پرش به محتوا

مروان بن حکم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'اهل مدینه' به 'اهل مدینه')
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۴۵: خط ۱۴۵:


بدین‌گونه مرگ [[مروان بن حَکَم]] در هلال [[رمضان]] ۶۵ / نیسان ۶۸۵ فرا رسید و نتوانست حجاز و عراق را به [[حاکمیت]] [[امویان]] باز گرداند. وی بعد از اینکه کلبی‌های [[پشتیبان]] [[خالد بن یزید]] را قانع کرد که وی [[توانایی]] [[ایستادگی]] در مقابل ابن زبیر را ندارد، [[خلافت]] را به دو فرزندش [[عبدالملک]] و عبدالعزیز سپرد و آنچه در جابیَه مبنی بر سپردن [[حکومت]] به خالد بن یزید بعد از مروان و [[عمرو بن سعید]] تصویب شده بود، از بین رفت؛ زیرا آن ضرورتی بود که اینک آن [[ضرورت]] وجود نداشت<ref>طبری، تاریخ الرسل والملوک، ج۵، ص۶۱۰.</ref>.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۸۷.</ref>.
بدین‌گونه مرگ [[مروان بن حَکَم]] در هلال [[رمضان]] ۶۵ / نیسان ۶۸۵ فرا رسید و نتوانست حجاز و عراق را به [[حاکمیت]] [[امویان]] باز گرداند. وی بعد از اینکه کلبی‌های [[پشتیبان]] [[خالد بن یزید]] را قانع کرد که وی [[توانایی]] [[ایستادگی]] در مقابل ابن زبیر را ندارد، [[خلافت]] را به دو فرزندش [[عبدالملک]] و عبدالعزیز سپرد و آنچه در جابیَه مبنی بر سپردن [[حکومت]] به خالد بن یزید بعد از مروان و [[عمرو بن سعید]] تصویب شده بود، از بین رفت؛ زیرا آن ضرورتی بود که اینک آن [[ضرورت]] وجود نداشت<ref>طبری، تاریخ الرسل والملوک، ج۵، ص۶۱۰.</ref>.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۸۷.</ref>.
==[[مروان بن حکم]]==
[[مروان]] فرزند حکم بن ابی‌العاص بن امیه بن عبدشمس بن عبدمناف بود و مادرش آمنه بنت علقمة بن صفوان نام داشت. [[کنیه]] مروان ابو [[عبدالملک]] بود<ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۹۴.</ref>. او در [[روزگار]] [[رسالت پیامبر]] در [[سال دوم هجرت]] متولد شده است<ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۹۸؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۱۴۸. اقوال دیگری نیز در سال تولد وی نقل شده است.</ref>. پدر او، [[حکم]]، عموی [[عثمان بن عفان]] است. او [[دشمن]] [[رسول خدا]]{{صل}} بود و به اتفاق تمام نقل‌ها، با جماعتی از خانواده‌اش [[رانده شده]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است<ref>محدث قمی، عباس، تتمة المنتهی، ص۷۸.</ref>. مروان را به جهت بلندی قد و [[اضطراب]] قامت، ابن الطرید می‌نامیدند و به وزغ و خیط [[باطل]] ملقب و مشهور بود. وی در [[دشمنی]] با رسول خدا{{صل}} و [[امیر مؤمنان]]{{ع}} بسیار سرسخت بود<ref>محدث قمی، عباس، تتمة المنتهی، ص۷۷.</ref>.
مروان با پدرش در [[طائف]] ماند تا رسول خدا{{صل}} [[وفات]] یافت. هنگامی که [[عثمان]] به [[خلافت]] رسید، حکم و مروان را با کسان ایشان به [[مدینه]] آورد و صد هزار درهم [[فیء]] [[مسلمین]] را به وی عطا کرد و [[خمس]] افریقیه را که موافق نقل جماعتی، صدهزار دینار بود، در یک مجلس به مروان داد و [[فدک]] را تیول وی کرد و مروان را به [[وزارت]] و [[کتابت]] سِر خود [[اختیار]] کرد. [[امیال]] و خواسته‌های او، موجب [[فتنه‌ها]] و بدعت‌های عجیب، و در پایان سبب [[قتل عثمان]] شد<ref>محدث قمی، عباس، تتمة المنتهی، ص۷۸؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۱۶۵؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۳۴۳.</ref>.
مروان یکی از سران غائله [[جمل]] بود که مجروح و [[اسیر]] شد و [[حسنین]]{{عم}} برای [[آزادی]] او نزد پدرشان [[شفاعت]] کردند. [[حضرت امیر]]{{ع}} او را رها کرد. عرض کردند: آیا با شما [[بیعت]] می‌کند؟ حضرت فرمود: مگر او پس از قتل عثمان با من بیعت نکرد؟ نیازی به بیعت او ندارم؛ دستش دست [[یهودی]] است. اگر با دستش [[بیعت]] کند با پشت خود (به سینه خود) [[پیمان]] خویش را می‌شکند. [[آگاه]] باشید او [[حکومت]] کوتاه‌مدتی خواهد یافت؛ همانند مقدار زمانی که سگی بینی خود را با زبان [[پاک]] کند. او پدر قوچ‌های چهارگانه است و [[امت اسلام]] از دست او و پسرانش، [[روز]] خونینی خواهند داشت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۷۲.</ref>. پ
[[مروان]] پس از رویداد [[جمل]]، به [[معاویه]] پیوست و در [[دشمنی]] [[امیر مؤمنان]]{{ع}} کوشید و پس از [[شهادت]] آن حضرت، دومرتبه به [[حکومت مدینه]] رسید. در [[واقعه حره]]، [[مسلم بن عقبه]] را تحریص بر کشتن [[اهل]] [[مدینه]] می‌نمود و در [[زمان]] [[خلافت]] [[معاویة بن یزید]]، در [[شام]] بود و چون معاویة بن یزید [[وفات]] کرد و [[دولت]] [[آل ابوسفیان]] منقرض شد و [[مردم]] به بیعت [[ابن زبیر]] داخل شدند<ref>محدث قمی، عباس، تتمة المنتهی، ص۸۰.</ref>، مروان می‌خواست با ابن زبیر بیعت کند که [[عبیدالله بن زیاد]] او را از این کار باز داشت و گفت: تو بزرگ عبد منافی، [[عجله]] نکن. اول مردمی که با مروان بیعت کردند، اهل [[اردن]] بودند که از روی [[کراهت]] و [[ترس]] از [[شمشیر]] بیعت کردند. مروان بر شام و [[مصر]] مسلط شد و سرانجام به دست زنش در سال ۶۵ [[قمری]] کشته شد. مدت خلافت او نُه ماه و اندی بود<ref>محدث قمی، عباس، تتمة المنتهی، ص۸۰؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۹۴؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۱۵۶ - ۱۶۵.</ref>.<ref>[[علی ملکی میانجی|ملکی میانجی، علی]]، [[ناکثین (مقاله)| مقاله «ناکثین»]]، [[دانشنامه امام علی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۹]] ص ۹۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۵۳: خط ۱۶۰:
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
# [[پرونده:1100848.jpg|22px]] [[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|'''دولت امویان''']]
# [[پرونده:1100848.jpg|22px]] [[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|'''دولت امویان''']]
# [[پرونده:1368107.jpg|22px]] [[علی ملکی میانجی|ملکی میانجی، علی]]، [[ناکثین (مقاله)| مقاله «ناکثین»]]، [[دانشنامه امام علی ج۹ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۹''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۷۳٬۳۶۴

ویرایش