پرش به محتوا

بحث:ام وهب در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۳: خط ۳:


== ام وهب در زنان در نهضت عاشورا ==
== ام وهب در زنان در نهضت عاشورا ==
یکی از زنان [[فداکار]] [[مادر]] [[وهب بن عبدالله]] است که در کربلا به فرزندش گفت: برخیز ای پسرم! فرزند [[دختر رسول خدا]] را یاری کن. گفت به چشم مادر! کوتاهی نمی‌کنم، [[حمله]] کرد و جمعی از [[لشکر]] را کشت و نزد مادر و [[همسر]] خود برگشت برابر آنها ایستاد و گفت: مادر [[راضی]] شدی؟ گفت: فرزندم، من وقتی از تو راضی می‌شوم که پیش حسین {{ع}} کشته شوی. پسر جانم برگرد و در یاری فرزند [[رسول خدا]] [[نبرد]] کن تا در [[قیامت]] پیش [[خدا]] [[شفیع]] تو باشد.
یکی از زنان فداکار مادر [[وهب بن عبدالله]] است که در کربلا به فرزندش گفت: برخیز ای پسرم! فرزند [[دختر رسول خدا]] را یاری کن. گفت به چشم مادر! کوتاهی نمی‌کنم، حمله کرد و جمعی از [[لشکر]] را کشت و نزد مادر و [[همسر]] خود برگشت برابر آنها ایستاد و گفت: مادر [[راضی]] شدی؟ گفت: فرزندم، من وقتی از تو راضی می‌شوم که پیش حسین {{ع}} کشته شوی. پسر جانم برگرد و در یاری فرزند [[رسول خدا]] [[نبرد]] کن تا در [[قیامت]] پیش [[خدا]] [[شفیع]] تو باشد.


او به میدان بازگشته و جنگید. دو دستش را قطع و اسیرش کردند و سر از بدنش جدا کرده، به طرف مادرش انداختند. مادر سر را برداشت و بوسید و به طرف [[دشمن]] انداخت<ref>خطاب به نسر فرزندش گفت: ای فرزند عزیزم! ای کسی که موجب شادی قلب و نور چشم من بودی. (سیره امامان، فی رحاب ائمه اهل البیت، ج۳، ص۱۶۸).</ref> و گفت آنچه در [[راه خدا]] داده‌ام، دیگر پس نمی‌گیرم! آنگاه تیرک [[خیمه]] را برداشت و به سوی دشمن دوید<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۲۲؛ مقتل خوارزمی، ج۲، ص۱۲ - ۱۳.</ref>. [[امام]] او را برگردانده و فرمودند: [[جهاد]] از [[زنان]] برداشته شده است، [[خدا]] تو را جزای خیر بدهد – {{متن حدیث|رَحِمَكِ اللَّهُ‌}} - او به خیمه برگشت<ref>[[ملیحه خادری|خادری، ملیحه]]، [[زنان در نهضت عاشورا (مقاله)|مقاله «زنان در نهضت عاشورا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۹ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۹]]، ص۳۶.</ref>.
او به میدان بازگشته و جنگید. دو دستش را قطع و اسیرش کردند و سر از بدنش جدا کرده، به طرف مادرش انداختند. مادر سر را برداشت و بوسید و به طرف [[دشمن]] انداخت<ref>خطاب به نسر فرزندش گفت: ای فرزند عزیزم! ای کسی که موجب شادی قلب و نور چشم من بودی. (سیره امامان، فی رحاب ائمه اهل البیت، ج۳، ص۱۶۸).</ref> و گفت آنچه در [[راه خدا]] داده‌ام، دیگر پس نمی‌گیرم! آنگاه تیرک [[خیمه]] را برداشت و به سوی دشمن دوید<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۲۲؛ مقتل خوارزمی، ج۲، ص۱۲ - ۱۳.</ref>. [[امام]] او را برگردانده و فرمودند: [[جهاد]] از [[زنان]] برداشته شده است، [[خدا]] تو را جزای خیر بدهد – {{متن حدیث|رَحِمَكِ اللَّهُ‌}} - او به خیمه برگشت<ref>[[ملیحه خادری|خادری، ملیحه]]، [[زنان در نهضت عاشورا (مقاله)|مقاله «زنان در نهضت عاشورا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۹ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۹]]، ص۳۶.</ref>.
۱۱۱٬۷۲۲

ویرایش