بحث:صبر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۶۳۸: | خط ۶۳۸: | ||
از [[خدا]] [[توفیق]] [[صبر جمیل]] را خواست <ref>معارج، آیه ۱۵</ref> در [[کارها]] [[عجول]] نبود و درخواست عاجلانه نداشت<ref>احقاف، آیه ۳۵</ref>؛ زیرا برای هر چیزی زمانی است که در آن تحقق مییابد.<ref>روم، آیه ۶۰</ref> | از [[خدا]] [[توفیق]] [[صبر جمیل]] را خواست <ref>معارج، آیه ۱۵</ref> در [[کارها]] [[عجول]] نبود و درخواست عاجلانه نداشت<ref>احقاف، آیه ۳۵</ref>؛ زیرا برای هر چیزی زمانی است که در آن تحقق مییابد.<ref>روم، آیه ۶۰</ref> | ||
به هر حال، از نظر [[آموزههای وحیانی قرآن]] هر کاری از جمله صبرورزی نیازمند [[توفیق الهی]] است و [[انسان]] میبایست تنها به او [[امید]] داشته باشد تا بتواند کاری که مورد [[رضایت]] خداست را انجام دهد؛ یعنی این گونه نیست که انسان کاری را برای خدا انجام دهد و حتما به دلیل این که برای خدا انجام میدهد، توفیق یابد، بلکه ممکن است که انسان برای پروردگارش کاری از جمله صبر را پیشه کند<ref>مدثر، آیه ۷</ref> ولی توفیق نیابد که [[صبوری]] کند و در امر صبر موفق باشد و از کوره در نرود و [[عجله]] نداشته باشد؛ زیرا [[یونس]] [[پیامبر]]{{ع}} با این که [[مأموریت]] داشته و برای خدا عمل میکرد، ولی به سبب عدم توجه به اموری از جمله عدم [[انتظار]] برای رسیدن [[دستور الهی]]، اقداماتی کرد که موفقیتی برایش نداشت بلکه او را گرفتار [[خشم]] و [[غضب الهی]] کرد. از همین روست که خدا به پیامبرش [[فرمان]] میدهد که هم چون یونس{{ع}} عمل نکند، بلکه به انتظار [[حکم الهی]] باشد و تا حکم الهی نرسیده کاری نکند.<ref>قلم، آیه ۴۸</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[صبر در سایه توفیق الهی (مقاله)|صبر در سایه توفیق الهی]].</ref> | به هر حال، از نظر [[آموزههای وحیانی قرآن]] هر کاری از جمله صبرورزی نیازمند [[توفیق الهی]] است و [[انسان]] میبایست تنها به او [[امید]] داشته باشد تا بتواند کاری که مورد [[رضایت]] خداست را انجام دهد؛ یعنی این گونه نیست که انسان کاری را برای خدا انجام دهد و حتما به دلیل این که برای خدا انجام میدهد، توفیق یابد، بلکه ممکن است که انسان برای پروردگارش کاری از جمله صبر را پیشه کند<ref>مدثر، آیه ۷</ref> ولی توفیق نیابد که [[صبوری]] کند و در امر صبر موفق باشد و از کوره در نرود و [[عجله]] نداشته باشد؛ زیرا [[یونس]] [[پیامبر]]{{ع}} با این که [[مأموریت]] داشته و برای خدا عمل میکرد، ولی به سبب عدم توجه به اموری از جمله عدم [[انتظار]] برای رسیدن [[دستور الهی]]، اقداماتی کرد که موفقیتی برایش نداشت بلکه او را گرفتار [[خشم]] و [[غضب الهی]] کرد. از همین روست که خدا به پیامبرش [[فرمان]] میدهد که هم چون یونس{{ع}} عمل نکند، بلکه به انتظار [[حکم الهی]] باشد و تا حکم الهی نرسیده کاری نکند.<ref>قلم، آیه ۴۸</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[صبر در سایه توفیق الهی (مقاله)|صبر در سایه توفیق الهی]].</ref> | ||
==چیستی [[استعانت]]== | |||
یکی از [[وظایف]] هر [[مسلمانی]] [[تدبر در آیات]] [[قرآنی]] است. [[فهم قرآن]] کمک میکند تا [[درک]] [[درستی]] از نگرش [[خداوند]] به مسایل و [[خواستهها]] و وظایف و [[تکالیف]] خود پیدا کنیم. یکی از موضوعات کلیدی در [[قرآن]] مسأله [[توحید]] است که از آن به ام المسایل تعبیر میشود؛ زیرا درک و [[فهم]] این مسأله با [[سرنوشت انسان]] در ارتباط است. اگر [[انسان]] درک و [[تصوری]] درست از [[حقیقت توحید]] نداشته باشد نمیتواند مسیر خود را به درستی بشناسد و در آن حرکت نماید. بسیاری از کسانی که به [[دوزخ]] [[شقاوت]] و [[بدبختی]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] گرفتارند کسانی هستند که [[شناختی]] ایشان از توحید درست نبوده و نیست و [[زندگی]] خود را بر اصل نخستین [[دین]] یعنی توحید سامان نمیدهند، وجوه و مسایل ریز و درشت آن را نمیدانند و در زندگی بر مدار توحید زندگی نمیکنند. در حالی که [[عقل]] به کار میگرفتند و یا در آن چه از بزرگان و دیگران شنیدهاند،تعقل میکردند، هرگز از مدار توحید خارج نمیشدند و شقاوت [[ابدی]] را برای خود رقم نمیزدند.<ref>ملک، آیه ۱۰</ref> | |||
وجوه اصلی توحید بلکه از اصلیترین وجوه آن، [[توحیدی]] [[عبادی]] و سپس توحید استعانتی است که در [[آیات قرآنی]] به آن اشاره شده است و از [[مسلمانان]] خواسته شده تا روزانه دهها بار آن را تکرار کنند تا هرگز دچار [[غفلت]] از آن نگردند که شقاوت [[دنیوی]] و [[سختیها]] و [[رنج]] آن را و نیز شقاوت ابدی را برای خود میسازند. کسانی که در زندگی روزانه خود دچار [[مشکلات]] میشوند کسانی هستند که دمی دچار غفلت از [[خدا]] و توحید و ابعاد آن شدهاند. در داستان [[حضرت یوسف]]{{ع}} دمی غفلت موجب میشود که سالیانی رنج و شقاوت [[زندان]] را [[تحمل]] کند.<ref>یوسف، آیه ۴۲</ref> [[حضرت موسی]]{{ع}} نیز به غفلتی رنج [[سفر]] بیش تری را متحمل میشود.<ref>کهف، آیات ۶۱ تا ۶۴</ref> خداوند در قرآن گزارشهای بسیاری را آورده است که در ارتباط با [[غفلت]] از [[توحید]] و [[دستورهای الهی]] است. | |||
توحید استعانتی آن چنان مهم است که [[خداوند]] آن را در کنار [[توحید عبادی]] بیان میکند و از [[مردمان]] میخواهد در همه امور خویش به خداوند [[استعانت]] ورزند و در هیچ امری کوچک و بزرگ [[غافل]] از استعانت به [[خدا]] نشوند؛ چراکه همه بدبختیهای [[بشر]] برخاسته از همین غفلت از توحید عبادی و استعانتی است که موجب [[کفر]] و [[شرک]] در این دو حوزه از توحید میشود. | |||
اما استعانت چیست؟ استعانت از ریشه [[عربی]] [[عون]] به معنای کمک، [[پشتیبانی]] و [[یاری خواستن]] آمده است.<ref>مفردات الفاظ قرآن کریم، ذیل واژه عون</ref> از [[آیات قرآنی]] این معنی به دست میآید که از مهمترین جلوههای توحید، [[استعانتجویی]] به خداوند است. خداوند در این باره به صراحت میفرماید که [[مؤمنان]] بگویند: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref> مطابق دستور [[ادبیات عرب]]، مقدّمشدن «ایّاک» بر دو فعل پس از خود، نشانگر [[انحصار]] و به این معناست که: بارخدایا! تنها تو را میپرستیم <ref>نه غیر تو را</ref>؛ و تنها از تو [[یاری]] میطلبیم <ref>نه از دیگری</ref>. | |||
البته [[انسان]] از دیگران برای کارهای خویش معاونت میگیرد و کسی یا کسانی را معاون خود میکند. همچنین یکی از مهمترین [[دستورها]] و [[آموزههای اسلامی]] در [[امت]] سازی، دستور معاونت و [[همکاری]] و [[تعاون]] در [[کارهای نیک]] و خیر است. خداوند میفرماید: {{متن قرآن|وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى }}<ref> سوره مائده، آیه ۲.</ref> | |||
اما باید توجه داشت که استعانت و یاری جز از خداوند سزاوار نیست و اگر به دیگری مراجعه میشود در حد همان اسباب و وسایل است و گرنه یاری کننده [[واقعی]] و [[حقیقی]] خداوند است که تاثیر را در اسباب میگذارد. کسی که [[معتقد]] است که خداوند منشای هر چیزی است و [[آفریدگار]] و [[پروردگار]] است، توجه به همین امور موجب میشود تا تنها به [[خداوند]] [[استعانت]] بجویید. از این روست که در [[آیات قرآنی]] استعانت از خداوند را مربوط به حوزه [[ربوبیت الهی]] دانسته است. البته برخی بر این باورند که استعانت در هر حال مشکل دارد و آن چه خداوند دستور میدهد، [[تعاون]] به یک دیگر است؛ بنابراین میان دو امر استعانت تنها به [[خدا]] و تعاون به دیگر تضاد نیست.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[استعانت و صبر نشانه توحید (مقاله)|استعانت و صبر نشانه توحید]].</ref> | |||
==استعانت به خدا، [[نشانه]] [[توحید کامل]]== | |||
صاحب [[مجمع البیان طبرسی]] مینویسد: [[عبادت]] و [[پرستش]]، نوعی [[سپاسگزاری]] و در واقع [[هدف]] آن است؛ چراکه پرستش، درحقیقت آخرین مرحله [[خضوع]] و عالیترین درجه [[بزرگداشت]] است و تنها [[قدرت]] شکوهمندی را [[شایسته]] و زیبنده است که کلِّ هستی و [[نعمتها]] و [[زندگی]] و [[تمایلات]] و کششها را ارزانی داشته است؛ و از آنجا که در اوج [[یقین]] هستیم که جز خدای توانای هستی، هیچکس دیگر توان ارزانیداشتن نعمتها را ندارد، به اینجا میرسیم که پرستش و عبادت، تنها ویژه خداست و برای او. | |||
آری؛ اگر [[انسان]] شایسته کرداری به دیگری [[نیکی]] کند، بیگمان درخور [[سپاس]] است، همانگونه که [[فرمانبرداری]] از همنوع ممکن است؛ امّا پرستش، ویژه خدا است و بس. | |||
با توجّه به مطالبی که آمد، روشن میشود دیدگاهی که پرستش را همان فرمانبرداری مینگرد، [[سست]] و نادرست است؛ چراکه [[اطاعت]]، تنها موافقت [[فرمان]] است و بس؛ به همین دلیل نمیتوان به پسری که [[فرمانبردار]] پدر و یا بردهای که اطاعت کننده صاحب خویش است، عنوان عبادت کننده و [[پرستشگر]] داد. امّا [[بتپرستان]]، بتها را پرستش میکردند نه اطاعت؛ زیرا بتها دستور و فرمانی نداشتند تا اطاعت شوند. | |||
منظور از «ایّاک نستعین»، بیان این [[حقیقت]] است که «خدایا! [[توفیق]] و [[یاری]] بر پرستش و بندگیات را تنها از تو میخواهیم و بس»؛ و روشن است که معنای توفیق، ردیفساختن و فراهمآوردن اسباب آن چیزی است که در پیدایش بدانها نیاز هست. از این رو، نمیتوان گفت کسی که دیگری را در کاری یاری میکند، بهاو توفیق داده است؛ چراکه او توانسته فقط یک سبب یا بخشی از کار را ردیف کند، امّا گردآوری و فراهمساختن همه اسباب و مقدّمات، از قلمرو [[قدرت]] [[انسانها]] خارج و در [[انحصار]] خداست؛ و درست به همین دلیل، ارزانیدارنده [[توفیق]]، تنها اوست و باید از او توفیق خواست. | |||
دلیل تکرار واژه «ایّاک» این است که چنانچه این واژه فقط یک بار گفته میشد، شاید این [[پندار]] پدید میآمد که راه [[تقرّب به خدا]]، جمع میان [[پرستش]] و [[یاریخواهی]] از اوست، و باید هر دو باشند تا به [[خدا]] [[تقرّب]] جست و با یکی از آن دو نمیتوان به او نزدیک شد؛ درحالیکه چنین نیست. برای نمونه میتوان با [[تفکّر]] در [[عظمت خدا]]، او را پرستید و به او تقرّب جست؛ گرچه در آن [[ساعت]] از او [[یاری]] هم نخواست. | |||
در اینجا ممکن است این [[پرسش]] مطرح شود که: چرا {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ}} بر {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}} پیشی گرفته است، با اینکه میدانیم [[یکتاپرستی]] و [[عبادت خدا]] بدون یاری او نشاید؟ پاسخ این است که: بیتردید [[یاری خدا]] مقدّم بر پرستش اوست؛ چراکه اگر کمکی ازجانب او نباشد، [[انسان]] ازعهده هیچ کاری برنمیآید. امّا نکته مهم اینجاست که چنین نیست که اگر انسان از خدا یاری نخواست، خدا او را فراموش کند و به وی یاری نرساند. با این بیان، کمکرسانی خدا به انسان از [[عبادت]] او جلوتر است، امّا مانعی ندارد که این درخواست پس از پرستش و عبادت او صورت گیرد.<ref>مجمع البیان، ج ۱، ذیل آیه</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[استعانت و صبر نشانه توحید (مقاله)|استعانت و صبر نشانه توحید]].</ref> | |||
==عوامل و بسترهای [[استعانتجویی]] به خدا== | |||
[[شناخت]] انسان نسبت به خدا و خویشتن مهمترین عامل در استعانتجویی به خداست. از این روست که در ایاتی [[قرآنی]] به ویژه [[سوره حمد]] نخست به مسأله [[الوهیت]]، [[مالکیت]]، [[ربوبیت]]، رحمانیت و رحیمیت توجه میدهد و سپس به مسأله پرستش و [[عبودیت]] پرداخته و در کنار آن استعانتجویی به خدا را مطرح میکند. این بدان معناست که تنها کسانی بهره مند از [[توحید عبادی]] و استعانتی هستند که [[شناخت]] جامع و کاملی از [[صفات الهی]] به ویژه این صفات پیش گفته داشته باشد. | |||
از [[آیه]] ۱۲۸ [[سوره اعراف]] نیز همین معنا به دست میآید، هر چند که در این آیه محوریت سخن [[حاکمیّت]] مطلق [[خداوند]] بر [[زمین]] است که آن را عاملی مهم در [[استعانتجویی]] بر میشمارد. | |||
عامل مهم دیگر که البته مرتبط با حوزه شناخت از سویی و عمل از سویی دیگر است، [[تقوای الهی]] است که در همین آیه یعنی آیه ۱۲۸ سوره اعراف بر آن تاکید و اهتمام شده است. تقوای الهی زمانی شکل میگیرد که [[انسان]] خداوند را به [[درستی]] بشناسد و از [[مقام]] جلال و [[عظمت الهی]] [[خشیت]] داشته باشد. از این روست که [[اهل تقوا]] [[عالمان]] [[اهل]] خشیت هستند که [[علم]] ایشان با [[عشق]] از سویی و [[ترس]] و خشیت از سوی دیگر آمیخته است و بیهیچ جحد و انکاری نسبت به [[علم یقینی]] خود<ref>نمل، آیه ۱۴</ref>، [[دل]] و جانش نسبت به خداوند [[خشوع]] و [[خضوع]] دارد.<ref>فاطر، آیه ۲۸؛ بقره، آیه ۴۵</ref> | |||
