پرش به محتوا

قاعده لطف: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۴ ژوئن ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
*'''بیان شبهه:'''
*'''بیان شبهه:'''
*این اشکال در بیانات [[اشاعره]] به این ترتیب است که [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ}}<ref>«او از آنچه انجام می‌دهد بازخواست نمی‌گردد ولی آنان بازخواست می‌شوند» سوره انبیاء، آیه ۲۳.</ref>
*این اشکال در بیانات [[اشاعره]] به این ترتیب است که [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ}}<ref>«او از آنچه انجام می‌دهد بازخواست نمی‌گردد ولی آنان بازخواست می‌شوند» سوره انبیاء، آیه ۲۳.</ref>
*یعنی [[خداوند]] از همه بازخواست می‌کند؛ اما کسی نمی‌تواند از [[خداوند]] بازخواست کند؛ در حالی که بنا بر [[پذیرش]] [[حسن و قبح عقلی]] و لوازم آن، از قبیل [[قاعده لطف]]، می‌توان از [[خداوند]] درباره اموری که [[حکم]] به [[حسن]] و یا [[قبح]] آنها نموده و [[عقل]] نمی‌پذیرد، بازخواست نمود؛ در حالی که از [[خداوند]] هرگز بازخواست نمی‌شود.
*یعنی [[خداوند]] از همه بازخواست می‌کند؛ اما کسی نمی‌تواند از [[خداوند]] بازخواست کند؛ در حالی که بنا بر [[پذیرش]] [[حسن و قبح عقلی]] و لوازم آن، از قبیل قاعده لطف، می‌توان از [[خداوند]] درباره اموری که [[حکم]] به [[حسن]] و یا [[قبح]] آنها نموده و [[عقل]] نمی‌پذیرد، بازخواست نمود؛ در حالی که از [[خداوند]] هرگز بازخواست نمی‌شود.
*'''پاسخ [[شبهه]]:'''
*'''پاسخ [[شبهه]]:'''
*پاسخ‌های مختلفی در قبال این [[شبهه]] قابل طرح است:
*پاسخ‌های مختلفی در قبال این [[شبهه]] قابل طرح است:
خط ۱۹۲: خط ۱۹۲:
===[[شبهه]] ششم: [[لطف]] در عصر [[غیبت امام]]===
===[[شبهه]] ششم: [[لطف]] در عصر [[غیبت امام]]===
*'''بیان [[شبهه]]:'''
*'''بیان [[شبهه]]:'''
*همان طور که بیان شد، در میان [[مذاهب اسلامی]]، برخی [[برهان لطف]] را به عنوان یک مبنا نپذیرفته‌اند؛ مانند [[اشاعره]] که [[حسن و قبح عقلی]] را نمی‌پذیرند و آن را [[شرعی]] می‌دانند. برخی دیگر مانند [[معتزله]]، ضمن [[پذیرفتن]] اصل [[قاعده لطف]]، کاربرد آن را در [[اثبات امامت عامه]] قبول ندارند. ایشان در خصوص این قاعده در [[عصر غیبت]] اشکال وارد می‌کنند و می‌گویند: همان طور که علمای [[اسلام]] در [[زمان غیبت]] [[نیاز]] [[امّت]] در [[امور دینی]] و [[حکومتی]] را برآورده می‌کنند، بعد از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} نیز می‌توانند [[امّت]] را [[رهبری]] کنند و نیازهای [[علمی]] آنان را پاسخ دهند؛ لذا [[قاعده لطف]] در [[اثبات امامت]] خاصّه جریان ندارد.
*همان طور که بیان شد، در میان [[مذاهب اسلامی]]، برخی [[برهان لطف]] را به عنوان یک مبنا نپذیرفته‌اند؛ مانند [[اشاعره]] که [[حسن و قبح عقلی]] را نمی‌پذیرند و آن را [[شرعی]] می‌دانند. برخی دیگر مانند [[معتزله]]، ضمن [[پذیرفتن]] اصل قاعده لطف، کاربرد آن را در [[اثبات امامت عامه]] قبول ندارند. ایشان در خصوص این قاعده در [[عصر غیبت]] اشکال وارد می‌کنند و می‌گویند: همان طور که علمای [[اسلام]] در [[زمان غیبت]] [[نیاز]] [[امّت]] در [[امور دینی]] و [[حکومتی]] را برآورده می‌کنند، بعد از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} نیز می‌توانند [[امّت]] را [[رهبری]] کنند و نیازهای [[علمی]] آنان را پاسخ دهند؛ لذا قاعده لطف در [[اثبات امامت]] خاصّه جریان ندارد.
*بر اساس این ایراد، [[لطف]] با تقریر امامیّه، تنها در [[صورت]] [[وجود امام]] حاضر و مبسوط الید که بتواند از همه [[دستگیری]] کند قابل بحث است؛ در حالی که [[شیعه]] در [[زمان غیبت]] [[امام]] زمانشان نیز، با [[قاعده لطف]] [[ضرورت امامت]] را [[اثبات]] می‌نماید.
*بر اساس این ایراد، [[لطف]] با تقریر امامیّه، تنها در [[صورت]] [[وجود امام]] حاضر و مبسوط الید که بتواند از همه [[دستگیری]] کند قابل بحث است؛ در حالی که [[شیعه]] در [[زمان غیبت]] [[امام]] زمانشان نیز، با قاعده لطف [[ضرورت امامت]] را [[اثبات]] می‌نماید.
*'''پاسخ [[شبهه]]:'''
*'''پاسخ [[شبهه]]:'''
*[[جامع‌ترین]] جواب به این [[شبهه]] را [[علامه حلی]] ارائه نموده است. ایشان ابراز داشت: [[لطف بودن وجود امام]] متوقّف بر سه اصل است:
*[[جامع‌ترین]] جواب به این [[شبهه]] را [[علامه حلی]] ارائه نموده است. ایشان ابراز داشت: [[لطف بودن وجود امام]] متوقّف بر سه اصل است:
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:
#[[پذیرش]] عامّه و [[نصرت]] [[مردم]] و [[دفاع]] عمومی از [[حریم]] [[امامت]] است؛ تا [[امام]] بتواند [[تشکیل حکومت]] دهد و در [[هدایت]] [[امّت]] دارای [[اختیار]] و [[اراده]] کامل و واجد [[ولایت تکوینی]]، علاوه بر [[ولایت تشریعی]] باشد.
#[[پذیرش]] عامّه و [[نصرت]] [[مردم]] و [[دفاع]] عمومی از [[حریم]] [[امامت]] است؛ تا [[امام]] بتواند [[تشکیل حکومت]] دهد و در [[هدایت]] [[امّت]] دارای [[اختیار]] و [[اراده]] کامل و واجد [[ولایت تکوینی]]، علاوه بر [[ولایت تشریعی]] باشد.
*اکنون باید گفت که امر اوّل، بنا بر قاعده [[عقلی]] [[لطف]]، بر [[خداوند]] [[واجب]] است و انجام شده است و امر دوم بر [[رسول]] و [[امام]] [[واجب]] است و آن نیز چون [[امام]] [[معصوم]] است و بر [[امر الهی]] [[عصیان]] نمی‌کند، تحقق یافته است. و اما امر سوم که [[تکلیف]] [[امّت]] است، نه تنها انجام نشد، بلکه [[مردم]] به حدّی [[امام]] خود را تنها گذاشتند که [[حکّام]] [[جور]] قصد [[جان]] آنان را نمودند و یک به یک را [[مسموم]] و یا مقتول ساختند و به همین خاطر بوده که [[امام]]، به [[اذن الهی]]، از انظار عموم [[غایب]] شد و زمانی که [[خدا]] بخواهد [[قیام]] خواهد نمود. بنابراین، امکان‌ناپذیری دسترسی مستقیم به [[امام]]، به [[دلیل]] [[تقصیر]] [[امّت]] است، نه [[خداوند]] یا [[امام]]<ref>برای تفصیل بیشتر، رجوع کنید به بیان شیخ طوسی درتلخیص الشافی (ط. المحبین، ۱۳۸۲ ه.ق.)، ج۱، ص۱۰۶.</ref>.
*اکنون باید گفت که امر اوّل، بنا بر قاعده [[عقلی]] [[لطف]]، بر [[خداوند]] [[واجب]] است و انجام شده است و امر دوم بر [[رسول]] و [[امام]] [[واجب]] است و آن نیز چون [[امام]] [[معصوم]] است و بر [[امر الهی]] [[عصیان]] نمی‌کند، تحقق یافته است. و اما امر سوم که [[تکلیف]] [[امّت]] است، نه تنها انجام نشد، بلکه [[مردم]] به حدّی [[امام]] خود را تنها گذاشتند که [[حکّام]] [[جور]] قصد [[جان]] آنان را نمودند و یک به یک را [[مسموم]] و یا مقتول ساختند و به همین خاطر بوده که [[امام]]، به [[اذن الهی]]، از انظار عموم [[غایب]] شد و زمانی که [[خدا]] بخواهد [[قیام]] خواهد نمود. بنابراین، امکان‌ناپذیری دسترسی مستقیم به [[امام]]، به [[دلیل]] [[تقصیر]] [[امّت]] است، نه [[خداوند]] یا [[امام]]<ref>برای تفصیل بیشتر، رجوع کنید به بیان شیخ طوسی درتلخیص الشافی (ط. المحبین، ۱۳۸۲ ه.ق.)، ج۱، ص۱۰۶.</ref>.
*[[خواجه نصیر]] نیز در عبارتی کوتاه، ضمن بیان [[عقلی]] [[قاعده لطف]]، به این اشکال چنین پاسخ می‌دهد: {{عربی|الإمام لطف، فيجب نصبه على الله تعالى تحصيلاً للغرض. و المفاسد معلومة الانتفاء. و انحصار اللّطف فيه معلوم للعقلاء. و وجوده لطف، و تصرّفة لطف آخر، و غيبتة منّا}}.
*[[خواجه نصیر]] نیز در عبارتی کوتاه، ضمن بیان [[عقلی]] قاعده لطف، به این اشکال چنین پاسخ می‌دهد: {{عربی|الإمام لطف، فيجب نصبه على الله تعالى تحصيلاً للغرض. و المفاسد معلومة الانتفاء. و انحصار اللّطف فيه معلوم للعقلاء. و وجوده لطف، و تصرّفة لطف آخر، و غيبتة منّا}}.
*بنابراین، [[ضرورت وجود امام]] در همه زمان‌ها [[لطف]] است؛ که بنا بر [[قاعده لطف]] [[ثابت]] می‌شود؛ همچنین بسط ید او در تصرّف در امور و [[زمام‌داری]] بر [[امّت]] نیز با [[قاعده لطف]] [[ثابت]] می‌شود؛ اما مشروط بر آنکه [[مانع]] خارجی وجود نداشته باشد. حال اگر به [[دلیل]] [[تقصیر]] [[امّت]] در عدم [[یاری امام]] - مانند آنچه در زمان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[امام مجتبی]]{{ع}} و سایر حضرات ائمّه [[معصومین]]{{عم}} رخ داد- [[امام]] از تصرّف در [[اداره امور]] منع شد، خللی به [[قاعده لطف]] وارد نمی‌شود؛ چنان‌که [[خداوند]] خود را ملتزم به تأمین [[رزق]] [[بندگان]] نموده است{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ}}<ref> «بی‌گمان این خداوند است که بسیار روزی‌بخش توانمند استوار است» سوره ذاریات، آیه ۵۸.</ref>، و اگر کسی به [[تقصیر]] خود به دنبال [[رزق]] نرفت و یا رزقی را از خود منع کرد، به [[سنت]] رزاقیّت [[الهی]] لطمه‌ای وارد نمی‌شود.
*بنابراین، [[ضرورت وجود امام]] در همه زمان‌ها [[لطف]] است؛ که بنا بر قاعده لطف [[ثابت]] می‌شود؛ همچنین بسط ید او در تصرّف در امور و [[زمام‌داری]] بر [[امّت]] نیز با قاعده لطف [[ثابت]] می‌شود؛ اما مشروط بر آنکه [[مانع]] خارجی وجود نداشته باشد. حال اگر به [[دلیل]] [[تقصیر]] [[امّت]] در عدم [[یاری امام]] - مانند آنچه در زمان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[امام مجتبی]]{{ع}} و سایر حضرات ائمّه [[معصومین]]{{عم}} رخ داد- [[امام]] از تصرّف در [[اداره امور]] منع شد، خللی به قاعده لطف وارد نمی‌شود؛ چنان‌که [[خداوند]] خود را ملتزم به تأمین [[رزق]] [[بندگان]] نموده است{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ}}<ref> «بی‌گمان این خداوند است که بسیار روزی‌بخش توانمند استوار است» سوره ذاریات، آیه ۵۸.</ref>، و اگر کسی به [[تقصیر]] خود به دنبال [[رزق]] نرفت و یا رزقی را از خود منع کرد، به [[سنت]] رزاقیّت [[الهی]] لطمه‌ای وارد نمی‌شود.
*همین قاعده درباره [[غیبت امام]] نیز وجود دارد؛ که اگر غاصبان و [[مستکبران]]، محیط را برای [[حضور امام]] به حدّی تنگ کردند که وجود ایشان در معرض خطر قرار گرفت، [[خداوند]] تا موقعی که [[صلاح]] بداند، [[نعمت]] [[حضور امام]] را در راستای [[مصالح]] والاتر، بر [[امّت]] منع می‌کند.
*همین قاعده درباره [[غیبت امام]] نیز وجود دارد؛ که اگر غاصبان و [[مستکبران]]، محیط را برای [[حضور امام]] به حدّی تنگ کردند که وجود ایشان در معرض خطر قرار گرفت، [[خداوند]] تا موقعی که [[صلاح]] بداند، [[نعمت]] [[حضور امام]] را در راستای [[مصالح]] والاتر، بر [[امّت]] منع می‌کند.
*در این صورت، هرچند [[امّت]] ناچار است که از سر [[اضطرار]] در [[احکام]] و [[اعتقادات]] به [[علما]] [[رجوع]] کند، اما:
*در این صورت، هرچند [[امّت]] ناچار است که از سر [[اضطرار]] در [[احکام]] و [[اعتقادات]] به [[علما]] [[رجوع]] کند، اما:
خط ۲۱۵: خط ۲۱۵:
*این [[شبهه]] از جهات مختلف محلّ نقد و بررسی است. با دقّت در فضای صدور این [[روایات]] روشن می‌شود که [[کلام امام]] نه تنها [[ضرورت]] وجود [[معصوم]] را رد نمی‌کند، بلکه می‌تواند [[دلیل]] مستقلّی بر [[ضرورت]] دائمی وجود [[مقام عصمت]] در میان [[امّت]] باشد. برای پاسخ به این [[شبهه]]، طیّ فرازهای بعدی ابتدا موقعیّت صدور این بیانات مطرح می‌گردد و سپس از دو منظر به صورت مبنایی به نقد و تحلیل اشکال پرداخته خواهد شد.
*این [[شبهه]] از جهات مختلف محلّ نقد و بررسی است. با دقّت در فضای صدور این [[روایات]] روشن می‌شود که [[کلام امام]] نه تنها [[ضرورت]] وجود [[معصوم]] را رد نمی‌کند، بلکه می‌تواند [[دلیل]] مستقلّی بر [[ضرورت]] دائمی وجود [[مقام عصمت]] در میان [[امّت]] باشد. برای پاسخ به این [[شبهه]]، طیّ فرازهای بعدی ابتدا موقعیّت صدور این بیانات مطرح می‌گردد و سپس از دو منظر به صورت مبنایی به نقد و تحلیل اشکال پرداخته خواهد شد.
*'''بند اوّل: [[تعارض]] [[روایت]] با [[اصول عقلی]] (پاسخ مبنایی)'''
*'''بند اوّل: [[تعارض]] [[روایت]] با [[اصول عقلی]] (پاسخ مبنایی)'''
*مراد از پاسخ مبنایی آن است که با قبول برخی قواعد، اصولاً جایی برای طرح چنین اشکالاتی باقی نمی‌ماند. بنابراین: #در طیّ [[برهان]]، [[ضرورت وجود دائمی امام]] بر اساس قاعده [[عقلی]] [[لطف]] [[اثبات]] شد. [[بدیهی]] است که قواعد [[عقلی]] استثنا بردار نیست و اگر [[عقل]] حکمی را [[اثبات]] نمود، نمی‌توان جریان آن را در محدوده‌ای تقیید و یا تخصیص زد؛ مثلاً وقتی ثابت می‌شود که مجموعه زوایای مثلّث ۱۸۰ [[درجه]] است، نمی‌توان گفت مثلث‌هایی وجود دارند که از این قاعده بنا بر دلایلی مستثنی هستند. بنابراین، اگر [[قاعده لطف]] [[ضرورت]] دائمی وجود [[حجت الهی]] را به طور مطلق در همه زمان‌ها [[اثبات]] نمود، نمی‌توان با ادلّه [[نقلی]] آن را حد زد و محدود به زمان [[رسول خدا]]{{صل}} نمود و سایر زمان‌ها را استثنا کرد؛ بلکه بنا بر [[قاعده لطف]]، [[امّت]] همیشه محتاج [[حجّت]] [[معصوم]] [[الهی]] در میان خود است؛ گاه به [[صورت]] [[پیامبر]] و گاه به صورت [[وصیّ]] [[معصوم]] آن [[حضرت]]. تفصیل وجوه گوناگون [[اثبات]] [[قاعده لطف]] که در طیّ [[برهان]] بیان شد، نشان می‌دهد که در همه زمان‌ها، وجود [[علماء]] غیر [[معصوم]] (در هر مرتبه [[علمی]] که باشند)، هرگز [[امّت]] را از وجود [[ولیّ]] [[معصوم]] بی‌نیاز نمی‌کند و لذا اشکال به طور مبنایی با قبول [[قاعده لطف]] منحل می‌گردد.
*مراد از پاسخ مبنایی آن است که با قبول برخی قواعد، اصولاً جایی برای طرح چنین اشکالاتی باقی نمی‌ماند. بنابراین: #در طیّ [[برهان]]، [[ضرورت وجود دائمی امام]] بر اساس قاعده [[عقلی]] [[لطف]] [[اثبات]] شد. [[بدیهی]] است که قواعد [[عقلی]] استثنا بردار نیست و اگر [[عقل]] حکمی را [[اثبات]] نمود، نمی‌توان جریان آن را در محدوده‌ای تقیید و یا تخصیص زد؛ مثلاً وقتی ثابت می‌شود که مجموعه زوایای مثلّث ۱۸۰ [[درجه]] است، نمی‌توان گفت مثلث‌هایی وجود دارند که از این قاعده بنا بر دلایلی مستثنی هستند. بنابراین، اگر قاعده لطف [[ضرورت]] دائمی وجود [[حجت الهی]] را به طور مطلق در همه زمان‌ها [[اثبات]] نمود، نمی‌توان با ادلّه [[نقلی]] آن را حد زد و محدود به زمان [[رسول خدا]]{{صل}} نمود و سایر زمان‌ها را استثنا کرد؛ بلکه بنا بر قاعده لطف، [[امّت]] همیشه محتاج [[حجّت]] [[معصوم]] [[الهی]] در میان خود است؛ گاه به [[صورت]] [[پیامبر]] و گاه به صورت [[وصیّ]] [[معصوم]] آن [[حضرت]]. تفصیل وجوه گوناگون [[اثبات]] قاعده لطف که در طیّ [[برهان]] بیان شد، نشان می‌دهد که در همه زمان‌ها، وجود [[علماء]] غیر [[معصوم]] (در هر مرتبه [[علمی]] که باشند)، هرگز [[امّت]] را از وجود [[ولیّ]] [[معصوم]] بی‌نیاز نمی‌کند و لذا اشکال به طور مبنایی با قبول قاعده لطف منحل می‌گردد.
*آنچه در خلال اشکال، بنا بر قاعده [[القاء]] الاصول، مطرح شد، امکان جایگزینی [[علما]] به جای [[امام]] بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} است؛ تا بیان [[احکام عملی]] و فرعی [[دینی]] را به عهده گیرند؛ در حالی که بنا بر [[قاعده لطف]]، [[نیازمندی]] [[امّت]] به [[حجّت الهی]]، تنها در [[بیان احکام]] فرعی و عملی برای [[امّت]] خلاصه نمی‌شود؛ تا گفته شود که [[علماء]] [[امّت]] می‌توانند با استفاده از اصول برگرفته از [[قول و فعل]] و تقریر [[رسول خدا]]{{صل}} در [[احکام دینی]]، [[هادی]] [[امّت]] و نازل منزله ایشان در میان [[مردم]] باشند؛ زیرا حدّ وسط در [[قاعده لطف]]، امور گوناگونی بود که هریک به [[تنهایی]] جهتی از جهات [[ضرورت]] وجود [[حجّت الهی]] در میان [[امّت]] را [[اثبات]] می‌کند. مثلاً اگر حدّ وسط، [[تبیین دین]] و [[متشابهات]] [[قرآن]] در میان [[امّت]] باشد، [[علما]] هرگز نمی‌توانند تبیینی یقین‌آور از [[قرآن]] بیان نمایند. به همین ترتیب، اگر حدّ وسط، [[رفع اختلاف]] در قرائت‌های گوناگون از کتاب و [[سنّت نبوی]] و رفع خصومات در [[اختلافات]] [[دینی]] و [[اجتماعی]] و برداشتن [[خوف]] از [[قصور]] در [[امتثال اوامر الهی]] و از همه مهم‌تر، [[هدایت ارشادی]] و ایصالی [[امّت]] به [[توحید]] و امور دیگر باشد که در فرایند توصیف و [[تبیین]] سایر [[براهین]] به آنها اشاره می‌شود)، [[علماء]] [[امّت]] - با همه جلالت قدری که دارند-، هرگز نمی‌توانند در همه این ابعاد [[نیاز]] [[جامعه]] و آحاد [[امّت]] را برآورده سازند.
*آنچه در خلال اشکال، بنا بر قاعده [[القاء]] الاصول، مطرح شد، امکان جایگزینی [[علما]] به جای [[امام]] بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} است؛ تا بیان [[احکام عملی]] و فرعی [[دینی]] را به عهده گیرند؛ در حالی که بنا بر قاعده لطف، [[نیازمندی]] [[امّت]] به [[حجّت الهی]]، تنها در [[بیان احکام]] فرعی و عملی برای [[امّت]] خلاصه نمی‌شود؛ تا گفته شود که [[علماء]] [[امّت]] می‌توانند با استفاده از اصول برگرفته از [[قول و فعل]] و تقریر [[رسول خدا]]{{صل}} در [[احکام دینی]]، [[هادی]] [[امّت]] و نازل منزله ایشان در میان [[مردم]] باشند؛ زیرا حدّ وسط در قاعده لطف، امور گوناگونی بود که هریک به [[تنهایی]] جهتی از جهات [[ضرورت]] وجود [[حجّت الهی]] در میان [[امّت]] را [[اثبات]] می‌کند. مثلاً اگر حدّ وسط، [[تبیین دین]] و [[متشابهات]] [[قرآن]] در میان [[امّت]] باشد، [[علما]] هرگز نمی‌توانند تبیینی یقین‌آور از [[قرآن]] بیان نمایند. به همین ترتیب، اگر حدّ وسط، [[رفع اختلاف]] در قرائت‌های گوناگون از کتاب و [[سنّت نبوی]] و رفع خصومات در [[اختلافات]] [[دینی]] و [[اجتماعی]] و برداشتن [[خوف]] از [[قصور]] در [[امتثال اوامر الهی]] و از همه مهم‌تر، [[هدایت ارشادی]] و ایصالی [[امّت]] به [[توحید]] و امور دیگر باشد که در فرایند توصیف و [[تبیین]] سایر [[براهین]] به آنها اشاره می‌شود)، [[علماء]] [[امّت]] - با همه جلالت قدری که دارند-، هرگز نمی‌توانند در همه این ابعاد [[نیاز]] [[جامعه]] و آحاد [[امّت]] را برآورده سازند.
*'''بند دوم: [[امام]]؛ [[حجت]] مطلق [[الهی]] بر [[امّت]] (پاسخ‌های بنائی)'''
*'''بند دوم: [[امام]]؛ [[حجت]] مطلق [[الهی]] بر [[امّت]] (پاسخ‌های بنائی)'''
*آنچه در [[برهان لطف]] [[اثبات]] شد، [[ضرورت]] وجود دائمی [[حجّت الهی]] در میان [[مردم]] است؛ به این ترتیب که [[امّت]] در [[اعتقادات]] و [[اعمال]] خود [[نیازمند]] [[هادی]] هستند که با تبعیّت از او، [[یقین]] نمایند که [[وظیفه]] [[بندگی]] خود را در برابر [[خداوند]] انجام داده‌اند؛ به گونه‌ای که اگر از صحّت [[اعتقادات]] و یا [[اعمال]] آنان بازخواست شد، بتوانند حجّتی مستدلّ در مقابل [[پروردگار]] داشته باشند. در این میان، [[حجّت]] در برخی امور [[عقل]] است؛ مانند کلیّات امور [[اعتقادی]].
*آنچه در [[برهان لطف]] [[اثبات]] شد، [[ضرورت]] وجود دائمی [[حجّت الهی]] در میان [[مردم]] است؛ به این ترتیب که [[امّت]] در [[اعتقادات]] و [[اعمال]] خود [[نیازمند]] [[هادی]] هستند که با تبعیّت از او، [[یقین]] نمایند که [[وظیفه]] [[بندگی]] خود را در برابر [[خداوند]] انجام داده‌اند؛ به گونه‌ای که اگر از صحّت [[اعتقادات]] و یا [[اعمال]] آنان بازخواست شد، بتوانند حجّتی مستدلّ در مقابل [[پروردگار]] داشته باشند. در این میان، [[حجّت]] در برخی امور [[عقل]] است؛ مانند کلیّات امور [[اعتقادی]].
خط ۲۳۳: خط ۲۳۳:
*در همین سیاق، [[روایات]] دیگری یافت می‌شود که درباره [[اختلافات]] فتوایی [[امّت]] در زمان [[حضور امام]] است و در صورت امکان دسترسی به آن حضرات، [[شیعیان]] موظّف به [[رجوع]] به [[امام]] هستند؛ مثلاً: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} فِي حَدِيثٍ قَالَ: انْظُرُوا أَمْرَنَا وَ مَا جَاءَكُمْ عَنَّا فَإِنْ وَجَدْتُمُوهُ لِلْقُرْآنِ مُوَافِقاً فَخُذُوا بِهِ وَ إِنْ لَمْ تَجِدُوهُ مُوَافِقاً فَرُدُّوهُ وَ إِنِ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ عَلَيْكُمْ فَقِفُوا عِنْدَهُ وَ رُدُّوهُ إِلَيْنَا حَتَّى نَشْرَحَ لَكُمْ مِنْ ذَلِكَ مَا شُرِحَ لَنَا}}<ref>وسائل الشیعه (ط. مؤسسه آل البیت{{عم}}، ۱۴۰۹. ه.ق.)، ج۲۷، ص۱۲۰.</ref>.
*در همین سیاق، [[روایات]] دیگری یافت می‌شود که درباره [[اختلافات]] فتوایی [[امّت]] در زمان [[حضور امام]] است و در صورت امکان دسترسی به آن حضرات، [[شیعیان]] موظّف به [[رجوع]] به [[امام]] هستند؛ مثلاً: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} فِي حَدِيثٍ قَالَ: انْظُرُوا أَمْرَنَا وَ مَا جَاءَكُمْ عَنَّا فَإِنْ وَجَدْتُمُوهُ لِلْقُرْآنِ مُوَافِقاً فَخُذُوا بِهِ وَ إِنْ لَمْ تَجِدُوهُ مُوَافِقاً فَرُدُّوهُ وَ إِنِ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ عَلَيْكُمْ فَقِفُوا عِنْدَهُ وَ رُدُّوهُ إِلَيْنَا حَتَّى نَشْرَحَ لَكُمْ مِنْ ذَلِكَ مَا شُرِحَ لَنَا}}<ref>وسائل الشیعه (ط. مؤسسه آل البیت{{عم}}، ۱۴۰۹. ه.ق.)، ج۲۷، ص۱۲۰.</ref>.
*در طیّ [[برهان]] اشاره شد که منشأ [[اختلاف]] میان [[امّت]]، در برخی موارد، [[هوای نفس]] [[علماء]] و صاحبان [[فتوا]] است؛ در مواردی نیز، منشأ آن تفاوت در [[استنباط]] از [[ظواهر]] کتاب و [[سنّت]] و [[متشابهات]] بیانات [[الهی]] در [[قرآن]] و یا [[کلام]] [[معصوم]] است. در هر صورت، اگر در هنگام بروز [[اختلافات]]، امامی در میان نباشد که [[مرجع]] نهایی در استنباط‌ها قرار گیرد، همیشه باب [[اختلاف]] و در نهایت نابودی [[امّت اسلام]] در مقابل [[بیگانگان]] وجود دارد؛ چنان‌که ابی‌عبیده حذّاء از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند: {{متن حدیث|سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ{{ع}} عَنِ الِاسْتِطَاعَةِ وَ قَوْلِ النَّاسِ فَقَالَ وَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ {{متن قرآن|وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ}}<ref>«و آنان هماره اختلاف می‌ورزند جز کسانی که پروردگارت (بر آنان) بخشایش آورد و آنها را برای همین (بخشایش) آفرید» سوره هود، آیه ۱۱۹-۱۲۰.</ref> يَا أَبَا عُبَيْدَةَ النَّاسُ مُخْتَلِفُونَ فِي إِصَابَةِ الْقَوْلِ وَ كُلُّهُمْ هَالِكٌ قَالَ قُلْتُ قَوْلُهُ {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ}}<ref>«جز کسانی که پروردگارت (بر آنان) بخشایش آورد» سوره هود، آیه ۱۱۹.</ref> قَالَ هُمْ شِيعَتُنَا وَ لِرَحْمَتِهِ خَلَقَهُمْ وَ هُوَ قَوْلُهُ {{متن قرآن|وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ}}<ref>«و آنها را برای همین (بخشایش) آفرید» سوره هود، آیه ۱۱۹.</ref> يَقُولُ لِطَاعَةِ الْإِمَامِ الرَّحْمَةُ الَّتِي يَقُولُ {{متن قرآن|وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ}}<ref>«و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.</ref> يَقُولُ عِلْمُ الْإِمَامِ وَ وَسِعَ عِلْمُهُ الَّذِي هُوَ مِنْ عِلْمِهِ كُلَّ شَيْ‌ءٍ هُمْ شِيعَتُنَا}}.
*در طیّ [[برهان]] اشاره شد که منشأ [[اختلاف]] میان [[امّت]]، در برخی موارد، [[هوای نفس]] [[علماء]] و صاحبان [[فتوا]] است؛ در مواردی نیز، منشأ آن تفاوت در [[استنباط]] از [[ظواهر]] کتاب و [[سنّت]] و [[متشابهات]] بیانات [[الهی]] در [[قرآن]] و یا [[کلام]] [[معصوم]] است. در هر صورت، اگر در هنگام بروز [[اختلافات]]، امامی در میان نباشد که [[مرجع]] نهایی در استنباط‌ها قرار گیرد، همیشه باب [[اختلاف]] و در نهایت نابودی [[امّت اسلام]] در مقابل [[بیگانگان]] وجود دارد؛ چنان‌که ابی‌عبیده حذّاء از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند: {{متن حدیث|سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ{{ع}} عَنِ الِاسْتِطَاعَةِ وَ قَوْلِ النَّاسِ فَقَالَ وَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ {{متن قرآن|وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ}}<ref>«و آنان هماره اختلاف می‌ورزند جز کسانی که پروردگارت (بر آنان) بخشایش آورد و آنها را برای همین (بخشایش) آفرید» سوره هود، آیه ۱۱۹-۱۲۰.</ref> يَا أَبَا عُبَيْدَةَ النَّاسُ مُخْتَلِفُونَ فِي إِصَابَةِ الْقَوْلِ وَ كُلُّهُمْ هَالِكٌ قَالَ قُلْتُ قَوْلُهُ {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ}}<ref>«جز کسانی که پروردگارت (بر آنان) بخشایش آورد» سوره هود، آیه ۱۱۹.</ref> قَالَ هُمْ شِيعَتُنَا وَ لِرَحْمَتِهِ خَلَقَهُمْ وَ هُوَ قَوْلُهُ {{متن قرآن|وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ}}<ref>«و آنها را برای همین (بخشایش) آفرید» سوره هود، آیه ۱۱۹.</ref> يَقُولُ لِطَاعَةِ الْإِمَامِ الرَّحْمَةُ الَّتِي يَقُولُ {{متن قرآن|وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ}}<ref>«و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.</ref> يَقُولُ عِلْمُ الْإِمَامِ وَ وَسِعَ عِلْمُهُ الَّذِي هُوَ مِنْ عِلْمِهِ كُلَّ شَيْ‌ءٍ هُمْ شِيعَتُنَا}}.
*در این بیان [[امام]]{{ع}}، نکات گوناگونی وجود دارد که طیّ [[براهین]] دیگر به آنها اشاره خواهد شد. امّا با توجّه به [[قاعده لطف]]، آنچه در این [[روایت]] مورد [[عنایت]] [[امام باقر]]{{ع}} بوده است؛
*در این بیان [[امام]]{{ع}}، نکات گوناگونی وجود دارد که طیّ [[براهین]] دیگر به آنها اشاره خواهد شد. امّا با توجّه به قاعده لطف، آنچه در این [[روایت]] مورد [[عنایت]] [[امام باقر]]{{ع}} بوده است؛
#انحصار [[هدایت]] از طریق [[امام]] است؛ زیرا عبارت {{متن قرآن|وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ}}<ref>«و آنان هماره اختلاف می‌ورزند» سوره هود، آیه ۱۱۸.</ref> در [[آیه شریفه]]، بیانگر عمومیّت [[اختلافات]] و در نتیجه، [[گمراهی]] همه [[انسان‌ها]] است؛ که [[آیه شریفه]]، از میان ایشان، صاحبان [[رحمت الهی]] را استثنا نموده است: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ}}<ref>«جز کسانی که پروردگارت (بر آنان) بخشایش آورد» سوره هود، آیه ۱۱۹.</ref>.
#انحصار [[هدایت]] از طریق [[امام]] است؛ زیرا عبارت {{متن قرآن|وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ}}<ref>«و آنان هماره اختلاف می‌ورزند» سوره هود، آیه ۱۱۸.</ref> در [[آیه شریفه]]، بیانگر عمومیّت [[اختلافات]] و در نتیجه، [[گمراهی]] همه [[انسان‌ها]] است؛ که [[آیه شریفه]]، از میان ایشان، صاحبان [[رحمت الهی]] را استثنا نموده است: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ}}<ref>«جز کسانی که پروردگارت (بر آنان) بخشایش آورد» سوره هود، آیه ۱۱۹.</ref>.
# در این [[روایت]] شریفه، "[[رحمت]]" بر [[امام]] منطبق شده؛ در نتیجه، تنها کسانی هلاک نمی‌شوند که تحت [[هدایت]] [[امام]] هستند و بقیّه، خواه عالم و یا عامی، محکوم به هلاک‌اند.
# در این [[روایت]] شریفه، "[[رحمت]]" بر [[امام]] منطبق شده؛ در نتیجه، تنها کسانی هلاک نمی‌شوند که تحت [[هدایت]] [[امام]] هستند و بقیّه، خواه عالم و یا عامی، محکوم به هلاک‌اند.
خط ۲۵۴: خط ۲۵۴:
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}
==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==


خط ۲۶۲: خط ۲۶۳:
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اصطلاحات کلامی]]
[[رده:اصطلاحات کلامی]]
[[رده:قاعده لطف]]
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش