زندیق: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
جز (جایگزینی متن - 'رده:اتمام لینک داخلی' به '') |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
* | *زندیق نام شخصی است که قبل از [[قیام]] [[حضرت]]، از [[قزوین]] [[خروج]] میکند. [[مردم]] [[مشرک]] و [[مؤمن]] در [[اطاعت]] از او سرعت میگیرند و او کوهها را پر از [[خوف]] میکند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۲.</ref>. البته برخی گفتهاند: مراد از [[زندیق]] در این [[حدیث]]، همان معنی لغوی آن -کافر- میباشد.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۸۷.</ref>. | ||
==زندیق در فرهنگ مطهر== | |||
اولاً این کلمه چه کلمهای است و چه ریشهای دارد؟ آیا کلمه «[[زندیق]]» معرب کلمه «زندیک» است؟ یا ریشه دیگر دارد؟ و به هر حال به چه اشخاصی زندیق میگفتهاند؟ آیا مقصود [[اتباع]] مانی میباشند؟ یا مقصود ایرانیانی هستند که به [[دین]] قدیم خویش باقی مانده بودند اعم از مانوی و مزدکی؟ و یا مقصود طبقهای بودند که منکر ماوراء [[طبیعت]] و قهراً منکر همه [[ادیان]] بودهاند و به مانویت نیز [[اعتقاد]] نداشتهاند. [[قدر]] مسلم این است که به همه اینها کلمه زندیق اطلاق شده است. حتی به گروهی از [[مسلمانان]] که عملاً [[لاابالی]] و [[اهل]] [[فسق]] و [[فجور]] بودهاند و متدینین را به باد [[تمسخر]] میگرفتهاند و احیاناً از باب دهنکجی به زهاد و متدینین سخنانی به [[نظم]] و یا به [[نثر]] از آنها صادر شده که توهین به [[اسلام]] تلقی شده، نیز زندیق گفته شده است. راجع به معنی و مفهوم اصلی این کلمه، [[عقیده]] محققین این است که در ابتدا فقط در مورد [[مانویان]] به کار میرفته و بعد در مورد دهریین و یا [[مجوس]] و بعد درباره هر مرتدی به کار رفته است<ref>خدمات متقابل اسلام و ایران، ۳۹۹.</ref>. کلمه «زندیق» عنوان [[فحش]] ندارد. مثل امروز که ما به هرکس بخواهیم فحش بدهیم میگوئیم «زندیق». راجع به این که ریشه کلمه «زندیق» چیست، خیلی حرفها زدهاند و بیشتر نظرشان این است که زنادقه مانوی بودند و در اوایل [[قرن دوم]] [[ظهور]] کردند که [[قرآن]] [[امام صادق]] است. بسیاری از اروپائیها و غیر آنان برای [[کشف]] ریشه زنادقه در اسلام بحثها کردهاند و بیشتر نظرشان این است که اینها همان مانویها بودهاند. البته [[کیش]] مانی کیش ضد خدایی نیست، بلکه مانی خودش [[ادعای پیغمبری]] داشت، البته [[توحیدی]] نبود، ثنوی بود. مانی از [[زرتشت]] ثنویتر بوده است و بسیاری احتمال میدهند که زرتشت خودش [[موحد]] بوده، لااقل [[توحید ذاتی]] را قائل بوده است. گو این که [[توحید در خالقیت]] را در کلمات او نمیشود [[اثبات]] کرد. ولی به هر حال او یک مبدأ [[ازلی]] برای کل عالم قائل بوده است. امّا مانی قطعاً ثنوی بوده و خود را از طرف خدای خیر [[پیغمبر]] میدانست ولی مانویهایی که بعداً [[ظهور]] کردند [[گرایش]] پیدا کردند به طبیعیگری و مادیگری و اساساً به هیچ چیز [[اعتقاد]] نداشتند<ref>امامت و رهبری، ص۱۹۲.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۵۶.</ref> | |||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== | ||
* [[چه کسانی پیش از قیام امام مهدی خروج میکنند؟ (پرسش)]] | * [[چه کسانی پیش از قیام امام مهدی خروج میکنند؟ (پرسش)]] |