پرش به محتوا

خسران در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۵: خط ۲۵:
[[قرآن کریم]] همه [[انسان‌ها]] را در زیان و [[سرمایه]] [[عمر]] آنان را رو به [[تباهی]] دانسته و تنها [[مؤمنان]] و [[نیکوکاران]] را که یکدیگر را به [[پیروی]] [[حق]] سفارش و به [[پایداری]] در [[راه خدا]] [[دعوت]] می‌کنند<ref>التبیان، ج ۶، ص۵۱۴؛ جوامع الجامع، ج ۳، ص۸۳۷ ـ ۸۳۸؛ تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۳۳۶.</ref>، از این [[سرنوشت]] استثناء کرده است: {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ}}<ref>«سوگند به روزگار * که آدمی در زیانمندی است * جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۱-۳.</ref> به گفته برخی [[مفسران]] ذیل [[آیه]] ۵۶ ذاریات<ref>{{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ ٱلْجِنَّ وَٱلْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}} «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>[[انسان]] برای [[عبادت]]<ref>تفسیر ابن زمنین، ج ۴، ص۲۹۱؛ تمهید الاوائل، ص۳۵۷.</ref> و [[شناخت]]<ref>البحر المحیط، ج ۹، ص۵۶۲؛ تفسیر ابوالسعود، ج ۲، ص۱۳۰.</ref> [[خدای یکتا]] [[آفریده]] شده و آیه ۹۹ [[حجر]]<ref>{{متن قرآن|وَٱعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ ٱلْيَقِينُ}} «و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.</ref> راه شناخت [[حقیقی]] [[پروردگار]] را [[عبادت خدا]] می‌شناساند و چون انسان عمری معیّن و محدود دارد<ref>{{متن قرآن|وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌۭ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةًۭ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ}} «و هر امّتی را زمانه‌ای است و چون زمانه آنان سر آید نه ساعتی واپس می‌روند و نه پیش می‌افتند» سوره اعراف، آیه ۳۴.</ref>، هر عملی که سبب اتلاف آن گردد و او را از هدفش (عبادت و [[شناخت حق]]) دور سازد، [[اتلاف سرمایه]] [[انسانی]] را همراه آورده<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص۳۱.</ref> و چون با هیچ چیز جبران نمی‌شود، [[خسران]] حقیقی<ref>تلخیص البیان، ص۱۴۲؛ التبیان، ج ۴، ص۴۶۹ ـ ۴۷۰؛ ج ۵، ص۴۶۵.</ref> یا به تعبیر [[قرآن]]، خسران [[مبین]] است<ref>المسوسوعة القرآنیه، ج ۸، ص۱۶۶؛ شرح و تفسیر لغات قرآن،ج ۱، ص۶۸۰.</ref>: {{متن قرآن|فَٱعْبُدُوا۟ مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِۦ قُلْ إِنَّ ٱلْخَـٰسِرِينَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ ٱلْقِيَـٰمَةِ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ ٱلْخُسْرَانُ ٱلْمُبِينُ}}<ref>«بنابراین هر چه را می‌خواهید به جای او بپرستید! بگو: بی‌گمان زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و خانواده خویش زیان رسانده‌اند، آگاه باشید که این همان زیان آشکار است» سوره زمر، آیه ۱۵.</ref> برخی سبب آشکار بودن این نوع [[زیان]] را [[روحانی]] و [[نفسانی]] بودن آن دانسته‌اند که پایانی ندارد؛ به خلاف [[زیان]] در [[مال]] و [[مقام]] که پایان دارد<ref>المیزان، ج ۱۷، ص۲۴۹.</ref>. [[مفسران]] در بررسی مفهوم [[خسران]] در [[قرآن]] و مقایسه آن با معنای لغوی، خسران در قرآن را همسو با معنای لغوی آن دانسته‌اند؛ با این تفاوت که خسران در لغت به معنای تباه شدن بخشی یا همه [[سرمایه]] مادی [[انسان]] است<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۱۴۰؛ ر.ک: تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۵۹؛ البحر المحیط، ج ۳، ص۵۷۱.</ref>؛ اما خسران در قرآن به معنای تباه شدن مهم‌ترین سرمایه‌های [[انسانی]] ([[صحت]] و [[سلامتی]]، [[فطرت]]، [[عقل سلیم]]، [[ایمان]] و [[ثواب]] و [[عمر]]) است<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۱۵۶؛ ر.ک: زبدة التفاسیر، ج ۲، ص۳۶۵؛ المیزان، ج ۱۸، ص۱۷۶.</ref> که در پی [[ارتکاب گناهان]] پدید می‌آید و بر اثر آن انسان خود را هلاک می‌سازد<ref>جامع البیان، ج ۳۰، ص۱۸۷؛ التبیان، ج ۱۰، ص۴۰۵.</ref>. براین اساس، [[کفر]] و انجام دادن [[گناهان]] سبب [[تباهی]] [[نفس انسانی]]<ref>التبیان، ج ۱۰، ص۴۰۵.</ref> و [[محرومیت]] از بهره‌های [[رحمت الهی]] شده و [[گنه‌پیشگان]] با بداختیاری خود ـ چونان [[بازرگانی]] بد [[تدبیر]] که مال خود را تباه می‌کند ـ سرمایه وجود خویش را تباه کرده و در [[قیامت]] خود را هلاک<ref>جامع البیان، ج ۱، ص۱۴۵؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۱۷۰.</ref> و از [[بهشت]] [[محروم]] و به [[عذاب الهی]] گرفتار می‌سازند<ref>الاصفی، ج ۱، ص۲۴؛ ارشاد الاذهان، ص۱۱.</ref>: {{متن قرآن|قُل لِّمَن مَّا فِى ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ قُل لِّلَّهِ كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ ٱلرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ ٱلْقِيَـٰمَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بگو آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن کیست؟ بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است، شما را تا روز رستخیز- که در آن تردیدی نیست- گرد می‌آورد؛ کسانی که به خویشتن زیان رسانده‌اند ایمان نمی‌آورند» سوره انعام، آیه ۱۲.</ref>، از این‌رو برخی خسران را بازتاب [[کردار]] [[ناشایست]] [[انسان‌ها]] دانسته‌اند که نتیجه‌اش در [[آخرت]] پدیدار می‌شود و اندازه آن، وابسته به نوع عمل [[انسان]] است<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص۱۶، ۲۱، ۴۶۵؛ ج ۵، ص۸۶، ۱۹۵.</ref>. براین‌پایه، می‌شود این نوع [[خسران]] برای هر صنفی از [[انسان‌ها]] با هر [[دین]] و [[آیین]] و هرگونه [[موقعیت اجتماعی]] رخ دهد.
