بقیة الله: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ' به 'شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
#وقتی [[احمد بن اسحاق بن سعد اشعری]]، به محضر [[امام عسکری]]{{ع}} شرفیاب شد و درباره [[جانشین]] آن حضرت پرسید، آن حضرت کودکی خردسال، همچون قرص ماه را به او نشان داد. [[احمد بن اسحاق]] پرسید: "آیا نشانهای هست تا قلبم [[اطمینان]] یابد؟" آن کودک زبان گشود و با زبان عربی فصیح فرمود: من [[بقیة اللّه]] بر [[زمین]] و [[منتقم]] از [[دشمنان]] او هستم. ای [[احمد بن اسحاق]]! بعد از دیدن این کرامت، نشانهای طلب نکن<ref>{{عربی|" أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاق"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۸۴، ح ۱.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۱۶ - ۱۱۸.</ref>. | #وقتی [[احمد بن اسحاق بن سعد اشعری]]، به محضر [[امام عسکری]]{{ع}} شرفیاب شد و درباره [[جانشین]] آن حضرت پرسید، آن حضرت کودکی خردسال، همچون قرص ماه را به او نشان داد. [[احمد بن اسحاق]] پرسید: "آیا نشانهای هست تا قلبم [[اطمینان]] یابد؟" آن کودک زبان گشود و با زبان عربی فصیح فرمود: من [[بقیة اللّه]] بر [[زمین]] و [[منتقم]] از [[دشمنان]] او هستم. ای [[احمد بن اسحاق]]! بعد از دیدن این کرامت، نشانهای طلب نکن<ref>{{عربی|" أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاق"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۸۴، ح ۱.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۱۶ - ۱۱۸.</ref>. | ||
== بقیة الله در موعودنامه == | == بقیة الله در موعودنامه == | ||
* | * بقیه الله یکی از القاب معروف [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است. بقیه الله یعنی بقیه و بازمانده خلفای [[خدا]] در [[زمین]] از [[انبیا]] و [[اوصیا]] یا کسانی که [[خدا]] به وسیله آنها بندگانش را باقی میدارد و مورد [[رحمت]] قرار میدهد. و اما ارتباط و اختصاص این لقب شریف به آن وجود [[مقدس]]؛ هرچند از بعضی [[احادیث]] استفاده میشود که این لقب بر همه [[خاندان]] [[رسالت]] {{عم}} اطلاق میشود و همه آنها بقیه الله هستند. در [[زیارت جامعه]] به همه آن ذوات [[مقدس]] به این عنوان عرض [[سلام]] داریم: {{عربی|"السَّلَامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الدُّعَاةِ وَ الْقَادَةِ الْهُدَاةِ وَ السَّادَةِ الْوُلَاةِ وَ الذَّادَةِ الْحُمَاةِ وَ أَهْلِ الذِّكْرِ وَ أُولِي الْأَمْرِ وَ بَقِيَّةِ اللَّهِ وَ خِيَرَتِهِ..."}}<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۷۳.</ref>. | ||
*علاوه بر این جهت کلی، در قسمتی از [[روایات]] این لقب شریف به خصوص به بعضی از [[ائمه]] {{عم}} نسبت داده شده است و خود را بهعنوان | *علاوه بر این جهت کلی، در قسمتی از [[روایات]] این لقب شریف به خصوص به بعضی از [[ائمه]] {{عم}} نسبت داده شده است و خود را بهعنوان بقیه الله معرفی نمودهاند. از جمله وقتی [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} از مسافرت پرماجرای شام-که به الزام [[خلیفه]] [[مروانی]] صورت گرفته بود- مراجعت مینمودند، نزدیک مدین که رسیدند [[مردم]]، به دنبال سمپاشیهای دستگاه [[خلافت]]، دروازهها را بسته مانع از ورود آن حضرت و همراهان به شهر شدند. حتی از فروختن آذوقه به آنان هم خودداری نمودند. [[امام]] {{ع}} بالای کوهی که مشرف به شهر بود رفته و با صدای بلند فریاد برآوردند: ای اهل شهری که ساکنانش ستمپیشهاند! من بقیه الله هستم. [[خداوند]] میفرماید: بقیه الله برای شما بهتر است اگر [[مؤمن]] باشید...<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۴۷۱-۴۷۲.</ref>. | ||
*همچنین نجمه مادر گرامی [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} گوید: چون فرزندم به [[دنیا]] آمد، پسر را در پارچه سفیدی پیچیده به دست پدر دادم. در گوش راستش [[اذان]] و در گوش چپش اقامه گفتند و کامش را با [[آب]] [[فرات]] برداشته به من برگرداند و فرمودند: بگیر او را. بدرستی که او | *همچنین نجمه مادر گرامی [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} گوید: چون فرزندم به [[دنیا]] آمد، پسر را در پارچه سفیدی پیچیده به دست پدر دادم. در گوش راستش [[اذان]] و در گوش چپش اقامه گفتند و کامش را با [[آب]] [[فرات]] برداشته به من برگرداند و فرمودند: بگیر او را. بدرستی که او بقیه الله عزّ و جلّ است در [[زمین]]<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۰.</ref>. | ||
*با همه آنچه آوردیم، در بسیاری از [[احادیث]] این لقب شریف به خصوص به حضرت [[صاحب الامر]] {{ع}} اطلاق شده و آن وجود [[مقدس]] خود را به این عنوان معرفی نموده و سایر بقیة اللهها حضرتش را به این نام نامیدهاند. به حدّی این لقب با آن سرور ارتباط پیدا نموده که به صورت لقب اختصاصی حضرتش درآمده است؛ بهطوری که تا | *با همه آنچه آوردیم، در بسیاری از [[احادیث]] این لقب شریف به خصوص به حضرت [[صاحب الامر]] {{ع}} اطلاق شده و آن وجود [[مقدس]] خود را به این عنوان معرفی نموده و سایر بقیة اللهها حضرتش را به این نام نامیدهاند. به حدّی این لقب با آن سرور ارتباط پیدا نموده که به صورت لقب اختصاصی حضرتش درآمده است؛ بهطوری که تا بقیه الله گفته میشود جز آن بقیه الله [[منتظر]] به نظر نمیآید. شاید سرّ مطلب این باشد که این بقیه الله، بقیه تمام بقیة اللههاست و پس از او دیگر بقیة اللهی نیست. هرکدام از حجج الهیه که از آغاز عالم آمدند، گرچه بقیه الله بودند و [[خدا]] آنها را برای [[هدایت]] خلق باقی و بجا گذارده بود، بعد از هریک دیگری میآمد و اگر بقیة اللهی از [[دنیا]] میرفت، بقیة اللهی دیگر به جا میماند و این رشته باقی بود. ولی آن وجود مقدّس، بقیهای است که پس از او دیگر بقیهای نیست؛آخرین بقیه الله است. با آمدن او دیگر بقیهای باقی نمانده است که بیاید. | ||
*در [[حدیث]] مفصلی از [[امیر المؤمنین]] {{ع}} که متضمن سؤالات یکی از منکران نسبت به عدهای از [[آیات قرآن]] است این جمله یافت میشود که سائل پرسید: مییابم که [[قرآن]] میگوید: | *در [[حدیث]] مفصلی از [[امیر المؤمنین]] {{ع}} که متضمن سؤالات یکی از منکران نسبت به عدهای از [[آیات قرآن]] است این جمله یافت میشود که سائل پرسید: مییابم که [[قرآن]] میگوید: بقیه الله بهتر است برای شما. این بقیه چیست و کیست؟<ref>بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۱۰۶.</ref> [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: آنان ([[اولیای خدا]]) بقیة اللهاند. مقصود [[مهدی]] {{ع}} است که در هنگام پایانپذیری این مهلت خواهد آمد و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر میکند؛آنگونه که از [[ظلم]] و [[جور]] مملو گشته است. از [[آیات]] و نشانههای او [[غیبت]] است و پنهانی؛آنگاه که طغیان گسترش گیرد و [[انتقام]] فرا رسد<ref>همان، ص ۱۱۹.</ref>. | ||
*از [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} سؤال شد: آیا میشود به [[قائم]] [[آل محمد]] بهعنوان [[امیر المؤمنین]] [[سلام]] کرد؟ فرمود: نه. این اسمی است که [[خدا]] [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} را به آن نامیده و قبل و بعد از او جز [[کافر]] به این نام نامیده نشود. [[راوی حدیث]] عرضه داشت: فدای شما شوم! پس به حضرتش چگونه باید [[سلام]] کرد؟ فرمود: باید گفت: {{عربی|"السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ"}}. آنگاه [[آیه شریفه]] را تلاوت فرمود: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۴۱۱-۴۱۲.</ref> | *از [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} سؤال شد: آیا میشود به [[قائم]] [[آل محمد]] بهعنوان [[امیر المؤمنین]] [[سلام]] کرد؟ فرمود: نه. این اسمی است که [[خدا]] [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} را به آن نامیده و قبل و بعد از او جز [[کافر]] به این نام نامیده نشود. [[راوی حدیث]] عرضه داشت: فدای شما شوم! پس به حضرتش چگونه باید [[سلام]] کرد؟ فرمود: باید گفت: {{عربی|"السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ"}}. آنگاه [[آیه شریفه]] را تلاوت فرمود: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۴۱۱-۴۱۲.</ref> | ||
*همچنین خود آن وجود [[مقدس]] در سنین طفولیت خود را به این لقب معرفی نموده است. | *همچنین خود آن وجود [[مقدس]] در سنین طفولیت خود را به این لقب معرفی نموده است. | ||
*آنگاه که جناب [[احمد بن اسحاق]] شرفیاب محضر [[امام یازدهم]] {{ع}} گردید و از حضرتش جویای [[خلیفه]] و [[جانشین]] پس از آن حضرت شد، [[امام]] {{ع}} از جا برخاسته به اندرون رفتند. وقتی بیرون آمدند، [[نور]] دیدهشان، [[مهدی]] [[آل محمد]] {{عم}}-که در سن سه سالگی بود و چهرهاش چون ماه تمام و [[بدر]] کامل میدرخشید-بر دوش شریفشان بود. فرمودند: ای [[احمد بن اسحاق]]، اگرنه این بود که در نزد [[خدا]] و حجج او کرامتی داری، این پسرم را به تو نشان نمیدادم. ... [[حدیث]] به اینجا میرسد که جناب [[احمد]] عرضه داشت: آقای من، آیا میشود آیت و علامتی مشاهده کنم که دلم آرام گیرد و گواه [[امامت]] [[نور]] دیده تابان باشد؟ تا این جمله را [[احمد بن اسحاق]] گفت، ناگهان [[حجت]] سه ساله [[پروردگار]]، لب به [[سخن]] باز نمود و به زبان عربی فصیح فرمود: {{عربی|"أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ"}}<ref>کمال الدین، ص ۳۸۴.</ref>؛ من | *آنگاه که جناب [[احمد بن اسحاق]] شرفیاب محضر [[امام یازدهم]] {{ع}} گردید و از حضرتش جویای [[خلیفه]] و [[جانشین]] پس از آن حضرت شد، [[امام]] {{ع}} از جا برخاسته به اندرون رفتند. وقتی بیرون آمدند، [[نور]] دیدهشان، [[مهدی]] [[آل محمد]] {{عم}}-که در سن سه سالگی بود و چهرهاش چون ماه تمام و [[بدر]] کامل میدرخشید-بر دوش شریفشان بود. فرمودند: ای [[احمد بن اسحاق]]، اگرنه این بود که در نزد [[خدا]] و حجج او کرامتی داری، این پسرم را به تو نشان نمیدادم. ... [[حدیث]] به اینجا میرسد که جناب [[احمد]] عرضه داشت: آقای من، آیا میشود آیت و علامتی مشاهده کنم که دلم آرام گیرد و گواه [[امامت]] [[نور]] دیده تابان باشد؟ تا این جمله را [[احمد بن اسحاق]] گفت، ناگهان [[حجت]] سه ساله [[پروردگار]]، لب به [[سخن]] باز نمود و به زبان عربی فصیح فرمود: {{عربی|"أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ"}}<ref>کمال الدین، ص ۳۸۴.</ref>؛ من بقیه الله هستم در [[زمین]] [[خدا]] و انتقامگیرنده از [[دشمنان]] او. پس بعد از اینکه به سرچشمه رسیدی نشانه مجو<ref>نشریه موعود، شماره ۲۱، ص ۵۴.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۷۱.</ref>. | ||
== بقیة الله در درسنامه== | |||
*واژه "بقیة"؛ یعنی، بازمانده و پاینده و آنچه از چیزی [[باقی]] گذاشته شود. عبارت "بقیه الله" هم در [[قرآن مجید]] و هم در [[روایات]] آمده است. در [[قرآن]] فقط یکبار در داستان [[حضرت شعیب]]{{ع}} ذکر شده است؛ یعنی، آنجا که وی [[قوم]] خود را از کمفروشی [[نهی]] کرده، میگوید: {{متن قرآن|بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.</ref>. در این [[آیه]] هرچند مخاطب [[قوم شعیب]] هستند و منظور از "بقیه الله"، سود و [[سرمایه]] [[حلال]] و یا [[پاداش الهی]] است؛ ولی هر موجود [[نافع]]- که از طرف [[خداوند]] برای [[بشر]] [[باقی]] مانده و مایه خیر و [[سعادت]] او گردد- "بقیه الله" محسوب میشود. ازاینرو تمام [[پیامبران]] و [[پیشوایان]] بزرگ "بقیه الله" اند. تمام [[رهبران]] [[راستین]] که پس از [[مبارزه]] با یک [[دشمن]] سرسخت برای یک [[قوم]] و [[ملت]] [[باقی]] میمانند، از این نظر "بقیه الله" هستند.... از آنجایی که [[مهدی موعود]]{{ع}} [[آخرین پیشوا]] و بزرگترین [[رهبر]] انقلابی، پس از [[قیام]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است؛ یکی از روشنترین مصادیق "بقیه الله" است. او از دیگران به این [[لقب]] شایستهتر است؛ به خصوص که تنها [[باقی]] مانده بعد از [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} است. در [[روایات]]، [[دعاها]] و [[زیارات]]، [[ائمه اطهار]]{{عم}} به عنوان "بقیه الله" توصیف شدهاند. برای نمونه به بعضی از آنها اشاره میشود: | |||
#به [[دستور]] [[هشام بن عبد الملک]]، [[امام باقر]]{{ع}} را به [[شام]] بردند. موقع مراجعت به [[مدینه]]، هشام [[فرمان]] داد بازارها را بر روی آن [[حضرت]] و همراهانش ببندند و آنان را از [[خوراک]] و آشامیدنی [[محروم]] سازند! وقتی به [[شهر]] [[مدینه]] رسیدند، [[مردم]] در [[شهر]] را بر رویشان بستند و [[اصحاب]] آن [[حضرت]] از جهت کمبود [[آب]] و [[غذا]] به زحمت افتادند و به آن بزرگوار شکایت بردند. [[امام باقر]]{{ع}} به بالای کوهی مشرف به [[شهر]] رفت و با صدای بلند فرمود: "ای اهل شهری که مردمانش ستمگرند! به [[خداوند]] [[سوگند]] من بقیه الله هستم. [[خداوند]] فرمود: بقیه الله برایتان بهتر است، اگر [[ایمان]] دارید"<ref>شیخ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱، ص ۴۷۱، ح ۵.</ref>. | |||
#در "[[زیارت جامعه کبیره]]"، آمده است: {{متن حدیث|"السَّلامُ عَلَى الأْئِمَّةِ... و بَقِيَّةَ اَللَّهِ..."}}؛ "[[سلام]] بر [[امامان]] که... بقیه الله هستند..."<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیة، ج ۲، ص ۶۰۹.</ref>. | |||
#در [[دعای ندبه]] میخوانیم: {{متن حدیث|"أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتِي لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَةِ..."}}؛ "کجا است آن بقیه الله که از [[عترت]] [[هدایتگر]] بیرون نیست"<ref>سید بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۷.</ref>. | |||
