قلب در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←حضور قلب و اقسام آن
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = قلب| عنوان مدخل = قلب| مداخل مرتبط = قلب در قرآن - قلب در نهج البلاغه - قلب در معارف دعا و زیارات - قلب در معارف و سیره سجادی - قلب در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی | پرسش مرتبط = }} == مقدمه == بحث قلب در مباحث عرفا...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
##حضور قلب در تجلیات افعالی | ##حضور قلب در تجلیات افعالی | ||
##حضور قلب در تجلیات اسمائی | ##حضور قلب در تجلیات اسمائی | ||
##حضور قلب در تجلیات ذاتی. | ##حضور قلب در تجلیات ذاتی. ایشان برای هر یک از این تجلیات نیز چهار مرتبه برمیشمرد: مرتبه [[علمی]]، مرتبه [[ایمانی]]، مرتبه [[شهودی]]، مرتبه فنایی. در تجلیات افعالی علمی، شخص [[عابد]] سالک از طریق [[برهان]] میداند که تمام عالم وجود، پرتویی از تجلی [[ذات الهی]] است<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۳۵.</ref> و چنین [[انسانی]] در همه اوقات بهخصوص به هنگام عبادت، خود و عالم را در محضر [[پروردگار]] میبیند،<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۷–۲۱.</ref> و اگر این [[علم]] را با قلم [[عقل]] بر صفحه [[دل]] بنگارد و به آن [[ایمان]] پیدا کند، به مرحله ایمانی میرسد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۳۵.</ref> تا اینکه با [[ریاضت]] و [[مجاهدت]] و تقوای کامل، بهرهای از تجلیات [[شهودی]] نصیب [[قلب]] شود تا زمانی که قلب یکسره آینه تجلیات [[حق]] شود و سالک به مرتبه فنا برسد. اگر سالک از این فنا به [[هوشیاری]] برسد و [[عنایت الهی]] شامل او شود، به تجلیات اسمائی نایل میشود که این مرتبه به سهم خود مراتب بسیاری دارد.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۷–۲۳.</ref> اگر [[استعداد]] سالک بیش از این باشد، نوبت به [[حضور قلب]] در دریافت تجلیات ذاتی میرسد که آخرین و [[کاملترین]] مرتبه از حضور قلب است و این هم به سهم خود مراتب بسیاری دارد.<ref> امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۷–۲۳؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۳۳–۴۳۵.</ref> | ||
ایشان برای هر یک از این تجلیات نیز چهار مرتبه برمیشمرد: مرتبه [[علمی]]، مرتبه [[ایمانی]]، مرتبه [[شهودی]]، مرتبه فنایی. در تجلیات افعالی علمی، شخص [[عابد]] سالک از طریق [[برهان]] میداند که تمام عالم وجود، پرتویی از تجلی [[ذات الهی]] است<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۳۵.</ref> و چنین [[انسانی]] در همه اوقات بهخصوص به هنگام عبادت، خود و عالم را در محضر [[پروردگار]] میبیند،<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۷–۲۱.</ref> و اگر این [[علم]] را با قلم [[عقل]] بر صفحه [[دل]] بنگارد و به آن [[ایمان]] پیدا کند، به مرحله ایمانی میرسد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۳۵.</ref> تا اینکه با [[ریاضت]] و [[مجاهدت]] و تقوای کامل، بهرهای از تجلیات [[شهودی]] نصیب [[قلب]] شود تا زمانی که قلب یکسره آینه تجلیات [[حق]] شود و سالک به مرتبه فنا برسد. اگر سالک از این فنا به [[هوشیاری]] برسد و [[عنایت الهی]] شامل او شود، به تجلیات اسمائی نایل میشود که این مرتبه به سهم خود مراتب بسیاری دارد.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۷–۲۳.</ref> اگر [[استعداد]] سالک بیش از این باشد، نوبت به [[حضور قلب]] در دریافت تجلیات ذاتی میرسد که آخرین و [[کاملترین]] مرتبه از حضور قلب است و این هم به سهم خود مراتب بسیاری دارد.<ref> امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۷–۲۳؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۳۳–۴۳۵.</ref> | |||
# حضور قلب در [[عبادت]]: حضور قلب در عبادت نیز مراتبی دارد. این مسئله گاهی به صورت اجمالی و گاهی به صورت تفصیلی است. نخستین مرتبه آن، این است که سالک به قلب خود بفهماند در عبادت سرگرم ثنای [[معبود]] است و از آغاز عبادت تا فرجام آن، خود را به همین حال نگاه دارد.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۷.</ref> حضور قلب تفصیلی نیز خود گاهی با قدم [[فکر]] و [[برهان]] است و گاهی با قدم [[ایمان]] و [[اطمینان]] که [[حقایق]] را که با قدم برهان و [[عقل]] به آن رسیدهاست، به مرتبه قلب برساند. در مرتبه بعد چنین است که حقایقی را که به مرتبه قلب رساندهاست، با قدم [[شهود]] و با چشم [[ملکوتی]] [[مشاهده]] کند.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۸–۲۰.</ref> [[امام خمینی]] دربارهٔ کیفیت دستیابی به حضور قلب، میگوید [[انسان]] در وقت [[اشتغال]] به عبادت، باید خود را از اشتغالات و همّ [[دنیایی]] فارغ و قلب را از امور متفرقه خالی کند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۲۸.</ref> و با قدری مواظبت و [[مراقبت]] به تحصیل [[فراغت]] قلب بپردازد و مدتی [[اختیار]] [[خیال]] را به دست گیرد؛ در این صورت پس از مدتی به حق و عبادت توجه پیدا خواهد کرد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۳۰.</ref> | # حضور قلب در [[عبادت]]: حضور قلب در عبادت نیز مراتبی دارد. این مسئله گاهی به صورت اجمالی و گاهی به صورت تفصیلی است. نخستین مرتبه آن، این است که سالک به قلب خود بفهماند در عبادت سرگرم ثنای [[معبود]] است و از آغاز عبادت تا فرجام آن، خود را به همین حال نگاه دارد.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۷.</ref> حضور قلب تفصیلی نیز خود گاهی با قدم [[فکر]] و [[برهان]] است و گاهی با قدم [[ایمان]] و [[اطمینان]] که [[حقایق]] را که با قدم برهان و [[عقل]] به آن رسیدهاست، به مرتبه قلب برساند. در مرتبه بعد چنین است که حقایقی را که به مرتبه قلب رساندهاست، با قدم [[شهود]] و با چشم [[ملکوتی]] [[مشاهده]] کند.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۸–۲۰.</ref> [[امام خمینی]] دربارهٔ کیفیت دستیابی به حضور قلب، میگوید [[انسان]] در وقت [[اشتغال]] به عبادت، باید خود را از اشتغالات و همّ [[دنیایی]] فارغ و قلب را از امور متفرقه خالی کند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۲۸.</ref> و با قدری مواظبت و [[مراقبت]] به تحصیل [[فراغت]] قلب بپردازد و مدتی [[اختیار]] [[خیال]] را به دست گیرد؛ در این صورت پس از مدتی به حق و عبادت توجه پیدا خواهد کرد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۳۰.</ref> | ||