[[قرآن کریم]] همه [[انسان‌ها]] را در زیان و [[سرمایه]] [[عمر]] آنان را رو به [[تباهی]] دانسته و تنها [[مؤمنان]] و [[نیکوکاران]] را که یکدیگر را به [[پیروی]] [[حق]] سفارش و به [[پایداری]] در [[راه خدا]] [[دعوت]] می‌کنند<ref>التبیان، ج ۶، ص۵۱۴؛ جوامع الجامع، ج ۳، ص۸۳۷ ـ ۸۳۸؛ تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۳۳۶.</ref>، از این [[سرنوشت]] استثناء کرده است: {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ}}<ref>«سوگند به روزگار * که آدمی در زیانمندی است * جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۱-۳.</ref> به گفته برخی [[مفسران]] ذیل [[آیه]] ۵۶ ذاریات<ref>{{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ ٱلْجِنَّ وَٱلْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}} «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>[[انسان]] برای [[عبادت]]<ref>تفسیر ابن زمنین، ج ۴، ص۲۹۱؛ تمهید الاوائل، ص۳۵۷.</ref> و [[شناخت]]<ref>البحر المحیط، ج ۹، ص۵۶۲؛ تفسیر ابوالسعود، ج ۲، ص۱۳۰.</ref> [[خدای یکتا]] [[آفریده]] شده و آیه ۹۹ [[حجر]]<ref>{{متن قرآن|وَٱعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ ٱلْيَقِينُ}} «و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.</ref> راه شناخت [[حقیقی]] [[پروردگار]] را [[عبادت خدا]] می‌شناساند و چون انسان عمری معیّن و محدود دارد<ref>{{متن قرآن|وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌۭ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةًۭ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ}} «و هر امّتی را زمانه‌ای است و چون زمانه آنان سر آید نه ساعتی واپس می‌روند و نه پیش می‌افتند» سوره اعراف، آیه ۳۴.</ref>، هر عملی که سبب اتلاف آن گردد و او را از هدفش (عبادت و [[شناخت حق]]) دور سازد، [[اتلاف سرمایه]] [[انسانی]] را همراه آورده<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص۳۱.</ref> و چون با هیچ چیز جبران نمی‌شود، [[خسران]] حقیقی<ref>تلخیص البیان، ص۱۴۲؛ التبیان، ج ۴، ص۴۶۹ ـ ۴۷۰؛ ج ۵، ص۴۶۵.</ref> یا به تعبیر [[قرآن]]، خسران [[مبین]] است<ref>المسوسوعة القرآنیه، ج ۸، ص۱۶۶؛ شرح و تفسیر لغات قرآن،ج ۱، ص۶۸۰.</ref>: {{متن قرآن|فَٱعْبُدُوا۟ مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِۦ قُلْ إِنَّ ٱلْخَـٰسِرِينَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ ٱلْقِيَـٰمَةِ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ ٱلْخُسْرَانُ ٱلْمُبِينُ}}<ref>«بنابراین هر چه را می‌خواهید به جای او بپرستید! بگو: بی‌گمان زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و خانواده خویش زیان رسانده‌اند، آگاه باشید که این همان زیان آشکار است» سوره زمر، آیه ۱۵.</ref> برخی سبب آشکار بودن این نوع [[زیان]] را [[روحانی]] و [[نفسانی]] بودن آن دانسته‌اند که پایانی ندارد؛ به خلاف [[زیان]] در [[مال]] و [[مقام]] که پایان دارد<ref>المیزان، ج ۱۷، ص۲۴۹.</ref>. [[مفسران]] در بررسی مفهوم [[خسران]] در [[قرآن]] و مقایسه آن با معنای لغوی، خسران در قرآن را همسو با معنای لغوی آن دانسته‌اند؛ با این تفاوت که خسران در لغت به معنای تباه شدن بخشی یا همه [[سرمایه]] مادی [[انسان]] است<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۱۴۰؛ ر.ک: تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۵۹؛ البحر المحیط، ج ۳، ص۵۷۱.</ref>؛ اما خسران در قرآن به معنای تباه شدن مهم‌ترین سرمایه‌های [[انسانی]] ([[صحت]] و [[سلامتی]]، [[فطرت]]، [[عقل سلیم]]، [[ایمان]] و [[ثواب]] و [[عمر]]) است<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۱۵۶؛ ر.ک: زبدة التفاسیر، ج ۲، ص۳۶۵؛ المیزان، ج ۱۸، ص۱۷۶.</ref> که در پی [[ارتکاب گناهان]] پدید می‌آید و بر اثر آن انسان خود را هلاک می‌سازد<ref>جامع البیان، ج ۳۰، ص۱۸۷؛ التبیان، ج ۱۰، ص۴۰۵.</ref>. براین اساس، [[کفر]] و انجام دادن [[گناهان]] سبب [[تباهی]] [[نفس انسانی]]<ref>التبیان، ج ۱۰، ص۴۰۵.</ref> و [[محرومیت]] از بهره‌های [[رحمت الهی]] شده و [[گنه‌پیشگان]] با بداختیاری خود ـ چونان [[بازرگانی]] بد [[تدبیر]] که مال خود را تباه می‌کند ـ سرمایه وجود خویش را تباه کرده و در [[قیامت]] خود را هلاک<ref>جامع البیان، ج ۱، ص۱۴۵؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۱۷۰.</ref> و از [[بهشت]] [[محروم]] و به [[عذاب الهی]] گرفتار می‌سازند<ref>الاصفی، ج ۱، ص۲۴؛ ارشاد الاذهان، ص۱۱.</ref>: {{متن قرآن|قُل لِّمَن مَّا فِى ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ قُل لِّلَّهِ كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ ٱلرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ ٱلْقِيَـٰمَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بگو آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن کیست؟ بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است، شما را تا روز رستخیز- که در آن تردیدی نیست- گرد می‌آورد؛ کسانی که به خویشتن زیان رسانده‌اند ایمان نمی‌آورند» سوره انعام، آیه ۱۲.</ref>، از این‌رو برخی خسران را بازتاب [[کردار]] [[ناشایست]] [[انسان‌ها]] دانسته‌اند که نتیجه‌اش در [[آخرت]] پدیدار می‌شود و اندازه آن، وابسته به نوع عمل [[انسان]] است<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص۱۶، ۲۱، ۴۶۵؛ ج ۵، ص۸۶، ۱۹۵.</ref>. براین‌پایه، می‌شود این نوع [[خسران]] برای هر صنفی از [[انسان‌ها]] با هر [[دین]] و [[آیین]] و هرگونه [[موقعیت اجتماعی]] رخ دهد.


خسران برای اشخاص گوناگون شدت و [[ضعف]] دارد، از این‌رو [[قرآن]] برخی را مانند کسانی که به سبب [[خودبینی]]، [[اعمال ناشایست]] خود را [[نیک]] و شایسته می‌پندارند، از دیگر [[زیانکاران]] زیانکارتر می‌داند<ref>زاد المسیر، ج ۳، ص۱۱۲؛ زبدة التفاسیر، ج ۴، ص۱۵۲؛ الفرقان، ج ۱۸، ص۲۲۸.</ref>: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند» سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref> [[مفسران]] در باره «اخسرین» و «اخسرون» افعل تفضیل متفاوت سخن گفته‌اند: بیشتر آنها آن را دارای معنای تفضیلی دانسته<ref>الصافی، ج ۲، ص۴۴۰؛ انوار العرفان، ج ۲، ص۱۵۵.</ref> و با توجه به [[سیاق]] هریک از [[آیات]]، به سبب [[تفضیل]] آن نیز اشاره کرده‌اند<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۲۷۳؛ الصافی، ج ۴، ص۵۸؛ المیزان، ج ۱۴، ص۳۰۳ ـ ۳۰۴.</ref>. برخی در سبب شدید بودن [[زیانکاری]] کسانی که مصداق آیات پیش گفته هستند گفته‌اند: [[گرفتاران]] به این نوع خسران، تمام [[سرمایه]] مادی و [[معنوی]] خویش را [[هزینه]] کرده و به‌جایش جز [[انحراف]] و [[گمراهی]]، در نتیجه [[عذاب]] * همیشگی، به دست نمی‌آورند<ref>التبیان، ج ۵، ص۴۶۵؛ نمونه، ج ۹، ص۵۹ـ۶۴.</ref>؛ اما چون انحراف و گمراهی خود را [[کجروی]] نمی‌دانند، برای [[اصلاح]] [[کردار]] خویش گام بر نمی‌دارند و برای همیشه در گمراهی خواهند بود. برخی بر اساس [[حدیث]] «من سن سنة سیئة عمل بها کان علیه وزرها و [[وزر]] من عمل بها»<ref>مسند احمد، ج ۴، ص۳۶۱؛ ر.ک: صحیح البخاری، ج ۸، ص۱۵۱؛ بحار الانوار، ج ۷۴، ص۱۰۴.</ref> که به [[شریک]] بودن مبدع [[سنت]] بد در [[عذاب]] عمل کنندگان به آن اشاره دارد، سبب شدت [[زیانکاری]] بعضی را [[تحمل]] زیانکاری پیروانشان، افزون بر زیانکاری خود دانسته‌اند<ref>نمونه، ج ۹، ص۶۳؛ اطیب البیان، ج ۷، ص۳۱.</ref>. در مقابل، بعضی اخسر را به معنای اسم فاعل دانسته‌اند<ref>تقریب القران، ج ۴، ص۸۹.</ref>. تفاوت تعبیر به اخسرون و خاسرون در دو [[آیه]] به ظاهر مشابه {{متن قرآن|لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ هُمُ ٱلْأَخْسَرُونَ}}<ref>«ناگزیر، در جهان واپسین (نیز) آنانند که زیانکارترند» سوره هود، آیه ۲۲.</ref> و {{متن قرآن|لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ هُمُ ٱلْخَـٰسِرُونَ}}<ref>«ناگزیر چنین است که آنان در جهان واپسین زیانکارند» سوره نحل، آیه ۱۰۹.</ref> می‌تواند مؤید این معنا باشد.<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[خسران (مقاله)|مقاله «خسران»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۱۰۴.</ref>.
خسران برای اشخاص گوناگون شدت و [[ضعف]] دارد، از این‌رو [[قرآن]] برخی را مانند کسانی که به سبب [[خودبینی]]، [[اعمال ناشایست]] خود را [[نیک]] و شایسته می‌پندارند، از دیگر [[زیانکاران]] زیانکارتر می‌داند<ref>زاد المسیر، ج ۳، ص۱۱۲؛ زبدة التفاسیر، ج ۴، ص۱۵۲؛ الفرقان، ج ۱۸، ص۲۲۸.</ref>: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند» سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref> [[مفسران]] در باره «اخسرین» و «اخسرون» افعل تفضیل متفاوت سخن گفته‌اند: بیشتر آنها آن را دارای معنای تفضیلی دانسته<ref>الصافی، ج ۲، ص۴۴۰؛ انوار العرفان، ج ۲، ص۱۵۵.</ref> و با توجه به [[سیاق]] هریک از [[آیات]]، به سبب [[تفضیل]] آن نیز اشاره کرده‌اند<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۲۷۳؛ الصافی، ج ۴، ص۵۸؛ المیزان، ج ۱۴، ص۳۰۳ ـ ۳۰۴.</ref>. برخی در سبب شدید بودن [[زیانکاری]] کسانی که مصداق آیات پیش گفته هستند گفته‌اند: [[گرفتاران]] به این نوع خسران، تمام [[سرمایه]] مادی و [[معنوی]] خویش را [[هزینه]] کرده و به‌جایش جز [[انحراف]] و [[گمراهی]]، در نتیجه [[عذاب]] همیشگی، به دست نمی‌آورند<ref>التبیان، ج ۵، ص۴۶۵؛ نمونه، ج ۹، ص۵۹ـ۶۴.</ref>؛ اما چون انحراف و گمراهی خود را [[کجروی]] نمی‌دانند، برای [[اصلاح]] [[کردار]] خویش گام بر نمی‌دارند و برای همیشه در گمراهی خواهند بود. برخی بر اساس [[حدیث]] «من سن سنة سیئة عمل بها کان علیه وزرها و [[وزر]] من عمل بها»<ref>مسند احمد، ج ۴، ص۳۶۱؛ ر.ک: صحیح البخاری، ج ۸، ص۱۵۱؛ بحار الانوار، ج ۷۴، ص۱۰۴.</ref> که به [[شریک]] بودن مبدع [[سنت]] بد در [[عذاب]] عمل کنندگان به آن اشاره دارد، سبب شدت [[زیانکاری]] بعضی را [[تحمل]] زیانکاری پیروانشان، افزون بر زیانکاری خود دانسته‌اند<ref>نمونه، ج ۹، ص۶۳؛ اطیب البیان، ج ۷، ص۳۱.</ref>. در مقابل، بعضی اخسر را به معنای اسم فاعل دانسته‌اند<ref>تقریب القران، ج ۴، ص۸۹.</ref>. تفاوت تعبیر به اخسرون و خاسرون در دو [[آیه]] به ظاهر مشابه {{متن قرآن|لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ هُمُ ٱلْأَخْسَرُونَ}}<ref>«ناگزیر، در جهان واپسین (نیز) آنانند که زیانکارترند» سوره هود، آیه ۲۲.</ref> و {{متن قرآن|لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ هُمُ ٱلْخَـٰسِرُونَ}}<ref>«ناگزیر چنین است که آنان در جهان واپسین زیانکارند» سوره نحل، آیه ۱۰۹.</ref> می‌تواند مؤید این معنا باشد.<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[خسران (مقاله)|مقاله «خسران»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۱۰۴.</ref>.


==یادکرد [[قرآن]] از برخی [[زیانکاران]]==
==یادکرد [[قرآن]] از برخی [[زیانکاران]]==
خط ۴۳: خط ۴۳:
===[[کفر]]===
===[[کفر]]===
[[کفر در برابر ایمان]] و به معنای [[انکار]] [[خدا]] و لازمِ آن، [[ناسپاسی]] در برابر نعمت‌های اوست<ref>البحر المحیط، ج ۶، ص۵۷۸؛ روح المعانی، ج ۱۸، ص۲۰۴؛ بلغة الفقیه، ج ۴، ص۱۸۲؛ نیز ر.ک: مجمع البیان، ج ۶، ص۱۶۶؛ ج ۸، ص۶۱.</ref>. [[کافران]] به سبب ناسپاسی در برابر نعمت‌های مادی و [[معنوی]] خدا، خویشتن را به [[فسق]] و [[عصیان]] می‌آلایند و [[کردار]] [[ناشایست]] آنان خسرانشان را در پی دارد<ref>اخلاق از دیدگاه قرآن، ص۲۳۵.</ref>. خدا در [[آیه]] ۳۹ [[فاطر]] پیامد ناگوار کفر را از شخص [[کافر]] دانسته و از شدت [[نفرت]] [[الهی]] درباره کافران خبر می‌دهد و کفر آنان را سبب افزایش خسارت آنان می‌خواند<ref>التبیان، ج ۸، ص۴۳۴ـ۴۳۵؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۲۵۰.</ref>: {{متن قرآن|هُوَ ٱلَّذِى جَعَلَكُمْ خَلَـٰٓئِفَ فِى ٱلْأَرْضِ فَمَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُۥ وَلَا يَزِيدُ ٱلْكَـٰفِرِينَ كُفْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًۭا وَلَا يَزِيدُ ٱلْكَـٰفِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًۭا}}<ref>«اوست که شما را در زمین، جانشین (امّت‌های پیشین) کرد پس هر کس کافر شود، کفرش به زیان (خود) اوست و کفر کافران نزد پروردگارشان جز بیزاری نمی‌افزاید و کفر کافران جز بر زیانشان نمی‌افزاید» سوره فاطر، آیه ۳۹.</ref>. افزون بر این، [[پیروی]] از کافران نیز از عوامل خسران: {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِن تُطِيعُوا۟ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ يَرُدُّوكُمْ عَلَىٰٓ أَعْقَـٰبِكُمْ فَتَنقَلِبُوا۟ خَـٰسِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از کافران پیروی کنید شما را به (باورهای) گذشته‌تان (در جاهلیت) باز می‌گردانند و از زیانکاران می‌گردید» سوره آل‌عمران، آیه ۱۴۹.</ref> و در مقابل، [[ایمان به خدا]] از اسباب [[نجات]] [[انسان]] از خسران دانسته شده است. (همین مقاله: راه‌های برونرفت از خسران) بر اساس [[آیات]] ۱۰۷ ـ ۱۰۹ نحل [[دنیاخواهی]] و [[برگزیدن]] [[زندگی دنیا]] و امور فانی و [[باطل]] بر [[آخرت]] که از ویژگی‌های کافران است، [[توفیق]] [[هدایت]] و [[ایمان]] را از آنان می‌گیرد و [[زیان]] [[آخرتی]] را برایشان به ارمغان می‌آورد<ref>تفسیر سورآبادی، ج ۲، ص۱۳۲۲؛ بیان المعانی، ج ۴، ص۲۵۳.</ref>: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ * أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ * لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند * آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‌ها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده است و همانانند که غافلند * ناگزیر چنین است که آنان در جهان واپسین زیانکارند» سوره نحل، آیه ۱۰۷-۱۰۹.</ref>. [[قرآن کریم]] جلوه‌های گوناگون [[کفر]] را از عوامل [[خسران]] می‌داند.
[[کفر در برابر ایمان]] و به معنای [[انکار]] [[خدا]] و لازمِ آن، [[ناسپاسی]] در برابر نعمت‌های اوست<ref>البحر المحیط، ج ۶، ص۵۷۸؛ روح المعانی، ج ۱۸، ص۲۰۴؛ بلغة الفقیه، ج ۴، ص۱۸۲؛ نیز ر.ک: مجمع البیان، ج ۶، ص۱۶۶؛ ج ۸، ص۶۱.</ref>. [[کافران]] به سبب ناسپاسی در برابر نعمت‌های مادی و [[معنوی]] خدا، خویشتن را به [[فسق]] و [[عصیان]] می‌آلایند و [[کردار]] [[ناشایست]] آنان خسرانشان را در پی دارد<ref>اخلاق از دیدگاه قرآن، ص۲۳۵.</ref>. خدا در [[آیه]] ۳۹ [[فاطر]] پیامد ناگوار کفر را از شخص [[کافر]] دانسته و از شدت [[نفرت]] [[الهی]] درباره کافران خبر می‌دهد و کفر آنان را سبب افزایش خسارت آنان می‌خواند<ref>التبیان، ج ۸، ص۴۳۴ـ۴۳۵؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۲۵۰.</ref>: {{متن قرآن|هُوَ ٱلَّذِى جَعَلَكُمْ خَلَـٰٓئِفَ فِى ٱلْأَرْضِ فَمَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُۥ وَلَا يَزِيدُ ٱلْكَـٰفِرِينَ كُفْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًۭا وَلَا يَزِيدُ ٱلْكَـٰفِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًۭا}}<ref>«اوست که شما را در زمین، جانشین (امّت‌های پیشین) کرد پس هر کس کافر شود، کفرش به زیان (خود) اوست و کفر کافران نزد پروردگارشان جز بیزاری نمی‌افزاید و کفر کافران جز بر زیانشان نمی‌افزاید» سوره فاطر، آیه ۳۹.</ref>. افزون بر این، [[پیروی]] از کافران نیز از عوامل خسران: {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِن تُطِيعُوا۟ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ يَرُدُّوكُمْ عَلَىٰٓ أَعْقَـٰبِكُمْ فَتَنقَلِبُوا۟ خَـٰسِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از کافران پیروی کنید شما را به (باورهای) گذشته‌تان (در جاهلیت) باز می‌گردانند و از زیانکاران می‌گردید» سوره آل‌عمران، آیه ۱۴۹.</ref> و در مقابل، [[ایمان به خدا]] از اسباب [[نجات]] [[انسان]] از خسران دانسته شده است. (همین مقاله: راه‌های برونرفت از خسران) بر اساس [[آیات]] ۱۰۷ ـ ۱۰۹ نحل [[دنیاخواهی]] و [[برگزیدن]] [[زندگی دنیا]] و امور فانی و [[باطل]] بر [[آخرت]] که از ویژگی‌های کافران است، [[توفیق]] [[هدایت]] و [[ایمان]] را از آنان می‌گیرد و [[زیان]] [[آخرتی]] را برایشان به ارمغان می‌آورد<ref>تفسیر سورآبادی، ج ۲، ص۱۳۲۲؛ بیان المعانی، ج ۴، ص۲۵۳.</ref>: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ * أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ * لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند * آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‌ها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده است و همانانند که غافلند * ناگزیر چنین است که آنان در جهان واپسین زیانکارند» سوره نحل، آیه ۱۰۷-۱۰۹.</ref>. [[قرآن کریم]] جلوه‌های گوناگون [[کفر]] را از عوامل [[خسران]] می‌داند.
#'''[[کفر به خدا]]''': [[آیه]] ۵۲ عنکبوت [[ایمان]] به [[باطل]] و کفر به خدا را سبب خسران می‌داند: {{متن قرآن|قُلْ كَفَىٰ بِٱللَّهِ بَيْنِى وَبَيْنَكُمْ شَهِيدًۭا يَعْلَمُ مَا فِى ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ بِٱلْبَـٰطِلِ وَكَفَرُوا۟ بِٱللَّهِ أُو۟لَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلْخَـٰسِرُونَ}}<ref>«بگو: خداوند، میان من و شما گواه بس (که) آنچه را در آسمان‌ها و زمین است می‌داند و آنان که به باطل ایمان آورده و به خداوند کفر ورزیده‌اند زیانکارند» سوره عنکبوت، آیه ۵۲.</ref>. به [[باور]] برخی، که این آیه (بدترین) خسران را ویژه [[کافران]] و سبب آن را ایمان به باطل در برابر [[حق]] می‌شناساند<ref>المیزان، ج ۱۶، ص۱۴۰ـ۱۴۱.</ref>. [[قرآن]]، کفر به خدا را در هر چهره‌ای، اعم از کفر * ابتدایی یا کفر ارتدادی، مایه خسران [[دنیا]] و [[آخرت]] می‌داند<ref>جامع البیان، ج ۱۴، ص۲۳۶ـ۲۳۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۰، ص۱۲۳ ـ ۱۲۴.</ref>: {{متن قرآن|مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ * ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ * أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ * لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت * آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند * آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‌ها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده است و همانانند که غافلند * ناگزیر چنین است که آنان در جهان واپسین زیانکارند» سوره نحل، آیه ۱۰۶-۱۰۹.</ref>
#'''[[کفر به خدا]]''': [[آیه]] ۵۲ عنکبوت [[ایمان]] به [[باطل]] و کفر به خدا را سبب خسران می‌داند: {{متن قرآن|قُلْ كَفَىٰ بِٱللَّهِ بَيْنِى وَبَيْنَكُمْ شَهِيدًۭا يَعْلَمُ مَا فِى ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ بِٱلْبَـٰطِلِ وَكَفَرُوا۟ بِٱللَّهِ أُو۟لَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلْخَـٰسِرُونَ}}<ref>«بگو: خداوند، میان من و شما گواه بس (که) آنچه را در آسمان‌ها و زمین است می‌داند و آنان که به باطل ایمان آورده و به خداوند کفر ورزیده‌اند زیانکارند» سوره عنکبوت، آیه ۵۲.</ref>. به [[باور]] برخی، که این آیه (بدترین) خسران را ویژه [[کافران]] و سبب آن را ایمان به باطل در برابر [[حق]] می‌شناساند<ref>المیزان، ج ۱۶، ص۱۴۰ـ۱۴۱.</ref>. [[قرآن]]، کفر به خدا را در هر چهره‌ای، اعم از کفر ابتدایی یا کفر ارتدادی، مایه خسران [[دنیا]] و [[آخرت]] می‌داند<ref>جامع البیان، ج ۱۴، ص۲۳۶ـ۲۳۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۰، ص۱۲۳ ـ ۱۲۴.</ref>: {{متن قرآن|مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ * ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ * أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ * لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت * آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند * آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‌ها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده است و همانانند که غافلند * ناگزیر چنین است که آنان در جهان واپسین زیانکارند» سوره نحل، آیه ۱۰۶-۱۰۹.</ref>
#'''[[شرک]]''': «[[شِرک]]» به معنی [[شریک]]، نصیب و بهره است<ref>التحقیق، ج ۶، ص۴۷ ـ ۴۸، «شرک».</ref>، بنابراین [[مشرک]] کسی است که در [[خلقت]]، اداره و [[تدبیر]] [[جهان]] و [[عبادت]] برای [[خدا]] شریک قرار دهد<ref>انوار العرفان، ج ۸، ص۳۴۴ ـ ۳۴۵.</ref>. برخی درباره نسبت میان [[کفر]] و شرک، کفر را اعم از شرک و سبب اطلاق شرک بر همه [[اقسام کفر]] را فزونی کاربست در آن دانسته‌اند<ref>معجم الفروق اللغویه، ص۴۵۴.</ref>. گرچه یاد کرد از شرک در کنار کفر، گویای افتراق آن دو در معناست<ref>{{متن قرآن|مَّا يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِنْ أَهْلِ ٱلْكِتَـٰبِ وَلَا ٱلْمُشْرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيْرٍۢ مِّن رَّبِّكُمْ وَٱللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِۦ مَن يَشَآءُ وَٱللَّهُ ذُو ٱلْفَضْلِ ٱلْعَظِيمِ}} «کافران از اهل کتاب و مشرکان، خوش ندارند که از پروردگارتان، خیری بر شما فرو فرستاده شود، ولی خداوند هر کس را بخواهد به بخشایش خود، ویژگی می‌دهد و خداوند، دارای بخشش سترگ است» سوره بقره، آیه ۱۰۵.</ref>، برخی [[آیات]]، شرک را کفر و کفر را شرک می‌خوانند. بر این اساس، کفر و شرک از جهت [[انکار حق]] همسویند و [[قرآن]] شرک را ستمی بزرگ: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ لُقْمَـٰنُ لِٱبْنِهِۦ وَهُوَ يَعِظُهُۥ يَـٰبُنَىَّ لَا تُشْرِكْ بِٱللَّهِ إِنَّ ٱلشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌۭ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز می‌داد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref> و به شکل کلی، [[ظلم]] را سبب [[خسران]] می‌داند، ازاین‌رو [[خدا]] به [[پیامبران]] هشدار می‌دهد که [[شرک به خدا]] مایه تباه گشتن [[کردار]] شایسته می‌شود و [[مشرک]] را از خاسران قرار می‌دهد: «ولَقَد اُوحِیَ اِلَیکَ واِلَی الَّذینَ مِن قَبلِکَ لـَن اَشرَکتَ لَیَحبَطَنَّ عَمَلُکَ ولَتَکونَنَّ مِنَ الخـسِرین»<ref>جامع البیان، ج ۲۴، ص۱۶؛ التبیان، ج ۹، ص۴۴.</ref>.<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ أُوحِىَ إِلَيْكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلْخَـٰسِرِينَ}}«و به تو و به پیشینیان تو وحی شده است که اگر شرک بورزی بی‌گمان کردارت از میان خواهد رفت و بی‌شک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۵.</ref> برخی [[روایات]] در ذیل این [[آیه]]، از [[عذاب]] [[مشرکان]]، بی‌هیچ [[حسابرسی]] سخن می‌گویند<ref>نور الثقلین، ج ۴، ص۴۹۷.</ref> که گویای عمق خسارت آنان است و خدایانی را که آنان به جای خدا می‌خوانند، برایشان [[سود]] نداشته و جز خسارت برایشان به ارمغان نمی‌آورند: {{متن قرآن|وَمَا ظَلَمْنَـٰهُمْ وَلَـٰكِن ظَلَمُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ فَمَآ أَغْنَتْ عَنْهُمْ ءَالِهَتُهُمُ ٱلَّتِى يَدْعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مِن شَىْءٍۢ لَّمَّا جَآءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍۢ}}<ref>«و ما به آنان ستم نکردیم که خود به خویش ستم کردند و چون فرمان پروردگارت دررسید خدایان ایشان که به جای خداوند (به پرستش) می‌خواندند هیچ به کارشان نیآمدند و جز نابودی چیزی بر آنان نیفزودند» سوره هود، آیه ۱۰۱.</ref>.<ref>التبیان، ج ۶، ص۶۲؛ المحرر الوجیز، ج۳، ص۲۰۶.</ref>. در آیه‌ای خدا با بیانی تهدیدآمیز معبودان [[باطل]] را سبب [[زیانکاری]] و از دست رفتن [[سرمایه]] (نفس) [[انسان]] می‌شمرد و آن را زیانی آشکار وصف می‌کند: {{متن قرآن|فَٱعْبُدُوا۟ مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِۦ قُلْ إِنَّ ٱلْخَـٰسِرِينَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ ٱلْقِيَـٰمَةِ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ ٱلْخُسْرَانُ ٱلْمُبِينُ}}<ref>«بنابراین هر چه را می‌خواهید به جای او بپرستید! بگو: بی‌گمان زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و خانواده خویش زیان رسانده‌اند، آگاه باشید که این همان زیان آشکار است» سوره زمر، آیه ۱۵.</ref>؛ <ref>جامع البیان، ج ۲۳، ص۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ التبیان، ج ۹، ص۱۵.</ref>؛ البته [[مشرکان]] مهلت یافته‌اند با [[توبه]] خود از خسارت خویش [[پیشگیری]] کنند و پایان مهلت [[پذیرش توبه]] آنان فرارسیدن [[عذاب الهی]] است<ref>جامع البیان، ج ۸، ص۱۴۵ ـ ۱۴۶؛ ج۲۴، ص۵۸؛ التبیان، ج ۹، ص۱۰۲.</ref>: {{متن قرآن|فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَكَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ}}<ref>«و چون عذاب ما را دیدند گفتند: به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به آنچه شریک (خداوند) می‌پنداشتیم کافریم» سوره غافر، آیه ۸۴.</ref> و نیز {{متن قرآن|هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُۥ يَوْمَ يَأْتِى تَأْوِيلُهُۥ يَقُولُ ٱلَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَآءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِٱلْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَآءَ فَيَشْفَعُوا۟ لَنَآ أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ ٱلَّذِى كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا۟ يَفْتَرُونَ}}<ref>«آیا جز فرجام آن را چشم می‌دارند، روزی که فرجام آن برسد آنان که پیش‌تر آن را فراموش کرده بودند می‌گویند: فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند؛ آیا ما میانجی‌هایی داریم تا برای ما میانجیگری کنند یا باز گردانده می‌شویم تا جز آن کنیم که پیش‌تر می‌کردیم؟ بی‌گمان (اینان) به خود زیان رساندند و آنچه دروغ می‌بافتند از (چشم) آنان ناپدید شده است» سوره اعراف، آیه ۵۳.</ref> بر این اساس، [[ایمانی]] سودمند است که پیش از دیدن عذاب الهی باشد.
#'''[[شرک]]''': «[[شِرک]]» به معنی [[شریک]]، نصیب و بهره است<ref>التحقیق، ج ۶، ص۴۷ ـ ۴۸، «شرک».</ref>، بنابراین [[مشرک]] کسی است که در [[خلقت]]، اداره و [[تدبیر]] [[جهان]] و [[عبادت]] برای [[خدا]] شریک قرار دهد<ref>انوار العرفان، ج ۸، ص۳۴۴ ـ ۳۴۵.</ref>. برخی درباره نسبت میان [[کفر]] و شرک، کفر را اعم از شرک و سبب اطلاق شرک بر همه [[اقسام کفر]] را فزونی کاربست در آن دانسته‌اند<ref>معجم الفروق اللغویه، ص۴۵۴.</ref>. گرچه یاد کرد از شرک در کنار کفر، گویای افتراق آن دو در معناست<ref>{{متن قرآن|مَّا يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِنْ أَهْلِ ٱلْكِتَـٰبِ وَلَا ٱلْمُشْرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيْرٍۢ مِّن رَّبِّكُمْ وَٱللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِۦ مَن يَشَآءُ وَٱللَّهُ ذُو ٱلْفَضْلِ ٱلْعَظِيمِ}} «کافران از اهل کتاب و مشرکان، خوش ندارند که از پروردگارتان، خیری بر شما فرو فرستاده شود، ولی خداوند هر کس را بخواهد به بخشایش خود، ویژگی می‌دهد و خداوند، دارای بخشش سترگ است» سوره بقره، آیه ۱۰۵.</ref>، برخی [[آیات]]، شرک را کفر و کفر را شرک می‌خوانند. بر این اساس، کفر و شرک از جهت [[انکار حق]] همسویند و [[قرآن]] شرک را ستمی بزرگ: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ لُقْمَـٰنُ لِٱبْنِهِۦ وَهُوَ يَعِظُهُۥ يَـٰبُنَىَّ لَا تُشْرِكْ بِٱللَّهِ إِنَّ ٱلشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌۭ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز می‌داد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref> و به شکل کلی، [[ظلم]] را سبب [[خسران]] می‌داند، ازاین‌رو [[خدا]] به [[پیامبران]] هشدار می‌دهد که [[شرک به خدا]] مایه تباه گشتن [[کردار]] شایسته می‌شود و [[مشرک]] را از خاسران قرار می‌دهد: «ولَقَد اُوحِیَ اِلَیکَ واِلَی الَّذینَ مِن قَبلِکَ لـَن اَشرَکتَ لَیَحبَطَنَّ عَمَلُکَ ولَتَکونَنَّ مِنَ الخـسِرین»<ref>جامع البیان، ج ۲۴، ص۱۶؛ التبیان، ج ۹، ص۴۴.</ref>.<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ أُوحِىَ إِلَيْكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلْخَـٰسِرِينَ}}«و به تو و به پیشینیان تو وحی شده است که اگر شرک بورزی بی‌گمان کردارت از میان خواهد رفت و بی‌شک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۵.</ref> برخی [[روایات]] در ذیل این [[آیه]]، از [[عذاب]] [[مشرکان]]، بی‌هیچ [[حسابرسی]] سخن می‌گویند<ref>نور الثقلین، ج ۴، ص۴۹۷.</ref> که گویای عمق خسارت آنان است و خدایانی را که آنان به جای خدا می‌خوانند، برایشان [[سود]] نداشته و جز خسارت برایشان به ارمغان نمی‌آورند: {{متن قرآن|وَمَا ظَلَمْنَـٰهُمْ وَلَـٰكِن ظَلَمُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ فَمَآ أَغْنَتْ عَنْهُمْ ءَالِهَتُهُمُ ٱلَّتِى يَدْعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مِن شَىْءٍۢ لَّمَّا جَآءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍۢ}}<ref>«و ما به آنان ستم نکردیم که خود به خویش ستم کردند و چون فرمان پروردگارت دررسید خدایان ایشان که به جای خداوند (به پرستش) می‌خواندند هیچ به کارشان نیآمدند و جز نابودی چیزی بر آنان نیفزودند» سوره هود، آیه ۱۰۱.</ref>.<ref>التبیان، ج ۶، ص۶۲؛ المحرر الوجیز، ج۳، ص۲۰۶.</ref>. در آیه‌ای خدا با بیانی تهدیدآمیز معبودان [[باطل]] را سبب [[زیانکاری]] و از دست رفتن [[سرمایه]] (نفس) [[انسان]] می‌شمرد و آن را زیانی آشکار وصف می‌کند: {{متن قرآن|فَٱعْبُدُوا۟ مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِۦ قُلْ إِنَّ ٱلْخَـٰسِرِينَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ ٱلْقِيَـٰمَةِ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ ٱلْخُسْرَانُ ٱلْمُبِينُ}}<ref>«بنابراین هر چه را می‌خواهید به جای او بپرستید! بگو: بی‌گمان زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و خانواده خویش زیان رسانده‌اند، آگاه باشید که این همان زیان آشکار است» سوره زمر، آیه ۱۵.</ref>؛ <ref>جامع البیان، ج ۲۳، ص۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ التبیان، ج ۹، ص۱۵.</ref>؛ البته [[مشرکان]] مهلت یافته‌اند با [[توبه]] خود از خسارت خویش [[پیشگیری]] کنند و پایان مهلت [[پذیرش توبه]] آنان فرارسیدن [[عذاب الهی]] است<ref>جامع البیان، ج ۸، ص۱۴۵ ـ ۱۴۶؛ ج۲۴، ص۵۸؛ التبیان، ج ۹، ص۱۰۲.</ref>: {{متن قرآن|فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَكَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ}}<ref>«و چون عذاب ما را دیدند گفتند: به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به آنچه شریک (خداوند) می‌پنداشتیم کافریم» سوره غافر، آیه ۸۴.</ref> و نیز {{متن قرآن|هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُۥ يَوْمَ يَأْتِى تَأْوِيلُهُۥ يَقُولُ ٱلَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَآءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِٱلْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَآءَ فَيَشْفَعُوا۟ لَنَآ أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ ٱلَّذِى كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا۟ يَفْتَرُونَ}}<ref>«آیا جز فرجام آن را چشم می‌دارند، روزی که فرجام آن برسد آنان که پیش‌تر آن را فراموش کرده بودند می‌گویند: فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند؛ آیا ما میانجی‌هایی داریم تا برای ما میانجیگری کنند یا باز گردانده می‌شویم تا جز آن کنیم که پیش‌تر می‌کردیم؟ بی‌گمان (اینان) به خود زیان رساندند و آنچه دروغ می‌بافتند از (چشم) آنان ناپدید شده است» سوره اعراف، آیه ۵۳.</ref> بر این اساس، [[ایمانی]] سودمند است که پیش از دیدن عذاب الهی باشد.
#'''[[کفر]] به [[آیات الهی]]''': به شکل کلی، [[قرآن کریم]] [[کافران]] به آیات الهی را به عذابی سخت و حبط اعمالشان<ref>جامع البیان، ج ۱۶، ص۲۸ ـ ۲۹؛ التبیان، ج ۹، ص۴۳.</ref> [[وعده]] می‌دهد و آنان را از زیانکارترین به شمار می‌آورد و [[اعمال]] آنان را بی‌ارزش می‌داند<ref>منهج الصادقین، ج ۵، ص۳۷۲ ـ ۳۷۳.</ref>: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا * أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند * آنانند که آیات و لقای پروردگارشان را انکار کردند و کردارهایشان تباه گردید؛ از این رو روز رستخیز ترازویی برای آنان برپا نمی‌داریم» سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۵.</ref> به دیده برخی، مراد از «آیَاتِ» [[آیات آفاقی]]، انفسی، [[پیامبران خدا]] و [[معجزات]] آنان است<ref>المیزان، ج ۱۳، ص۴۰۰.</ref>. بعضی آن را [[آیات قرآن]]<ref>منهج الصادقین، ج ۵، ص۲۷۳.</ref> یا [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] [[توحید]] و [[نبوت]] می‌دانند<ref>روح المعانی، ج ۱۶، ص۴۸؛ منهج الصادقین، ج ۵، ص۳۷۳.</ref>. بر این اساس، [[کفر]] به هریک از موارد یادشده، [[انسان]] را در زمره [[زیانکاران]] می‌نهد: {{متن قرآن|لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن اوست و آنان که به آیات خداوند انکار ورزیدند زیانکارند» سوره زمر، آیه ۶۳.</ref> افزون بر این، [[قرآن]] [[تکذیب آیات الهی]] و [[دعوت انبیاء]] را عامل مستقیم [[خسران]] می‌شمرد و از آن [[پرهیز]] می‌دهد: {{متن قرآن|وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بِـَٔايَـٰتِ ٱللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ ٱلْخَـٰسِرِينَ}}<ref>«و هرگز از کسانی مباش که آیات خداوند را دروغ شمردند که از زیانکاران خواهی شد» سوره یونس، آیه ۹۵.</ref>؛ <ref>التبیان، ج ۵، ص۴۳۱.</ref>. [[تکذیب]] [[آیات خدا]] [[گمراهی]]، در نتیجه خسران و [[محرومیت از بهشت]] و [[مغفرت الهی]] را در پی دارد: {{متن قرآن|سَاءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَأَنْفُسَهُمْ كَانُوا يَظْلِمُونَ * مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَمَنْ يُضْلِلْ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«بد داستانی است (داستان) کسانی که آیات ما را دروغ شمردند و به خویش ستم می‌ورزیدند * کسانی را که خداوند راهنمایی کند راهیافته‌اند و کسانی را که در گمراهی نهد زیانکارند» سوره اعراف، آیه ۱۷۷-۱۷۸.</ref>؛ <ref>روض الجنان، ج ۹، ص۲۰ ـ ۲۱.</ref> آثار زیانبار تکذیب و کفر، به خسران [[آخرتی]] محدود نمی‌شود و [[زیان]] در [[حیات]] [[دنیایی]] و [[محرومیت]] از [[نعمت‌های خدا]] و [[نزول عذاب]] را نیز در پی دارد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>
#'''[[کفر]] به [[آیات الهی]]''': به شکل کلی، [[قرآن کریم]] [[کافران]] به آیات الهی را به عذابی سخت و حبط اعمالشان<ref>جامع البیان، ج ۱۶، ص۲۸ ـ ۲۹؛ التبیان، ج ۹، ص۴۳.</ref> [[وعده]] می‌دهد و آنان را از زیانکارترین به شمار می‌آورد و [[اعمال]] آنان را بی‌ارزش می‌داند<ref>منهج الصادقین، ج ۵، ص۳۷۲ ـ ۳۷۳.</ref>: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا * أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند * آنانند که آیات و لقای پروردگارشان را انکار کردند و کردارهایشان تباه گردید؛ از این رو روز رستخیز ترازویی برای آنان برپا نمی‌داریم» سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۵.</ref> به دیده برخی، مراد از «آیَاتِ» [[آیات آفاقی]]، انفسی، [[پیامبران خدا]] و [[معجزات]] آنان است<ref>المیزان، ج ۱۳، ص۴۰۰.</ref>. بعضی آن را [[آیات قرآن]]<ref>منهج الصادقین، ج ۵، ص۲۷۳.</ref> یا [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] [[توحید]] و [[نبوت]] می‌دانند<ref>روح المعانی، ج ۱۶، ص۴۸؛ منهج الصادقین، ج ۵، ص۳۷۳.</ref>. بر این اساس، [[کفر]] به هریک از موارد یادشده، [[انسان]] را در زمره [[زیانکاران]] می‌نهد: {{متن قرآن|لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن اوست و آنان که به آیات خداوند انکار ورزیدند زیانکارند» سوره زمر، آیه ۶۳.</ref> افزون بر این، [[قرآن]] [[تکذیب آیات الهی]] و [[دعوت انبیاء]] را عامل مستقیم [[خسران]] می‌شمرد و از آن [[پرهیز]] می‌دهد: {{متن قرآن|وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بِـَٔايَـٰتِ ٱللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ ٱلْخَـٰسِرِينَ}}<ref>«و هرگز از کسانی مباش که آیات خداوند را دروغ شمردند که از زیانکاران خواهی شد» سوره یونس، آیه ۹۵.</ref>؛ <ref>التبیان، ج ۵، ص۴۳۱.</ref>. [[تکذیب]] [[آیات خدا]] [[گمراهی]]، در نتیجه خسران و [[محرومیت از بهشت]] و [[مغفرت الهی]] را در پی دارد: {{متن قرآن|سَاءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَأَنْفُسَهُمْ كَانُوا يَظْلِمُونَ * مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَمَنْ يُضْلِلْ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«بد داستانی است (داستان) کسانی که آیات ما را دروغ شمردند و به خویش ستم می‌ورزیدند * کسانی را که خداوند راهنمایی کند راهیافته‌اند و کسانی را که در گمراهی نهد زیانکارند» سوره اعراف، آیه ۱۷۷-۱۷۸.</ref>؛ <ref>روض الجنان، ج ۹، ص۲۰ ـ ۲۱.</ref> آثار زیانبار تکذیب و کفر، به خسران [[آخرتی]] محدود نمی‌شود و [[زیان]] در [[حیات]] [[دنیایی]] و [[محرومیت]] از [[نعمت‌های خدا]] و [[نزول عذاب]] را نیز در پی دارد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>
۷۳٬۲۶۲

ویرایش