پرش به محتوا

اقسام و انواع غیب کدام‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|' به '{{عربی|'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|اندازه=100%|')
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|' به '{{عربی|')
خط ۴۶: خط ۴۶:
[[پرونده:111.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]]]
[[پرونده:111.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]]]
::::::آیت‌الله '''[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]''' و آیت‌الله '''[[شهاب‌الدین اشراقی|اشراقی]]''' در کتاب ''«[[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
::::::آیت‌الله '''[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]''' و آیت‌الله '''[[شهاب‌الدین اشراقی|اشراقی]]''' در کتاب ''«[[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
::::::«در آموزه‌های دینی دو قسم است؛ غیبِ مطلق و غیب نسبی. غیب مطلق، آن واقعیت ناشناخته‌ای است که هیچ‌گاه و در هیچ شرائطی برای آدمیان آشکار نخواهد شد و آدمی در هر درجه‌ای از تعالی که باشد، به کنه آن پی‌نمی برد. مانند غیب ذات احدیت حق، که نه در دسترسِ عقل حکیم است و نه مشهود دل عارف؛ هر حکیمی و هر عارفی. [[امام علی بن الحسین]]{{ع}} فرمود: {{عربی|اندازه=150%|« أَنْتَ‏ الَّذِي‏ قَصُرَتِ‏ الْأَوْهَامُ‏ عَنْ‏ ذَاتِيَّتِكَ‏، وَ عَجَزَتِ الْأَفْهَامُ عَنْ كَيْفِيَّتِكَ، وَ لَمْ تُدْرِكِ الْأَبْصَارُ مَوْضِعَ أَيْنِيَّتِك‏‏‏»}}. و امّا غیب نسبی، آن قسم واقعیت‌هایی است که به اعتباری نهان و به اعتباری عیان است. مانند رخدادهای آینده که برای اکنون ما غیب است و نمی‌دانیم فردا و پس از آن، چه رخدادهایی پدید می‌آید. ولی با گذشت زمان، برای ما مشهود می‌گردد. البتّه، موضوع آگاهی پیامبران و امامان از غیب و غایب، در مورد آدمیان است و گرنه برای خداوند همه چیز آشکار است و هیچ چیز از قلمروِ علم خداوند پنهان و پوشیده نیست: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| عَالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}﴾}} </ref> سوگند به پروردگارم داننده غیب که برای شما خواهد آمد؛ همسنگ ذرّه‌ای در آسمان‌ها و زمین از (دید) او دور نمی‌ماند و خردتر و کلان‌تر از آن نیست مگر که در کتابی روشن (آمده) است ؛ سوره سبأ، آیه: ۳.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ}}﴾}} </ref> دانای نهان و آشکار است و او فرزانه آگاه است ؛ سوره انعام، آیه: ۷۳.</ref>»»<ref>[http://www.lankarani.com/far/library/view.php?action=view&id_book=209&page=163 پاسداران وحی، ص ۱۶۸.]</ref>.
::::::«در آموزه‌های دینی دو قسم است؛ غیبِ مطلق و غیب نسبی. غیب مطلق، آن واقعیت ناشناخته‌ای است که هیچ‌گاه و در هیچ شرائطی برای آدمیان آشکار نخواهد شد و آدمی در هر درجه‌ای از تعالی که باشد، به کنه آن پی‌نمی برد. مانند غیب ذات احدیت حق، که نه در دسترسِ عقل حکیم است و نه مشهود دل عارف؛ هر حکیمی و هر عارفی. [[امام علی بن الحسین]]{{ع}} فرمود: {{عربی|« أَنْتَ‏ الَّذِي‏ قَصُرَتِ‏ الْأَوْهَامُ‏ عَنْ‏ ذَاتِيَّتِكَ‏، وَ عَجَزَتِ الْأَفْهَامُ عَنْ كَيْفِيَّتِكَ، وَ لَمْ تُدْرِكِ الْأَبْصَارُ مَوْضِعَ أَيْنِيَّتِك‏‏‏»}}. و امّا غیب نسبی، آن قسم واقعیت‌هایی است که به اعتباری نهان و به اعتباری عیان است. مانند رخدادهای آینده که برای اکنون ما غیب است و نمی‌دانیم فردا و پس از آن، چه رخدادهایی پدید می‌آید. ولی با گذشت زمان، برای ما مشهود می‌گردد. البتّه، موضوع آگاهی پیامبران و امامان از غیب و غایب، در مورد آدمیان است و گرنه برای خداوند همه چیز آشکار است و هیچ چیز از قلمروِ علم خداوند پنهان و پوشیده نیست: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| عَالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}﴾}} </ref> سوگند به پروردگارم داننده غیب که برای شما خواهد آمد؛ همسنگ ذرّه‌ای در آسمان‌ها و زمین از (دید) او دور نمی‌ماند و خردتر و کلان‌تر از آن نیست مگر که در کتابی روشن (آمده) است ؛ سوره سبأ، آیه: ۳.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ}}﴾}} </ref> دانای نهان و آشکار است و او فرزانه آگاه است ؛ سوره انعام، آیه: ۷۳.</ref>»»<ref>[http://www.lankarani.com/far/library/view.php?action=view&id_book=209&page=163 پاسداران وحی، ص ۱۶۸.]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۸۲: خط ۸۲:
:::::#این که برای صله و تعدیه باشد و مراد از غیب، عالم غیب، به ویژه خدای سبحان و اسماء و صفات او باشد».
:::::#این که برای صله و تعدیه باشد و مراد از غیب، عالم غیب، به ویژه خدای سبحان و اسماء و صفات او باشد».
::::::[[غیب]] بر دو قسم است: مطلق و نسبی. [[غیب مطلق]] آن است که در همه مقاطع وجودی و برای همگان پوشیده و مستور است، مانند ذات خداوند که معرفت کنه او برای احدی مقدور نیست و نسبت به همگان غیب است، یعنی کنه ذات او برای احدی نه با علم حصولی و مفهومی‌ قابل شناخت است و نه با علم حضوری و شهود قلبی، گرچه برای خودش مشهود است. [[غیب نسبی]] آن است که در برخی مقاطع وجودی و یا برای برخی افراد غیب و نهان است، مانند اخبار گذشتگان، قرآن مجید بعد از نقل سرگذشت [[انبیاء]] و اقوام پیشین می‌فرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ }}﴾}} <ref>این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.</ref>. و یا قیامت و فرشتگان؛ زیرا قیامت برای برخی انسان‌ها مشهود و برای برخی دیگر مستور است، چنان‌که فرشته نیز تمثلش برای برخی انسان‌ها ممکن است، قرآن مجید درباره [[حضرت مریم]]{{س}} می‌فرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا}}﴾}} <ref>چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.</ref> فرشته الهی به صورت یک انسان بی‌عیب و نقص بر [[حضرت مریم]]{{س}} ظاهر شد، پس مشاهده فرشتگان برای انبیای الهی، میسور است. البته همگان، حتی کافران در حال احتضار و در برزخ و قیامت، بعضی از فرشتگان را مشاهده می‌کنند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ}}﴾}} <ref>روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژده‌ای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه: ۲۲.</ref> <ref>[http://www.portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjY3-lo9QdCkQRPY%3d تفسیر تسنیم]]، ج ۲،  ص ۱۶۰.</ref>.
::::::[[غیب]] بر دو قسم است: مطلق و نسبی. [[غیب مطلق]] آن است که در همه مقاطع وجودی و برای همگان پوشیده و مستور است، مانند ذات خداوند که معرفت کنه او برای احدی مقدور نیست و نسبت به همگان غیب است، یعنی کنه ذات او برای احدی نه با علم حصولی و مفهومی‌ قابل شناخت است و نه با علم حضوری و شهود قلبی، گرچه برای خودش مشهود است. [[غیب نسبی]] آن است که در برخی مقاطع وجودی و یا برای برخی افراد غیب و نهان است، مانند اخبار گذشتگان، قرآن مجید بعد از نقل سرگذشت [[انبیاء]] و اقوام پیشین می‌فرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ }}﴾}} <ref>این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.</ref>. و یا قیامت و فرشتگان؛ زیرا قیامت برای برخی انسان‌ها مشهود و برای برخی دیگر مستور است، چنان‌که فرشته نیز تمثلش برای برخی انسان‌ها ممکن است، قرآن مجید درباره [[حضرت مریم]]{{س}} می‌فرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا}}﴾}} <ref>چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.</ref> فرشته الهی به صورت یک انسان بی‌عیب و نقص بر [[حضرت مریم]]{{س}} ظاهر شد، پس مشاهده فرشتگان برای انبیای الهی، میسور است. البته همگان، حتی کافران در حال احتضار و در برزخ و قیامت، بعضی از فرشتگان را مشاهده می‌کنند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ}}﴾}} <ref>روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژده‌ای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه: ۲۲.</ref> <ref>[http://www.portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjY3-lo9QdCkQRPY%3d تفسیر تسنیم]]، ج ۲،  ص ۱۶۰.</ref>.
:::::*«[[غیب]] بر دو قسم است: مطلق و نسبی یا مقیس. [[غیب مطلق]] به چیزی گفته می‌شود که برای همگان و در همه مقاطع وجودی، غیب باشد؛ مثل ذات اقدس الهی که نه قابل ادراک با حواس است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ}}﴾}} <ref> سوره انعام، آیه: ۱۰۳.</ref> و نه قابل احاطه و اکتناه با قلب و فکر: {{عربی|اندازه=150%|"يَا مَنْ لَا تَحْوِيهِ الْفِكَر"}} <ref>مهج الدعوات ص ۱۵۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|"يَا مَنْ لَا تُحِيطُ بِهِ الْفِكَر"}} <ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] ج ۸۳ ص۳۳۵. </ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|"لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَن‏"}} <ref>[[نهج البلاغه (کتاب)|نهج البلاغه]] خطبه ۱.</ref>. آری، مشاهده قلبی او به کمک نیروی ایمان که منافاتی با غیب بودن معلوم ندارد، ممکن است: {{عربی|اندازه=150%|"وَ لَكِنْ تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَان‏‏"}} <ref>[[نهج البلاغه (کتاب)|نهج البلاغه]] خطبه ۱۷۹.</ref>. البته ذات اقدس الهی برای خودش مشهود است. از این جهت، غیب مطلق بدین معنا که برای خود همان شیء نیز غیب باشد، وجود ندارد.
:::::*«[[غیب]] بر دو قسم است: مطلق و نسبی یا مقیس. [[غیب مطلق]] به چیزی گفته می‌شود که برای همگان و در همه مقاطع وجودی، غیب باشد؛ مثل ذات اقدس الهی که نه قابل ادراک با حواس است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ}}﴾}} <ref> سوره انعام، آیه: ۱۰۳.</ref> و نه قابل احاطه و اکتناه با قلب و فکر: {{عربی|"يَا مَنْ لَا تَحْوِيهِ الْفِكَر"}} <ref>مهج الدعوات ص ۱۵۴.</ref>، {{عربی|"يَا مَنْ لَا تُحِيطُ بِهِ الْفِكَر"}} <ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] ج ۸۳ ص۳۳۵. </ref>؛ {{عربی|"لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَن‏"}} <ref>[[نهج البلاغه (کتاب)|نهج البلاغه]] خطبه ۱.</ref>. آری، مشاهده قلبی او به کمک نیروی ایمان که منافاتی با غیب بودن معلوم ندارد، ممکن است: {{عربی|"وَ لَكِنْ تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَان‏‏"}} <ref>[[نهج البلاغه (کتاب)|نهج البلاغه]] خطبه ۱۷۹.</ref>. البته ذات اقدس الهی برای خودش مشهود است. از این جهت، غیب مطلق بدین معنا که برای خود همان شیء نیز غیب باشد، وجود ندارد.
::::::غیب مقیس یا نسبی چیزی است که تنها در برخی از مقاطع وجودی یا برای برخی از افراد [[غیب]] باشد؛ مثلاً:
::::::غیب مقیس یا نسبی چیزی است که تنها در برخی از مقاطع وجودی یا برای برخی از افراد [[غیب]] باشد؛ مثلاً:
:::::#قیامت که هرچند برای افراد عادی غیب است، ولی بدون تردید برای کسی که می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|"لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً"}} <ref>شرح نهج البلاغه، ج ۷، ص ۲۵۳، ذیل خطبه ۱۱۳؛ ج ۱۱، ص ۱۷۹ و ۲۰۲، ذیل خطبه۲۱۷؛ ج ۱۳، ص ۸، ذیل خطبه ۲۲۵. </ref> غیب نخواهد بود.
:::::#قیامت که هرچند برای افراد عادی غیب است، ولی بدون تردید برای کسی که می‌فرماید: {{عربی|"لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً"}} <ref>شرح نهج البلاغه، ج ۷، ص ۲۵۳، ذیل خطبه ۱۱۳؛ ج ۱۱، ص ۱۷۹ و ۲۰۲، ذیل خطبه۲۱۷؛ ج ۱۳، ص ۸، ذیل خطبه ۲۲۵. </ref> غیب نخواهد بود.
:::::#[[فرشتگان]] برای اکثر مردم غیب هستند، اما هر محتضری که در آستانه مرگ است، توان دیدن فرشته را دارد: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ}}﴾}} <ref> سوره فرقان، آیه: ۲۲.</ref> افزون بر این، برخی افراد، پیش از لحظه احتضار نیز فرشته را مشاهده می‌کنند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا}}﴾}} <ref> سوره مریم، آیه: ۱۷.</ref>.
:::::#[[فرشتگان]] برای اکثر مردم غیب هستند، اما هر محتضری که در آستانه مرگ است، توان دیدن فرشته را دارد: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ}}﴾}} <ref> سوره فرقان، آیه: ۲۲.</ref> افزون بر این، برخی افراد، پیش از لحظه احتضار نیز فرشته را مشاهده می‌کنند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا}}﴾}} <ref> سوره مریم، آیه: ۱۷.</ref>.
:::::#اخبار مربوط به آینده ، [[غیب]] محسوب می‌شود؛ هرچند که برای آیندگان مشهود می‌گردد.
:::::#اخبار مربوط به آینده ، [[غیب]] محسوب می‌شود؛ هرچند که برای آیندگان مشهود می‌گردد.
:::::#اخبار گذشتگان: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ}}﴾}} <ref> سوره آل عمران، آیه: ۴۴.</ref>.
:::::#اخبار گذشتگان: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ}}﴾}} <ref> سوره آل عمران، آیه: ۴۴.</ref>.
:::::#شخصیت معنوی [[انبیاء]] و [[ائمه]] {{عم}} جنبه غیبی داشته است، ولی بعد ظاهری آنان مشهود همگان بود. از این جهت، [[امام مهدی|وجود مبارک امام عصر]] {{ع}} و قیام او از مصادیق غیب شمرده شده است: {{عربی|اندازه=150%|"من أقر بقیام القائم علت"}} {{عربی|اندازه=150%|"والغیب هو الحجة اعلی"}} <ref>تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۱، ذیل آیه ۳ سوره بقره.</ref>؛ چون نه تنها شخصیت او، بلکه شخص او نیز برای اکثر مردم غیر قابل ادراک است. [[علامه طباطبائی|استاد علامه طباطبائی]] به پس از نقل این روایت فرموده است: این، از قبیل جری و تطبیق است؛ {{عربی|اندازه=150%|"و هو من الجری"}} <ref>المیزان، ج ۱، ص ۴۶، ذیل آیه ۳ سوره بقره.</ref>. یعنی حضرت حجت را [[غیب]] دانستن، از سنخ تطبیق مصداقی است، نه تفسیر مفهومی»<ref>[[ادب فنای مقربان (کتاب)|ادب فنای مقربان]] ج۳ ص۴۱۴.</ref>.
:::::#شخصیت معنوی [[انبیاء]] و [[ائمه]] {{عم}} جنبه غیبی داشته است، ولی بعد ظاهری آنان مشهود همگان بود. از این جهت، [[امام مهدی|وجود مبارک امام عصر]] {{ع}} و قیام او از مصادیق غیب شمرده شده است: {{عربی|"من أقر بقیام القائم علت"}} {{عربی|"والغیب هو الحجة اعلی"}} <ref>تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۱، ذیل آیه ۳ سوره بقره.</ref>؛ چون نه تنها شخصیت او، بلکه شخص او نیز برای اکثر مردم غیر قابل ادراک است. [[علامه طباطبائی|استاد علامه طباطبائی]] به پس از نقل این روایت فرموده است: این، از قبیل جری و تطبیق است؛ {{عربی|"و هو من الجری"}} <ref>المیزان، ج ۱، ص ۴۶، ذیل آیه ۳ سوره بقره.</ref>. یعنی حضرت حجت را [[غیب]] دانستن، از سنخ تطبیق مصداقی است، نه تفسیر مفهومی»<ref>[[ادب فنای مقربان (کتاب)|ادب فنای مقربان]] ج۳ ص۴۱۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۳۸۷: خط ۳۸۷:
::::::«اسرار [[غیب]] به ۲ شکل است:
::::::«اسرار [[غیب]] به ۲ شکل است:
:::::#[[لوح محفوظ]]: علمی‌که در [[لوح محفوظ]] قرار داد علم و اسرار الهی است که لایتغیر است .
:::::#[[لوح محفوظ]]: علمی‌که در [[لوح محفوظ]] قرار داد علم و اسرار الهی است که لایتغیر است .
:::::#لوح محو اثبات : علمی‌که در لوح محو و اثبات وجود دارد علم به مقتضیات است و لوح محو اثبات چیزی است که {{عربی|اندازه=150%|« يَمْحُو اللَّهُ‏ مَا يَشَاءُ وَ يُثْبِت‏‏»}} است یعنی لوحی است که هرچه خداوند بخواهد محو می‌کند و هر چه را بخواهد اثبات می‌کند.
:::::#لوح محو اثبات : علمی‌که در لوح محو و اثبات وجود دارد علم به مقتضیات است و لوح محو اثبات چیزی است که {{عربی|« يَمْحُو اللَّهُ‏ مَا يَشَاءُ وَ يُثْبِت‏‏»}} است یعنی لوحی است که هرچه خداوند بخواهد محو می‌کند و هر چه را بخواهد اثبات می‌کند.
::::::[[امام صادق]]{{ع}} در زمینه [[علم غیب]] [[ائمه]]{{عم}} می‌فرماید:{{عربی|اندازه=150%|« إِنَّ لِلَّهِ عِلْماً لَمْ‏ يَعْلَمْهُ‏ إِلَّا هُو‏‏»}}<ref>برای خداوند علمی‌ است که کسی جز او نمی‌داند.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|« وَ عِلْماً أَعْلَمَهُ‏ مَلَائِكَتَهُ‏ وَ رُسُلَه‏‏‏»}}<ref>و علمی‌ است که ملائکه و پیامبرانش را از آن آگاه کرده.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|«فَمَا أَعْلَمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ»}}<ref>علمی‌ را که خداوند ملائکه و انبیاء رااز آن آگاه کرده ما ائمه هم از آن آگاهیم؛ بحارالانوار ج ۲۶ ص ۱۶۰ .</ref>
::::::[[امام صادق]]{{ع}} در زمینه [[علم غیب]] [[ائمه]]{{عم}} می‌فرماید:{{عربی|« إِنَّ لِلَّهِ عِلْماً لَمْ‏ يَعْلَمْهُ‏ إِلَّا هُو‏‏»}}<ref>برای خداوند علمی‌ است که کسی جز او نمی‌داند.</ref> و {{عربی|« وَ عِلْماً أَعْلَمَهُ‏ مَلَائِكَتَهُ‏ وَ رُسُلَه‏‏‏»}}<ref>و علمی‌ است که ملائکه و پیامبرانش را از آن آگاه کرده.</ref> و {{عربی|«فَمَا أَعْلَمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ»}}<ref>علمی‌ را که خداوند ملائکه و انبیاء رااز آن آگاه کرده ما ائمه هم از آن آگاهیم؛ بحارالانوار ج ۲۶ ص ۱۶۰ .</ref>
::::::[[امام باقر]]{{ع}} نیز می‌فرمایند: علم خداوند ۲ نوع است:
::::::[[امام باقر]]{{ع}} نیز می‌فرمایند: علم خداوند ۲ نوع است:
:::::#منتشر: که در اختیار فرشتگان و رسولان و ائمه است.
:::::#منتشر: که در اختیار فرشتگان و رسولان و ائمه است.
:::::#علم مکنون: "پنهان" که مخصوص خداست. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}} <ref> و لوح محفوظ  نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref> [[ام الکتاب]] که همان [[لوح محفوظ]] است نزد خداست.
:::::#علم مکنون: "پنهان" که مخصوص خداست. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}} <ref> و لوح محفوظ  نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref> [[ام الکتاب]] که همان [[لوح محفوظ]] است نزد خداست.
::::::[[امام سجاد]]{{ع}} نیز می‌فرمایند:{{عربی|اندازه=150%|« لولا آیه فی کتاب الله لحدثتکم بما کان و ما یکون الی یوم القیامه»}}<ref>اگر یک آیه در قرآن نبود شما را به آنچه اتفاق می‌افتاد و تا روز قیامت اتفاق می‌افتد آگاه می‌کردم.</ref> سؤال شد آن آیه کدام است [[امام]]{{ع}} در جواب فرمودند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}} <ref> خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک می‌کند و یا در آن می‌نویسد و لوح محفوظ  نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref>»<ref>[http://www.majma429.blogfa.com/post-86.aspx مجمع رهروان کوی دوست]</ref>
::::::[[امام سجاد]]{{ع}} نیز می‌فرمایند:{{عربی|« لولا آیه فی کتاب الله لحدثتکم بما کان و ما یکون الی یوم القیامه»}}<ref>اگر یک آیه در قرآن نبود شما را به آنچه اتفاق می‌افتاد و تا روز قیامت اتفاق می‌افتد آگاه می‌کردم.</ref> سؤال شد آن آیه کدام است [[امام]]{{ع}} در جواب فرمودند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}} <ref> خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک می‌کند و یا در آن می‌نویسد و لوح محفوظ  نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref>»<ref>[http://www.majma429.blogfa.com/post-86.aspx مجمع رهروان کوی دوست]</ref>
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}