پرش به محتوا

ولایت تکوینی در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'واحدی' به 'واحدی'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = ولایت | عنوان مدخل = ولایت تکوینی | مداخل مرتبط = ولایت تکوینی در لغت - ولایت تکوینی در قرآن - ولایت تکوینی در حدیث - ولایت تکوینی در کلام اسلامی | پرسش مرتبط = }} ==روایات دال بر ولایت تکوینی== روایات در باب...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
جز (جایگزینی متن - 'واحدی' به 'واحدی')
خط ۵۹: خط ۵۹:
مقصود از انحصار [[خالقیت]] در [[خدا]]، خالقیت مستقل و اصیل است که آفریننده در [[آفرینش]] تکیه بر دیگری نکند. چنین آفرینندگی‌ای از اوصاف خداست. البته آفرینندگی تبعی و وابسته که متکّی به [[خواست خداوند]] و به [[اذن]] و [[اراده]] و [[قدرت]] او باشد، از غیر خدا هم برمی‌آید. ازاین‌رو [[خداوند]]، خود را به «بهترین آفرینندگان» توصیف می‌کند: {{متن قرآن|فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>«پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.</ref> در [[آیه]] تصریح شده که جز او هم آفرینندگانی وجود دارند؛ ولی او بهترین آنان است و این تنها به این سبب است که آفرینندگی خداوند ذاتی است؛ بر خلاف دیگران؛ از همین روست که [[عیسای مسیح]]<ref>آل‌عمران: ۴۹؛ مائده: ۱۱۰.</ref>[[خلقت]] را به خودش نسبت می‌دهد<ref>طباطبایی، المیزان، ج۳، ص۱۹۹ و ۲۰۰ و ج۶، ص۲۱۹-۲۲۱؛ سبحانی، سیمای عقائد شیعه، ص۵۶ و ۵۷. البته برخی برآنند که دقت در محتوای این آیه و تفاوت تعبیرهایی که در آن به کار رفته، این نکته را روشن می‌سازد که حضرت مسیح{{ع}} بر خلاف شفا و احیای مردگان، آفرینش را به خدا نسبت می‌دهد؛ نه خود. از نظر ایشان بر اساس آیات قرآن، آفرینش در همه جا به خداوند نسبت داده شده است و در هیچ موردی این نسبت (به طور گسترده) به غیر او داده نشده است. (مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۹، ص۱۵۸ و ۱۵۹) ولی به نظر می‌رسد ظاهر آیه با اسناد خلقت به خود حضرت عیسی{{ع}} بیشتر سازگار است. همچنین در روایتی از امام رضا{{ع}} سؤال شد که آیا خالقی غیر از خداوند هم هست؟ امام{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ:{{متن قرآن|فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}} فَقَدْ أَخْبَرَ أَنَّ فِي عِبَادِهِ خَالِقِينَ مِنْهُمْ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ خَلَقَ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِ اللَّهِ فَنَفَخَ فِيهِ فَصَارَ طَائِراً بِإِذْنِ اللَّهِ‌...}}؛ (شیخ صدوق، التوحید، ص۶۳).</ref>. ازاین‌رو اگر خالقی در فعل خود متکی به [[مشیت]] و [[قدرت خداوند]] باشد، این خلاف [[توحید در خالقیت]] نیست؛ بلکه خود عین [[توحید]] است<ref>عابدی، توحید و شرک، ص۲۸۷.</ref>.
مقصود از انحصار [[خالقیت]] در [[خدا]]، خالقیت مستقل و اصیل است که آفریننده در [[آفرینش]] تکیه بر دیگری نکند. چنین آفرینندگی‌ای از اوصاف خداست. البته آفرینندگی تبعی و وابسته که متکّی به [[خواست خداوند]] و به [[اذن]] و [[اراده]] و [[قدرت]] او باشد، از غیر خدا هم برمی‌آید. ازاین‌رو [[خداوند]]، خود را به «بهترین آفرینندگان» توصیف می‌کند: {{متن قرآن|فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>«پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.</ref> در [[آیه]] تصریح شده که جز او هم آفرینندگانی وجود دارند؛ ولی او بهترین آنان است و این تنها به این سبب است که آفرینندگی خداوند ذاتی است؛ بر خلاف دیگران؛ از همین روست که [[عیسای مسیح]]<ref>آل‌عمران: ۴۹؛ مائده: ۱۱۰.</ref>[[خلقت]] را به خودش نسبت می‌دهد<ref>طباطبایی، المیزان، ج۳، ص۱۹۹ و ۲۰۰ و ج۶، ص۲۱۹-۲۲۱؛ سبحانی، سیمای عقائد شیعه، ص۵۶ و ۵۷. البته برخی برآنند که دقت در محتوای این آیه و تفاوت تعبیرهایی که در آن به کار رفته، این نکته را روشن می‌سازد که حضرت مسیح{{ع}} بر خلاف شفا و احیای مردگان، آفرینش را به خدا نسبت می‌دهد؛ نه خود. از نظر ایشان بر اساس آیات قرآن، آفرینش در همه جا به خداوند نسبت داده شده است و در هیچ موردی این نسبت (به طور گسترده) به غیر او داده نشده است. (مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۹، ص۱۵۸ و ۱۵۹) ولی به نظر می‌رسد ظاهر آیه با اسناد خلقت به خود حضرت عیسی{{ع}} بیشتر سازگار است. همچنین در روایتی از امام رضا{{ع}} سؤال شد که آیا خالقی غیر از خداوند هم هست؟ امام{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ:{{متن قرآن|فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}} فَقَدْ أَخْبَرَ أَنَّ فِي عِبَادِهِ خَالِقِينَ مِنْهُمْ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ خَلَقَ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِ اللَّهِ فَنَفَخَ فِيهِ فَصَارَ طَائِراً بِإِذْنِ اللَّهِ‌...}}؛ (شیخ صدوق، التوحید، ص۶۳).</ref>. ازاین‌رو اگر خالقی در فعل خود متکی به [[مشیت]] و [[قدرت خداوند]] باشد، این خلاف [[توحید در خالقیت]] نیست؛ بلکه خود عین [[توحید]] است<ref>عابدی، توحید و شرک، ص۲۸۷.</ref>.


مقصود از [[توحید در ربوبیت]] این است که [[تدبیر]] و [[اداره جهان]] به دست [[مدبّر]] یگانه و [[کارگزار]] [[واحدی]] است و هیچ موجودی در این باره یاری‌رسان او نیست؛ تنها [[خداوند]] است که مدبّر سراسر هستی است. آیاتی همانند {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی می‌کند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره یونس، آیه ۳.</ref> و {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ}}<ref>«خداوند همان است که آسمان‌ها را بی‌ستون‌هایی که آنها را ببینید برافراخت سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت و خورشید و ماه را رام کرد؛ هر یک تا زمانی معیّن روان است؛ امر (آفرینش) را کارسازی می‌کند، آیات را آشکار می‌دارد باشد که شما به لقای پروردگارتان، یقین کنید» سوره رعد، آیه ۲.</ref><ref>برای چگونگی دلالت آیه بر توحید ربوبی ر.ک: طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۴۷ و ۴۸.</ref> بر [[توحید ربوبی]] دلالت دارند. خداوند در این [[آیات]] پس از ذکر [[خلقت]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]]، به بیان [[تدبیر]] و اداره [[خلقت]] می‌پردازد و تنها [[مدبر]] هستی را خودش معرفی می‌کند. پس [[ربّ]] و مدبّری جز [[خداوند]] نیست و [[خالق هستی]]، همان ربّ و [[مدبّر]] [[مخلوقات]] است<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ص۳۳ و ۳۴.</ref>. خلقت و تدبیر عالم پیوند تنگاتنگی با یکدیگر دارند؛ لذا وقتی [[آفریدگار هستی]] و [[انسان]] یکی است، پس مدبّر آنها هم یکی خواهد بود. به همین جهت، خداوند وقتی خود را به عنوان [[آفریدگار]] همه چیز توصیف می‌کند، خود را مدبّر آنها نیز معرفی می‌کند<ref>ر.ک: سبحانی، سیمای عقائد شیعه، ص۵۸ و ۵۹؛ المیزان، ج۱۹، ص۴۷؛ عابدی، توحید و شرک، ص۲۸۷ و ۲۸۹.</ref>.
مقصود از [[توحید در ربوبیت]] این است که [[تدبیر]] و [[اداره جهان]] به دست [[مدبّر]] یگانه و [[کارگزار]] واحدی است و هیچ موجودی در این باره یاری‌رسان او نیست؛ تنها [[خداوند]] است که مدبّر سراسر هستی است. آیاتی همانند {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی می‌کند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره یونس، آیه ۳.</ref> و {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ}}<ref>«خداوند همان است که آسمان‌ها را بی‌ستون‌هایی که آنها را ببینید برافراخت سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت و خورشید و ماه را رام کرد؛ هر یک تا زمانی معیّن روان است؛ امر (آفرینش) را کارسازی می‌کند، آیات را آشکار می‌دارد باشد که شما به لقای پروردگارتان، یقین کنید» سوره رعد، آیه ۲.</ref><ref>برای چگونگی دلالت آیه بر توحید ربوبی ر.ک: طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۴۷ و ۴۸.</ref> بر [[توحید ربوبی]] دلالت دارند. خداوند در این [[آیات]] پس از ذکر [[خلقت]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]]، به بیان [[تدبیر]] و اداره [[خلقت]] می‌پردازد و تنها [[مدبر]] هستی را خودش معرفی می‌کند. پس [[ربّ]] و مدبّری جز [[خداوند]] نیست و [[خالق هستی]]، همان ربّ و [[مدبّر]] [[مخلوقات]] است<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ص۳۳ و ۳۴.</ref>. خلقت و تدبیر عالم پیوند تنگاتنگی با یکدیگر دارند؛ لذا وقتی [[آفریدگار هستی]] و [[انسان]] یکی است، پس مدبّر آنها هم یکی خواهد بود. به همین جهت، خداوند وقتی خود را به عنوان [[آفریدگار]] همه چیز توصیف می‌کند، خود را مدبّر آنها نیز معرفی می‌کند<ref>ر.ک: سبحانی، سیمای عقائد شیعه، ص۵۸ و ۵۹؛ المیزان، ج۱۹، ص۴۷؛ عابدی، توحید و شرک، ص۲۸۷ و ۲۸۹.</ref>.


با وجود اینکه [[قرآن کریم]] تدبیر و [[اداره جهان]] را تنها از آنِ [[خداوند متعال]] می‌داند، در برخی از [[آیات]] [[تدبیر امور]] را به دیگران نسبت می‌دهد و به تدبیر آنان تصریح می‌کند<ref>مانند: نازعات: ۵؛ انعام: ۶۱.</ref>. البته بین این آیات هیچ تناقضی وجود ندارد؛ زیرا ربوبیّتی که در خداوند است، [[ربوبیّت]] مستقل و اصیل و غیر وابسته است؛ اما ربوبیّت سایر موجودات، وابسته و متکی به امر و [[اذن خداوند]] و تابع [[قدرت]] و [[اراده]] اوست. هر مدبّری در [[عالم هستی]] مانند [[فرشتگان]]، [[مظهر]] [[اراده خدا]] و مجری [[دستورات]] او هستند. بنابراین [[توحید در تدبیر]] و تأثیر، به معنای بی‌تأثیر دانستن موجودات و تأثیرگذاری مستقیم و بی‌واسطه خداوند نیست؛ بلکه به معنای آن است که علل و اسباب طبیعی در عین آن‌که دارای تأثیر [[واقعی]] هستند، تأثیر آنها با [[جعل]] و [[اراده خداوند]] صورت می‌گیرد. کسی که می‌پندارد معنای [[توحید ربوبی]]، بی‌اثر دانستن علل و اسباب است، او با [[وجدان]] خود و [[وحی]] روشن [[الهی]] به [[مخالفت]] برخاسته است. [[وحی الهی]]<ref>ر.ک: بقره: ۲۲؛ رعد: ۴.</ref>، در عین حالی که اثرگذاری موجودات طبیعی را پذیرفته، آثار آنها را به خداوند نسبت می‌دهد و متکی به او و ناشی از او می‌داند<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ص۳۵-۳۹؛ عابدی، توحید و شرک، ص۲۸۹-۲۹۳؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۲۸۶ و ۲۸۷.</ref>.
با وجود اینکه [[قرآن کریم]] تدبیر و [[اداره جهان]] را تنها از آنِ [[خداوند متعال]] می‌داند، در برخی از [[آیات]] [[تدبیر امور]] را به دیگران نسبت می‌دهد و به تدبیر آنان تصریح می‌کند<ref>مانند: نازعات: ۵؛ انعام: ۶۱.</ref>. البته بین این آیات هیچ تناقضی وجود ندارد؛ زیرا ربوبیّتی که در خداوند است، [[ربوبیّت]] مستقل و اصیل و غیر وابسته است؛ اما ربوبیّت سایر موجودات، وابسته و متکی به امر و [[اذن خداوند]] و تابع [[قدرت]] و [[اراده]] اوست. هر مدبّری در [[عالم هستی]] مانند [[فرشتگان]]، [[مظهر]] [[اراده خدا]] و مجری [[دستورات]] او هستند. بنابراین [[توحید در تدبیر]] و تأثیر، به معنای بی‌تأثیر دانستن موجودات و تأثیرگذاری مستقیم و بی‌واسطه خداوند نیست؛ بلکه به معنای آن است که علل و اسباب طبیعی در عین آن‌که دارای تأثیر [[واقعی]] هستند، تأثیر آنها با [[جعل]] و [[اراده خداوند]] صورت می‌گیرد. کسی که می‌پندارد معنای [[توحید ربوبی]]، بی‌اثر دانستن علل و اسباب است، او با [[وجدان]] خود و [[وحی]] روشن [[الهی]] به [[مخالفت]] برخاسته است. [[وحی الهی]]<ref>ر.ک: بقره: ۲۲؛ رعد: ۴.</ref>، در عین حالی که اثرگذاری موجودات طبیعی را پذیرفته، آثار آنها را به خداوند نسبت می‌دهد و متکی به او و ناشی از او می‌داند<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ص۳۵-۳۹؛ عابدی، توحید و شرک، ص۲۸۹-۲۹۳؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۲۸۶ و ۲۸۷.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش