تربیت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اخلاق اسلامی | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[تربیت در لغت]] - [[تربیت در قرآن]] - [[تربیت در معارف دعا و زیارات]] - [[تربیت در معارف و سیره نبوی]] - [[تربیت در معارف و سیره علوی]] - [[تربیت در معارف و سیره سجادی]] - [[تربیت در معارف و سیره فاطمی]] - [[تربیت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[تربیت در فقه سیاسی]] | پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اخلاق اسلامی | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[تربیت در لغت]] - [[تربیت در قرآن]] - [[تربیت در معارف دعا و زیارات]] - [[تربیت در معارف و سیره نبوی]] - [[تربیت در معارف و سیره علوی]] - [[تربیت در معارف و سیره سجادی]] - [[تربیت در معارف و سیره فاطمی]] - [[تربیت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[تربیت در فقه سیاسی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
'''تربیت''' به معنای پروردن و پرورانیدن و [[تهذیب]] است. تربیت یعنی برانگیختن و پرورش استعدادها و قوای گوناگون [[انسان]] برای رسیدن به کمال. [[تعلیم و تربیت]] پایه همه [[کمالات انسانی]] است و هیچ [[انسانی]] بدون [[آگاهی]] و [[معرفت]] و | '''تربیت''' به معنای پروردن و پرورانیدن و [[تهذیب]] است. تربیت یعنی برانگیختن و پرورش استعدادها و قوای گوناگون [[انسان]] برای رسیدن به کمال. [[تعلیم و تربیت]] پایه همه [[کمالات انسانی]] است و هیچ [[انسانی]] بدون [[آگاهی]] و [[معرفت]] و تربیت صحیح به هیچ کمالی نمیرسد. | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
=== معنای لغوی === | === معنای لغوی === | ||
{{اصلی|تربیت در لغت}} | {{اصلی|تربیت در لغت}} | ||
واژه | واژه «تربیت» در لغت، به معنای [[رشد]]، نمو، زیاد شدن و افزایش یافتن و [[اصلاح]] چیزی آمده است. ابن منظور در لسان العرب میگوید: تربیت از ربو، به معنای زیادتی، رشد، نمو و نگهداری میباشد<ref>لسان العرب (ماده ربو).</ref>. [[راغب اصفهانی]] تربیت را، [[تغییر]] تدریجی امری، به گونهای که آن چیز به حد تمام برسد، میداند<ref>المفردات فی غرایب القرآن، (ماده رب).</ref>.<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۲۲؛ [[محمود کریمی|کریمی، محمود]]، [[تعلیم و تربیت (مقاله)|تعلیم و تربیت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص ۶۴۹.</ref> | ||
در تفاوت بین [[تعلیم و تربیت]] میتوان گفت "تربیت" معنایی دامنهدار و گسترده دارد، در حالی که واژه "[[تعلیم]]" از نظر مدلول، جزئی از تربیت یا وسیلهای از وسایل آن است. تربیت یعنی برانگیختن و پرورش استعدادها و قوای گوناگون [[انسان]] که باید با کوشش خود متربّی نیز توأم گردد تا به منتهای کمال خود برسد. [[تعلیم]] با مفهوم محدود آن عبارت است از تلقین و ایصال و انتقال معلومات به اذهان شاگردان<ref>اسلام و تعلیم و تربیت، ص۱۵.</ref>، بر این اساس اگر تربیت به صورت مطلق و به تنهایی به کار رود مفهوم تعلیم را نیز در برمیگیرد؛ اما وقتی با تعلیم همراه گردد معنای آن محدود و متمایز میشود، به هر روی، عطف تعلیم و تربیت بر این نکته دلالت میکند که تحقّق هریک از این دو و سودمند بودن آن برای [[بشر]]، منوط به تحقّق دیگری است، از همینرو در حوزه معنایی [[علم]] در [[قرآن]]، از سویی [[حلم]] را دربرمیگیرد و از سوی دیگر با واژههایی نظیر [[معرفت]]، [[فقه]]، [[حکمت]] و شعور مرتبط میشود<ref>[[محمود کریمی|کریمی، محمود]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص ۶۴۹.</ref>. | در تفاوت بین [[تعلیم و تربیت]] میتوان گفت "تربیت" معنایی دامنهدار و گسترده دارد، در حالی که واژه "[[تعلیم]]" از نظر مدلول، جزئی از تربیت یا وسیلهای از وسایل آن است. تربیت یعنی برانگیختن و پرورش استعدادها و قوای گوناگون [[انسان]] که باید با کوشش خود متربّی نیز توأم گردد تا به منتهای کمال خود برسد. [[تعلیم]] با مفهوم محدود آن عبارت است از تلقین و ایصال و انتقال معلومات به اذهان شاگردان<ref>اسلام و تعلیم و تربیت، ص۱۵.</ref>، بر این اساس اگر تربیت به صورت مطلق و به تنهایی به کار رود مفهوم تعلیم را نیز در برمیگیرد؛ اما وقتی با تعلیم همراه گردد معنای آن محدود و متمایز میشود، به هر روی، عطف تعلیم و تربیت بر این نکته دلالت میکند که تحقّق هریک از این دو و سودمند بودن آن برای [[بشر]]، منوط به تحقّق دیگری است، از همینرو در حوزه معنایی [[علم]] در [[قرآن]]، از سویی [[حلم]] را دربرمیگیرد و از سوی دیگر با واژههایی نظیر [[معرفت]]، [[فقه]]، [[حکمت]] و شعور مرتبط میشود<ref>[[محمود کریمی|کریمی، محمود]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص ۶۴۹.</ref>. | ||
=== معنای اصطلاحی === | === معنای اصطلاحی === | ||
تربیت مفهومی جز پروراندن ندارد<ref>اخلاق جنسی، ص۵۲.</ref>. تربیت یعنی پرورش دادن استعدادهای واقعی [[انسان]] و استعدادهای درونی<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۶۷؛ مجموعه آثار، ج۳، ص۴۵۴؛ فلسفه تاریخ، ج۱، ص۱۵۰.</ref>. به عبارت دیگر تربیت یعنی رشد دادن و پرورش دادن و این مبنی بر قبول کردن یک سلسله استعدادها و به تعبیر امروز یک سلسله ویژگیها در انسان است<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۴۵۲.</ref>. | |||
تربیت، فنّ تشکیل [[عادت]] است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۷۸.</ref>. در [[حقیقت]] تربیت عبارت است از پرورش دادن، یعنی استعدادهای درونیای را که بالقوّه در یک شیء موجود است به فعلیت درآوردن و پروردن، و لذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۵۶.</ref>. تربیت صرفاً عبارت از پرورش است. نه، ساختن [[انسانها]]، صحیح نیست. قسمت اعظم تربیت، ساختن انسانها به طور دلخواه است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۸۰.</ref>. | تربیت، فنّ تشکیل [[عادت]] است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۷۸.</ref>. در [[حقیقت]] تربیت عبارت است از پرورش دادن، یعنی استعدادهای درونیای را که بالقوّه در یک شیء موجود است به فعلیت درآوردن و پروردن، و لذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۵۶.</ref>. تربیت صرفاً عبارت از پرورش است. نه، ساختن [[انسانها]]، صحیح نیست. قسمت اعظم تربیت، ساختن انسانها به طور دلخواه است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۸۰.</ref>. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
علمای [[اخلاق]] میگویند: “تربیت عبارت است از فنّ تشکیل عادت، و عادت برای [[بشر]] [[طبیعت]] ثانیه میشود”. معنای این جمله این است که ساختمان [[روحی]] انسان قابل انعطاف است و هر حالت جدیدی که به وی بدهند و مدّتی ادامه بدهند آن حالت جدید صفت راسخه میشود<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۶۳۲. و لذا در اخلاق همواره صحبت از ملکه فلان صفت است، فی المثل ملکه شجاعت، ملکه سخاوت.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۳۶.</ref> | علمای [[اخلاق]] میگویند: “تربیت عبارت است از فنّ تشکیل عادت، و عادت برای [[بشر]] [[طبیعت]] ثانیه میشود”. معنای این جمله این است که ساختمان [[روحی]] انسان قابل انعطاف است و هر حالت جدیدی که به وی بدهند و مدّتی ادامه بدهند آن حالت جدید صفت راسخه میشود<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۶۳۲. و لذا در اخلاق همواره صحبت از ملکه فلان صفت است، فی المثل ملکه شجاعت، ملکه سخاوت.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۳۶.</ref> | ||
تربیت در اصطلاح، تعریف واحدی ندارد، بلکه دانشمندان هر کدام بر اساس دیدگاه خود در باب [[هستیشناسی]]، [[انسانشناسی]]، [[معرفتشناسی]] و به [[طور]] کلی [[فلسفه]] [[تربیتی]] خویش، تعریفی از تربیت ارائه دادهاند. [[شهید مطهری]] تربیت را پرورش استعدادهای درونی بالقوه و به فعلیت رساندن آن دانسته است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۶.</ref>. برخی دیگر، تربیت را پرورش استعدادهای مادی و [[معنوی]] و [[هدایت]] آن به سوی کمالاتی که [[خداوند]] در وجود [[آدمی]] قرار داده، تعریف کردهاند<ref>پژوهشی در تعلیم و تربیت اسلامی، ص۱۱.</ref>. تعریف نسبتاً جامع و کامل | تربیت در اصطلاح، تعریف واحدی ندارد، بلکه دانشمندان هر کدام بر اساس دیدگاه خود در باب [[هستیشناسی]]، [[انسانشناسی]]، [[معرفتشناسی]] و به [[طور]] کلی [[فلسفه]] [[تربیتی]] خویش، تعریفی از تربیت ارائه دادهاند. [[شهید مطهری]] تربیت را پرورش استعدادهای درونی بالقوه و به فعلیت رساندن آن دانسته است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۶.</ref>. برخی دیگر، تربیت را پرورش استعدادهای مادی و [[معنوی]] و [[هدایت]] آن به سوی کمالاتی که [[خداوند]] در وجود [[آدمی]] قرار داده، تعریف کردهاند<ref>پژوهشی در تعلیم و تربیت اسلامی، ص۱۱.</ref>. تعریف نسبتاً جامع و کامل تربیت، در کتاب [[فقه]] [[تربیتی]] این گونه آمده است: «فرایند کمک و یاریرسانی به متربی برای ایجاد [[تغییر]] تدریجی در گستره، [[زمان]]، در یکی از ساحتهای بدنی، [[ذهنی]]، [[روحی]] و [[رفتاری]] که به واسطه عامل [[انسانی]] دیگر به منظور دستیابی وی به [[کمال انسانی]] و شکوفاسازی استعدادهای او یا بازدارندگی و [[اصلاح]] صفات و رفتارهای اوست»<ref>فقه تربیتی، ج۱، ص۲۸.</ref>. | ||
هر چند تعریف اخیر از تربیت، نسبت به دو تعریف پیشین، جامعتر بوده و به جنبههای گوناگون تربیت توجه کرده است، ولی چون به [[اراده]] و تصمیم متربی تصریح نشده و همچنین فرایند تربیت را در [[مقام]] [[اجرا]] به یکی از ساحتهای آن منوط کرده است، از این رو در صدد هستیم تا تعریف دیگری متناسب با اهداف [[پژوهش]] ارائه دهیم که پرورش همزمان متربی در همه ساحتها را فراگیرد، نه در یکی از ابعاد تربیت. با نظر به [[آیات]] و یافتههای [[اندیشمندان مسلمان]] میتوان گفت تربیت عبارت است از: «فرایند [[منظم]] و هدفمندی که به منظور فراهم ساختن زمینه [[رشد]] همه جانبه متربی در ساحتهای مختلف انجام میگیرد؛ به گونهای که خود وی با اراده و [[اختیار]] خویش در مسیر [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] گام بردارد و به [[هدف]] نهایی که همان [[تقرب]] به خداست، نائل گردد». | هر چند تعریف اخیر از تربیت، نسبت به دو تعریف پیشین، جامعتر بوده و به جنبههای گوناگون تربیت توجه کرده است، ولی چون به [[اراده]] و تصمیم متربی تصریح نشده و همچنین فرایند تربیت را در [[مقام]] [[اجرا]] به یکی از ساحتهای آن منوط کرده است، از این رو در صدد هستیم تا تعریف دیگری متناسب با اهداف [[پژوهش]] ارائه دهیم که پرورش همزمان متربی در همه ساحتها را فراگیرد، نه در یکی از ابعاد تربیت. با نظر به [[آیات]] و یافتههای [[اندیشمندان مسلمان]] میتوان گفت تربیت عبارت است از: «فرایند [[منظم]] و هدفمندی که به منظور فراهم ساختن زمینه [[رشد]] همه جانبه متربی در ساحتهای مختلف انجام میگیرد؛ به گونهای که خود وی با اراده و [[اختیار]] خویش در مسیر [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] گام بردارد و به [[هدف]] نهایی که همان [[تقرب]] به خداست، نائل گردد». | ||
۱. '''ویژگیهای تعریف''': اولاً، تربیت به این معنا میتواند به صورت مستقیم و غیر مستقیم، رسمی و غیر رسمی و به شیوههای مختلف اجرا شود که روش آن، عمدتاً بر اساس مبانی، اهداف، اصول، امکانات و ابزار موجود، تعیین میگردد؛ ثانیاً، فرایند تربیت به همه ابعاد وجودی متربی توجه دارد، نه به بعد خاصی از وی؛ ثالثاً، تربیت باید دارای [[برنامهریزی]] و [[نظم]] و [[قانون]] باشد تا فعالیتهای تربیت، به نتیجه مطلوب برسد؛ رابعاً، حصول چنین چیزی نمیتواند دفعی باشد؛ بلکه فرایند تربیت نیازمند [[زمان]] نسبتاً طولانی است و تدریجاً به سامان میرسد. خامساً: متربی باید استعدادهای لازم برای [[تربیتپذیری]] را داشته باشد، و گرنه تلاش و فعالیت مربی، مؤثر نخواهد بود. افزون بر این، پرورش [[واقعی]] در صورتی محقق میشود که جریان | ۱. '''ویژگیهای تعریف''': اولاً، تربیت به این معنا میتواند به صورت مستقیم و غیر مستقیم، رسمی و غیر رسمی و به شیوههای مختلف اجرا شود که روش آن، عمدتاً بر اساس مبانی، اهداف، اصول، امکانات و ابزار موجود، تعیین میگردد؛ ثانیاً، فرایند تربیت به همه ابعاد وجودی متربی توجه دارد، نه به بعد خاصی از وی؛ ثالثاً، تربیت باید دارای [[برنامهریزی]] و [[نظم]] و [[قانون]] باشد تا فعالیتهای تربیت، به نتیجه مطلوب برسد؛ رابعاً، حصول چنین چیزی نمیتواند دفعی باشد؛ بلکه فرایند تربیت نیازمند [[زمان]] نسبتاً طولانی است و تدریجاً به سامان میرسد. خامساً: متربی باید استعدادهای لازم برای [[تربیتپذیری]] را داشته باشد، و گرنه تلاش و فعالیت مربی، مؤثر نخواهد بود. افزون بر این، پرورش [[واقعی]] در صورتی محقق میشود که جریان تربیت بر اساس [[فطرت]] و [[سرشت]] متربی انجام گیرد. | ||
۲. '''کاربرد تربیت در [[قرآن]]''': ماده «ربب» یا «ربو» در قرآن به هیئت «تفعیل» نیامده و به شکلهای فراوان دیگر در [[آیات]] مختلف به کار رفته که در اغلب آنها به معنای [[ربوبیت تکوینی]] و [[تشریعی]]<ref>مواردی که این ماده درباره خدای تعالی به کار رفته نظیر: {{متن قرآن|رَبِّ الْعَالَمِينَ}}، {{متن قرآن|رَبِّي وَرَبُّكُمْ}}، {{متن قرآن|رَبَّنَا}}....</ref> و زیادت و فزونی در [[امور مادی]]<ref>مواردی که ماده مذکور در مورد ربا به کار رفته است، مانند: {{متن قرآن|مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ}}، {{متن قرآن|رَبْوَةٍ}}، {{متن قرآن|رِبَا}}....</ref> میباشد. در تمام قرآن دو مورد به معنای تربیت [[انسان]] آمده است: یکی به شکل فعل ماضی: {{متن قرآن|رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا}}<ref>«پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۴.</ref>. دوم، در قالب فعل جحد: {{متن قرآن|قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ}}<ref>«(فرعون) گفت: آیا در کودکی تو را نزد خود نپروردیم و سالهایی از عمرت را نزد ما نگذراندی؟» سوره شعراء، آیه ۱۸.</ref>. | ۲. '''کاربرد تربیت در [[قرآن]]''': ماده «ربب» یا «ربو» در قرآن به هیئت «تفعیل» نیامده و به شکلهای فراوان دیگر در [[آیات]] مختلف به کار رفته که در اغلب آنها به معنای [[ربوبیت تکوینی]] و [[تشریعی]]<ref>مواردی که این ماده درباره خدای تعالی به کار رفته نظیر: {{متن قرآن|رَبِّ الْعَالَمِينَ}}، {{متن قرآن|رَبِّي وَرَبُّكُمْ}}، {{متن قرآن|رَبَّنَا}}....</ref> و زیادت و فزونی در [[امور مادی]]<ref>مواردی که ماده مذکور در مورد ربا به کار رفته است، مانند: {{متن قرآن|مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ}}، {{متن قرآن|رَبْوَةٍ}}، {{متن قرآن|رِبَا}}....</ref> میباشد. در تمام قرآن دو مورد به معنای تربیت [[انسان]] آمده است: یکی به شکل فعل ماضی: {{متن قرآن|رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا}}<ref>«پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۴.</ref>. دوم، در قالب فعل جحد: {{متن قرآن|قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ}}<ref>«(فرعون) گفت: آیا در کودکی تو را نزد خود نپروردیم و سالهایی از عمرت را نزد ما نگذراندی؟» سوره شعراء، آیه ۱۸.</ref>. | ||
توجه به این نکته لازم است که هر دو [[آیه]] به دلیل قرینه حالی و [[کلامی]]، مربوط به [[تربیت جسمانی]] است؛ زیرا در آیه اول، کلمه «صغیراً» و در آیه دوم، جمله {{متن قرآن|وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ}} و نیز [[حال]] [[دعای ابراهیم]]{{ع}} که زمان [[ضعف]] جسمی خود را به زبان آورد و همچنین [[تکبر]] و [[خودبینی]] [[فرعون]] که [[کودکی]] [[موسی]]{{ع}} را به رخش کشید، به این معنا اشاره دارد که منظور، پرورش جسمی است، نه تربیت [[روحی]] و [[معنوی]] که قابل [[حس]] و [[مشاهده]] نیست. بنابراین، ریشه «تربیت» در قرآن، اغلب به تربیت غیر [[انسانی]] نظیر ربوبیت تکوینی و [[تشریعی]] و زیادت و فزونی، اشاره دارد و فقط در دو مورد به معنای [[تربیت انسانی]] و [[جسمانی]] به کار رفته است. | توجه به این نکته لازم است که هر دو [[آیه]] به دلیل قرینه حالی و [[کلامی]]، مربوط به [[تربیت جسمانی]] است؛ زیرا در آیه اول، کلمه «صغیراً» و در آیه دوم، جمله {{متن قرآن|وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ}} و نیز [[حال]] [[دعای ابراهیم]]{{ع}} که زمان [[ضعف]] جسمی خود را به زبان آورد و همچنین [[تکبر]] و [[خودبینی]] [[فرعون]] که [[کودکی]] [[موسی]]{{ع}} را به رخش کشید، به این معنا اشاره دارد که منظور، پرورش جسمی است، نه تربیت [[روحی]] و [[معنوی]] که قابل [[حس]] و [[مشاهده]] نیست. بنابراین، ریشه «تربیت» در قرآن، اغلب به تربیت غیر [[انسانی]] نظیر ربوبیت تکوینی و [[تشریعی]] و زیادت و فزونی، اشاره دارد و فقط در دو مورد به معنای [[تربیت انسانی]] و [[جسمانی]] به کار رفته است. | ||
تربیت، به همین هیئت، به معنای تربیت [[روحی]] و [[معنوی]] [[انسان]] در [[روایات]] بسیاری به کار رفته است. از جمله [[امام زین العابدین]]{{ع}} در [[صحیفه سجادیه]] با زبان [[دعا]] عرض میکند: {{متن حدیث|وَ أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ، وَ بِرِّهِمْ}}<ref>صحیفه سجادیه، ص۱۳۸.</ref>؛ «[پروردگارا] مرا [[یاری]] فرما که فرزندانم را بپرورم و [[ادب]] نمایم و به آنان [[مهربانی]] کنم». | |||
[[امام علی]]{{ع}} در [[ستایش]] [[انصار]] میفرماید: {{متن حدیث|هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۶۵.</ref>. «به [[خدا]] آنان (انصار)، [[اسلام]] را پروراندند، چنان که کره اسب از شیر گرفته را پرورش میدهند» در [[روایت]] اول تربیت به معنای [[تربیت معنوی]] انسان و در روایت دوم تربیت به معنای مطلق پرورش، اعم از مادی و معنوی و انسان و غیر انسان به کار رفته است؛ چراکه در مورد اسلام [[رشد]] و نمو معنوی و در مورد دوم (کره اسب) پرورش مادی و جسمی مراد است؛ یعنی [[انصار پیامبر]]{{صل}} کسانی بودند که با تلاش و [[جهاد]] و مبارزهشان، زمینه رشد و [[پیشرفت]] اسلام را فراهم ساختند<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۲۲.</ref>. | [[امام علی]]{{ع}} در [[ستایش]] [[انصار]] میفرماید: {{متن حدیث|هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۶۵.</ref>. «به [[خدا]] آنان (انصار)، [[اسلام]] را پروراندند، چنان که کره اسب از شیر گرفته را پرورش میدهند» در [[روایت]] اول تربیت به معنای [[تربیت معنوی]] انسان و در روایت دوم تربیت به معنای مطلق پرورش، اعم از مادی و معنوی و انسان و غیر انسان به کار رفته است؛ چراکه در مورد اسلام [[رشد]] و نمو معنوی و در مورد دوم (کره اسب) پرورش مادی و جسمی مراد است؛ یعنی [[انصار پیامبر]]{{صل}} کسانی بودند که با تلاش و [[جهاد]] و مبارزهشان، زمینه رشد و [[پیشرفت]] اسلام را فراهم ساختند<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۲۲.</ref>. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
{{اصلی|فلسفه بعثت}} | {{اصلی|فلسفه بعثت}} | ||
[[تعلیم و تربیت]] پایه همه [[کمالات انسانی]] است؛ و هیچ [[انسانی]] بدون [[آگاهی]] و [[معرفت]] و | [[تعلیم و تربیت]] پایه همه [[کمالات انسانی]] است؛ و هیچ [[انسانی]] بدون [[آگاهی]] و [[معرفت]] و تربیت صحیح به هیچ کمالی نمیرسد. البتّه برای رسیدن به هر نوع کمالی لازم است [[انسان]] علاوه بر [[شناخت]] تواناییهای خود آنها را در جهت [[هدف]] خاص خویش قرار دهد و از هدر رفتن آنها جلوگیری کند. منظور از تربیت، هدفمند کردن تواناییهای [[جسم]] و [[روح]] و متمرکز کردن در جهت و هدفی است که موجب کمال و [[سعادت انسان]] است. [[هدف از خلقت انسان]] [[عبادت]] و [[بندگی]] [[خداوند متعال]] است. پس باید [[تعلیم و تربیت]] او نیز دور این محور بچرخد. [[انسان]] باید بداند که دوری از آن موجب [[تباهی]] و تیره روزی اوست و چون این امر اهمیّت فراوانی دارد و ممکن است [[انسان]] به خاطر عدم [[تعلیم و تربیت]] درست از راهِ [[بندگی]] و [[عبادت]] [[خداوند متعال]] [[منحرف]] گردد؛ [[خداوند متعال]] پیامبرانش را پی در پی به سوی بندگانش گسیل داشته تا آنان را از دشواریها و [[مشکلات]] این راه [[آگاه]] سازند، اسباب لازم برای رسیدن به اوج [[کمال انسانی]] را به او یاد آوری کنند و شیوههای تربیت و [[تزکیه نفس]] را به او بیاموزند. تا او با رام کردن نفس خویش و قرار دادن آن در مسیر [[هدف]] انسانیاش، به سوی آیندهای روشن در حرکت باشد. [[خدای تعالی]] میفرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِى بَعَثَ فىِ الْأُمِّيِّنَ رَسُولًا مِّنهُمْ يَتْلُواْ عَلَيهِمْ ءَايَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الحِكْمَةَ وَ إِن كاَنُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَلَالٍ مُّبِين}}<ref> اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه:۲.</ref>، {{متن قرآن|رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنهُمْ يَتْلُواْ عَلَيهِمْ ءَايَاتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الحَكِيمُ}}<ref>پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref>. هرچند این [[آیات]] درباره [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} نازل شده، اما روشن است این امر اختصاص به ایشان ندارد و در مورد همه [[پیامبران]] و [[رسولان الهی]] صادق است و شکّی نیست که یکی از [[وظایف]] مهمّ همه آنها [[تعلیم و تربیت]] بوده است<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۰۷.</ref>. | ||
==[[اصول تربیتی]]== | ==[[اصول تربیتی]]== |