر شرط خود [[وفادار]] ماندند و در [[جنگ]] شرکت نکردند.<ref> نک: اسد الغابه، ج ۱، ص ۳۹۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۳۶۴؛ الاصابه، ج ۲، ص ۶۶.</ref> حذیفه همراه [[پدر]] سالخورده و برادرش [[صفوان]] در نبرد [[اُحد]] (سال سوم) شرکت داشتند که پدرش را یکی از [[مسلمانان]] به [[اشتباه]] کشت و چون رسول خدا {{صل}} خواست دیه او را بپردازد، حذیفه آن را بخشید.<ref>المغازی، ج ۱، ص ۲۳۳ - ۲۳۴؛ السیرة النبویه، ج ۳۲ ص ۶۰۴، ۶۳۶؛ المعارف، ص ۲۶۳.</ref> حذیفه در [[غزوه]] حمراءالاسد حضور داشت که [[روز]] پس از [[جنگ اُحد]] و به قصد تعقیب قریش و تجدید [[روحیه]] مسلمانان انجام شد.<ref>الدرالمنثور، ج ۲، ص ۱۰۱ - ۱۰۲.</ref> [[طبری]] او را از کسانی می‌داند که [[ابوسفیان]] را دنبال کردند.<ref>جامع البیان، ج ۴، ص ۲۳۶.</ref> [[خدا]] در [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کسانی که به (فراخوان) خداوند و پیامبر پس از آسیب دیدن پاسخ گفتند، برای کسانی از آنان که نیکی و پرهیزگاری ورزیده‌اند پاداشی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۲.</ref> از همراهان رسول خدا {{صل}} در این غزوه به [[نیکی]] و [[پاداش]] بزرگ برای آنان یاد می‌کند<ref>مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۸۸۸ - ۸۸۹.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ}}<ref>«کسانی که مردم به آنان گفتند: مردم در برابر شما هم‌داستان شده‌اند، از آنها پروا کنید! اما بر ایمانشان افزود و گفتند: خداوند ما را بس و او کارسازی نیکوست» سوره آل عمران، آیه ۱۷۳.</ref> نیز از این [[مسلمانان]] [[تمجید]] می‌کند که چون خبر [[تصمیم]] دوباره [[قریش]] برای [[یورش]] به [[مدینه]] را شنیدند، نه تنها نترسیدند، بر ایمانشان افزوده شد و [[خدا]] را برای خود کافی دانستند<ref>نک: تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۲۵ - ۱۲۶؛ الدر المنثور، ج ۲، ص ۱۰۱ - ۱۰۳.</ref> پس از [[نبرد]] [[اُحد]]، [[یهود]] ساکن یثرب که به [[پندار]] خود، جایگاه [[پیامبر]] {{صل}} و مسلمانان را [[ضعیف]] می‌دانستند، درپی [[توطئه]] بر آمده، [[شکست]] ایشان از قریش را براثر عدم [[حقانیت]] پیامبر {{صل}} می‌شناساندند، از این رو برخی از یهود با خطاب به [[حذیفه]]، [[عمار]] و [[معاذ بن جبل]] از مسلمانان، با وسوسه‌های خود، در رویگردانی آنان از [[اسلام]] می‌کوشیدند؛ اما آنها به [[عهد]] خود با خدا بر [[کافر]] نشدن به پیامبر {{صل}} [[وفادار]] ماندند و آن [[حضرت]] را از این امر [[آگاه]] کردند و در پی آن، آیه {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«دسته‌ای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمی‌کنند و درنمی‌یابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹.</ref> فرود آمد<ref>اسباب النزول، ص ۱۱۱؛ الکشاف، ج ۱، ص ۳۷۲؛ روض الجنان، ج ۴، ص ۳۷۹.</ref> [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref> نیز در این مورد دانسته شده است؛.<ref> اسباب النزول، ص ۳۸؛ الکشاف، ج ۱، ص ۱۷۶ - ۱۷۷؛ روض الجنان، ج ۲، ص ۱۰۶ - ۱۰۷.</ref> اما مسلمانان پس از نبرد[[احد]] در شرایطی نبودند که به آنها [[حسادت]] ورزند و نیز [[فرمان]] [[عفو و گذشت]] از [[مشرکان]] در آخر آیه که حاکی از موضع [[قدرت]] مسلمانان است همچنین وجود این آیه در نخستین سوره‌ای که در مدینه نازل شده است، نشان می‌دهند که [[نزول]] این آیه پس از [[جنگ احد]] نمی‌تواند مقرون به صحت باشد.


در نبرد [[خندق]] هنگامی که کندن خندق بر گروهی سخت شد که حذیفه نیز از آنان بود، ایشان [[سلمان]] را نزد [[پیامبر]] {{صل}} فرستادند تا از آن [[حضرت]] جویای [[تکلیف]] گردند.<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۴، ص ۸۳؛ دلائل النبوه، ج ۳، ص ۴۱۹ - ۴۲۰.</ref> با طولانی شدن محاصره [[خندق]] از سوی [[مشرکان]] و بروز [[اختلاف]] میان [[احزاب]]، [[رسول خدا]] {{صل}}، [[حذیفه]] را برای اشراف بر کار ایشان، شبانه به سوی [[سپاه]] [[شرک]] فرستاد و او پس از بازگشت، [[تصمیم]] جدی سران احزاب برای ترک [[مدینه]] را به اطلاع پیامبر {{صل}} رساند و این در حالی بود که کسی داوطلب این [[وظیفه]] حتی به شرط تضمین [[سلامت]] و [[وعده]] [[بهشت]] از سوی رسول خدا {{صل}} نشده بود.<ref> السیرة النبویه، ج ۳، ص ۷۱۴ - ۷۱۵؛ المغازی، ج ۲، ص ۴۸۸ - ۴۸۹.</ref> گویند: حذیفه از کسانی بود که از [[جان]] پیامبر {{صل}} به هنگام شب و تا [[نزول آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>، حراست می‌کرد.<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۴۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۲۴۴.</ref> در بازگشت از [[غزوه تبوک]] زمانی که برخی [[منافقان]] در پی [[ترور]] پیامبر {{صل}} بودند و می‌خواستند با نزدیک شدن به آن حضرت شتر او را رَم دهند، حذیفه به [[دستور]] رسول خدا {{صل}} آنان را دور کرد و از زبان حضرت گفت اگر عقب نروند، پیامبر {{صل}} آنها را با نام‌های [[پدران]] ایشان خواهد خواند، از این رو [[توطئه‌گران]] از [[ترس]] [[شناسایی]] شدن، خود را میان سپاه انداخته، به ظاهر رد گم کردند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۸؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۰ - ۷۱؛ دلائل النبوه، ج ۵، ص ۲۵۶ - ۲۵۷.</ref> مشهور است که رسول‌اکرم {{صل}} این منافقان را به حذیفه معرفی کرد؛ اما به دستور آن حضرت او از افشای نام ایشان برحذر داشته شد،<ref>المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۵؛ ر. ک: تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۸؛ دلائل النبوه، ج ۵، ص ۲۵۶ - ۲۵۷؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۳۶۴.</ref> در نتیجه حذیفه به صاحب سرّ [[پیامبر]] {{صل}} معروف گردید.<ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۳۵؛ اسد الغابه، ج ۱، ص ۳۹۱.</ref> [[امام علی]] {{ع}} فرمود: [[حذیفه]] بهتر از همه [[مردم]] [[منافقان]] را می‌شناسد.<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۲، ص ۳۴۶.</ref>
در نبرد [[خندق]] هنگامی که کندن خندق بر گروهی سخت شد که حذیفه نیز از آنان بود، ایشان [[سلمان]] را نزد [[پیامبر]] {{صل}} فرستادند تا از آن حضرت جویای [[تکلیف]] گردند.<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۴، ص ۸۳؛ دلائل النبوه، ج ۳، ص ۴۱۹ - ۴۲۰.</ref> با طولانی شدن محاصره [[خندق]] از سوی [[مشرکان]] و بروز [[اختلاف]] میان [[احزاب]]، [[رسول خدا]] {{صل}}، [[حذیفه]] را برای اشراف بر کار ایشان، شبانه به سوی [[سپاه]] [[شرک]] فرستاد و او پس از بازگشت، [[تصمیم]] جدی سران احزاب برای ترک [[مدینه]] را به اطلاع پیامبر {{صل}} رساند و این در حالی بود که کسی داوطلب این [[وظیفه]] حتی به شرط تضمین [[سلامت]] و [[وعده]] [[بهشت]] از سوی رسول خدا {{صل}} نشده بود.<ref> السیرة النبویه، ج ۳، ص ۷۱۴ - ۷۱۵؛ المغازی، ج ۲، ص ۴۸۸ - ۴۸۹.</ref> گویند: حذیفه از کسانی بود که از [[جان]] پیامبر {{صل}} به هنگام شب و تا [[نزول آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>، حراست می‌کرد.<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۴۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۲۴۴.</ref> در بازگشت از [[غزوه تبوک]] زمانی که برخی [[منافقان]] در پی [[ترور]] پیامبر {{صل}} بودند و می‌خواستند با نزدیک شدن به آن حضرت شتر او را رَم دهند، حذیفه به [[دستور]] رسول خدا {{صل}} آنان را دور کرد و از زبان حضرت گفت اگر عقب نروند، پیامبر {{صل}} آنها را با نام‌های [[پدران]] ایشان خواهد خواند، از این رو [[توطئه‌گران]] از [[ترس]] [[شناسایی]] شدن، خود را میان سپاه انداخته، به ظاهر رد گم کردند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۸؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۰ - ۷۱؛ دلائل النبوه، ج ۵، ص ۲۵۶ - ۲۵۷.</ref> مشهور است که رسول‌اکرم {{صل}} این منافقان را به حذیفه معرفی کرد؛ اما به دستور آن حضرت او از افشای نام ایشان برحذر داشته شد،<ref>المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۵؛ ر. ک: تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۸؛ دلائل النبوه، ج ۵، ص ۲۵۶ - ۲۵۷؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۳۶۴.</ref> در نتیجه حذیفه به صاحب سرّ [[پیامبر]] {{صل}} معروف گردید.<ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۳۵؛ اسد الغابه، ج ۱، ص ۳۹۱.</ref> [[امام علی]] {{ع}} فرمود: [[حذیفه]] بهتر از همه [[مردم]] [[منافقان]] را می‌شناسد.<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۲، ص ۳۴۶.</ref>


[[آیه]] {{متن قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را توانگر کرده‌اند؛ پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر رو بگردانند خداوند آنان را در این جهان و جهان واپسین به عذابی دردناک دچار خواهد کرد و در (این سر) زمین یار و یاوری نخواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۴.</ref> درباره این رخداد نازل شده است.<ref> مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۹؛ تفسیر ماوردی، ج۲، ص ۳۸۳؛ الکشاف، ج ۲، ص ۲۹۱.</ref> در گزارش منحصر به فردی، حذیفه از [[ابوموسی اشعری]] به [[منافق]] یاد کرده است.<ref>المعرفة والتاریخ، ج ۲، ص ۷۷۱؛ الخصال، ص ۴۹۹.</ref> برپایه گزارش [[تاریخ]] نویسان، [[عمر]] هرگاه می‌خواست بر جنازه‌ای [[نماز]] گزارد، درباره [[نفاق]] یا عدم نفاق آن مرده، به حذیفه مراجعه می‌کرد و نظر او را جویا می‌شد و بر هر جنازه‌ای که حذیفه حضور نمی‌یافت، از نماز بر او خودداری می‌کرد.<ref> المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۵؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۳۵.</ref> حذیفه را از کاتبان [[رسول خدا]] {{صل}} برشمرده‌اند.<ref> سبل الهدی، ج ۱، ص ۵۸.</ref> حذیفه می‌گوید: پیامبر {{صل}} از ما خواست نام [[مسلمانان]] را بنویسیم و ما [[اسامی]] ۱۵۰۰ نفر را برای آن [[حضرت]] نوشتیم؛<ref>مجموعة الوثائق السیاسیه، ص ۶۵.</ref> گویا این کار پس از [[عقد برادری]] بوده است. حذیفه چون آشنایی به [[کتابت]] داشت، کارشناس برآورد محصولات بود و طبق گزارش‌هایی، پیش‌ فروش یا پیش ‌خرید برآورد [[نخل]] را می‌نوشت.<ref>التنبیه والاشراف، ص ۲۴۵؛ نظام اداری مسلمانان، ص ۷۳.</ref> حذیفه را [[شاهد]] برخی پیمان‌های رسول خدا {{صل}} با [[قبایل]] و افراد یاد کرده‌اند؛<ref> مجموعة الوثائق السیاسیه، ص ۲۴۲، ۳۲۸.</ref> نیز از آن رو که مورد [[اعتماد]] پیامبر {{صل}} بود، مأموریت‌هایی بدو واگذار می‌شد. براساس گزارشی، قومی به [[نزاع]] برخاستند و شکایتشان را نزد رسول خدا {{صل}} بردند و آن حضرت حذیفه را فرستاد و او میان ایشان [[داوری]] کرد و چون بازگشت و چگونگی قضای خود را بازگو کرد، آن حضرت آن را [[تأیید]] کرد.<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۵، ص ۵۵۳.</ref> حذیفه در [[حجه‌الوداع]] (سال دهم) حاضر و از کسانی بود که به [[دستور]] [[رسول خدا]] {{صل}} در [[غدیر خم]] به [[علی]] {{ع}} با خطاب «[[امیرالمؤمنین]]» [[سلام]] دادند<ref>الامالی، مفید، ص ۱۹.</ref>.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[حذیفة بن یمان (مقاله)|مقاله «حذیفة بن یمان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>
[[آیه]] {{متن قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را توانگر کرده‌اند؛ پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر رو بگردانند خداوند آنان را در این جهان و جهان واپسین به عذابی دردناک دچار خواهد کرد و در (این سر) زمین یار و یاوری نخواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۴.</ref> درباره این رخداد نازل شده است.<ref> مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۹؛ تفسیر ماوردی، ج۲، ص ۳۸۳؛ الکشاف، ج ۲، ص ۲۹۱.</ref> در گزارش منحصر به فردی، حذیفه از [[ابوموسی اشعری]] به [[منافق]] یاد کرده است.<ref>المعرفة والتاریخ، ج ۲، ص ۷۷۱؛ الخصال، ص ۴۹۹.</ref> برپایه گزارش [[تاریخ]] نویسان، [[عمر]] هرگاه می‌خواست بر جنازه‌ای [[نماز]] گزارد، درباره [[نفاق]] یا عدم نفاق آن مرده، به حذیفه مراجعه می‌کرد و نظر او را جویا می‌شد و بر هر جنازه‌ای که حذیفه حضور نمی‌یافت، از نماز بر او خودداری می‌کرد.<ref> المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۵؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۳۵.</ref> حذیفه را از کاتبان [[رسول خدا]] {{صل}} برشمرده‌اند.<ref> سبل الهدی، ج ۱، ص ۵۸.</ref> حذیفه می‌گوید: پیامبر {{صل}} از ما خواست نام [[مسلمانان]] را بنویسیم و ما [[اسامی]] ۱۵۰۰ نفر را برای آن [[حضرت]] نوشتیم؛<ref>مجموعة الوثائق السیاسیه، ص ۶۵.</ref> گویا این کار پس از [[عقد برادری]] بوده است. حذیفه چون آشنایی به [[کتابت]] داشت، کارشناس برآورد محصولات بود و طبق گزارش‌هایی، پیش‌ فروش یا پیش ‌خرید برآورد [[نخل]] را می‌نوشت.<ref>التنبیه والاشراف، ص ۲۴۵؛ نظام اداری مسلمانان، ص ۷۳.</ref> حذیفه را [[شاهد]] برخی پیمان‌های رسول خدا {{صل}} با [[قبایل]] و افراد یاد کرده‌اند؛<ref> مجموعة الوثائق السیاسیه، ص ۲۴۲، ۳۲۸.</ref> نیز از آن رو که مورد [[اعتماد]] پیامبر {{صل}} بود، مأموریت‌هایی بدو واگذار می‌شد. براساس گزارشی، قومی به [[نزاع]] برخاستند و شکایتشان را نزد رسول خدا {{صل}} بردند و آن حضرت حذیفه را فرستاد و او میان ایشان [[داوری]] کرد و چون بازگشت و چگونگی قضای خود را بازگو کرد، آن حضرت آن را [[تأیید]] کرد.<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۵، ص ۵۵۳.</ref> حذیفه در [[حجه‌الوداع]] (سال دهم) حاضر و از کسانی بود که به [[دستور]] [[رسول خدا]] {{صل}} در [[غدیر خم]] به [[علی]] {{ع}} با خطاب «[[امیرالمؤمنین]]» [[سلام]] دادند<ref>الامالی، مفید، ص ۱۹.</ref>.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[حذیفة بن یمان (مقاله)|مقاله «حذیفة بن یمان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>


== روایتگری [[حذیفه]] ==
== روایتگری [[حذیفه]] ==
حذیفه [[راوی حدیث]] [[پیامبر]] {{صل}} بود. کسانی چون [[عمر]]، [[ابوعبیده]]، [[ابووائل]] و... از او [[روایت]] [[نقل]] کرده‌اند.<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۹۰: تهذیب التهذیب، ج ۲، ص ۱۹۳.</ref> [[بخاری]] از او ۸ [[حدیث]] و مسلم ۱۷ حدیث گزارش کرده‌اند.<ref> سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۳۶۱.</ref> موضوع [[روایات]] او [[طهارت]]، [[وضو]]، مسح، [[معرفت خدا]]، [[نماز]]، [[زنا]]، [[قرائت قرآن]]،<ref> الخصال، ص ۳۲۰؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۳۸۲ - ۴۰۸.</ref> [[خروج دجال]] <ref> مسند احمد، ج ۵، ص ۴۰۳ - ۴۰۵؛ صحیح البخاری، ج ۸، ص ۱۰۳.</ref> و حدیث [[دابة الارض]] <ref>المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۱۷۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۳۵.</ref> است. [[دانشمندان]] [[شیعی]] نیز همچون [[اهل سنت]] حذیفه را [[ثقه]] دانسته‌اند.<ref>ر. ک: رجال کشی، ج ۱، ص ۱۷۸.</ref> برخی [[احادیث]] نقل شده در منابع شیعی از جهت متن با اهل سنت مشترک‌اند.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[حذیفة بن یمان (مقاله)|مقاله «حذیفة بن یمان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>
حذیفه [[راوی حدیث]] [[پیامبر]] {{صل}} بود. کسانی چون [[عمر]]، [[ابوعبیده]]، [[ابووائل]] و... از او [[روایت]] [[نقل]] کرده‌اند.<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۹۰: تهذیب التهذیب، ج ۲، ص ۱۹۳.</ref> [[بخاری]] از او ۸ [[حدیث]] و مسلم ۱۷ حدیث گزارش کرده‌اند.<ref> سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۳۶۱.</ref> موضوع [[روایات]] او [[طهارت]]، [[وضو]]، مسح، [[معرفت خدا]]، [[نماز]]، [[زنا]]، [[قرائت قرآن]]،<ref> الخصال، ص ۳۲۰؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۳۸۲ - ۴۰۸.</ref> [[خروج دجال]] <ref> مسند احمد، ج ۵، ص ۴۰۳ - ۴۰۵؛ صحیح البخاری، ج ۸، ص ۱۰۳.</ref> و حدیث [[دابة الارض]] <ref>المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۱۷۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۳۵.</ref> است. [[دانشمندان]] [[شیعی]] نیز همچون [[اهل سنت]] حذیفه را [[ثقه]] دانسته‌اند.<ref>ر. ک: رجال کشی، ج ۱، ص ۱۷۸.</ref> برخی [[احادیث]] نقل شده در منابع شیعی از جهت متن با اهل سنت مشترک‌اند<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[حذیفة بن یمان (مقاله)|مقاله «حذیفة بن یمان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>.


== حذیفه و [[روایات تفسیری]] ==
== حذیفه و [[روایات تفسیری]] ==
خط ۴۸: خط ۴۸:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:000061.jpg|22px]] [[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[حذیفة بن یمان (مقاله)|مقاله «حذیفة بن یمان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰''']]
# [[پرونده:000061.jpg|22px]] [[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[حذیفة بن یمان (مقاله)|مقاله «حذیفة بن یمان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۵۴: خط ۵۴:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:حذیفة بن یمان]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب امام علی]]
۱۱۳٬۰۱۷

ویرایش