به هر حال، عواملی چون شناخت از خداوند و صفاتی حسنای [[الهی]] و نیز تقوای عملی که در خشوع و خضوع و [[خشیت از خدا]] خود را نشان میدهد،مهمترین عوامل و بسترهایی است که موجب استعانتجویی به [[خدا]] و [[توحید]] در این حوزه که میتوان آن را مرتبط به [[توحید فعلی]] دانست میشود.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[استعانت و صبر نشانه توحید (مقاله)|استعانت و صبر نشانه توحید]].</ref> | |||
==ابزارهای استعانتجویی به خدا== | |||
دانسته شد که یکی از جلوههای اصلی توحید همانا توحید در استعانتجویی به خداست. اما [[پرسش]] مهمی که مطرح میشود این است که ما چگونه میتوانیم به خداوند [[استعانت]] بجوییم و او را در کارهای خویش به کار گرفته و از معاونت الهی بهره مند شویم؟ چه وسایل و ابزارهایی برای استعانت مطرح است؟ | |||
به سخن دیگر، ما دانستیم که خداوند مالک مطلق و [[آفریدگار]] و [[پروردگار]] جهانیان است و همه چیز در ید [[قدرت]] اوست و او تنهاست که میتواند به ما کمک کند؟ ما بر اساس همین نگرش به سمت [[خدا]] رفته و درخواست [[استعانت]] میکنیم، حال از کجا معلوم که [[خداوند]] پاسخی به [[استعانتجویی]] ما بدهد؟ چه ابزارهایی وجود دارد که ما بتوانیم بهره مند از [[عون]] و معاونت [[الهی]] شویم و خداوند به استعانتجویی ما پاسخ مثبت دهد؟؛ چراکه ما بارها دست به سوی خدا دراز کرده و [[دعا]] و [[نیایشها]] داشته ایم که به ما توجه و عنایتی کند اما اجابتی نشد، از کجا که این استعانتجویی ما مورد قبول قرار گیرد و دست رد بر سینه ما نزند؟ چه چیزی موجب میشود که استعانتجویی ما همراه با پاسخ مثبت معاونت و [[یاری الهی]] همراه باشد؟ | |||
خداوند در آیاتی به این [[پرسش]] پاسخ داده و وسایل و ابزارهایی را بیان کرده است که در این جا به آن اشاره میشود. | |||
۱. '''[[صبر]]''': خداوند در [[آیات]] ۴۵ و ۱۵۳ [[سوره بقره]] میفرماید: اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ؛ به صبر و [[نماز]] به خدا استعانتجویید. در این [[آیه]] نخستین وسیله ای که برای استعانتجویی به خداوند بدان اشاره شده،صبر است. صبر یک [[مقام]] از [[مقامات]] [[انسانی]] است. حالت و فضلیتی است که [[قلب]] انسانی در آن قرار میگیرد و [[مقاومت]] و [[شکیبایی]] و بردباریاش را افزایش میدهد به گونه ای که در برابر [[مشکلات]] درون و بیرون [[مقاوم]] بوده و دچار [[تزلزل]]، [[اضطراب]] و [[بحران]] و [[تشویق]] نمیشود. [[علامه]] [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] مینویسد: «صبر» بهمعنای «[[خویشتنداری]] از هواها و هوسها»، «خودداری از ارضای [[تمایلات]] و [[خواستهها]]»، و «[[شکیباییورزیدن]]» است. شکیبایی بر [[مصیبت]] نیز به این معنا است که فرد مصیبتزده خود را از بیتابی و بیقراری باز میدارد؛ و نیز به همین جهت است که [[ماه رمضان]] را که ماه خودداری از [[خواستههای نفسانی]] است، ماه صبر و شکیبایی نامیدهاند. امّا صبر بر دو گونه است: ۱. خویشتنداری از نزدیکشدن به اموری که [[دل]] میپسندد و خواهان آنها است؛ ۲. وادارساختن خود به انجامدادن کارهای [[شایسته]] و بایستهای که برخلاف میل [[باطن]] است و بسی برای [[انسان]] مشکل. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} در اشاره به این دو نوع [[شکیبایی]] میفرماید: {{متن حدیث|الصّبر صبران: صبرٌ علي مانكره و صبرٌ علي ماتُحبّ}}؛ [[صبر]] دو نوع است: [[خویشتنداری]] از انجامدادن کارهایی که هوای [[دل]] آنها را میپسندد و میخواهد؛ و وادارساختن دل به انجامدادن کارهای خداپسندانه». [[آیه شریفه]] [[فرمان]] میدهد که از هر دو نوع شکیبایی [[یاری]] جویید تا بهسوی [[کمال انسانی]] اوج گیرید. اگر [[انسانها]] از صبر بهره گیرند مورد [[عنایت الهی]] قرار میگیرند و [[خداوند]] نیز در کارهای به ایشان یاری رسانده و همراه [[صابران]] خواهد بود. البته [[همراهی]] و [[معیت]] خداوند با صابران، بهمفهوم همراهی جسمی و [[اجتماع]] در یک مکان نیست؛ چراکه خداوند از ویژگیهای مادّه و [[جسم]] [[پاک]] و [[منزّه]] است، بلکه همراهی [[معنوی]] و [[روحی]] است. در [[آیات قرآنی]] به اشکال مختلف از [[مؤمنان]] خواسته شده تا صبر را به عنوان عامل مهم [[استعانتجویی]] مورد توجه قرار دهند. از [[امامان]] [[نور]]{{ع}} نقل کردهاند که منظور از «صبر» در این آیه شریفه، [[روزه]] است. با این بیان، در علّت یاری گرفتن از روزه میتوان گفت که روزه هوای دل و آفت [[طمع]] و [[حرص]] و [[آز]] را بشدّت [[تضعیف]] میکند و گاه ازمیان برمیدارد؛ همانگونه که در [[روایت]] آمده است: «الصّوم و جاءٌ؛ روزه، [[شهوت]] را سخت کنترل میکند. اما یک نکته دیگر نیز بارها در [[آیات]] به اشکال گوناگون مورد تاکید است مسأله [[خشوع]] است. به این معنا که خاشعین [[اهل]] استعانتجویی هستند. [[خاشع]] در [[زبان فارسی]] به معنای [[فروتنی]] و افتادگی است. در [[قرآن]] از صوت خاشع و «[[ابصار]] خاشع سخن به میان آمده که به معنای فروافتادگی است. این حالت با حالت [[تکبر]] در تضاد است. برهمین اساس خداوند خواسته تا همواره استعانتجویی [[مردمان]] مبتنی بر منیت و تکبر نباشد و با جمع صورت گیرد. | |||
۲. '''[[نماز]]''': دومین عاملی که میبایست در [[مقام]] [[استعانتجویی]] از [[خدا]] به عنوان ابزار و وسیله مطمئن به کار گرفت [[نماز]] است. [[علامه]] [[طبرسی]] در این باره مینویسد: مددجستن از نماز نیز بدان دلیل است که سراسر آن، توجّه [[انسان]] را به [[معنویّت]] و ارزشهای والای [[انسانی]] جلب میکند؛ او را با خدا مرتبط میسازد و همانگونه که [[قرآن]] میفرماید، انسان را از زشتیها و نارواها و ضدّ ارزشها باز میدارد و به او سخت هشدار میدهد: {{متن قرآن|اإِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ}}<ref>«نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز میدارد» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.</ref> از سوی دیگر، انسان با نماز و [[فروتنی]] دربرابر خدا به جایی میرسد که [[عشق]] به [[ریاست]] و [[قدرت]] از [[دل]] او زدوده میشود و شیفته معنویّت و [[شکوه]] [[واقعی]] میگردد؛ بنابراین، نماز در راه [[وفای به عهد]] با خدا نیز کمک خوبی است. از این دیدگاه است که در [[زندگی]] پیشوای گرانقدر [[توحید]] میبینیم که هرگاه امواج [[اندوه]] و [[گرفتاری]] بر گستره [[قلب پاک]] او [[هجوم]] میبرد، به نماز برمیخاست و به کمک نماز و [[راز و نیاز]] با خدا آن را میزدود. بیگمان در میان کارهای [[قلبی]] و بدنی، چیزی از «[[صبر]]» و «نماز» [[برتر]] نیست. از [[حضرت صادق]]{{ع}} نقل کردهاند که فرمود: هنگامی که اندوهی از اندوههای این [[جهان]] بر دل شما نشست، چه چیز شما را باز میدارد که [[وضو]] بسازید و به [[مسجد]] بروید و در آنجا دو رکعت نماز بخوانید و از خدای [[گرهگشا]] بخواهید که گرفتاری و اندوه شما را برطرف سازد؟! آنگاه افزود: «أمّا سمعتاللَّه تعالی یقول: و استعینوا بالصّبر والصّلوة؛ آیا نشنیدهاید که خدا فرمود: از [[شکیبایی]] و نماز [[یاری]] بجویید». | |||
به هر حال انسان میبایست در هر کار و در هر حال به [[خداوند]] توجه داشته باشد و همه چیز را از او بخواهد و او را در کارهای خویش از او [[استعانت]] جوید. در کارهای فردی و [[اجتماعی]] و [[دنیوی]] و [[اخروی]] و مادی و [[معنوی]] از [[خدا]] بخواهیم که [[یاری]] و کمک کند؛ چنان که [[خداوند]] در [[آیه]] ۱۲۸ [[سوره اعراف]] به [[امت]] [[موسی]]{{ع}} از زبان [[حضرت موسی]]{{ع}} [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> آری، اگر شما به [[راستی]] [[ایمان]] داشته باشید و در راه آزادیخواهانه و [[اصلاح]] طلبانه خویش [[پایداری]] پیشه سازید، خدای توانا سرانجام [[دشمن]] بیدادگر شما را نابود ساخته و این [[سرزمین]] را به شما میسپارد؛ درست همانگونه که دورانی به [[فرعون]] و [[فرعونیان]] سپرده است. و بدینسان موسی به آنان نوید [[پیروزی]] میدهد و از آنان میخواهد که [[شکیبایی]] پیشه سازند و [[یقین]] داشته باشند که فرجام [[نیک]] در این [[جهان]] و جهان دیگر تنها از آن [[پروا]] پیشگان است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[استعانت و صبر نشانه توحید (مقاله)|استعانت و صبر نشانه توحید]].</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۶۵۳: | خط ۶۹۳: | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[موارد سه گانه صبر در قرآن (مقاله)|'''موارد سه گانه صبر در قرآن''']] | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[موارد سه گانه صبر در قرآن (مقاله)|'''موارد سه گانه صبر در قرآن''']] | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[صبر در سایه توفیق الهی (مقاله)|'''صبر در سایه توفیق الهی''']] | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[صبر در سایه توفیق الهی (مقاله)|'''صبر در سایه توفیق الهی''']] | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[استعانت و صبر نشانه توحید (مقاله)|'''استعانت و صبر نشانه توحید''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |