پرش به محتوا

حکمت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'محمدبن' به 'محمد بن'
جز (جایگزینی متن - 'تفسیر فرات' به 'تفسیر فرات')
جز (جایگزینی متن - 'محمدبن' به 'محمد بن')
خط ۳۰۸: خط ۳۰۸:
بنا بر برخی [[تفاسیر]]، دلیل [[حکمت]] شمرده شدن این امور، آن است که [[عقل]] نیز می‌تواند [[فلسفه]] این گونه [[احکام]] را دریابد<ref>ر. ک: ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۲۵؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۰، ص۳۴۴.</ref>. البته این احتمال نیز وجود دارد که حکمت [[ضرورت]] نتیجه [[تعقل]] نباشد؛ بلکه به هر [[دانش]] [[مطابق با واقع]] و [[هدایت‌گری]]، حکمت گفته می‌شود که در مواردی، قابل [[استنباط]] [[عقلی]] نیز هست. شاید روایاتی که مسائلی مانند [[اطاعت خداوند]] و [[شناخت امام]]<ref>ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۳-۴۵۲؛ سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن ج۱، ص۵۴۸.</ref>، و [[معرفت]] و [[تفقه در دین]]<ref>محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۱۵۱: {{متن روایت|إِنَّ الْحِكْمَةَ الْمَعْرِفَةُ وَ التَّفَقُّهُ فِي الدِّينِ فَمَنْ فَقُهَ مِنْكُمْ فَهُوَ حَكِيمٌ‌}}؛ همچنین ر. ک: محمد قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۲، ص۴۴۴.</ref>، [[قرآن]]<ref>ر. ک: علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰.</ref> و... ؛<ref>ر. ک: سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۴۸: عبد علی بن جمعه عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۲۸۷؛ محمد قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۲، ص۴۴۴.</ref> را از مصادیق [[حکمت]] معرفی کرده‌اند، مؤید این برداشت باشند. به هر حال، [[ارتباط]] فی الجمله حکمت و [[عقل]] انکارناشدنی است.
بنا بر برخی [[تفاسیر]]، دلیل [[حکمت]] شمرده شدن این امور، آن است که [[عقل]] نیز می‌تواند [[فلسفه]] این گونه [[احکام]] را دریابد<ref>ر. ک: ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۲۵؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۰، ص۳۴۴.</ref>. البته این احتمال نیز وجود دارد که حکمت [[ضرورت]] نتیجه [[تعقل]] نباشد؛ بلکه به هر [[دانش]] [[مطابق با واقع]] و [[هدایت‌گری]]، حکمت گفته می‌شود که در مواردی، قابل [[استنباط]] [[عقلی]] نیز هست. شاید روایاتی که مسائلی مانند [[اطاعت خداوند]] و [[شناخت امام]]<ref>ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۳-۴۵۲؛ سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن ج۱، ص۵۴۸.</ref>، و [[معرفت]] و [[تفقه در دین]]<ref>محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۱۵۱: {{متن روایت|إِنَّ الْحِكْمَةَ الْمَعْرِفَةُ وَ التَّفَقُّهُ فِي الدِّينِ فَمَنْ فَقُهَ مِنْكُمْ فَهُوَ حَكِيمٌ‌}}؛ همچنین ر. ک: محمد قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۲، ص۴۴۴.</ref>، [[قرآن]]<ref>ر. ک: علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰.</ref> و... ؛<ref>ر. ک: سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۴۸: عبد علی بن جمعه عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۲۸۷؛ محمد قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۲، ص۴۴۴.</ref> را از مصادیق [[حکمت]] معرفی کرده‌اند، مؤید این برداشت باشند. به هر حال، [[ارتباط]] فی الجمله حکمت و [[عقل]] انکارناشدنی است.


[[خداوند]] در صریح‌ترین [[آیه]] درباره حکمت، می‌فرماید: {{متن قرآن|يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«به هر که خواهد فرزانگی می‌بخشد و هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان داده‌اند؛ و جز خردمندان در یاد نمی‌گیرند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.</ref>. در آیه‌ای دیگر، خداوند از اعطای حکمت به [[حضرت]] [[لقمان]] خبر داده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ}}<ref>«و به راستی ما به لقمان فرزانگی داده‌ایم» سوره لقمان، آیه ۱۲.</ref>. بنابر قول مشهور میان [[مفسران]] نخستین، لقمان، [[پیامبر]] نبوده است<ref>اسماعیل بن عمر بن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۲۹۸: {{عربی|اختلف السلف فی لقمان}}، {{عربی|هل کان نبیا أو عبد صالح من غیر نبوة علی قولین؛ الأکثرون علی الثانی}}؛ همچنین ر. ک: نصر بن محمدبن احمد سمرقندی، بحر العلوم ج۳، ص۲۳؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۱، ص۴۳؛ عبدالرحمن بن محمدبن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۹، ص۳۰۹۷ و ج۱۳، ص۸۳۳؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنشور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۶۱.</ref>. روایتی از [[رسول خدا]] {{صل}} نیز نقل شده که او را از غیر [[پیامبران]] شمرده است<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۴۹۴: {{عربی|حَقّاً أَقُولُ لَمْ يَكُنْ لُقْمَانُ نَبِيّاً}}؛ همچنین ر. ک: عبد علی بن جمعه عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۱۹۶: محمد قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۱۰، ص۲۳۹.</ref>. در کاربردهای لغوی، شاهدی که نشان دهد [[قرآن کریم]] معنایی غیر از معنای لغوی حکمت را [[اراده]] کرده، نیامده است. تفسیرهای مفسران نخستین نیز این برداشت را [[تأیید]] می‌کند. از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نقل شده است که با عقل، اعماق حکمت، و با حکمت، اعماق عقل استخراج می‌شود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۵: {{متن روایت|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ كَانَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ {{ع}} يَقُولُ بِالْعَقْلِ اسْتُخْرِجَ غَوْرُ الْحِكْمَةِ وَ بِالْحِكْمَةِ اسْتُخْرِجَ غَوْرُ الْعَقْلِ}}؛</ref>. این [[حدیث شریف]]، توضیحی درباره رابطه [[عقل]] و [[حکمت]] است. با کمک عقل، گوهرهای حکمت استخراج شده، [[سیر]] و [[تدبر]] در [[علوم]] حکیمانه نیز موجب [[رشد]] [[قوه]] عقل می‌شود.
[[خداوند]] در صریح‌ترین [[آیه]] درباره حکمت، می‌فرماید: {{متن قرآن|يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«به هر که خواهد فرزانگی می‌بخشد و هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان داده‌اند؛ و جز خردمندان در یاد نمی‌گیرند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.</ref>. در آیه‌ای دیگر، خداوند از اعطای حکمت به [[حضرت]] [[لقمان]] خبر داده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ}}<ref>«و به راستی ما به لقمان فرزانگی داده‌ایم» سوره لقمان، آیه ۱۲.</ref>. بنابر قول مشهور میان [[مفسران]] نخستین، لقمان، [[پیامبر]] نبوده است<ref>اسماعیل بن عمر بن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۲۹۸: {{عربی|اختلف السلف فی لقمان}}، {{عربی|هل کان نبیا أو عبد صالح من غیر نبوة علی قولین؛ الأکثرون علی الثانی}}؛ همچنین ر. ک: نصر بن محمد بن احمد سمرقندی، بحر العلوم ج۳، ص۲۳؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۱، ص۴۳؛ عبدالرحمن بن محمد بن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۹، ص۳۰۹۷ و ج۱۳، ص۸۳۳؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنشور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۶۱.</ref>. روایتی از [[رسول خدا]] {{صل}} نیز نقل شده که او را از غیر [[پیامبران]] شمرده است<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۴۹۴: {{عربی|حَقّاً أَقُولُ لَمْ يَكُنْ لُقْمَانُ نَبِيّاً}}؛ همچنین ر. ک: عبد علی بن جمعه عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۱۹۶: محمد قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۱۰، ص۲۳۹.</ref>. در کاربردهای لغوی، شاهدی که نشان دهد [[قرآن کریم]] معنایی غیر از معنای لغوی حکمت را [[اراده]] کرده، نیامده است. تفسیرهای مفسران نخستین نیز این برداشت را [[تأیید]] می‌کند. از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نقل شده است که با عقل، اعماق حکمت، و با حکمت، اعماق عقل استخراج می‌شود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۵: {{متن روایت|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ كَانَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ {{ع}} يَقُولُ بِالْعَقْلِ اسْتُخْرِجَ غَوْرُ الْحِكْمَةِ وَ بِالْحِكْمَةِ اسْتُخْرِجَ غَوْرُ الْعَقْلِ}}؛</ref>. این [[حدیث شریف]]، توضیحی درباره رابطه [[عقل]] و [[حکمت]] است. با کمک عقل، گوهرهای حکمت استخراج شده، [[سیر]] و [[تدبر]] در [[علوم]] حکیمانه نیز موجب [[رشد]] [[قوه]] عقل می‌شود.


[[ابن عباس]] در روایتی، حکمت [[لقمان]] را به عقل و [[فهم]] و تیز هوشی غیر پیامبرانه [[تفسیر]] کرده است<ref>ر. ک: جلال الدین سیوطی، الدرالمنشور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۶۱.</ref>. وی در [[نقلی]] دیگر، حکمت را به [[علم به قرآن]]، شامل [[علم]] به [[ناسخ و منسوخ]]، [[محکم و متشابه]]، مقدم و مؤخر، [[حلال و حرام]] و مانند آن<ref>ر. ک: محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶۰؛ عبدالرحمن بن محمد بن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۵۳۱.</ref>، و در نقلی دیگر، به [[نبوت]] تفسیر کرده است<ref>ر. ک: نصر بن محمد بن احمد سمرقندی، بحر العلوم، ج۱، ص۱۷۹.</ref>. [[ابی الدردا]]، [[صحابی رسول خدا]] {{صل}} نیز در تفسیر حکمت، آن را [[قرائت قرآن]] و [[تفکر]] در آن دانسته است<ref>ر. ک: عبدالرحمن بن محمدبن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۵۳۳.</ref>. در بسیاری از [[تفاسیر]] نخستین، حکمت به فهم [[دین]]، عقل، علم و عمل به آن و رسیدن به [[حق]] در [[کارها]] تفسیر شده است<ref>ر. ک: عبدالرحمن بن محمدبن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۹، ص۳۰۹۷؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۱، ص۴۳؛ نصر بن محمدبن احمد سمر قندی، بحر العلوم، ج۳، ص۲۳؛ احمد ثعلبی نیشابوری، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۱۲؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۵۸۷؛ عبدالرحمن بن علی بن جوزی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج۳، ص۴۳۰؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنشور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۶۱.</ref>. با توجه با این تفاسیر و معنای لغوی حکمت، می‌توان گفت که [[مسلمانان]] نخستین نیز فی الجمله از [[ارتباط]] بین عقل و حکمت [[آگاه]] بودند. البته باید توجه داشت که حتی اگر حکمت را ثمره [[تعقل]] بدانیم، تمام مقدمات آن [[ضرورت عقلی]] نیست؛ چنان که در توضیح [[علوم عقلی]] اشاره شد. [[عقل]] ممکن است از راه تجربه با آموزه‌های [[وحیانی]] با مطالب بسیاری آشنا شود که می‌تواند درباره آنها [[تأمل]] کند. در این صورت، اگر عقل به دانشی [[مطابق با واقع]]، اثر گذار و [[هدایتگر]] برسد، آن [[دانش]] [[حکمت]] نامیده می‌شود. بنابر این حکمت با [[فلسفه]] با [[تفکرات]] صرف [[عقلی]] برابر نیست. در حکمت، بر خلاف این [[علوم]]، ممکن است داده‌های نخستین نتیجه [[مشاهده]] طبیعی، شنیدن، خواندن، [[الهام]] و... باشد؛ اما همین داده‌ها با [[تدبر]] و تأمل عقلی، به معارفی حکیمانه می‌انجامند. نگاهی به [[آیات]] یاد شده که برخی از [[تعالیم]] [[الهی]] و [[اخلاقی]] را از مصادیق حکمت بر می‌شمرند، مؤید همین برداشت‌اند که آموزه‌هایی مانند [[عبادت]] نکردن غیر [[خداوند]]، [[احسان به پدر و مادر]] و [[تواضع]] در برابر آنان، و [[کمک به خویشاوندان]] و [[فقرا]] و [[در راه ماندگان]]، اگرچه دستورهایی الهی و دینی‌اند، عقل [[درستی]] و [[مصلحت]] آنها را فی الجمله [[درک]] می‌کند.<ref>[[سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲)|هاشمی، سید علی]]، [[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]، ص ۱۰۱.</ref>
[[ابن عباس]] در روایتی، حکمت [[لقمان]] را به عقل و [[فهم]] و تیز هوشی غیر پیامبرانه [[تفسیر]] کرده است<ref>ر. ک: جلال الدین سیوطی، الدرالمنشور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۶۱.</ref>. وی در [[نقلی]] دیگر، حکمت را به [[علم به قرآن]]، شامل [[علم]] به [[ناسخ و منسوخ]]، [[محکم و متشابه]]، مقدم و مؤخر، [[حلال و حرام]] و مانند آن<ref>ر. ک: محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶۰؛ عبدالرحمن بن محمد بن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۵۳۱.</ref>، و در نقلی دیگر، به [[نبوت]] تفسیر کرده است<ref>ر. ک: نصر بن محمد بن احمد سمرقندی، بحر العلوم، ج۱، ص۱۷۹.</ref>. [[ابی الدردا]]، [[صحابی رسول خدا]] {{صل}} نیز در تفسیر حکمت، آن را [[قرائت قرآن]] و [[تفکر]] در آن دانسته است<ref>ر. ک: عبدالرحمن بن محمد بن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۵۳۳.</ref>. در بسیاری از [[تفاسیر]] نخستین، حکمت به فهم [[دین]]، عقل، علم و عمل به آن و رسیدن به [[حق]] در [[کارها]] تفسیر شده است<ref>ر. ک: عبدالرحمن بن محمد بن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۹، ص۳۰۹۷؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۱، ص۴۳؛ نصر بن محمد بن احمد سمر قندی، بحر العلوم، ج۳، ص۲۳؛ احمد ثعلبی نیشابوری، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۱۲؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۵۸۷؛ عبدالرحمن بن علی بن جوزی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج۳، ص۴۳۰؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنشور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۶۱.</ref>. با توجه با این تفاسیر و معنای لغوی حکمت، می‌توان گفت که [[مسلمانان]] نخستین نیز فی الجمله از [[ارتباط]] بین عقل و حکمت [[آگاه]] بودند. البته باید توجه داشت که حتی اگر حکمت را ثمره [[تعقل]] بدانیم، تمام مقدمات آن [[ضرورت عقلی]] نیست؛ چنان که در توضیح [[علوم عقلی]] اشاره شد. [[عقل]] ممکن است از راه تجربه با آموزه‌های [[وحیانی]] با مطالب بسیاری آشنا شود که می‌تواند درباره آنها [[تأمل]] کند. در این صورت، اگر عقل به دانشی [[مطابق با واقع]]، اثر گذار و [[هدایتگر]] برسد، آن [[دانش]] [[حکمت]] نامیده می‌شود. بنابر این حکمت با [[فلسفه]] با [[تفکرات]] صرف [[عقلی]] برابر نیست. در حکمت، بر خلاف این [[علوم]]، ممکن است داده‌های نخستین نتیجه [[مشاهده]] طبیعی، شنیدن، خواندن، [[الهام]] و... باشد؛ اما همین داده‌ها با [[تدبر]] و تأمل عقلی، به معارفی حکیمانه می‌انجامند. نگاهی به [[آیات]] یاد شده که برخی از [[تعالیم]] [[الهی]] و [[اخلاقی]] را از مصادیق حکمت بر می‌شمرند، مؤید همین برداشت‌اند که آموزه‌هایی مانند [[عبادت]] نکردن غیر [[خداوند]]، [[احسان به پدر و مادر]] و [[تواضع]] در برابر آنان، و [[کمک به خویشاوندان]] و [[فقرا]] و [[در راه ماندگان]]، اگرچه دستورهایی الهی و دینی‌اند، عقل [[درستی]] و [[مصلحت]] آنها را فی الجمله [[درک]] می‌کند.<ref>[[سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲)|هاشمی، سید علی]]، [[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]، ص ۱۰۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش