مباهله در حدیث: تفاوت میان نسخهها
←اشاره امام مجتبی در خطابه بعد از صلح
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
#[[شیخ مفید]] مینویسد: [[مأمون عباسی]] روزی به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کرد: مرا به بزرگترین [[فضیلت امیرالمؤمنین]]{{ع}} خبر بده که [[قرآن]] بر آن دلالت دارد. حضرت فرمود: [[فضیلت]] او در [[مباهله]]؛ [[خداوند]]-جل [[جلاله]]- فرمود: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}، آنگاه [[رسول خدا]]{{صل}} حسن و حسین{{عم}} را که دو فرزند او به حساب میآمدند، [[دعوت]] کرد و نیز [[فاطمه]] را که در موضع «[[نساء]]» او به حساب میآمد، خواست و نیز [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را که به [[حکم خداوند]] ـ عزوجل ـ «نفس» او به حساب میآمد، دعوت نمود؛ و به تحقیق ثابت شده: احدی از [[خلق]] [[خدا]] جلیلتر و [[افضل]] از رسول خدا{{صل}} نیست، پس [[واجب]] است که احدی افضل از نفس رسول خدا{{صل}} به حکم خداوند ـ عزوجل ـ نباشد<ref>{{متن حدیث|قَالَ الْمَأْمُونُ يَوْماً لِلرِّضَا{{ع}} أَخْبِرْنِي بِأَكْبَرِ فَضِيلَةٍ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} يَدُلُّ عَلَيْهَا الْقُرْآنُ قَالَ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا{{ع}} فَضِيلَتُهُ فِي الْمُبَاهَلَةِ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ{{عم}} فَكَانَا ابْنَيْهِ وَ دَعَا فَاطِمَةَ{{س}} فَكَانَتْ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ نِسَاءَهُ وَ دَعَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} فَكَانَ نَفْسَهُ بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَجَلَّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ أَفْضَلَ فَوَجَبَ أَنْ لَا يَكُونَ أَحَدٌ أَفْضَلَ مِنْ نَفْسِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ روزی [[مأمون]] به حضرت [[رضا]]{{ع}} عرض کرد:بزرگترین [[فضیلت]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} را برایم نقل کن که شاهدی از [[قرآن]] داشته باشد. [[حضرت رضا]] فرمود: فضیلتی که در [[آیه مباهله]] است؛ [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ...}}. [[پیغمبر اکرم]] [[امام حسن]] و [[امام حسین]] که دو فرزندش بودند آورد با [[فاطمه]]{{ع}} که در آیه تعبیر به زنان شده، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را نیز آورد که او نفس [[پیامبر]] است تصریح آیه، پس ثابت شد که هیچ کس از [[پیامبر اکرم]] بالاتر و [[برتر]] نیست، در نتیجه کسی نیز از نفس پیامبر بالاتر نخواهد بود. بنا به حکم [[خدا]]. مأمون گفت: مگر خداوند در این آیه [[فرزندان]] را به لفظ جمع نگفته ولی [[پیغمبر]] دو فرزندش را فقط آورد و [[نساء]] نیز به لفظ جمع است که ایشان فقط دخترشان را آوردند چرا این طور نباشد که منظور از فرا خواندن نفس خود واقعاً خود پیغمبر باشد نه دیگری، در این صورت فضیلتی که نقل فرمودی ثابت نمیشود. حضرت رضا{{ع}} فرمود: این صحیح نیست. به جهت اینکه [[انسان]] دیگری را فرا میخواند نه خودش را چنانچه امر به دیگری میکند درست نیست که واقعاً خودش را فراخواند چنانچه نمیتواند به خودش امر کند و در صورتی که پیامبر اکرم غیر از امیرالمؤمنین{{ع}} مرد دیگری را در [[مباهله]] [[دعوت]] نکرد ثابت میشود که منظور از نفسی که خداوند در آیه تصریح میکند هم ایشان است و این مقام را در قرآن به او اختصاص داده است. محمد بن محمد مفید، الفصول المختارة، ص۳۸.</ref>.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۲۶۶.</ref> | #[[شیخ مفید]] مینویسد: [[مأمون عباسی]] روزی به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کرد: مرا به بزرگترین [[فضیلت امیرالمؤمنین]]{{ع}} خبر بده که [[قرآن]] بر آن دلالت دارد. حضرت فرمود: [[فضیلت]] او در [[مباهله]]؛ [[خداوند]]-جل [[جلاله]]- فرمود: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}، آنگاه [[رسول خدا]]{{صل}} حسن و حسین{{عم}} را که دو فرزند او به حساب میآمدند، [[دعوت]] کرد و نیز [[فاطمه]] را که در موضع «[[نساء]]» او به حساب میآمد، خواست و نیز [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را که به [[حکم خداوند]] ـ عزوجل ـ «نفس» او به حساب میآمد، دعوت نمود؛ و به تحقیق ثابت شده: احدی از [[خلق]] [[خدا]] جلیلتر و [[افضل]] از رسول خدا{{صل}} نیست، پس [[واجب]] است که احدی افضل از نفس رسول خدا{{صل}} به حکم خداوند ـ عزوجل ـ نباشد<ref>{{متن حدیث|قَالَ الْمَأْمُونُ يَوْماً لِلرِّضَا{{ع}} أَخْبِرْنِي بِأَكْبَرِ فَضِيلَةٍ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} يَدُلُّ عَلَيْهَا الْقُرْآنُ قَالَ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا{{ع}} فَضِيلَتُهُ فِي الْمُبَاهَلَةِ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ{{عم}} فَكَانَا ابْنَيْهِ وَ دَعَا فَاطِمَةَ{{س}} فَكَانَتْ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ نِسَاءَهُ وَ دَعَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} فَكَانَ نَفْسَهُ بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَجَلَّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ أَفْضَلَ فَوَجَبَ أَنْ لَا يَكُونَ أَحَدٌ أَفْضَلَ مِنْ نَفْسِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ روزی [[مأمون]] به حضرت [[رضا]]{{ع}} عرض کرد:بزرگترین [[فضیلت]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} را برایم نقل کن که شاهدی از [[قرآن]] داشته باشد. [[حضرت رضا]] فرمود: فضیلتی که در [[آیه مباهله]] است؛ [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ...}}. [[پیغمبر اکرم]] [[امام حسن]] و [[امام حسین]] که دو فرزندش بودند آورد با [[فاطمه]]{{ع}} که در آیه تعبیر به زنان شده، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را نیز آورد که او نفس [[پیامبر]] است تصریح آیه، پس ثابت شد که هیچ کس از [[پیامبر اکرم]] بالاتر و [[برتر]] نیست، در نتیجه کسی نیز از نفس پیامبر بالاتر نخواهد بود. بنا به حکم [[خدا]]. مأمون گفت: مگر خداوند در این آیه [[فرزندان]] را به لفظ جمع نگفته ولی [[پیغمبر]] دو فرزندش را فقط آورد و [[نساء]] نیز به لفظ جمع است که ایشان فقط دخترشان را آوردند چرا این طور نباشد که منظور از فرا خواندن نفس خود واقعاً خود پیغمبر باشد نه دیگری، در این صورت فضیلتی که نقل فرمودی ثابت نمیشود. حضرت رضا{{ع}} فرمود: این صحیح نیست. به جهت اینکه [[انسان]] دیگری را فرا میخواند نه خودش را چنانچه امر به دیگری میکند درست نیست که واقعاً خودش را فراخواند چنانچه نمیتواند به خودش امر کند و در صورتی که پیامبر اکرم غیر از امیرالمؤمنین{{ع}} مرد دیگری را در [[مباهله]] [[دعوت]] نکرد ثابت میشود که منظور از نفسی که خداوند در آیه تصریح میکند هم ایشان است و این مقام را در قرآن به او اختصاص داده است. محمد بن محمد مفید، الفصول المختارة، ص۳۸.</ref>.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۲۶۶.</ref> | ||
=== اشاره [[امام مجتبی]] در | === اشاره [[امام مجتبی]] در خطابه بعد از [[صلح]] === | ||
امام مجتبی {{ع}} بعد از ماجرای صلح در حضور [[معاویه]] خطبهای خواند، در ضمن آن فرمود: جدم در [[روز]] [[مباهله]] از میان [[جانها]] پدرم و از میان [[فرزندان]] مرا و برادرم حسین و از میان [[زنان]] [[فاطمه]] مادرم را به همراه آورد، پس ما [[اهل]] او و گوشت و [[خون]] او هستیم. ما از او هستیم و او از ماست<ref>{{متن حدیث|فَأَخْرَجَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} مِنَ الْأَنْفُسِ مَعَهُ أَبِي، وَ مِنَ الْبَنِينَ إِيَّايَ وَ أَخِي، وَ مِنَ النِّسَاءِ أُمِّي فَاطِمَةَ مِنَ النَّاسِ جَمِيعاً، فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ لَحْمُهُ وَ دَمُهُ وَ نَفْسُهُ، وَ نَحْنُ مِنْهُ وَ هُوَ مِنَّا}}؛ الامالی(طوسی)، ص۵۶۴؛ بحارالانوار، ح۱، ص۱۴۱.</ref>.<ref>[[محمد علی جاودان|جاودان، محمد علی]]، [[جانشین پیامبر (کتاب)|جانشین پیامبر]]، ص ۳۲۶.</ref> | امام مجتبی {{ع}} بعد از ماجرای صلح در حضور [[معاویه]] خطبهای خواند، در ضمن آن فرمود: جدم در [[روز]] [[مباهله]] از میان [[جانها]] پدرم و از میان [[فرزندان]] مرا و برادرم حسین و از میان [[زنان]] [[فاطمه]] مادرم را به همراه آورد، پس ما [[اهل]] او و گوشت و [[خون]] او هستیم. ما از او هستیم و او از ماست<ref>{{متن حدیث|فَأَخْرَجَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} مِنَ الْأَنْفُسِ مَعَهُ أَبِي، وَ مِنَ الْبَنِينَ إِيَّايَ وَ أَخِي، وَ مِنَ النِّسَاءِ أُمِّي فَاطِمَةَ مِنَ النَّاسِ جَمِيعاً، فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ لَحْمُهُ وَ دَمُهُ وَ نَفْسُهُ، وَ نَحْنُ مِنْهُ وَ هُوَ مِنَّا}}؛ الامالی(طوسی)، ص۵۶۴؛ بحارالانوار، ح۱، ص۱۴۱.</ref>.<ref>[[محمد علی جاودان|جاودان، محمد علی]]، [[جانشین پیامبر (کتاب)|جانشین پیامبر]]، ص ۳۲۶.</ref> | ||