#در [[حدیثی]] آمده است: مردی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: آیا بر [[امام]] [[قائم]] میتوان با عنوان "[[امیر مؤمنان]]" [[سلام]] کرد؟ فرمود: {{متن حدیث|"لاَ ذَاكَ اِسْمٌ سَمَّى اَللَّهُ بِهِ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ لَمْ يُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لاَ يَتَسَمَّى بِهِ بَعْدَهُ إِلاَّ كَافِرٌ "}}؛ "خیر؛ [[خداوند]] این نام را به [[حضرت]] [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} اختصاص داده است. پیش از او کسی این نام بر خود ننهاده و پس از او نیز- مگر [[کافر]]- این نام را به خود نبندد". [[راوی]] گوید: پرسیدم: فدایت گردم! پس چگونه بر او [[سلام]] کنند؟ فرمود: میگویند {{متن حدیث|"السَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَّةُ اللهُ"}}. سپس این [[آیه شریفه]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن|بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}} <ref>کافی، ج ۱، ص ۴۱۱، ح ۲؛ تفسیر فرات کوفی، ص ۱۹۳، ۲۴۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۷۶.</ref>. | |||
#[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "نخستین سخن [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[پس از ظهور]] این [[آیه]] است که میگوید: بقیه الله برایتان بهتر است اگر [[ایمان]] دارید. آنگاه میفرماید: "منم بقیه الله و [[حجت]] و [[خلیفه]] او در میان شما". در آن زمان هرکس بر آن [[حضرت]] [[سلام]] کند، میگوید: {{متن حدیث|"السَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَّةُ اللهُ فی أرضه"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶.</ref>. | |||
#[[روایت]] شده است. وقتی [[احمد بن اسحاق]] بن سعد [[اشعری]]، به محضر [[امام عسکری]]{{ع}} شرفیاب شد؛ درباره [[جانشین]] آن [[حضرت]] سؤال کرد. آن [[حضرت]] [[کودکی]] خردسال، همچون قرص ماه را به او نشان داد. [[احمد بن اسحاق]] پرسید: آیا نشانهای هست تا قلبم [[اطمینان]] یابد؟ آن [[کودک]] زبان گشود و با زبان [[عربی]] [[فصیح]] فرمود: {{متن حدیث|"أَنَا بَقِيَّةُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ اَلْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلاَ تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۴، ح ۱.</ref>؛ "من بقیه الله بر روی [[زمین]] و [[منتقم]] از [[دشمنان]] او هستم. ای [[احمد بن اسحاق]]! بعد از دیدن [این کرامت] نشانهای طلب نکن"<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۱۹-۲۲۱.</ref>. | |||
==پرسشهای وابسته== | ==پرسشهای وابسته== | ||
{{پرسمان القاب امام مهدی}} | {{پرسمان القاب امام مهدی}} | ||
خط ۳۴۷: | خط ۳۵۷: | ||
* [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']]. | * [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']]. | ||
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]. | * [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]. | ||
* [[پرونده:136861.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|'''درسنامه مهدویت''']]. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۳۵۸: | خط ۳۶۹: | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] | ||
[[رده:اتمام لینک داخلی]] | [[رده:اتمام لینک داخلی]] | ||
[[رده:مدخل]] |