ناسپاسی در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'حضرت حق' به 'حضرت حق'
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{ولایت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[ناسپاسی]]، ملکه [[فراموشی]] نعمتهاست، بهگونهای که ناسپاس نه از [[نعمت]] یاد میکند و نه به یاد [[صاحب]] [[نعمت]] میافتد؛ در این زمینه فرقی نمیکند که این [[نعمت]] از جانب [[حضرت | *[[ناسپاسی]]، ملکه [[فراموشی]] نعمتهاست، بهگونهای که ناسپاس نه از [[نعمت]] یاد میکند و نه به یاد [[صاحب]] [[نعمت]] میافتد؛ در این زمینه فرقی نمیکند که این [[نعمت]] از جانب [[حضرت حق]] باشد، و یا از جانب دیگر کسانی که نعمتی براو روا داشتهاند. [[راغب اصفهانی]] در کتاب "مفردات الفاظ القرآن الکریم" گوید: "[[انکار]] [[نعمت]] و کفران آن، پوشانیدن [[نعمت]] است به وسیله ترک [[شکر]] و [[سپاس]] آن". | ||
*[[ناسپاسی]]، رذیلتای بزرگ است که [[زیانکاری]] دو [[جهان]] را در پی خواهد داشت؛ [[حضرت | *[[ناسپاسی]]، رذیلتای بزرگ است که [[زیانکاری]] دو [[جهان]] را در پی خواهد داشت؛ [[حضرت حق]] در این رابطه در [[قرآن کریم]] میفرماید: | ||
*{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوهها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم کرد و این پایانه، بد است» سوره بقره، آیه ۱۲۶.</ref>؛ | *{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوهها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم کرد و این پایانه، بد است» سوره بقره، آیه ۱۲۶.</ref>؛ | ||
*{{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان میرسید آنگاه به نعمتهای خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام میدادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۵۳.</ref>. | *{{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان میرسید آنگاه به نعمتهای خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام میدادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۵۳.</ref>. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
*{{متن قرآن|وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ}}<ref>«و نه از عذاب آنان میکاهند؛ بدینگونه هر ناسپاسی را کیفر میدهیم» سوره فاطر، آیه ۳۶.</ref>؛ | *{{متن قرآن|وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ}}<ref>«و نه از عذاب آنان میکاهند؛ بدینگونه هر ناسپاسی را کیفر میدهیم» سوره فاطر، آیه ۳۶.</ref>؛ | ||
*{{متن قرآن|وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسَانَ كَفُورٌ}}<ref>«و چون برای کارهایی که کردهاند گزندی به آنان برسد بیگمان (در آن حال) آدمی بسیار ناسپاس است» سوره شوری، آیه ۴۸.</ref>. | *{{متن قرآن|وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسَانَ كَفُورٌ}}<ref>«و چون برای کارهایی که کردهاند گزندی به آنان برسد بیگمان (در آن حال) آدمی بسیار ناسپاس است» سوره شوری، آیه ۴۸.</ref>. | ||
*[[آیات]] و روایاتی که [[آدمی]] را به سپاسگذاری از صاحبان [[نعمت]] فرا میخواند و از [[کفران نعمت]] باز میدارد، به فراوانی در [[قرآن کریم]] آمده، تا [[انسانها]] را به تدبُّر در آن و پذیرشش فراخواند. امّا سخت جای [[تأسف]] است که [[انسان]] بهرهای از [[کفران نعمت]] را در ذات خود نهفته دارد، و از این رو به خودی خود به [[ناسپاسی]] میپردازد، جز آنکه دست [[عنایت]] [[حضرت | *[[آیات]] و روایاتی که [[آدمی]] را به سپاسگذاری از صاحبان [[نعمت]] فرا میخواند و از [[کفران نعمت]] باز میدارد، به فراوانی در [[قرآن کریم]] آمده، تا [[انسانها]] را به تدبُّر در آن و پذیرشش فراخواند. امّا سخت جای [[تأسف]] است که [[انسان]] بهرهای از [[کفران نعمت]] را در ذات خود نهفته دارد، و از این رو به خودی خود به [[ناسپاسی]] میپردازد، جز آنکه دست [[عنایت]] [[حضرت حق]] دامن او را بگیرد و از وادی این [[رذیلت اخلاقی]] نجاتش بخشد: | ||
*{{متن قرآن|قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ}}<ref>«مرگ بر آدمی! چه ناسپاس است!» سوره عبس، آیه ۱۷.</ref>؛ | *{{متن قرآن|قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ}}<ref>«مرگ بر آدمی! چه ناسپاس است!» سوره عبس، آیه ۱۷.</ref>؛ | ||
*{{متن قرآن|فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا}}<ref>«امّا بیشتر مردم جز سر ناسپاسی ندارند» سوره اسراء، آیه ۸۹.</ref>؛ | *{{متن قرآن|فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا}}<ref>«امّا بیشتر مردم جز سر ناسپاسی ندارند» سوره اسراء، آیه ۸۹.</ref>؛ | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
*در این میان [[ناسپاسی]] از نعمتهای بزرگ [[الهی]]، و موجب ورود به [[دوزخ]] نیز شده در این حال نغمت به بالاترین حدّ خود خواهد رسید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۵۵.</ref>. | *در این میان [[ناسپاسی]] از نعمتهای بزرگ [[الهی]]، و موجب ورود به [[دوزخ]] نیز شده در این حال نغمت به بالاترین حدّ خود خواهد رسید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۵۵.</ref>. | ||
===نوع دوّم=== | ===نوع دوّم=== | ||
*دوّمین نوع از [[کفران نعمت]]، آن است که [[آدمی]] [[نعمت]] را فراموش کند. این نوع جفاء / [[حق]] ناشناسی نامیده شده در این [[دنیا]] دامنگیر [[آدمی]] میشود، و در [[آخرت]] موجب [[عذاب]] او خواهد بود. [[اهل دل]] جفاکاران و [[حق]] ناشناسان را از انسانیّت بیبهره دانسته آنان را از چهارپایان نیز پستتر میشمارند!. اینان در این نامگذاری بسیار به صواب رفتهاند، چه جفاء باطلی است که چون ریشه ندارد ثباتی نخواهد داشت؛ پاره خاری که بر دریای خروشان میرود، و نیز کفی که بر سر [[آب]] نمودار میشود و لحظهای بعد از میان خواهد رفت، جفاء خوانده میشود. این صفت [[اخلاقی]] نیز همینگونه بوده [[صاحب]] خود را نیز به آفت [[بیثباتی]] و در نتیجه بیارزشی دچار خواهد ساخت. [[حضرت | *دوّمین نوع از [[کفران نعمت]]، آن است که [[آدمی]] [[نعمت]] را فراموش کند. این نوع جفاء / [[حق]] ناشناسی نامیده شده در این [[دنیا]] دامنگیر [[آدمی]] میشود، و در [[آخرت]] موجب [[عذاب]] او خواهد بود. [[اهل دل]] جفاکاران و [[حق]] ناشناسان را از انسانیّت بیبهره دانسته آنان را از چهارپایان نیز پستتر میشمارند!. اینان در این نامگذاری بسیار به صواب رفتهاند، چه جفاء باطلی است که چون ریشه ندارد ثباتی نخواهد داشت؛ پاره خاری که بر دریای خروشان میرود، و نیز کفی که بر سر [[آب]] نمودار میشود و لحظهای بعد از میان خواهد رفت، جفاء خوانده میشود. این صفت [[اخلاقی]] نیز همینگونه بوده [[صاحب]] خود را نیز به آفت [[بیثباتی]] و در نتیجه بیارزشی دچار خواهد ساخت. [[حضرت حق]] در اشاره به این [[رذیلت اخلاقی]] میفرماید: | ||
*{{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«و چون کسانی نباشید که خداوند را فراموش کردند پس (خداوند نیز) آنان را از یاد خودشان برد ؛ آنانند که نافرمانند» سوره حشر، آیه ۱۹.</ref>؛ | *{{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«و چون کسانی نباشید که خداوند را فراموش کردند پس (خداوند نیز) آنان را از یاد خودشان برد ؛ آنانند که نافرمانند» سوره حشر، آیه ۱۹.</ref>؛ | ||
*{{متن قرآن|نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«خداوند را فراموش کردهاند و خداوند نیز آنان را از یاد برده است، بیگمان منافقانند که نافرمانند» سوره توبه، آیه ۶۷.</ref>؛ | *{{متن قرآن|نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«خداوند را فراموش کردهاند و خداوند نیز آنان را از یاد برده است، بیگمان منافقانند که نافرمانند» سوره توبه، آیه ۶۷.</ref>؛ | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
*{{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ * وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثًا}}<ref>«و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفتهاید مشکنید؛ بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است و چون آن زن مباشید که پشمهای رشته خود را پس از استوار بافتن پارهپاره وا میرشت» سوره نحل، آیه ۹۱-۹۲. </ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۶۲.</ref>. | *{{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ * وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثًا}}<ref>«و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفتهاید مشکنید؛ بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است و چون آن زن مباشید که پشمهای رشته خود را پس از استوار بافتن پارهپاره وا میرشت» سوره نحل، آیه ۹۱-۹۲. </ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۶۲.</ref>. | ||
==مراتب جفای در [[حقّ]] [[حضرت | ==مراتب جفای در [[حقّ]] [[حضرت حق]]== | ||
*این جفا را نیز مراتبی است. ما در اینجا به برخی از این مراتب اشاره میکنیم. | *این جفا را نیز مراتبی است. ما در اینجا به برخی از این مراتب اشاره میکنیم. | ||
===مرتبه اوّل=== | ===مرتبه اوّل=== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
*این [[آیات]] به همین مرتبه از جفا / فراموش کردن نعمتهای او، اشاره میکند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۵۸.</ref>. | *این [[آیات]] به همین مرتبه از جفا / فراموش کردن نعمتهای او، اشاره میکند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۵۸.</ref>. | ||
===مرتبه دوّم=== | ===مرتبه دوّم=== | ||
*مرتبه دوّم این [[رذیلت]]، ترک کردن [[آداب]] ویژه محضر [[الهی]] و رعایت نکردن [[ادب]] مع [[الله]] است. این مرتبه را میتوان ویژه [[خواص]] دانست. به این [[حدیث نبوی]] بنگرید:[[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرمایند: [[حضرت | *مرتبه دوّم این [[رذیلت]]، ترک کردن [[آداب]] ویژه محضر [[الهی]] و رعایت نکردن [[ادب]] مع [[الله]] است. این مرتبه را میتوان ویژه [[خواص]] دانست. به این [[حدیث نبوی]] بنگرید:[[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرمایند: [[حضرت حق]] میفرماید: هرکس وضویش نقض شود و بلافاصله تجدید [[وضو]] نکند، به من جفا کرده است؛ و هرکس وضویش نقض شود و تجدید [[وضو]] کند و دو رکعت [[نماز]] نگذارد، به من جفا کرده است؛ و هرکس وضویش نقض شود و تجدید [[وضو]] کند و دو رکعت [[نماز]] گذارد، امّا درباره تمامی امور [[دین]] و دنیایش که [[دعا]] کند اجابتش نکنم، من به او جفا کردهام، در حالی که من [[پروردگار]] جفاکننده نیستم" <ref>{{متن حدیث|قَالَ النَّبِيُّ{{صل}} يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى مَنْ أَحْدَثَ وَ لَمْ يَتَوَضَّأْ فَقَدْ جَفَانِي وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ لَمْ يُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ فَقَدْ جَفَانِي وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ وَ دَعَانِي وَ لَمْ أُجِبْهُ فِيمَا سَأَلَنِي مِنْ أَمْرِ دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ فَقَدْ جَفَوْتُهُ وَ لَسْتُ بِرَبٍّ جَافٍ}}؛ وسائل الشیعه، ج۱، ص۲۶۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۵۸.</ref>. | ||
*نیز در خبر است که:"[[حضرت آدم]] هرگز سرش را به سوی [[آسمان]] بلند نمیکرد، چه به خاطر گناهی که انجام داده بود از [[پروردگار]] [[حیا]] مینمود" <ref>{{متن حدیث|إنّ آدم لم یکن یرفع رأسه إلی السماء حیاء من الله لما فعله من ذنبه }}</ref> | *نیز در خبر است که:"[[حضرت آدم]] هرگز سرش را به سوی [[آسمان]] بلند نمیکرد، چه به خاطر گناهی که انجام داده بود از [[پروردگار]] [[حیا]] مینمود" <ref>{{متن حدیث|إنّ آدم لم یکن یرفع رأسه إلی السماء حیاء من الله لما فعله من ذنبه }}</ref> | ||
*به این [[حدیث]] نیز بنگرید:"[[حضرت]] [[امام سجاد]]{{ع}} میفرمایند: نهادن یکی از دو دست بر دیگری در [[نماز]]، کار محسوب میشود، حال آنکه در [[نماز]] کار وجود ندارد" <ref>{{متن حدیث|قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ{{ع}} وَضْعُ الرَّجُلِ إِحْدَى يَدَيْهِ عَلَى الْأُخْرَى فِي الصَّلَاةِ عَمَلٌ وَ لَيْسَ فِي الصَّلَاةِ عَمَلٌ}}؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۲۶۴.</ref>. | *به این [[حدیث]] نیز بنگرید:"[[حضرت]] [[امام سجاد]]{{ع}} میفرمایند: نهادن یکی از دو دست بر دیگری در [[نماز]]، کار محسوب میشود، حال آنکه در [[نماز]] کار وجود ندارد" <ref>{{متن حدیث|قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ{{ع}} وَضْعُ الرَّجُلِ إِحْدَى يَدَيْهِ عَلَى الْأُخْرَى فِي الصَّلَاةِ عَمَلٌ وَ لَيْسَ فِي الصَّلَاةِ عَمَلٌ}}؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۲۶۴.</ref>. | ||
*استاد ما مرحوم [[آیه]] [[الله]] العظمی [[بروجردی]] میفرمود: یکی از مربّیان و معلّمان [[کودکان]] حکایت میکرد، که در میان [[شاگردان]] من [[کودکی]] بود که از نظر [[ادب]] و خوشفهم بودن، بر تمامی دانشآموزانم [[برتری]] داشت. روزی این [[کودک]] اشتباهی انجام داد و مادرش شکایت او را نزد من آورد. من که به او سخت علاقمند بودم، ملامتش کردم و آنگاه از او خواستم که دستش را بلند کند، تا چند ضربه به آرامی بر [[کف]] دستش بنوازم، تا زان پس مرتکب چنین اشتباهی نشود. آن [[کودک]] امّا چنان از من خجالت کشید و دچار حالت [[حیا]] شد، که [[اختیار]] اندامهایش را از دست داد و دیگر نمیتوانست دستش را بلند کند و در مقابل خود بگیرد!. مرحوم استاد میفرمود: در اینجا من سخن [[امام سجاد]]{{ع}} را به یاد آوردم که: "در [[نماز]] کار وجود ندارد"؛ و معنای آن را دریافتم. | *استاد ما مرحوم [[آیه]] [[الله]] العظمی [[بروجردی]] میفرمود: یکی از مربّیان و معلّمان [[کودکان]] حکایت میکرد، که در میان [[شاگردان]] من [[کودکی]] بود که از نظر [[ادب]] و خوشفهم بودن، بر تمامی دانشآموزانم [[برتری]] داشت. روزی این [[کودک]] اشتباهی انجام داد و مادرش شکایت او را نزد من آورد. من که به او سخت علاقمند بودم، ملامتش کردم و آنگاه از او خواستم که دستش را بلند کند، تا چند ضربه به آرامی بر [[کف]] دستش بنوازم، تا زان پس مرتکب چنین اشتباهی نشود. آن [[کودک]] امّا چنان از من خجالت کشید و دچار حالت [[حیا]] شد، که [[اختیار]] اندامهایش را از دست داد و دیگر نمیتوانست دستش را بلند کند و در مقابل خود بگیرد!. مرحوم استاد میفرمود: در اینجا من سخن [[امام سجاد]]{{ع}} را به یاد آوردم که: "در [[نماز]] کار وجود ندارد"؛ و معنای آن را دریافتم. | ||
*[[امام صادق]]{{ع}} نیز میفرمایند: "چون در [[نماز]] باشی [[خشوع]] داشته باش و با تمام وجود به نمازت روکن، چرا که [[حضرت | *[[امام صادق]]{{ع}} نیز میفرمایند: "چون در [[نماز]] باشی [[خشوع]] داشته باش و با تمام وجود به نمازت روکن، چرا که [[حضرت حق]] میفرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ}}<ref>«همانان که در نماز خویش فروتنند» سوره مؤمنون، آیه ۲.</ref>"<ref>{{متن حدیث|إِذَا كُنْتَ فِي صَلَاتِكَ فَعَلَيْكَ بِالْخُشُوعِ وَ الْإِقْبَالِ عَلَى صَلَاتِكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ}}؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۶۸۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۵۹.</ref>. | ||
*این [[روایت]] نیز در این زمنیه بسیار قابل تأمّل است:"[[ابان بن تغلب]] گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: من خود دیدم که [[امام سجاد]]{{ع}} چون به [[نماز]] میایستاد رنگش تغییر میکرد!، ایشان فرمودند: به [[خدا]] قسم [[حضرت]] سجّاد آن کسی که در [[نماز]] در مقابلش میایستاد را میشناخت" <ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} إِنِّي رَأَيْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ{{ع}} إِذَا قَامَ فِي الصَّلَاةِ غَشِيَ لَوْنَهُ لَوْنٌ آخَرُ فَقَالَ لِي وَ اللَّهِ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ كَانَ يَعْرِفُ الَّذِي يَقُومُ بَيْنَ يَدَيْهِ}}؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۶۸۵.</ref>. نظیر این، در باب [[آداب]] [[نماز]] بسیار وارد شده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۵۹.</ref>. | *این [[روایت]] نیز در این زمنیه بسیار قابل تأمّل است:"[[ابان بن تغلب]] گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: من خود دیدم که [[امام سجاد]]{{ع}} چون به [[نماز]] میایستاد رنگش تغییر میکرد!، ایشان فرمودند: به [[خدا]] قسم [[حضرت]] سجّاد آن کسی که در [[نماز]] در مقابلش میایستاد را میشناخت" <ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} إِنِّي رَأَيْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ{{ع}} إِذَا قَامَ فِي الصَّلَاةِ غَشِيَ لَوْنَهُ لَوْنٌ آخَرُ فَقَالَ لِي وَ اللَّهِ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ كَانَ يَعْرِفُ الَّذِي يَقُومُ بَيْنَ يَدَيْهِ}}؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۶۸۵.</ref>. نظیر این، در باب [[آداب]] [[نماز]] بسیار وارد شده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۵۹.</ref>. | ||
===مرتبه سوّم=== | ===مرتبه سوّم=== |