پرش به محتوا

توکل بر غیر خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حضرت حق' به 'حضرت حق'
جز (جایگزینی متن - 'حضرت حق' به 'حضرت حق')
خط ۱۶: خط ۱۶:
*این مثال، به نیکویی می‌تواند دستگیر مشرکی شود که بر غیر [[خداوند متعال]] تکیه کرده است؛ چه او را [[آگاهی]] می‌بخشد که هرآنچه جز اوست تنها سرابی است که [[انسان]] تشنه آبش می‌پندارد و سراسیمه به سویش می‌دود، اما چون بدان دست می‌یابد تنها سرابی است که هیچ عطشی را رفع نخواهد کرد؛ به این [[آیات]] بنگرید: {{متن قرآن|مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ}}<ref>« داستان کسانی که به جای خداوند سرورانی (به پرستش) گزیدند مانند آن عنکبوت است که خانه‌ای بنا کرد و اگر می‌دانستند بی‌گمان سست‌ترین خانه‌ها خانه عنکبوت است» سوره عنکبوت، آیه ۴۱.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ... وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ * وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ}}<ref>«بگو آیا جز خداوند آفریننده آسمان‌ها و زمین را سرور گزینم و اوست که (روزی) می‌خوراند و به او نمی‌خورانند؟ و اگر خداوند بلایی به تو رساند بلاگردانی جز خود وی برای آن نیست و اگر خیری به تو رساند او بر هر کاری تواناست و اوست که بر بندگان خویش چیره است» سوره انعام، آیه ۱۴، ۱۷-۱۸.</ref>؛{{متن قرآن|وَإِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و اگر بخواهند تو را فریب دهند بی‌گمان خداوند تو را بسنده است؛ هموست که تو را با یاوری خویش و با مؤمنان پشتیبانی کرد و دل‌های آنان را با هم پیوستگی داد؛ اگر همه آنچه را در زمین است می‌بخشیدی میان دل‌های آنها پیوستگی نمی‌دادی اما خداوند ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بی‌گمان او پیروزمندی فرزانه است ای پیامبر! تو را خداوند و مؤمنان پیرو تو، بس» سوره انفال، آیه ۶۲-۶۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی می‌رساند و نه زیانی، اگر چنین کنی آنگاه بی‌گمان از ستمگرانی و اگر خداوند بلایی به تو رساند کسی جز خود او آن را نمی‌گرداند، و اگر خیری برای تو بخواهد هیچ کس بازدارنده بخشش او نیست؛ آن را به هر کس از بندگانش بخواهد، می‌رساند و او آمرزنده بخشاینده است» سوره یونس، آیه ۱۰۶-۱۰۷.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«من به خداوند -پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کرده‌ام؛ هیچ جنبنده‌ای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ}}<ref>«و (یوسف) از آن دو تن به آنکه گمان می‌برد رهایی می‌یابد گفت: نزد سرورت از من یاد کن! اما شیطان یادکرد سرورش را از یاد او برد و (یوسف) چند سال در زندان فروماند» سوره یوسف، آیه ۴۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ وَلَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مَا كَانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ}}<ref>«و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازه‌های گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمی‌توانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند و چون از جایی که پدرشان فرمان داده بود (به مصر) در آمدند این کار، ایشان را از قضای خداوند هیچ باز نداشت» سوره یوسف، آیه ۶۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۱-۱۲۲.</ref>.
*این مثال، به نیکویی می‌تواند دستگیر مشرکی شود که بر غیر [[خداوند متعال]] تکیه کرده است؛ چه او را [[آگاهی]] می‌بخشد که هرآنچه جز اوست تنها سرابی است که [[انسان]] تشنه آبش می‌پندارد و سراسیمه به سویش می‌دود، اما چون بدان دست می‌یابد تنها سرابی است که هیچ عطشی را رفع نخواهد کرد؛ به این [[آیات]] بنگرید: {{متن قرآن|مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ}}<ref>« داستان کسانی که به جای خداوند سرورانی (به پرستش) گزیدند مانند آن عنکبوت است که خانه‌ای بنا کرد و اگر می‌دانستند بی‌گمان سست‌ترین خانه‌ها خانه عنکبوت است» سوره عنکبوت، آیه ۴۱.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ... وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ * وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ}}<ref>«بگو آیا جز خداوند آفریننده آسمان‌ها و زمین را سرور گزینم و اوست که (روزی) می‌خوراند و به او نمی‌خورانند؟ و اگر خداوند بلایی به تو رساند بلاگردانی جز خود وی برای آن نیست و اگر خیری به تو رساند او بر هر کاری تواناست و اوست که بر بندگان خویش چیره است» سوره انعام، آیه ۱۴، ۱۷-۱۸.</ref>؛{{متن قرآن|وَإِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و اگر بخواهند تو را فریب دهند بی‌گمان خداوند تو را بسنده است؛ هموست که تو را با یاوری خویش و با مؤمنان پشتیبانی کرد و دل‌های آنان را با هم پیوستگی داد؛ اگر همه آنچه را در زمین است می‌بخشیدی میان دل‌های آنها پیوستگی نمی‌دادی اما خداوند ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بی‌گمان او پیروزمندی فرزانه است ای پیامبر! تو را خداوند و مؤمنان پیرو تو، بس» سوره انفال، آیه ۶۲-۶۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی می‌رساند و نه زیانی، اگر چنین کنی آنگاه بی‌گمان از ستمگرانی و اگر خداوند بلایی به تو رساند کسی جز خود او آن را نمی‌گرداند، و اگر خیری برای تو بخواهد هیچ کس بازدارنده بخشش او نیست؛ آن را به هر کس از بندگانش بخواهد، می‌رساند و او آمرزنده بخشاینده است» سوره یونس، آیه ۱۰۶-۱۰۷.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«من به خداوند -پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کرده‌ام؛ هیچ جنبنده‌ای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ}}<ref>«و (یوسف) از آن دو تن به آنکه گمان می‌برد رهایی می‌یابد گفت: نزد سرورت از من یاد کن! اما شیطان یادکرد سرورش را از یاد او برد و (یوسف) چند سال در زندان فروماند» سوره یوسف، آیه ۴۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ وَلَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مَا كَانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ}}<ref>«و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازه‌های گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمی‌توانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند و چون از جایی که پدرشان فرمان داده بود (به مصر) در آمدند این کار، ایشان را از قضای خداوند هیچ باز نداشت» سوره یوسف، آیه ۶۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۱-۱۲۲.</ref>.
*از این [[آیه شریفه]]، نکته‌ای بس مهم استفاده می‌شود؛ و آن اینکه [[بندگان]] مخلَص [[خداوند]] بعد از آنکه امور خود را به [[خداوند متعال]] واگذار کردند، در قلعه مستحکم او وارد می‌شوند، از این رو نه تنها هیچ‌کس بر آنان قدرتی نخواهد داشت، که او خود، آنان را از تمامی آفات و [[شرور]] محافظت خواهد فرمود؛ چه آنان در می‌یابند که هیچ علّتی در تمامی پهنه هستی نیست که بتواند آنان را تحت تأثیر خود قرار داده گزندی به ایشان برساند.
*از این [[آیه شریفه]]، نکته‌ای بس مهم استفاده می‌شود؛ و آن اینکه [[بندگان]] مخلَص [[خداوند]] بعد از آنکه امور خود را به [[خداوند متعال]] واگذار کردند، در قلعه مستحکم او وارد می‌شوند، از این رو نه تنها هیچ‌کس بر آنان قدرتی نخواهد داشت، که او خود، آنان را از تمامی آفات و [[شرور]] محافظت خواهد فرمود؛ چه آنان در می‌یابند که هیچ علّتی در تمامی پهنه هستی نیست که بتواند آنان را تحت تأثیر خود قرار داده گزندی به ایشان برساند.
*در مقابل امّا، چون از این [[مقام]] بلند فرو افتند [[مصائب]] و مشکلات بی‌شماری آنان را در میان خود محاصره خواهد کرد. این مطلب نیز در شمار [[الطاف]] خفیّه [[خداوند]] در [[حقّ]] آنان است، چه بنا بر قاعدة بس مهم {{متن حدیث|حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ‌}} "نیکی‌های [[نیکان]] در شمار [[گناهان]] مقرّبان است"، در بارگاه ربوبی از اینان توقّع نمی‌رود که مرتبه [[تفویض]] را رها کرده به مرتبه متوکّلان سقوط کنند. از این رو [[حضرت]] [[حق]] با [[مصائب]] خود آنان را می‌نوازد، تا از مرتبه اصیل خود فاصله نگرفته به آن بازگردند.
*در مقابل امّا، چون از این [[مقام]] بلند فرو افتند [[مصائب]] و مشکلات بی‌شماری آنان را در میان خود محاصره خواهد کرد. این مطلب نیز در شمار [[الطاف]] خفیّه [[خداوند]] در [[حقّ]] آنان است، چه بنا بر قاعدة بس مهم {{متن حدیث|حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ‌}} "نیکی‌های [[نیکان]] در شمار [[گناهان]] مقرّبان است"، در بارگاه ربوبی از اینان توقّع نمی‌رود که مرتبه [[تفویض]] را رها کرده به مرتبه متوکّلان سقوط کنند. از این رو [[حضرت حق]] با [[مصائب]] خود آنان را می‌نوازد، تا از مرتبه اصیل خود فاصله نگرفته به آن بازگردند.
*این [[آیه شریفه]] مشکلات [[حضرت یعقوب]]{{ع}} و [[فرزندان]] او را به خوبی به نمایش گرفته است؛ چه آن [[حضرت]] از مرتبه بسیار رفیع خود تنزّل فرمود و [[فرزندان]] خود را به اموری سفارش کرد که در شمار حالات متوکّلان، و نه واگذاران امور به [[حضرت]] [[حق]]، قرار دارد. این در حالی است که ایشان خود پیش از آن فرموده بود: {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۶۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۳.</ref>.
*این [[آیه شریفه]] مشکلات [[حضرت یعقوب]]{{ع}} و [[فرزندان]] او را به خوبی به نمایش گرفته است؛ چه آن [[حضرت]] از مرتبه بسیار رفیع خود تنزّل فرمود و [[فرزندان]] خود را به اموری سفارش کرد که در شمار حالات متوکّلان، و نه واگذاران امور به [[حضرت حق]]، قرار دارد. این در حالی است که ایشان خود پیش از آن فرموده بود: {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۶۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۳.</ref>.
*امّا چون از این [[مقام]] تنزّل فرموده آن سخنان را بر زبان جاری ساخت، مشکلاتی همچون اتّهام سرقت، دستگیری بنیامین و دیگر [[مصائب]] به آن رو کرد، تا ایشان متنبّه شده به [[مقام]] رفیع خود بازگردد. این مطلب در این [[آیه]] به صراحت به توضیح گرفته شده است: {{متن قرآن|وَلَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مَا كَانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ}}<ref>«و چون از جایی که پدرشان فرمان داده بود (به مصر) در آمدند این کار، ایشان را از قضای خداوند هیچ باز نداشت» سوره یوسف، آیه ۶۸.</ref>.
*امّا چون از این [[مقام]] تنزّل فرموده آن سخنان را بر زبان جاری ساخت، مشکلاتی همچون اتّهام سرقت، دستگیری بنیامین و دیگر [[مصائب]] به آن رو کرد، تا ایشان متنبّه شده به [[مقام]] رفیع خود بازگردد. این مطلب در این [[آیه]] به صراحت به توضیح گرفته شده است: {{متن قرآن|وَلَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مَا كَانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ}}<ref>«و چون از جایی که پدرشان فرمان داده بود (به مصر) در آمدند این کار، ایشان را از قضای خداوند هیچ باز نداشت» سوره یوسف، آیه ۶۸.</ref>.
*نظیر این [[آیه]] در این [[سوره]] و در دیگر [[سوره‌های قرآن]] [[کریم]] بسیار است، در این شمار می‌توان به این [[آیه]] نیز اشاره کرد: {{متن قرآن|وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ}}<ref>«و (یوسف) از آن دو تن به آنکه گمان می‌برد رهایی می‌یابد گفت: نزد سرورت از من یاد کن! اما شیطان یادکرد سرورش را از یاد او برد و (یوسف) چند سال در زندان فروماند» سوره یوسف، آیه ۴۲.</ref>.
*نظیر این [[آیه]] در این [[سوره]] و در دیگر [[سوره‌های قرآن]] [[کریم]] بسیار است، در این شمار می‌توان به این [[آیه]] نیز اشاره کرد: {{متن قرآن|وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ}}<ref>«و (یوسف) از آن دو تن به آنکه گمان می‌برد رهایی می‌یابد گفت: نزد سرورت از من یاد کن! اما شیطان یادکرد سرورش را از یاد او برد و (یوسف) چند سال در زندان فروماند» سوره یوسف، آیه ۴۲.</ref>.
خط ۲۴: خط ۲۴:
*اکنون تا اهمّیت این مطلب بیشتر روشن شود، به شماری دیگر از آیاتی که به مذمّت [[رذیلت]] [[تکیه بر غیر خدا]] پرداخته است، اشاره می‌کنیم: {{متن قرآن|لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ}}<ref>«دعوت راستین، او راست و کسانی که جز او را (به پرستش) می‌خوانند (آنها) به آنان هیچ پاسخی نمی‌دهند مگر چونان کسی که دو کف خود را به سوی آب می‌گشاید تا (آب) به دهانش برسد در حالی که نمی‌رسد؛ فراخوان کافران جز در گمراهی نیست» سوره رعد، آیه ۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا * كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی گزیدند تا برای آنان مایه عزت باشند * هرگز! به زودی پرستش آنها را انکار می‌کنند و با آنان ناساز می‌شوند» سوره مریم، آیه ۸۱-۸۲.</ref>؛ {{متن قرآن|يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنْفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ}}<ref>«به جای خدا چیزی را (به پرستش) می‌خواند که نه زیانی به او می‌رساند و نه سودی، این همان گمراهی ژرف است» سوره حج، آیه ۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ}}<ref>«بگو: اگر می‌دانید، کیست که گستره (فرمانفرمایی) هر چیز در کف اوست و او پناه می‌دهد و در برابر (خواست) وی (به کسی) پناه داده نمی‌شود؟ * خواهند گفت: خداوند است، بگو: پس چگونه افسون‌زده می‌شوید؟» سوره مؤمنون، آیه ۸۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ}}<ref>«و آنکه خداوند برای او فروغی ننهاده است فروغی نخواهد داشت» سوره نور، آیه ۴۰.</ref>؛ {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ}}<ref>«یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟» سوره نمل، آیه ۶۲.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«خداوند همان است که آسمان‌ها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ شما را هیچ دوست و میانجی‌یی جز او نیست؛ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره سجده، آیه ۴.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا}}<ref>«بگو: کیست که شما را از خداوند اگر برای شما گزند یا بخشایشی خواسته باشد نگه دارد؟ و آنان (هیچ گاه) برای خود در برابر خداوند یار و یاوری نمی‌یابند» سوره احزاب، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا}}<ref>«بگو هرگز مرا در برابر خداوند هیچ کس پناه نمی‌دهد و (خود نیز) جز او هرگز پناهگاهی نمی‌یابم» سوره جن، آیه ۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۵-۱۲۷.</ref>.
*اکنون تا اهمّیت این مطلب بیشتر روشن شود، به شماری دیگر از آیاتی که به مذمّت [[رذیلت]] [[تکیه بر غیر خدا]] پرداخته است، اشاره می‌کنیم: {{متن قرآن|لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ}}<ref>«دعوت راستین، او راست و کسانی که جز او را (به پرستش) می‌خوانند (آنها) به آنان هیچ پاسخی نمی‌دهند مگر چونان کسی که دو کف خود را به سوی آب می‌گشاید تا (آب) به دهانش برسد در حالی که نمی‌رسد؛ فراخوان کافران جز در گمراهی نیست» سوره رعد، آیه ۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا * كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی گزیدند تا برای آنان مایه عزت باشند * هرگز! به زودی پرستش آنها را انکار می‌کنند و با آنان ناساز می‌شوند» سوره مریم، آیه ۸۱-۸۲.</ref>؛ {{متن قرآن|يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنْفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ}}<ref>«به جای خدا چیزی را (به پرستش) می‌خواند که نه زیانی به او می‌رساند و نه سودی، این همان گمراهی ژرف است» سوره حج، آیه ۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ}}<ref>«بگو: اگر می‌دانید، کیست که گستره (فرمانفرمایی) هر چیز در کف اوست و او پناه می‌دهد و در برابر (خواست) وی (به کسی) پناه داده نمی‌شود؟ * خواهند گفت: خداوند است، بگو: پس چگونه افسون‌زده می‌شوید؟» سوره مؤمنون، آیه ۸۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ}}<ref>«و آنکه خداوند برای او فروغی ننهاده است فروغی نخواهد داشت» سوره نور، آیه ۴۰.</ref>؛ {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ}}<ref>«یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟» سوره نمل، آیه ۶۲.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«خداوند همان است که آسمان‌ها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ شما را هیچ دوست و میانجی‌یی جز او نیست؛ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره سجده، آیه ۴.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا}}<ref>«بگو: کیست که شما را از خداوند اگر برای شما گزند یا بخشایشی خواسته باشد نگه دارد؟ و آنان (هیچ گاه) برای خود در برابر خداوند یار و یاوری نمی‌یابند» سوره احزاب، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا}}<ref>«بگو هرگز مرا در برابر خداوند هیچ کس پناه نمی‌دهد و (خود نیز) جز او هرگز پناهگاهی نمی‌یابم» سوره جن، آیه ۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۵-۱۲۷.</ref>.
*این مسأله، در [[روایات]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} به فراوانی مورد توضیح و تأکید قرار گرفته است. ما در پایان این فصل به شماری از این [[روایات]] نیز اشاره خواهیم کرد.
*این مسأله، در [[روایات]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} به فراوانی مورد توضیح و تأکید قرار گرفته است. ما در پایان این فصل به شماری از این [[روایات]] نیز اشاره خواهیم کرد.
*[[قرآن کریم]] همان‌گونه که به دو مسأله [[توکّل]] و [[تفویض]] به شدّت پرداخته، بر مسأله [[اعتماد]] و تکیه بر [[حضرت]] [[حق]] نیز اهتمامی عجیب نشان داده است. سِرّ این مطلب نیز در آن است که [[فضیلت]] [[اخلاقی]] تکیه بر [[خداوند]]، [[فضائل]] بسیاری به همراه دارد، که تکیه‌کنندگان بر او از آن برخوردار می‌شوند؛ همان‌گونه که تکیه بر غیر او نیز [[رذائل]] بی‌شماری را در پی خواهد داشت. [[شرک]] که بدترین صفت روحی [[انسان]] است در این شمار قرار دارد، چه [[انسان]] اگر بر [[خداوند]] تکیه کند امّا در همان حال [[علل]] دیگر - و از آن جمله حتّی [[علل]] [[معنوی]] ۔ را در رسیدن به اهداف خود مؤثّر بداند، به [[شرک]] دچار شده است. این در حالی است که اگر تنها بر [[علل]] مادّی و یا [[معنوی]] تکیه کند و [[اعتماد]] خود بر [[حضرت]] [[حق]] را قطع نماید، [[کافر]] خوانده می‌شود!؛ از این رو [[انسان]] موحّد کسی است که زبان حال او دائماً به این [[آیه شریفه]] مترنّم باشد: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>.
*[[قرآن کریم]] همان‌گونه که به دو مسأله [[توکّل]] و [[تفویض]] به شدّت پرداخته، بر مسأله [[اعتماد]] و تکیه بر [[حضرت حق]] نیز اهتمامی عجیب نشان داده است. سِرّ این مطلب نیز در آن است که [[فضیلت]] [[اخلاقی]] تکیه بر [[خداوند]]، [[فضائل]] بسیاری به همراه دارد، که تکیه‌کنندگان بر او از آن برخوردار می‌شوند؛ همان‌گونه که تکیه بر غیر او نیز [[رذائل]] بی‌شماری را در پی خواهد داشت. [[شرک]] که بدترین صفت روحی [[انسان]] است در این شمار قرار دارد، چه [[انسان]] اگر بر [[خداوند]] تکیه کند امّا در همان حال [[علل]] دیگر - و از آن جمله حتّی [[علل]] [[معنوی]] ۔ را در رسیدن به اهداف خود مؤثّر بداند، به [[شرک]] دچار شده است. این در حالی است که اگر تنها بر [[علل]] مادّی و یا [[معنوی]] تکیه کند و [[اعتماد]] خود بر [[حضرت حق]] را قطع نماید، [[کافر]] خوانده می‌شود!؛ از این رو [[انسان]] موحّد کسی است که زبان حال او دائماً به این [[آیه شریفه]] مترنّم باشد: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>.
*[[امام سجاد]]{{ع}} نیز در پایان دعاء [[ابوحمزه]] به این نکته به روشنی اشاره فرموده‌اند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ إِيمَاناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِي وَ يَقِيناً صَادِقاً حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ يُصِيبَنِي إِلَّا مَا كَتَبْتَ لِي وَ رَضِّنِي مِنَ الْعَيْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ}}<ref>مفاتیح‌الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی.</ref>: "خدایا! من از تو ایمانی می‌طلبم که به واسطه آن [[ایمان]]، تو همواره همراه [[قلب]] من باشی، و یقینی راست تا بدانم که هیچ امری جز آنچه تو برایم نوشته و مقدّر فرموده‌ای برایم پیش نمی‌آید، و مرا از [[زندگی]] به آنچه برایم مقدّر فرموده‌ای [[راضی]] ساز ای بخشنده‌ترین بخشندگان!"<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۷.</ref>.
*[[امام سجاد]]{{ع}} نیز در پایان دعاء [[ابوحمزه]] به این نکته به روشنی اشاره فرموده‌اند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ إِيمَاناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِي وَ يَقِيناً صَادِقاً حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ يُصِيبَنِي إِلَّا مَا كَتَبْتَ لِي وَ رَضِّنِي مِنَ الْعَيْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ}}<ref>مفاتیح‌الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی.</ref>: "خدایا! من از تو ایمانی می‌طلبم که به واسطه آن [[ایمان]]، تو همواره همراه [[قلب]] من باشی، و یقینی راست تا بدانم که هیچ امری جز آنچه تو برایم نوشته و مقدّر فرموده‌ای برایم پیش نمی‌آید، و مرا از [[زندگی]] به آنچه برایم مقدّر فرموده‌ای [[راضی]] ساز ای بخشنده‌ترین بخشندگان!"<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۷.</ref>.
*این‌چنین کس مصداق [[سخن امام]] [[رضا]]{{ع}} است که در [[نقل]] [[حدیث قدسی]] فرموده‌اند: "عبارت {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} دژ من است، هرکس که این سخن را گوید وارد دژ من شده، و هرکس در دژ من وارد شود از عداب من در [[امان]] خواهد بود" <ref>{{متن حدیث|كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي}}؛بحارالأنوار، ج۴۹، ص۱۲۶.</ref>.
*این‌چنین کس مصداق [[سخن امام]] [[رضا]]{{ع}} است که در [[نقل]] [[حدیث قدسی]] فرموده‌اند: "عبارت {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} دژ من است، هرکس که این سخن را گوید وارد دژ من شده، و هرکس در دژ من وارد شود از عداب من در [[امان]] خواهد بود" <ref>{{متن حدیث|كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي}}؛بحارالأنوار، ج۴۹، ص۱۲۶.</ref>.
۲۱۷٬۶۲۵

ویرایش