توقیع به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←پاسخهای دیگر
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
{{یادآوری پاسخ}} | {{یادآوری پاسخ}} | ||
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین لطیفی؛}} | {{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}} | ||
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«توقیعات به معنای دستنگاشتههای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در غیبت صغراست. توقیع در لغت، به معنای نامه را نشان کردن و نوشتن عبارتی در ذیل نامه و نوشته است؛ همچنین پاسخهای نوشته شده بزرگان و دولتمردان به پرسشها و درخواستهای نوشتاری که از ایشان میشود<ref> علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ج ۵، ص ۷۱۴۵</ref>. | |||
::::::از بررسی نوشتههای تاریخی به دست میآید، از زمانهای دور بین حاکمان و فرمانروایان، توقیعنویسی رواج داشته و موارد فراوانی از توقیعات آنها در متنهای تاریخی ثبت و ضبط شده است. افزون بر موارد پیشین، در منابع روایی، فقهی و تاریخی [[شیعه]] نیز سخن از توقیع به چشم میخورد. توقیع در این کتابها به طور عمده، به قسمتی از نوشتههای پیشوایان دینی{{عم}} اطلاق شده است که برای پیروان خود نوشتهاند. | |||
::::::امروزه به سبب کاربرد بیشتر توقیعات در منابع [[مهدویت]]، هنگامی که سخن از "توقیع" به میان میآید، ذهن به توقیعات واپسین پیشوای معصوم، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} منصرف میشود؛ اما از [[امامان]] دیگر{{عم}} نیز نوشتههایی با عنوان توقیع صادر شده است<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۴؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۳، ص ۳۶</ref>. | |||
::::::درباره چگونگی صادر شدن توقیعات از سوی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، آگاهی روشنی در دست نیست؛ اما بدون شک، بسیاری از این توقیعات، به گونهای غیر متعارف صادر شده است؛ به گونهای که میتوان گفت: صدور آنها به نحو عادی و از شخص معمولی صورت نگرفته است. برای نمونه، میتوان به حکایتی در اینباره اشاره کرد: | |||
::::::[[محمد بن فضل موصلی]]، یکی از شیعیان بود که نیابت [[حسین بن روح]] را قبول نداشت. روزی هنگام بحث با یکی از دوستانش [[حسن بن علی وجنا]] و بنا به پیشنهاد او، در صدد آزمودن نایب [[امام]] برآمدند. آنان بر مطلبی محرمانه توافق کردند. [[حسن بن علی وجنا]] کاغذی از دفتر موصلی جدا کرد و قلمی تراشید. سپس با قلم بدون مرکب، مطالبی را بر آن نوشت و آن کاغذ سفید را مهر کرد و به وسیله خدمتکار نزد [[حسین بن روح]] فرستاد. ظهر همان روز در حالی که [[محمد بن فضل]] مشغول غذا خوردن بود، پاسخنامه آمد که دقیقاً در همان برگه فرستاده شده، پاسخها با مرکب نوشته شده بود. [[محمد بن فضل]]، در حالی که سخت تحت تأثیر قرار گرفته بود، همراه [[حسن بن وجنا]] به محضر [[حسین بن روح]] وارد شد و از وی به سبب گمان نادرست خود عذرخواهی کرد<ref> شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۲۶۴</ref>. | |||
::::::افزون بر کرامتهای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در صادر شدن توقیعات که به یک نمونه آن اشاره شد، در متن توقیعات نیز موارد فراوانی از کرامت به چشم میخورد که بیشتر به صورت آگاهیبخشی غیبی، از حوادث آینده، اتفاقات پنهانی، شفای بیماران و مانند آن میباشد. | |||
::::::یک نمونه از این توقیعات، آنگاه صادر شد که درباره وکلا و نمایندگان حضرت، نزد خلیفه وقت، بدگویی شده بود. خلیفه، برای شناسایی و دستگیری آنان، دستور داد افراد ناشناسی را همراه پول نزد وکلا به جاسوسی بفرستند. اگر کسی از آنها چیزی پذیرفت، او را دستگیر کنند. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در توقیعی خطاب به همه وکیلها، دستوری فرمود از هیچ کس و تحت هیچ شرایطی چیزی نپذیرند و خود را بیاطلاع نشان دهند<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۰</ref>. | |||
::::::در ماجرای دیگری [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، با صدور توقیعی، شیعیان را از زیارت کربلا و کاظمین بر حذر داشت. پس از چند ماه، دانسته شد خلیفه در آن موقع، دستور داده بود هرکس به زیارت رود، در کمینش باشند و او را دستگیر کنند<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۱</ref>. ناگفته نگذرم که بخش مهمی از توقیعات به خط آن حضرت بوده است. | |||
::::::[[شیخ طوسی]] به نقل از راوی یک توقیع، این جمله را در کتاب خود اینگونه نقل کرده است که در پاسخ نوشته آنان، به خط [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} وارد شده است که: به نام خداوند بخشنده مهربان؛ خداوند ما و شما را از گمراهی و فتنهها سلامت بخشد و به ما و شما روح یقین عطا کند و ما و شما را از عاقبت بد پناه دهد!<ref> شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۸۵</ref>. | |||
::::::[[شیخ صدوق]]؛ نقل کرده است، [[محمد بن عثمان عمری]] میگوید: "توقیعی به خطی که ما آن را میشناختیم، خارج شد"<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۳</ref>. وی همچنین نقل کرده است؛ [[اسحاق بن یعقوب]] گوید: از [[محمد بن عثمان عمری]] خواهش کردم پاسخ نامهای را که در آن از مسایل مشکلی پرسش کرده بودم، به من برساند. پس در توقیع به خط مولایمان [[امام مهدی|صاحب الزّمان]]{{ع}} وارد شده بود: اما آنچه درباره آن پرسیدی - که خدایت هدایت کند و پایدارت بدارد!- راجع به امر منکران من از خاندان و عموزادگان خودم؛ بدان که میان خدا و کسی خویشاوندی نیست و هرکس مرا منکر باشد، از من نیست و راه او راه فرزند [[حضرت نوح]]{{ع}} است. اما راه عمویم جعفر و فرزندانش، راه برادران یوسف است<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۴</ref>. | |||
::::::عبارتهای یاد شده بیانگر این است که بزرگان از محدثین، اطمینان داشتهاند همه توقیعات یا بیشتر آنها، به خط خود حضرت نگاشته شده است. این توقیعات، به وسیله نواب خاص در دوران غیبت صغرا، برای افراد صادر میشد و ارتباط نوشتاری با حضرت، فقط از راه آنان امکانپذیر بود؛ به صورتی که حتی وکیلهای آن حضرت، نامههای خود و دیگران را نزد نایب [[امام]] میفرستادند و از ایشان پاسخ دریافت میکردند. به طور اساسی، فلسفه نیابت خاص نیز همین است؛ وگرنه چنانچه هرکس میتوانست به شرف گرفتن توقیع نایل آید، دیگر نیازی به نایب خاص نبود. | |||
::::::یادآوری این نکته لازم است که بیشتر دانشمندان [[شیعه]] بر این باورند که توقیعات صادر شده از ناحیه [[امام |صاحب الامر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] رسیده است. | |||
::::::این توقیعات برای نخستین بار، به وسیله [[ابو منصور طبرسی]]، بدون سند، افزون بر یک صد سال پس از درگذشت [[شیخ مفید]]، در کتاب الاحتجاج نقل شده است. آنگاه شاگرد وی، [[ابن شهر آشوب]] به آن اشاره کرده و [[ابن بطریق]] شاگرد [[ابن شهرآشوب]] آنها را مطرح کرده است. در آن کتاب گفته شده: این نامهها به وسیله شخص مورد اعتمادی به [[شیخ مفید]] میرسید؛ ولی نام آن شخص ذکر نشده است<ref> شیخ طبرسی، الاحتجاج، ص ۴۹۷</ref>. | |||
::::::برخی در نوشتهها تردید کردهاند که: شاگردان [[شیخ مفید]]، از جمله آنها: [[سید مرتضی]]، [[ابن ادریس]]، [[نجاشی]]، [[شیخ طوسی]]<ref> وی در کتاب الغیبة به صورت مفصل به توقیعات پرداخته است</ref>، [[ابو یعلی جعفری]]، [[ابو الفتح کراجکی]]، [[سلار بن عبد العزیز دیلمی]] و ...- با این که نگارشهای فراوانی داشته و بیشتر شرح حالنویس بودهاند - هرگز به این توقیعات اشاره نکردهاند<ref> ر.ک: گروهی از نویسندگان، چشمبهراه مهدی{{ع}}، ص ۹۸</ref>؛ در حالی که اگر چنین سخنانی به [[شیخ مفید]] رسیده بود، با توجه به اهمیت شایان آن، به طور حتم، شاگردان او، نقل میکردند<ref> ر. ک: نجم الدین طبسی، سفارت و نیابت خاصه، فصلنامه انتظار، ش ۱۸، ص ۱۵۲</ref>. افزون بر آن، خود [[شیخ مفید]] نیز در آثار فراوان خود، هیچ اشارهای به این نامهها نکرده است<ref> یادآوری این مطلب ضروری است که اثبات نامه حضرت برای شیخ مفید، فضل بزرگی برای شیخ بهشمار میآید؛ اما نفی آن، هرگز چیزی از مقام بلند آن شخصیت بزرگ اسلامی نمیکاهد؛ چه این که دانشمندان بزرگی از علمای شیعه هستند که هرگز رسیدن نامه از حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه الشریف برای آنها ادعا نشده است</ref>. | |||
::::::ناگفته نماند پیشبینی این توقیعات از حوادث آینده دلیل بر درستی آن نخواهد بود؛ زیرا آنچه به دست ما رسیده است پس از حوادث بوده که امکان جعل آنها وجود دارد. | |||
::::::برخی نویسندگان، پیامی را که برای مرحوم آیت اللّه [[سید ابو الحسن اصفهانی]] به وسیله مرحوم شیخ [[محمد کوفی شوشتری]] نقل شده است، در شمار توقیعات و سخنان [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} ذکر کردهاند. در این نامه چنین آمده است: خودت را در اختیار مردم بگذار و محل نشستن خویش را در محل در ورود خانه قرار بده تا مردم سریعتر بتوانند با تو ارتباط پیدا کنند و نیازهای مردم را برآور؛ ما تو را یاری میکنیم<ref> ر. ک: محمد خادمی شیرازی، مجموعه فرمایشات حضرت بقیة اللّه عجّل اللّه فرجه الشریف، ص ۱۷۰</ref>. | |||
::::::برای اهل اطلاع، روشن است که برخی نوشتههایی که این روزها به عنوان دستنوشته آن حضرت ارائه میشود، هیچ پایه و اساسی ندارد. و این احتمال دور نمینماید که ممکن است این کارها، از طرف دشمنان و برای مخدوش ساختن چهره تابناک [[شیعه]] انجام شده باشد. | |||
::::::درباره چگونگی صادر شدن توقیعات در دوره غیبت صغرا، از برخی نقلها استفاده میشود، سفیران [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} پرسشها و درخواستهای مراجعهکنندگان را در یک برگه به نوبت مینوشتند. آنگاه پاسخ آنها که حداکثر ظرف سه روز صادر میشد و یکجا میآمد. گاهی نیز پاسخ پرسشها به صورت شفاهی، به نائبان خاص گفته شده و آنان به قلم خود، آن را مینگاشتند یا به صورت حضوری به پرسشکننده پاسخ میدادند. در پارهای از موارد نیز - به سبب مصلحت - پاسخی صادر نمیشد. برخی از توقیعات نیز بدون اینکه در پاسخ به پرسشی باشد، صادر شده است. موضوعات مندرج در توقیعات، گستره وسیعی را در بر میگیرد؛ از معارف و حقایق دینی گرفته تا امور تربیتی و برنامههای زندگی فردی و اجتماعی و ....»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص:۱۴۳ - ۱۴۸.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین لطیفی؛}} | |||
[[پرونده:11213.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رحیم لطیفی]]]] | [[پرونده:11213.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رحیم لطیفی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۳۹: | خط ۶۱: | ||
::::::برخی نامه [[امام مهدی|حضرت حجت]] به مرحوم [[سید ابوالحسن اصفهانی]] را نیز جزء [[توقیعات]] میدانند<ref>ر.ک: حاج صدر جوادی، دائرةالمعارف تشیع، ۱۵۰،۵.</ref>، شمار [[توقیعات]] در کتاب کمال الدین و کتاب الغیبه با حذف موارد تکرار ۸۰ مورد میشود»<ref>[[رحیم لطیفی|لطیفی ، رحیم]]، [[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]، ص۲۰۷-۲۱۰.</ref>. | ::::::برخی نامه [[امام مهدی|حضرت حجت]] به مرحوم [[سید ابوالحسن اصفهانی]] را نیز جزء [[توقیعات]] میدانند<ref>ر.ک: حاج صدر جوادی، دائرةالمعارف تشیع، ۱۵۰،۵.</ref>، شمار [[توقیعات]] در کتاب کمال الدین و کتاب الغیبه با حذف موارد تکرار ۸۰ مورد میشود»<ref>[[رحیم لطیفی|لطیفی ، رحیم]]، [[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]، ص۲۰۷-۲۱۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۳. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}} | |||
{{جمع شدن| | |||
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]] | [[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]] | ||
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«توقیع در لسان [[روایات]]، مطابق با مفهومی است که عرف آن را به کار گرفته است، و آن عبارت است از کلمات کوتاه که بزرگان، ذیل نامههای رسیده و عریضهها مکتوب میداشتند، و با آن خواسته سائل را برآورده مینمودند. در نتیجه توقیعات [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} همان مطالبی بود که حضرت به خطّ مبارک خود در جواب سؤالها و عریضهها ذیل نامهها مرقوم میداشتند و توسط یکی از سفرا به صاحبان نامهها باز میگرداندند. اگر چه به لحاظ معنای اصطلاحی، [[توقیع]] در معنا و مفهوم آن سؤال از مسألهای نهفته است ولی در برخی موارد بر بیانات حضرت که به صورت ابتدایی صادر میشد -اگر چه از آن سؤال نشده بود- نیز [[توقیع]] اطلاق شده است»<ref>[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۶۲.</ref>. | ::::::«توقیع در لسان [[روایات]]، مطابق با مفهومی است که عرف آن را به کار گرفته است، و آن عبارت است از کلمات کوتاه که بزرگان، ذیل نامههای رسیده و عریضهها مکتوب میداشتند، و با آن خواسته سائل را برآورده مینمودند. در نتیجه توقیعات [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} همان مطالبی بود که حضرت به خطّ مبارک خود در جواب سؤالها و عریضهها ذیل نامهها مرقوم میداشتند و توسط یکی از سفرا به صاحبان نامهها باز میگرداندند. اگر چه به لحاظ معنای اصطلاحی، [[توقیع]] در معنا و مفهوم آن سؤال از مسألهای نهفته است ولی در برخی موارد بر بیانات حضرت که به صورت ابتدایی صادر میشد -اگر چه از آن سؤال نشده بود- نیز [[توقیع]] اطلاق شده است»<ref>[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۶۲.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۴. آقای تونهای؛}} | |||
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونهای]]]] | |||
::::::آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«توقیع در لغت یعنی: نشان گذاشتن، امضاء کردن نامه، نوشتن عبارتی در ذیل نامه و کتاب<ref>فرهنگ معین، ج ۱، ص ۱۱۶۹.</ref>. و اصطلاحاً به دستورها و نامههای خلفا و پادشاهان گفته میشود. در کتب علمای شیعه به نامهها و فرمانهایی که در زمان [[غیبت]] از طرف امام غایب، به شیعیان رسیده "توقیعات" میگویند. | |||
::::::در کتاب [[کمال الدین]] صدوق و [[غیبت]] [[شیخ طوسی]] و احتجاج [[طبرسی]] و بحار الانوار [[علامه مجلسی]]، حدود هشتاد توقیع از ناحیه مقدسه نقل شده است که محتوای آنها، برخی خطاب به سفرا و نوّاب خاصی است و برخی خطاب به علما و فقهاست، بعضی در پاسخ به سؤالات است و برخی در تکذیب و لعن کسانی است که به دروغ ادّعای نیابت از طرف آن حضرت را داشتند<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب|سیمای آفتاب]]، ص ۲۴۲.</ref>. | |||
::::::درباره توقیعات، اولین سؤالی که معمولا مطرح است، این است که آیا آنها به خط مبارک خود حضرت بوده یا آنکه به املای حضرت و خط دیگری است؟ بعضیها معتقدند که کاتب آن توقیعات خود حضرت بوده است و حتی خط مبارکش میان خواص اصحاب و علمای وقت معروف بوده و آن را به خوبی میشناختند. مثلاً [[محمد بن عثمان عمری]] میگوید: از ناحیه مقدسه توقیعی صادر شد که خطش را خوب میشناختم<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۹.</ref>. و یا [[شیخ صدوق]] میگفت: توقیعی که به خط [[امام زمان]] برای پدرم صادر شده بود، اکنون نزد من موجود است<ref>انوار نعمانیه، ج ۳، ص ۲۴.</ref>. | |||
::::::لکن در مقابل قراینی است که توقیعات به خط خود امام نبوده است، مثلا: [[ابو نصر هبة الله]] روایت کرده که توقیعات صاحب الامر به همان خطی که در زمان [[امام حسن عسکری]] {{ع}} صادر میشد، به وسیله [[عثمان بن سعید]] و [[محمد بن عثمان]] برای شیعیان صادر میگشت<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۶.</ref>. میتوان چنین گفت که: توقیعات در عین صحت صدور و متن، به خط [[امام]] نبوده است، بلکه [[امام حسن عسکری]] {{ع}} کاتب مخصوصی داشته که تا زمان [[عثمان بن سعید]] و [[محمد بن عثمان]] زنده و متصدی نوشتن توقیعات بوده است<ref>[[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]، ص ۱۳۴.</ref>. بههرحال ممکن است برخی توقیعات با خط مبارک خود امام صادر شده باشد و برخی دیگر با املای امام و کتابت دیگری صادر شده باشد و این هیچ خللی از اینکه توقیعات از طرف حضرت بقیة الله میباشد، وارد نمیسازد<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب|سیمای آفتاب]]، ص ۲۴۵.</ref>. | |||
::::::از معروفترین توقیعات حضرت را میتوان: توقیع برای "[[شیخ مفید]]" و توقیع برای "[[علی بن محمد سمری]]" نام برد که در آن، حضرت، آغاز [[غیبت کبری]] را اعلام میکند. نگاهی گذرا به مجموع توقیعاتی که از طرف [[امام زمان]] {{ع}} برای شیعیان آمده، میرساند که امام غایب چون پیشوای حاضر، کمال مراقبت و دلسوزی را نسبت به شیعیان و دوستان خود دارد و به هدایت راهجویان و تربیت نفوس و معرفی [[نواب اربعه]] و افشاگری مدعیان کاذب نیابت، علما و عملا قیام میفرماید، بهطوری که درماندگان و گرفتارانی که صمیمانه از او یاری طلبیدهاند، گشایش کار و حل مشکل خود را دیدهاند و دانشطلبانی که در معضلات علمی و دینی درماندهاند، از اشراقات و الهامات حضرتش روشن و هدایت شدهاند. همه این فیوضات را به صورت پاسخ پرسشها در توقیعات صادره از ناحیه مقدسه میبینیم. علاوه بر اینها، نهانبینی و رازگویی و اخبار از [[غیب]]، در بسیاری از توقیعات وجود دارد که نه تنها موجب اطمینان خاطر بیشتر برای مردم آن زمان، بلکه برای خواننده امروز هم میشود و میفهمد که چگونه امام با دانشی که از گنجینه علم الهی بارور شده است، بر ضمایر اشراف دارد و قصد و نیت اشخاص را میداند و از پسر یا دختر بودن مولود و روز مرگ افراد باخبر است و پیشاپیش آن را اعلام میفرماید، و از حلال یا حرام بودن مالی که به حضورش تقدیم شده خبر میدهد و حرام آن را رد میکند و اگر تقدیمکننده نام خود را برخلاف بنویسد از دانش امام پنهان نمیماند و حقیقت به او یادآوری میشود. اینها همه، اندکی از تجلیات مقام [[ولایت]] است که از آینه توقیعات نمایان شده است»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۲۳۳.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||