انتخاب کارگزاران در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخهها
انتخاب کارگزاران در معارف و سیره علوی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۱
، ۱۳ دسامبر ۲۰۲۳بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = انتخاب کارگزاران | عنوان مدخل = انتخاب کارگزاران | مداخل مرتبط = انتخاب کارگزاران در معارف و سیره علوی | پرسش مرتبط = }} ==معیارهای گزینش از دیدگاه حضرت علی{{ع}}== امام علی{{ع}}، که دستپرورده مکتب اسلام است و از...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = انتخاب کارگزاران| عنوان مدخل = انتخاب کارگزاران| مداخل مرتبط = [[انتخاب کارگزاران در معارف و سیره علوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
| موضوع مرتبط = انتخاب کارگزاران | ==[[معیارهای گزینش]] از دیدگاه [[حضرت علی]]{{ع}}== | ||
| عنوان مدخل = انتخاب کارگزاران | [[امام علی]]{{ع}}، که دستپرورده [[مکتب اسلام]] است و از زلال [[وحی]] و [[قرآن]] [[سیراب]] گشته، بر دو ویژگی [[علم]] و [[دانش]] و [[تعهد]] و [[فضیلت]] تأکید دارد و اصولاً زوال و بقای [[دولت]] را در آن میداند: {{متن حدیث|زَوَالُ الدُّوَلِ بِاصْطِنَاعِ السُّفَّلِ}}<ref>تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۳۹۲.</ref>؛ «زوال و [[سقوط]] [[دولتها]] به واسطه بهکارگیری دونان است». | ||
| مداخل مرتبط = [[انتخاب کارگزاران در معارف و سیره علوی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
و در جایی دیگر نیز میفرماید: {{متن حدیث|يُسْتَدَلُّ عَلَى إِدْبَارِ الدُّوَلِ بِأَرْبَعٍ تَضْيِيعُ الْأُصُولِ وَ التَّمَسُّكُ بِالْفُرُوعِ وَ تَقْدِيمُ الْأَرَاذِلِ وَ تَأْخِيرُ الْأَفَاضِلِ}}<ref>محمدی ری شهری، محمد، موسوعة الإمام علی بن أبی طالب{{ع}} فی الکتاب السنة و التاریخ، ج۲، ص۵۷۲.</ref>؛ «[[انحطاط]] و سقوط دولت در چهار چیز است: | و در جایی دیگر نیز میفرماید: {{متن حدیث|يُسْتَدَلُّ عَلَى إِدْبَارِ الدُّوَلِ بِأَرْبَعٍ تَضْيِيعُ الْأُصُولِ وَ التَّمَسُّكُ بِالْفُرُوعِ وَ تَقْدِيمُ الْأَرَاذِلِ وَ تَأْخِيرُ الْأَفَاضِلِ}}<ref>محمدی ری شهری، محمد، موسوعة الإمام علی بن أبی طالب{{ع}} فی الکتاب السنة و التاریخ، ج۲، ص۵۷۲.</ref>؛ «[[انحطاط]] و سقوط دولت در چهار چیز است: | ||
#ضایع کردن اصول و [[دستورات]] اصلی؛ | #ضایع کردن اصول و [[دستورات]] اصلی؛ | ||
خط ۱۶: | خط ۱۰: | ||
در بیانات ایشان، خطوط کلی [[نظام]] «شایستهسالار» تبیین شده است. بدین روی، هر گاه دیده شود که [[مأمور]] دولتی فاقد شروط لازم گشته است و یا اصولاً از ظرفیت و توان لازم برای [[تصدی]] [[شغل]] خود برخوردار نیست، باید تعویض شود. در این زمینه، ایشان پس از [[عزل]] محمد ابن ابی بکر از استانداری [[مصر]] و [[نصب]] [[مالک اشتر]] به جای او میفرمایند: {{متن حدیث|فَقَدْ بَلَغَنِي مَوْجِدَتُكَ مِنْ تَسْرِيحِ الْأَشْتَرِ إِلَى عَمَلِكَ وَ إِنِّي لَمْ أَفْعَلْ ذَلِكَ اسْتِبْطَاءً لَكَ فِي الْجَهْدَ وَ لَا ازْدِيَاداً لَكَ فِي الْجِدِّ وَ لَوْ نَزَعْتُ مَا تَحْتَ يَدِكَ مِنْ سُلْطَانِكَ لَوَلَّيْتُكَ مَا هُوَ أَيْسَرُ عَلَيْكَ مَئُونَةً وَ أَعْجَبُ إِلَيْكَ وِلَايَةً}}<ref>صبحی صالح، ترجمه و شرح نهج البلاغه، نامه ۳۴.</ref>؛ «به من خبر رسیده از اینکه تو ([[محمد بن ابی بکر]]) را از [[منصب]] [[مدیریت]] مصر برداشته و مالک اشتر را به جایت نصب کردهام دلگیر شدهای. این تعویض برای [[سستی]] تو یا افزودن [[کوشش]] تو انجام نگرفته است؛ اگر [[حکومت مصر]] را از تو میگیرم مدیریت دیگری که هم آسانتر و هم از نظر [[روحی]] مناسبتر باشد، به تو میسپارم». | در بیانات ایشان، خطوط کلی [[نظام]] «شایستهسالار» تبیین شده است. بدین روی، هر گاه دیده شود که [[مأمور]] دولتی فاقد شروط لازم گشته است و یا اصولاً از ظرفیت و توان لازم برای [[تصدی]] [[شغل]] خود برخوردار نیست، باید تعویض شود. در این زمینه، ایشان پس از [[عزل]] محمد ابن ابی بکر از استانداری [[مصر]] و [[نصب]] [[مالک اشتر]] به جای او میفرمایند: {{متن حدیث|فَقَدْ بَلَغَنِي مَوْجِدَتُكَ مِنْ تَسْرِيحِ الْأَشْتَرِ إِلَى عَمَلِكَ وَ إِنِّي لَمْ أَفْعَلْ ذَلِكَ اسْتِبْطَاءً لَكَ فِي الْجَهْدَ وَ لَا ازْدِيَاداً لَكَ فِي الْجِدِّ وَ لَوْ نَزَعْتُ مَا تَحْتَ يَدِكَ مِنْ سُلْطَانِكَ لَوَلَّيْتُكَ مَا هُوَ أَيْسَرُ عَلَيْكَ مَئُونَةً وَ أَعْجَبُ إِلَيْكَ وِلَايَةً}}<ref>صبحی صالح، ترجمه و شرح نهج البلاغه، نامه ۳۴.</ref>؛ «به من خبر رسیده از اینکه تو ([[محمد بن ابی بکر]]) را از [[منصب]] [[مدیریت]] مصر برداشته و مالک اشتر را به جایت نصب کردهام دلگیر شدهای. این تعویض برای [[سستی]] تو یا افزودن [[کوشش]] تو انجام نگرفته است؛ اگر [[حکومت مصر]] را از تو میگیرم مدیریت دیگری که هم آسانتر و هم از نظر [[روحی]] مناسبتر باشد، به تو میسپارم». | ||
ملاحظه میشود که [[حضرت علی]]{{ع}} با نزدیکترین افراد و [[یاران]] خود چگونه برخورد میکند. این درس را از [[پیامبر]]{{صل}} فرا گرفته است؛ زیرا در [[سیره]] حضرتش چنین وارد شده که به [[حاکم مکه]] فرمودند: {{متن حدیث| | ملاحظه میشود که [[حضرت علی]]{{ع}} با نزدیکترین افراد و [[یاران]] خود چگونه برخورد میکند. این درس را از [[پیامبر]]{{صل}} فرا گرفته است؛ زیرا در [[سیره]] حضرتش چنین وارد شده که به [[حاکم مکه]] فرمودند: {{متن حدیث|لَوْ أَعْلَمُ لَهُمْ خَيْراً مِنْكَ اسْتَعْمَلْتُهُ عَلَيْهِمْ}}<ref>ابن اثیر، علی، أسد الغابة فی معرفة الصحابه، ج۳، ص۳۵۸؛ ذهبی، محمد، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۲، ص۶۱۲.</ref>؛ «اگر برای اداره [[مکه]] بهتر از تو کسی را میشناختم، برمیگزیدم». | ||
بنابراین، باید [[گزینش]] افراد بر اساس [[شایستگی]] آنان صورت گیرد. در غیر این صورت، [[مسئولیت]] بزرگی متوجه [[مدیر]] خواهد بود. | بنابراین، باید [[گزینش]] افراد بر اساس [[شایستگی]] آنان صورت گیرد. در غیر این صورت، [[مسئولیت]] بزرگی متوجه [[مدیر]] خواهد بود. | ||
پیامبر{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث| | |||
پیامبر{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ اِسْتَعْمَلَ عامِلاً مِنَ الْمُسْلِمينَ وَ هُوَ يَعْلَمُ اَنّ فيهِم اَولي بِذلِكَ مِنْهُ وَأَعْلَمُ بِكِتابِ اللّه و سُنّةِ نَبِيِّهِ فَقَد خانَ اللّه وَ رَسُولَهُ وَ جَميعَ الْمُسْلِمينَ}}<ref>بیهقی، سنن، نظام الحکم و الاداره، ج۱۰، ص۲۰۱؛ روحانی، محمد صادق، نظام حکومت در اسلام، ص۷۵.</ref>؛ «هر کس [[مسلمانی]] را به [[استخدام]] در آورد، در حالی که میداند در [[جامعه اسلامی]] شایستهتر و آگاهتر از او به [[کتاب خدا]] و [[سنت]] [[رسول]] وجود دارد، به [[خدا]] و رسول و تمام [[مسلمانان]] [[خیانت]] کرده است». | |||
حال که تا حدی اهمیت بهکارگیری [[شایستگان]] در [[اداره امور]] معلوم گشت روشن گردید که عدم بهکارگیری آنان و استفاده از نیروهای نالایق چه زیانهایی (اعم از مادی و [[معنوی]]) به دنبال دارد، این سؤال مطرح میشود که از منظر علی{{ع}}، ملاک شایستگی و [[لیاقت]] چیست؟ | حال که تا حدی اهمیت بهکارگیری [[شایستگان]] در [[اداره امور]] معلوم گشت روشن گردید که عدم بهکارگیری آنان و استفاده از نیروهای نالایق چه زیانهایی (اعم از مادی و [[معنوی]]) به دنبال دارد، این سؤال مطرح میشود که از منظر علی{{ع}}، ملاک شایستگی و [[لیاقت]] چیست؟ | ||
برای یافتن جواب، باید به [[عهدنامه]] حضرت به [[مالک اشتر]]، [[استاندار]] [[منصوب]] ایشان در [[مصر]]، مراجعه نمود؛ منشور متقن و وثیقی که گوهرهای [[ناب]] فراوانی میتوان از آن یافت. ایشان در این عهدنامه ضمن سفارشهای لازم به مالک اشتر برای رعایت [[تقوای الهی]] و [[مصالح دین]] و [[ملت]]، در زمینه بهکارگیری افراد در [[مناصب]] و پستهای گوناگون رهنمودهای حیاتبخشی دارند. حضرت{{ع}} پیش از همه، [[ارکان حکومت]] و یا افراد و طبقاتی که [[حکومت]] را اداره میکنند به چند دسته تقسیم نموده که برای هر یک صفات و ویژگیهایی را نیز مد نظر قرار دادهاند: | برای یافتن جواب، باید به [[عهدنامه]] حضرت به [[مالک اشتر]]، [[استاندار]] [[منصوب]] ایشان در [[مصر]]، مراجعه نمود؛ منشور متقن و وثیقی که گوهرهای [[ناب]] فراوانی میتوان از آن یافت. ایشان در این عهدنامه ضمن سفارشهای لازم به مالک اشتر برای رعایت [[تقوای الهی]] و [[مصالح دین]] و [[ملت]]، در زمینه بهکارگیری افراد در [[مناصب]] و پستهای گوناگون رهنمودهای حیاتبخشی دارند. حضرت{{ع}} پیش از همه، [[ارکان حکومت]] و یا افراد و طبقاتی که [[حکومت]] را اداره میکنند به چند دسته تقسیم نموده که برای هر یک صفات و ویژگیهایی را نیز مد نظر قرار دادهاند: | ||
# [[قضات]]؛ | # [[قضات]]؛ | ||
خط ۲۹: | خط ۲۶: | ||
===[[انتخاب]] [[مدیران]] [[توانمند]] و متخصص=== | ===[[انتخاب]] [[مدیران]] [[توانمند]] و متخصص=== | ||
۱. '''[[تخصص]]''': نخستین شرط در انتخاب [[کارگزار]]، تخصص و [[توانمندی]] او در انجام دادن کاری است که به او واگذار میشود. در [[قرآن]]، این شرط با این تعبیر آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ}}<ref>«یکی از آن دو (دختر) گفت: ای پدر! او را به مزد گیر که بیگمان بهترین کسی که (میتوانی) به مزد بگیری، این توانمند درستکار است» سوره قصص، آیه ۲۶.</ref>. با هیچ عذری نمیتوان این شرط اساسی را به ویژه در واگذاری کارهای مربوط به [[عامه]] [[مردم]]، نادیده گرفت؛ چراکه به فرموده [[امام علی]]{{ع}}: {{متن حدیث|آفَةُ الْأَعْمَالِ عَجْزُ الْعُمَّالِ}}<ref>کفعمی، ابراهیم، محاسبة النفس اللوامة و تنبیه الروح النوامة، ص۶۴.</ref>؛ «آفت [[کارها]]، [[ناتوانی]] کارگزاران است». | ۱. '''[[تخصص]]''': نخستین شرط در انتخاب [[کارگزار]]، تخصص و [[توانمندی]] او در انجام دادن کاری است که به او واگذار میشود. در [[قرآن]]، این شرط با این تعبیر آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ}}<ref>«یکی از آن دو (دختر) گفت: ای پدر! او را به مزد گیر که بیگمان بهترین کسی که (میتوانی) به مزد بگیری، این توانمند درستکار است» سوره قصص، آیه ۲۶.</ref>. با هیچ عذری نمیتوان این شرط اساسی را به ویژه در واگذاری کارهای مربوط به [[عامه]] [[مردم]]، نادیده گرفت؛ چراکه به فرموده [[امام علی]]{{ع}}: {{متن حدیث|آفَةُ الْأَعْمَالِ عَجْزُ الْعُمَّالِ}}<ref>کفعمی، ابراهیم، محاسبة النفس اللوامة و تنبیه الروح النوامة، ص۶۴.</ref>؛ «آفت [[کارها]]، [[ناتوانی]] کارگزاران است». | ||