بحث:عصمت در حدیث: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←پانویس) برچسبها: برگرداندهشده پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسبها: برگرداندهشده پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۳۸۶: | خط ۳۸۶: | ||
[[حال]] اگر به دیده [[انصاف]] بنگرید معلوم میشود که کدام [[فرقه]] از مسلمانان تابع قرآن و اهل بیت هستند و اعمال خود را بر کتاب و عترت عرضه میدارند. از همین جاست که محقق و دانشمند منصف چارهای جز [[ایمان]] و زانو زدن و [[کسب علم]] از [[مکتب اهل بیت]] را ندارد.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج۲، ص ۱۲۶-۱۳۳.</ref>. | [[حال]] اگر به دیده [[انصاف]] بنگرید معلوم میشود که کدام [[فرقه]] از مسلمانان تابع قرآن و اهل بیت هستند و اعمال خود را بر کتاب و عترت عرضه میدارند. از همین جاست که محقق و دانشمند منصف چارهای جز [[ایمان]] و زانو زدن و [[کسب علم]] از [[مکتب اهل بیت]] را ندارد.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج۲، ص ۱۲۶-۱۳۳.</ref>. | ||
===[[حدیث]] دوم: «[[حدیث سفینه]]»=== | |||
دومین [[حدیثی]] که بر [[عصمت]] دلالت دارد حدیث سفینه است. حدیثی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: | |||
{{متن حدیث|مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۴۳؛ المعجم الأوسط، ج۵، ص۳۵۵؛ مناقب علی بن أبیطالب{{ع}} و ما نزل من القرآن فی علی{{ع}}، ص۲۱۴، ش۲۹۷؛ الجامع الصغیر، ج۲، ص۵۳۳، ش۸۱۶۲؛ کنز العمال، ج۱۲، ص۹۵، ش۳۴۱۵۱؛ الدر المنثور، ج۳، ص۳۳۴.</ref>؛ | |||
مثال [[اهل بیت]] من مانند [[کشتی نجات]] نوح است، هرکس سوار شود [[نجات]] یابد، و هر کس دوری کند [[غرق]] میشود. | |||
این [[حدیث شریف]] نیز به الفاظ مختلفی نقل شده است که برخی از آنها عبارتند از: | |||
#{{متن حدیث|مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۴۳؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۶۸؛ المعجم الأوسط، ج۵، ص۳۵۵؛ المعجم الکبیر، ج۳، ص۴۵، ش۲۶۳۶؛ مسند الشهاب، ج۲، ص۲۷۳، ش۱۳۴۲؛ الجامع الصغیر، ج۲، ص۵۳۳، ش۸۱۶۲؛ کنز العمال، ج۱۲، ص۹۵، ش۳۴۱۵۱؛ تفسیر ابن عربی، ج۱، ص۳۲۲؛ الدر المنثور، ج۳، ص۳۳۴؛ الکامل (ابن عدی)، ج۲، ص۳۰۶؛ تهذیب الکمال، ج۲۸، ص۴۱۱، ش۶۱۴۸؛ میزان الاعتدال، ج۱، ص۴۸۲، ش۱۸۲۶ و ج۴، ص۱۶۷، ش۸۷۲۸؛ المعارف، ص۲۵۲؛ مناقب علی ابن أبی طالب{{ع}} وما نزل من القرآن فی علی{{ع}}، ص۲۱۴، ش۲۹۷.</ref>؛ | |||
#{{متن حدیث|مَثَلَ أَهْلِ بَيْتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ}}<ref>مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۶۸؛ تفسیر السمعانی، ج۳، ص۴۷۲؛ تفسیر الرازی، ج۲۷، ص۱۶۷؛ الإکمال فی أسماء الرجال، ص۶۰.</ref>. | |||
#{{متن حدیث|إِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۱؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۷۳، ش۲۴۴۲؛ کنز العمال، ج۱۲، ص۹۴، ش۳۴۱۴۴.</ref>. | |||
محل [[شاهد]] در این [[حدیث تشبیه]] اهل بیت{{عم}} به [[کشتی نوح]]{{ع}} است. | |||
'''[[بررسی سندی]]''': [[حاکم نیشابوری]] در مستدرک به دو طریق این حدیث را نقل کرده است: | |||
سند یکم: این خبر از [[میمون بن اسحاق هاشمی]]، از [[احمد بن عبدالجبار]]، از [[یونس بن بکیر]]، از [[مفضل بن صالح]]، از ابواسحاق، از [[حنش کنانی]] به ما رسیده است که [[ابوذر غفاری]] در حالی که درِ [[کعبه]] را گرفته بود و خود را معرفی میکرد چنین میگفت: | |||
{{متن حدیث|سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} يَقُولُ: مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ}}. | |||
{{عربی|هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج٢، ص٣۴٣.</ref>؛ | |||
ای [[مردمان]]! هرکس مرا میشناسد پس من همانم. اگر نمیشناسد بداند که من [[ابوذر]] هستم. شنیدم [[رسول خدا]] میفرمود: [[مَثَل]] [[اهل بیت]] من در میان شما مانند [[کشتی نوح]] است که هر که در آن کشتی سوار شد [[نجات]] یافت، و هر کس از آن سر باز زد [[غرق]] شد و به [[هلاکت]] رسید. این [[حدیث]] بنا بر مبانی رجالی مسلم صحیح است و [[حال]] آنکه این حدیث را [[بخاری]] و مسلم نیاوردهاند. | |||
سند دوم: [[احمد بن جعفر]] فرزند حمدان که [[زاهد]] [[شهر]] [[بغداد]] بود، از [[عباس بن ابراهیم قراطیسی]]، از [[محمد بن اسماعیل أحمسی]]، از [[مفضل بن صالح]]، از ابواسحاق، از [[حنش]] [[کنانی]] به ما خبر داد که ابوذر در حالی که در [[کعبه]] را گرفته بود و خود را معرفی میکرد، میگفت: | |||
{{متن حدیث|سمعت النبي يقول: ألا إن مثل أهل بيتي فيكم مثل سفينة نوح من قومه، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref>. | |||
[[حاکم نیشابوری]] سند نخست را بنابر مبنای مسلم صحیح دانسته است، اما نسبت به سند دوم [[سکوت]] میکند. | |||
این که [[حاکم]] سندی را صحیح و درباره سند دیگر سکوت میکند، نشانه دقت او در مباحث سندی است. بنابراین متهم ساختن وی به [[تساهل]] از سوی متعصبین [[اهل سنت]] صحیح نیست<ref>تردیدی نیست که حاکم نیشابوری از بزرگان علماء اهل سنت در حدیث و رجال است؛ اما برخی از متعصبین اهل سنت به علت این که حاکم قسمتی از فضائل و مناقب امیرالمؤمنین{{ع}} را که بخاری و مسلم در کتابشان نیاوردهاند و با مبانی رجالی آنها سازگاری داشته است، ذکر میکند و بنابر مبنای بخاری و مسلم مهر صحت را بر سند آن احادیث میزند بر علیه او سخن گفتهاند. از جمله احادیثی که حاکم از صحت آنها دفاع کرده حدیث «طیر مشوی» است که متعصبین را چنان عصبانی کرده که او را مورد شتم و ضرب قرار دادند، تا جایی که باعث شدند او از محافل علمی کنار بگیرد و خانهنشین شود.</ref>. | |||
جناب [[ابوذر]] این [[حدیث]] را در زمانی نقل میکند که [[اختناق]] شدیدی در [[بلاد اسلامی]] [[حاکم]] است، در نتیجه نقل [[حدیث سفینه]] به صورت علنی گویای دو [[حقیقت]] مهم است: نخست [[شهرت]] و اهمیت حدیث سفینه، و دیگری [[شهامت]] و [[شجاعت]] [[ابوذر غفاری]] در بیان [[فضائل]] و [[مناقب اهل بیت]]{{عم}}. | |||
[[ابن حجر]] مکی با وجود تعصّبش، به [[صحت]] حدیث سفینه [[اقرار]] میکند. وی مینویسد: | |||
{{عربی|صح حديث إن مثل أهل بيتي}}<ref>شرح القصیدة الهمزیة، ص۲۷۹.</ref>. | |||
[[احمد زینی دحلان]] که در [[سرزمین حجاز]] [[فقیه]] بزرگ [[زمان]] خود بوده است درباره حدیث سفینه میگوید: | |||
{{عربی|صح عنه{{صل}} من طرق كثيرة}}<ref>الفتح المبین فی فضائل الخلفاء الراشدین وأهل البیت الطاهرین، باب فضائل اهل البیت. این کتاب در حاشیه سیره دحلانیه چاپ شده است. ر.ک: نفحات الأزهار، ج۴، ص۱۱۷.</ref>؛ | |||
صحت حدیث سفینه به سندهای فراوانی ثابت شده است. | |||
پس به اقرار [[علماء]] بزرگ [[اهل سنت]]، حدیث سفینه به [[یقین]] از [[پیامبر خدا]]{{صل}} صادر شده است. | |||
'''[[شناخت]] [[راویان]]''': علاوه بر ابوذر، برخی از [[صحابه]] دیگر نیز [[حدیث ثقلین]] را نقل کردهاند که اسامی عدهای از آنان را ذکر میکنیم: | |||
# [[امیر المؤمنین]]{{ع}}؛ | |||
# [[عبدالله بن عباس]]؛ | |||
# [[ابوطفیل عامر بن واثله]]؛ | |||
# [[انس بن مالک]]؛ | |||
# [[عبد الله بن زبیر]]؛ | |||
# [[ابو سعید خدری]]؛ | |||
# [[سلمة بن اکوع]]. | |||
نام برخی از راویان بزرگی که در قرنهای متمادی حدیث سفینه را در معتبرترین کتابهای اهل سنت نقل کردهاند، عبارت است از: | |||
# [[امام شافعی]]؛ | |||
# [[احمد بن حنبل]]؛ | |||
# [[محمد بن جریر طبری]]؛ | |||
# [[ابوداوود]]؛ | |||
# [[ابوبکر بزار]]؛ | |||
# [[ابن مردویه]]؛ | |||
# [[ابونعیم اصفهانی]]؛ | |||
# [[خطیب بغدادی]]؛ | |||
# [[ابویعلی موصلی]]؛ | |||
# [[ابوالقاسم طبرانی]]؛ | |||
# [[فخر رازی]]؛ | |||
# [[ابن حجر عسقلانی]]؛ | |||
# [[ابن حجر مکی]]؛ | |||
# [[جلال الدین سیوطی]]؛ | |||
# [[شیخ احمد زینی دحلان]]. | |||
[[مسلم بن حجاج]] صاحب کتاب صحیح را نیز میتوان از راویان این حدیث به شمار آورد؛ چراکه این حدیث را در چند کتاب به او نسبت دادهاند<ref>الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۵؛ مرآة المؤمنین فی مناقب آل سید المرسلین - مخطوط.</ref>، لکن [[افسوس]] که [[حدیث سفینه]] در هیچیک از چاپهای موجود کتاب وی وجود ندارد و بعید نیست که این [[حدیث]] را در خلال قرون متمادی از کتاب مسلم حذف کرده باشند! | |||
'''[[عصمت]] در حدیث سفینه''': در حدیث سفینه، [[اهل بیت پیامبر]]{{عم}} به [[کشتی نوح]] [[تشبیه]] شدهاند. بدیهی است که در هر تشبیهی باید وجه شَبَه مشخص شود<ref>از باب نمونه میتوان به حدیث منزلت {{متن حدیث|أنت مني بمنزلة هارون من موسى}} اشاره کرد. پیامبر جایگاه امیرالمؤمنین را نسبت به خویش به جایگاه هارون نسبت به موسی تنزیل کردهاند. در فهم این حدیث باید جایگاه و منزلت حضرت هارون نسبت به حضرت موسی به دقت تبیین شود تا بنابر آن، منزلت امیرالمؤمنین{{ع}} نسبت به پیامبر{{صل}} به همان سان ثابت شود.</ref>. بنابراین برای [[درک]] این حدیث و وجه شبه در آن، میبایست داستان [[کشتی حضرت نوح]] را به مقداری که مربوط به بحث عصمت است بررسی کنیم. | |||
'''ساخت کشتی''': پس از آنکه با تبلیغِ بسیار [[حضرت نوح]]{{ع}}، [[خداوند سبحان]] [[حجت]] را بر [[امت]] او تمام کرد، به نوح دستور داد به [[وحی]] [[پروردگار]] و [[عنایت]] او کشتی نجاتی بسازد تا [[مؤمنان]] با [[سوار شدن]] بر [[کشتی نجات]] یابند و [[کافران]] به سبب [[امتناع]] از ورود به کشتی هلاک گردند. [[خدای تعالی]] خطاب به نوح میفرماید: | |||
{{متن قرآن|وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ}}<ref>«و کشتی را زیر نظر ما و وحی ما بساز و با من درباره ستمگران سخن (از رهایی) مگو که آنان غرق خواهند شد» سوره هود، آیه ۳۷.</ref>. | |||
پس از ساختن کشتی، آنگاه که [[اراده خداوند]] بر هلاک کافران تعلق گرفت به نوح فرمود: | |||
{{متن قرآن|قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ * وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«(این بود) تا آنگاه که فرمان ما در رسید و (آب از) تنور فرا جوشید گفتیم در آن از هر گونهای دو تا (نر و ماده) بردار و (نیز) خانوادهات را- جز آن کس که درباره وی از پیش سخن رفته است- و (نیز) هر کس را که ایمان آورده است و جز اندکی همراه وی ایمان نیاورده بودند * و گفت: بر آن سوار شوید! (که) راه افتادن و لنگر گرفتن آن با نام خداوند است؛ بیگمان پروردگارم آمرزندهای بخشاینده است» سوره هود، آیه ۴۰-۴۱.</ref> | |||
وقتی [[مؤمنان]] سوار کشتی شدند و آب همه جا را فرا گرفت و کشتی در امواج سهمگین آن در تلاطم بود، نوح از سر [[دلسوزی]] به فرزندش گفت: به کشتی سوار شو و از [[کافران]] مباش. اما وی در پاسخ پدر گفت: به جای [[سوار شدن]] بر کشتی به [[کوه]] [[پناه]] میبرم تا از [[هلاکت]] نجاتم دهد. آنگاه [[حضرت نوح]] فرمود: | |||
{{متن قرآن|لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ}}<ref>«امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود جز (برای) آن کس که (خداوند بر او) بخشایش آورده باشد و موج میان آن دو افتاد و او از غرقشدگان گشت» سوره هود، آیه ۴۳.</ref>. | |||
[[خدای تعالی]] در ادامه میفرماید: | |||
{{متن قرآن|وَنَادَى نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ * قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ}}<ref>«و نوح پروردگارش را بخواند و گفت: پروردگارا! پسرم از خاندان من است و بیگمان وعده تو راستین است و تو داورترین داورانی * فرمود: ای نوح! او از خاندان تو نیست، بیگمان او کرداری ناشایسته است» سوره هود، آیه ۴۵-۴۶.</ref> | |||
در ادامه نکاتی را که از این جریان برداشت میشود مرور میکنیم: | |||
#ساخت کشتیِ [[نجات]] به [[دستور خداوند]] و تحت [[نظارت]] او انجام گرفت<ref>{{متن قرآن|وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ}} «و (نوح) کشتی را میساخت و هر بار که سرکردگانی از قومش بر او میگذشتند او را به ریشخند میگرفتند» سوره هود، آیه ۳۸.</ref>، همینگونه بوده است [[گزینش]] و معرفی [[اهل بیت]]{{عم}} از سوی [[خداوند سبحان]]. | |||
