پرش به محتوا

سرگذشت زندگی پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:
از حوادث [[مکه]] پس از [[بعثت]] خبر معراج پیامبر است که آن را در سال چهارم و بعد از آن دانسته‌اند. در [[کتب اربعه]] گزارش‌های متعددی درباره [[معراج]] نقل شده است. در کافی در [[حدیثی]] که از نظر [[سند معتبر]] است، [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: وقتی [[رسول خدا]] {{صل}} به معراج رفت، به جایی رسید که [[جبرئیل]] ایشان را رها کرد. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: در چنین حالتی مرا رها میکنی؟ پاسخ داد: برو؛ به [[خدا]] [[سوگند]] به مکانی پا نهاده‌ای و طی کرده‌ای که هیچ بشری قبل از تو به آن مکان پا ننهاده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۲.</ref>.
از حوادث [[مکه]] پس از [[بعثت]] خبر معراج پیامبر است که آن را در سال چهارم و بعد از آن دانسته‌اند. در [[کتب اربعه]] گزارش‌های متعددی درباره [[معراج]] نقل شده است. در کافی در [[حدیثی]] که از نظر [[سند معتبر]] است، [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: وقتی [[رسول خدا]] {{صل}} به معراج رفت، به جایی رسید که [[جبرئیل]] ایشان را رها کرد. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: در چنین حالتی مرا رها میکنی؟ پاسخ داد: برو؛ به [[خدا]] [[سوگند]] به مکانی پا نهاده‌ای و طی کرده‌ای که هیچ بشری قبل از تو به آن مکان پا ننهاده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۲.</ref>.


در روایتی [[ابو بصیر]] از [[معراج پیامبر]] {{صل}} می‌پرسد؛ امام صادق {{ع}} آن را دو مرتبه می‌داند و می‌افزاید: [[جبرئیل]] وی را در مکانی قرار داد که نه هیچ [[بشر]] و نه هیچ [[پیامبری]] به آنجا پا ننهاده بود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۳.</ref>. علت برخی [[اعمال]] از جمله [[وضو]] را بیان کرده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۸۳.</ref>. روضه کافی نیز گزارشی از معراج پیامبر {{صل}} دارد. در این کتاب آمده است که جبرئیل در [[شب معراج]] برای پیامبر بُراق را آورد و تا [[بیت المقدس]] رفت؛ ایشان در آنجا با جمعی از برادرانش از [[پیامبران]] [[دیدار]] کرد. پس از اتمام این [[سفر]]، پیامبر {{صل}} گزارش آن را به [[یاران]] خود و دیگران داد. به این [[امید]] که آنان [[ایمان]] بیاورند و نشانۀ آن را برخورد با کاروان [[ابو سفیان]] ذکر می‌کند که یک بچه شتر سرخ‌مو را گم کرده بودند و چون اشاره به [[شام]] کرده بود و آنان به شام رفته بودند، توصیف شام را از او خواستند. در همین [[زمان]] جبرئیل نازل شد و شام را به پیامبر {{صل}} نشان داد و حضرت به توصیف آن پرداخت<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۳۶۴.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۰۶ ـ ۲۲۵.</ref>
در روایتی [[ابو بصیر]] از [[معراج پیامبر]] {{صل}} می‌پرسد؛ امام صادق {{ع}} آن را دو مرتبه می‌داند و می‌افزاید: [[جبرئیل]] وی را در مکانی قرار داد که نه هیچ [[بشر]] و نه هیچ [[پیامبری]] به آنجا پا ننهاده بود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۳.</ref>. علت برخی [[اعمال]] از جمله [[وضو]] را بیان کرده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۸۳.</ref>. روضه کافی نیز گزارشی از معراج پیامبر {{صل}} دارد. در این کتاب آمده است که جبرئیل در [[شب معراج]] برای پیامبر بُراق را آورد و تا [[بیت المقدس]] رفت؛ ایشان در آنجا با جمعی از برادرانش از [[پیامبران]] [[دیدار]] کرد. پس از اتمام این [[سفر]]، پیامبر {{صل}} گزارش آن را به [[یاران]] خود و دیگران داد. به این [[امید]] که آنان [[ایمان]] بیاورند و نشانۀ آن را برخورد با کاروان [[ابو سفیان]] ذکر می‌کند که یک بچه شتر سرخ‌مو را گم کرده بودند و چون اشاره به [[شام]] کرده بود و آنان به شام رفته بودند، توصیف شام را از او خواستند. در همین [[زمان]] جبرئیل نازل شد و شام را به پیامبر {{صل}} نشان داد و حضرت به توصیف آن پرداخت<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۳۶۴.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۰۶ ـ ۲۲۵؛ [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۱]]، ص ۱۳۶.</ref>


=== [[شکنجه]] [[مسلمانان]] در [[مکه]] ===
=== [[شکنجه]] [[مسلمانان]] در [[مکه]] ===
۱۱۴٬۱۱۴

ویرایش