پرش به محتوا

بحث:خوارج در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۴۱: خط ۴۱:


بدون تردید، [[خوارج]] از مخالفان جنگ بودند. [[روایات]] و [[اخبار]] بی‌شماری بر این مطلب دلالت دارد. چنان‌که می‌توان به صراحت بیان کرد دلیل اساسی خروج آنان بر ضد [[امام علی]]{{ع}}، همین مسئله [[مخالفت]] با تداوم جنگ بود<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[مارقین (مقاله)| مقاله «مارقین»]]، [[دانشنامه امام علی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۹]]، ص ۲۳۳.</ref>.
بدون تردید، [[خوارج]] از مخالفان جنگ بودند. [[روایات]] و [[اخبار]] بی‌شماری بر این مطلب دلالت دارد. چنان‌که می‌توان به صراحت بیان کرد دلیل اساسی خروج آنان بر ضد [[امام علی]]{{ع}}، همین مسئله [[مخالفت]] با تداوم جنگ بود<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[مارقین (مقاله)| مقاله «مارقین»]]، [[دانشنامه امام علی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۹]]، ص ۲۳۳.</ref>.
== [[حکمیت]] از دیدگاه [[امام علی]]{{ع}} ==
امام علی{{ع}} زیر فشار فتنه‌ای که نشانه‌های آن در [[سپاه]] وی نمایان شده بود و می‌بایست از وقوع آن جلوگیری می‌کرد، حکمیت را پذیرفت و در صورتی که دو [[حَکَم]] طبق [[تکلیف شرعی]] خود عمل می‌کردند، قطعاً نتیجه حکمیت، [[احقاق حق]] و [[ابطال باطل]] بود؛ یعنی [[پیروزی]] علی{{ع}} و [[اثبات حقانیت]] او و نابودی [[معاویه]] و روش [[انحرافی]] وی. از این رو [[امام]] با [[اطمینان]] و [[قاطعیت]] به [[ابوموسی]] می‌فرماید: «مطابق [[قرآن]] [[حکم]] کن، اگرچه به بریدن گلوی من باشد»<ref>ر.ک: بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۳۳.</ref>. همچنین آن حضرت هنگامی که دو سپاه در [[نهروان]] [[صف‌آرایی]] کردند، با صدای بلند خطاب به [[خوارج]] فرمود: من با دو [[داور]] شرط کردم و از آنان [[پیمان]] گرفتم و به ایشان [[فرمان]] دادم که آن‌چه را قرآن زنده کرده، زنده کنند و آنچه را قرآن از بین برده، از میان بردارند؛ اما آن دو با فرمان من [[مخالفت]] کردند...<ref>زبیر بن بکار، الاخبار الموفقیات، ص۳۲۶؛ دینوری، ابن قتیبه، الامامة والسیاسه، ج۱، ص۱۰۹.</ref>.<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[مارقین (مقاله)| مقاله «مارقین»]]، [[دانشنامه امام علی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۹]] ص ۲۳۳.</ref>
== [[خیانت]] داوران و پیدایش [[محکمه]] ==
آن‌چه در عمل به تحقق پیوست این بود که داوران - ابوموسی و [[عمرو بن عاص]]- نخواستند مطابق قرآن [[قضاوت]] کنند. [[دلایل]] فراوانی بر این مطلب صراحت دارد. ابوموسی، علی{{ع}} را [[دوست]] نداشت و تلاش می‌کرد تا زمینه را برای [[خلافت]] پسر [[عمر]] فراهم کند. اما [[هم و غم]] عمرو بن عاص این بود که به هر قیمتی کار را به نفع معاویه و خلافت او تمام کند. به این ترتیب نتیجه مذاکرات [[نمایندگان]] طرفین، [[شکست]] حکمیت بود و معاویه امکان یافت تا [[شورش]] و [[تجاوز]] خویش را علیه [[امام حق]] پی گیرد.
نکته ظریفی در اینجا جلب توجه می‌کند: همان کسانی که علی{{ع}} را به پذیرش حکمیت مجبور ساختند و او را [[تهدید]] کردند که در صورت عدم پذیرش حکمیت، او را به معاویه تحویل دهند یا همانند [[عثمان]] با او [[رفتار]] خواهند کرد، هنگامی که با [[حکمیت]] به [[مخالفت]] برخاستند، و علیه حضرت شوریدند، پذیرش حکمیت را [[کفر]] نامیدند و علی{{ع}} را به دلیل قبول آن، [[تکفیر]] کردند، و از او خواستند که به کفر خود اعتراف کند و از این [[گناه]] [[توبه]] نماید! متون و [[اخبار]] [[تاریخی]] و [[حدیثی]] فراوانی بدین مطلب تصریح کرده‌اند و [[خوارج]] نیز خود بدان معترفند<ref>ر.ک: بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۷۰؛ مقریزی، تقی الدین احمد، الخطط، ج۲، ص۳۵۴؛ ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۲، ص۳۸۸؛ شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۱۱۵؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۳۴۴؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم والرسل والملوک، ج۴، ص۳۴ – ۳۶؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۹۵ - ۹۶؛ ابن طقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیه، ص۹۳ - ۹۴؛ دینوری، ابن قتیبه، الامامة والسیاسه، ج۱، ص۱۴۹.</ref>.
چون [[امام علی]]{{ع}} به [[کوفه]] بازگشت، خوارج وارد [[شهر]] نشدند و به راه خود ادامه دادند و در «[[حروراء]]» فرود آمدند شمار آنان [[دوازده]] هزار و بنا به نقل دیگری شش هزار نفر بود<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۷۸؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۶۹.</ref>. مسعد بن فدکی، ابن الکواء و آن دسته از [[قاریان قرآن]] که بعداً به خوارج پیوستند، به شدت از پذیرش [[حکم]] [[قرآن]] طرفداری می‌کردند<ref>دینوری، ابو حنیفه، الاخبار الطوال، ص۱۹۱.</ref>. آنان علی{{ع}} را به باد [[ناسزا]] گرفتند و زشت‌ترین تعبیرها را در [[حق]] او به کار بردند<ref>ر.ک: بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۵۵؛ ابن کثیر، البدایة والنهایه، ج۷، ص۲۸۲.</ref>. [[بغض]] و [[کینه]] خوارج در [[نسبت کفر]] و [[گمراهی]] به امام علی{{ع}} محدود نشد، بلکه کارشان به جایی رسید که حضرت می‌ترسید قبرش را نبش کنند. از این رو، چون به [[شهادت]] رسید، قبرش را از [[مردم]] پنهان کردند و [[مزار]] او مدت‌ها مخفی ماند<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۹۷.</ref>. [[حجاج بن یوسف ثقفی]] کوشید تا به نمایندگی از خوارج این [[مأموریت]] را به انجام رساند. از اینرو سه هزار [[قبر]] را در [[کوفه]] نبش کرد تا بلکه بتواند به جسد حضرت دست یابد؛ اما هرگز موفق نشد.
با ملاحظه [[اخبار]] و [[روایات]] بی‌شماری که حتی نمی‌توان به همۀ منابع آن مراجعه کرد، به دست می‌آید که ادعای برخی از [[خوارج]]، با [[بداهت]] [[تاریخی]] ناسازگار است. آنان مدعی‌اند که از ابتدا با [[حکمیت]] [[مخالفت]] می‌کردند. ایشان پیدایش خوارج را به رد حکمیت، و نه [[دعوت]] برای پذیرش آن، پیوند می‌دهند<ref>قضایا فی التاریخ الاسلامی، ص۶۲؛ همچنین ر.ک: سلیمان بن داوود بن یوسف، الخوارج هم انصار علی{{ع}}، ج۱، ص۵۱ ـ ۷۲.</ref>.
بر این ادعای [[باطل]] هیچ گونه دلیل و برهانی وجود ندارد. خوارج و شماری از هواداران آنان می‌کوشند خود را در این قضیه [[مظلوم]] جلوه دهند. آنان در صددند [[امام علی]]{{ع}} را در این باره متهم کنند. برخی از آنان تلاش کرده‌اند تا این گفته را به روایات مشکوک و شاذی که یک نویسنده مجهول آورده است مستند سازند، یا [[روایت]] منسوب به [[ابن عباس]] و دیگران را [[شاهد]] گیرند، یا به روایاتی که [[ابن قتیبه]] در کتاب الامامة والسیاسه آورده است، [[تمسک]] جویند.
ما می‌دانیم که گفته‌های آن نویسنده ناشناس و روایت ابن عباس نمی‌تواند دلیلی بر ادعای اینان باشد؛ زیرا این دو، از مراحل بعدی سخن می‌گویند، نه آن‌چه به هنگام بالا بردن قرآنها اتفاق افتاد. گذشته از اینکه درباره [[صحت]] انتساب کتاب فوق به ابن قتیبه و نیز دخل و [[تصرف]] در آن، بحث فراوان است، خود وی در همین کتاب، خلاف این مدعا، سخن رانده است<ref>دینوری، ابن قتیبه، الامامة والسیاسه، ج۱، ص۱۴۸.</ref>.
شاید اینان به روایت [[احمد بن حنبل]] از [[ابی وائل]] [[استدلال]] کنند که می‌گوید: خوارج پس از پذیرش حکمیت از سوی علی{{ع}} خواستار [[هجوم]] علیه کسانی شدند که در [[تل]] [[پناه]] گرفته بودند<ref>ابن حنبل، احمد، المسند، ج۳، ص۴۸۵ - ۴۸۶.</ref>. اما این استدلال باطل است؛ زیرا این روایت از بیان این نکته ساکت است که وقتی [[سپاه شام]] قرآنها را بالا بردند، چه حوادثی اتفاق افتاد. آیا علی{{ع}} بدون فشار دیگران [[حکمیت]] را پذیرفت یا هنگامی به این جریان تن داد که بیشتر سپاهیانش از او جدا شدند و جز [[خانواده]] و شمار اندکی از یارانش با او نماندند و حتی حضرت را [[تهدید]] کردند که در صورت عدم پذیرش حکمیت، او را به [[معاویه]] [[تسلیم]] خواهند کرد.<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[مارقین (مقاله)| مقاله «مارقین»]]، [[دانشنامه امام علی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۹]]، ص ۲۳۴.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱۱۲٬۳۴۹

ویرایش