#آنگونه که [[حضرت نوح]] تنها کسانی را [[همراهی]] کرد که سوار کشتی شدند، همینگونه [[رسول خدا]]{{صل}} نیز تنها با کسانی همراه است که به اهل بیت{{عم}} [[تمسک]] جستهاند. | |||
# همراهی با نوح صرفاً یک رابطه [[ایمانی]] بوده و ربطی به نسبت [[خویشاوندی]] نداشته است؛ از این رو [[پسر نوح]] که از [[مؤمنان]] نبود از همراهی پدر بازماند. همراهی با رسول خدا{{صل}} نیز صرفاً همراهی ایمانی است و [[مصاحبت]] و [[همنشینی]] یا نسبت با شخص [[رسول الله]]{{صل}} در این همراهی نقشی ندارد. | |||
#راه [[نجات]] [[قوم نوح]] منحصر در [[سوار شدن]] بر کشتی بود<ref>{{متن قرآن|تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا}} «که زیر نظر ما روان بود» سوره قمر، آیه ۱۴.</ref> و جز آن هیچ راه دیگری وجود نداشت و پایان همه راهها نابودی بود. برای [[امت اسلامی]] نیز جز [[تبعیت]] و [[تمسک به اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} راه نجاتی نیست و هر راه دیگری غیر از آن به [[هلاکت]] میانجامد. | |||
# [[کشتی نوح]] با [[نام خدا]] در جریان بود<ref>{{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا}} «راه افتادن و لنگر گرفتن آن با نام خداوند است» سوره هود، آیه ۴۱.</ref> و کشتی نشستگان را با [[هدایت الهی]] به [[ساحل]] نجات رساند. [[اهل بیت پیامبر]]{{عم}} نیز لحظه به لحظه، با توجه و هدایت الهی [[پیروان]] خویش را به [[رستگاری]] و نجات رهنمون میشوند و آنکه تحت توجه و [[هدایت]] دائمی [[پروردگار]] باشد، قطعاً [[معصوم]] است و این همان اهمیت جایگاه [[عصمت]] است که برای نجات و هدایت دیگران ضروری است.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج۲، ص ۱۳۵-۱۴۳.</ref>. | |||
====[[حدیث سفینه]] در نگاه [[علماء]] [[اهل سنت]]==== | |||
یکی از [[عالمان]] بزرگی که اهل سنت در قرنهای اخیر به او [[اعتماد]] داشته و [[کلام]] او را نقل میکنند، طیّبی صاحب الکاشف است. او در شرح حدیث سفینه مینویسد: «گرفتن درِ [[کعبه]] توسط [[ابوذر]] که [[راوی حدیث]] است، تأکیدی بر [[اثبات]] [[حدیث]] است و حضور علنی او در [[خانه خدا]] و در برابر [[مردم]]، نشانگر اهمیت دادن ابوذر به [[روایت]] خویش است تا این که مردم به آن حدیث [[گرایش]] پیدا کرده و به آن روی آوردند. طیّبی در ادامه میگوید: | |||
{{عربی|و في رواية أخرى له يقول: «من عرفني قد عرفني و من أنكرني فأنا أبوذر، سمعت النبي{{صل}} يقول: «ألا إن مثل [[أهل]] بيتي» أراد بقوله «فأنا [[أبوذر]]»... ما أظلت [[الخضراء]] ولا أقلت الغبراء أصدق من أبي ذر؛ | |||
شبه الدنيا وما فيها من الكفر والضلالات والبدع والأهواء الزائغة ببحر لجي يغشاه موج من فوقه موج من فوقه [[سحاب]] [[ظلمات]] بعضها فوق بعض وقد أحاط بأكنافه الأرض و أطرافه الأرض كلها و ليس منه خلاص و لا مناص إلا تلك السفينة}}<ref>شرح الطیبی علی مشکاة المصابیح، ج۱۱، ص۳۱۶، ش۶۱۸۳.</ref>؛ | |||
و در روایتی دیگر ابوذر گفت: هر کس مرا میشناسد که میشناسد و هر آنکه نمیشناسد بداند که من ابوذر هستم. شنیدم از [[پیامبر]]{{صل}} که میفرمود: «بدانید که مثل [[اهل بیت]] من.»... وی با گفتن «من ابوذر هستم»... میخواست به همان [[حدیثی]] اشاره کند که [[عام و خاص]] از پیامبر نقل کردهاند که: | |||
«[[آسمان]] [[سایه]] نینداخته و [[زمین]] برنداشته کسی را که راستگوتر از ابوذر باشد». | |||
[[رسول خدا]] [[دنیا]] و آن چه در دنیا از [[کفر]]، [[گمراهیها]]، [[بدعتها]] و [[هواهای نفسانی]] وجود دارد را به دریایی متلاطم که امواج یک به یک بر روی یکدیگر در [[جوش]] و [[خروش]] هستند و بر بالای این امواج، [[تاریکی]] ابرهایی که بر روی همدیگر انباشته شدهاند و دور و نزدیک زمین را فرا گرفته است، [[تشبیه]] کردند و تنها راه [[رهایی]] را وابسته به آن [[سفینه]] دانستهاند. | |||
همچنین ملاعلی [[قاری]] در المرقاة فی شرح المشکاة عبارت طیّبی را در شرح [[حدیث سفینه]] نقل کرده است<ref>مرقاة المفاتیح، ج۵، ص۶۱۰.</ref>. | |||
[[حافظ]] [[سمهودی]]<ref>وی از فقهاء و محدثین قرن دهم و از معاصرین جلال الدین سیوطی است که در نزد متأخرین اهل سنت ارج و منزلتی فراوان دارد.</ref> نیز درباره حدیث سفینه میگوید: | |||
{{عربی|قوله{{صل}}: «مثل [[أهل]] بيتي فيكم مثل سفينة نوح في قومه» الحديث وجهه أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من [[قوم نوح]]{{ع}}،... و محصله الحث على التعلق بحبلهم و حبهم و إعظامهم شكراً لنعمة مشرفهم{{صل}}... فمن أخذ بذلك نجى من [[ظلمات]] المخالفة، و أدى شكر النعمة الوافرة؛ أي: الزائدة، و من [[تخلف]] عنه [[غرق]] في بحار الكفران، و تيّار الطغيان، فاستوجب النيران}}<ref>جواهر العقدین، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref>؛ | |||
اما فرمایش [[پیامبر]]{{صل}} که: «مثال [[اهل بیت]] در میان [[مردم]] به [[کشتی نوح]] در [[قوم]] خود است» وجه [[تشبیه]] [[نجات]] است که برای سرنشینان کشتی نوح به آمد وجود و نتیجه [[حدیث]]، تحریک و [[برانگیختن]] [[امت]] است بر [[گرایش]] به ریسمان اهل بیت و [[محبت]] و گرامیداشت [[مقام]] آنان به [[پاس]] [[نعمت]] حضور ایشان... هر کس این معنا را بهدست آورد، از [[تاریکی]] [[مخالفت]] رها شده و [[شکر نعمت]] را ادا نموده است؛ و هر آنکه از این سفینه جدا شود، در دریای [[کفران]] غرق و به واسطه طغیانش نابود شده و [[عذاب]] [[جهنم]] بر او لازم میشود. | |||
[[مناوی]] یکی دیگر از شارحان [[کتابهای حدیثی]] [[اهل سنت]] پیرامون حدیث سفینه مینویسد: | |||
{{عربی|(إن مثل أهل بيتي) فاطمة وعلي وابنيهما وبنيهما اهل العدل و الديانة (فيكم مثل سفينة نوح من ركبها نجا و من تخلف عنها هلك). وجه التشبيه أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من قوم نوح فأثبت المصطفى{{صل}} لأمته بالتمسك بأهل بيته النجاة و جعلهم وصلة إليها ومحصوله الحث على التعلق بحبهم و حبلهم و إعظامهم شكرا لنعمة مشرفهم والأخذ بهدي علمائهم، فمن أخذ بذلك نجى من ظلمات المخالفة وأدى شكر النعمة المترادفة ومن تخلف عنه غرق في بحار الكفران وتيار الطغيان فاستحق النيران، لما أن بعضهم يوجب النار كما جاء في عدة أخبار، كيف [[وهم]] أبناء ائمة الهدى ومصابيح الدجى الذين احتج [[الله]] بهم على عباده وهم [[فروع]] الشجرة المباركة وبقايا الصفوة الذين أذهب الله عنهم [[الرجس]] وطهرهم وبرأهم من الآفات وافترض مودتهم في كثير من الآيات وهم العروة الوثقى ومعدن التقى}}<ref>فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج۲، ص۶۵۸ – ۶۵۹، ح۲۴۴۲.</ref>؛ | |||
وجه [[تشبیه]]، [[نجات]] و رهیافتگی است. همانطور نیز که سرنشینان [[کشتی نوح]] نجات یافتند، حضرت [[محمد مصطفی]]{{صل}} نیز نجات [[امت]] خود را در گرو [[گرایش]] و [[تمسّک به اهل بیت]] خود قرار داده است. نتیجه و [[هدف]] این [[فرمان]] [[برانگیختن]] امت است بر [[دوستی]] و [[پناه بردن]] به ریسمان نجات [[اهل بیت]] و [[بزرگداشت]] [[مقام]] ایشان به جهت [[سپاسگزاری]] و بهرهبرداری از وجود و [[علم]] آنان. هر آنکه این [[اعمال]] را انجام داد و به آن [[معتقد]] گشت، [[شکر نعمت]] را به جا آورده و از تاریکیهای [[مخالفت]] [[رهایی]] یافته است و هر آن کس مخالف نمود و از این [[هدایت]] روی گردان شد، در دریای [[ناسپاسی]]، [[حقپوشی]] و نابودی [[طغیان]] افتاده و مستحق [[جهنم]] است،؛ چراکه [[دشمنی]] با اهل بیت موجب [[آتش]] است و این [[حقیقت]] [[پیام]] برخی از [[روایات]] است. چطور اینگونه نباشد و [[حال]] آنکه اهل بیت [[پیشوایان هدایت]] و چراغهای درخشندهای هستند که [[خداوند]] بواسطه ایشان بر [[بندگان]] خود [[احتجاج]] میکند. آنها شاخههای «درخت [[مبارک]]» هستند و باقیماندگان منتخبین [[الهی]] که [[خدا]] از ایشان تمامی [[پلیدیها]] را دور نموده و [[پاکیزگی]] ویژهای را برایشان قرار داده و آنان را از هر گزند و آفتی دور نگاه داشته است، و [[مودّت]] به ایشان را که دوستی توام با عمل است در بسیای از [[آیات قرآن]] [[واجب]] نمود و آنان را ریسمان مطمئن و سرچشمه [[تقوا]] معرفی کرده است. | |||
این شرح در صواعق محرقه و کتابهای دیگر نیز وجود دارد<ref>الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۶ – ۴۴۷؛ همچنین ر.ک: التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج۱، ص۶۹۶.</ref>. | |||
حاصل آنکه یگانه راه [[نجات]] و [[رستگاری]]، [[متابعت]] از گفتار و [[کردار]] [[اهل بیت]]{{عم}} است. بدین روی اهل بیت{{عم}} باید [[معصوم]] باشند؛ چراکه در غیر این صورت ممکن است به عمد و یا از روی [[سهو]] [[منحرف]] گردند و [[پیروان]] خود را نیز [[گمراه]] کنند. مگر میشود یگانه [[وسیله نجات]] [[امت]] منحرف گردد؟! خیر؛ زیرا [[گمراهی]] و [[انحراف]] در [[کشتی نجات]] [[بشر]] امکان ندارد. | |||
'''[[شبهه]] [[فخر رازی]]''': فخر رازی برای انحراف اذهان از یگانه راه نجات [[بشریت]]، با [[کلامی]] عوامفریبانه دست به کمرنگ جلوه دادن [[مقام]] کشتی نجات میزند. او میگوید: | |||
{{عربی|سمعت بعض المذكرين قال: إنه{{صل}} قال: {{متن حدیث|مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَ فِيهَا نَجَا}} و قال{{صل}}: {{متن حدیث |أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمْ اقْتَدَيْتُمْ اهْتَدَيْتُمْ}}<ref>تفسیر الرازی، ج۲۷، ص۱۶۷.</ref>؛ | |||
شنیدم یکی از وعّاظ میگفت: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: مَثَلِ اهل بیت من مانند [[کشتی نوح]] است. هر کس بر آن وارد شود نجات مییابد. همچنین [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[اصحاب]] من به مانند [[ستارگان]] هستند که به هر کدام [[اقتدا]] کنید [[هدایت یافته]] اید. | |||
فخر رازی در ادامه میافزاید: | |||
{{عربی|و نحن الآن في بحر التكليف وتضربنا أمواج الشبهات والشهوات و راكب البحر يحتاج إلى أمرين أحدهما: السفينة الخالية عن العيوب والثقب، والثاني: الكواكب الظاهرة الطالعة النيرة، فإذا ركب تلك السفينة و وقع نظره على تلك الكواكب الظاهرة كان رجاء السلامة غالباً، فكذلك ركب أصحابنا أهل السنة سفينة حب آل محمد و وضعوا أبصارهم على نجوم الصحابة فرجوا من الله تعالى أن يفوزوا بالسلامة والسعادة في الدنيا والآخرة}}<ref>تفسیر الرازی، ج۲۷، ص۱۶۷.</ref>؛ | |||
در [[حال]] حاضر، ما در دریای [[تکلیف]] قرار گرفتهایم و امواج [[شبهات]] و [[شهوات]] بر ما میتازد و کسی که رهپیمای دریاست محتاج دو امر است: نخست کشتی سالم، دوم ستارگان درخشنده تا با [[سوار شدن]] بر کشتی و نگاه به آن ستارگان به [[سلامت]] از این دریا بگذرد، همانطوری که [[اهل سنت]] سوار بر کشتی [[محبت]] [[آل محمد]] شدهاند و چشم خود را به [[ستارگان]]، یعنی [[صحابه]] دوختهاند و امیدوارند که [[خداوند]] آنها را [[رستگاری]] و [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] نائل گرداند. | |||
عجیب است که [[فخر رازی]] مطلبی به این بااهمیّتی را به گفتار [[وعاظ]] [[منبر]] مستند میکند. وی سپس در راستای کاستن از اهمیت [[حدیث سفینه]]، [[حدیث]] جعلی {{عربی|أصحابي كالنجوم}}<ref>نگارنده کتابی ویژه این حدیث تألیف نموده و انظار بزرگان اهل سنت را در جعلی بودن آن آورده است.</ref> را در کنار آن مطرح میکند و با [[تمثیل]] در صدد پیوند زدن [[اهل بیت]]{{عم}} به صحابه است! | |||
عجیبتر از گفتار او سخن [[ابن حجر هیتمی]] در کتاب صواعق محرقه است که مینویسد: | |||
«ما حدیث سفینه را - که سندهای مختلفی دارد - قبول داریم {{عربی|و جاء من طرق عديدة يقوي بعضها بعضا إنما مثل أهل بيتي فيكم}}<ref>الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۵-۴۴۶.</ref>، اما [[شیعیان اهل بیت]] و کسانی که در [[کشتی نجات]] سوار شدهاند ما [[اهل تسنن]] هستیم»<ref>{{عربی|و شيعته هم أهل السنة، لأنهم الذين احبوهم}}؛ الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۹.</ref>. در ادامه [[شیعیان]] را [[پیروان اهل بیت]] نمیداند. | |||
پس درباره این که اهل بیت یگانه [[وسیله نجات]] [[امت]] هستند نزاعی و اختلافی وجود ندارد.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج۲، ص ۱۴۳-۱۴۸.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |